تسنیم ۳۱۳:
🔴 همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش اول)
🖌 #عبدالله_گنجی
🔻 عدالتخواهی در نظام جمهوری اسلامی برگرفته از معرفت دروندینی است که قله آرمانی آن سیره امیرالمؤمنین (ع) است. رهبران انقلاب اسلامی ارزش و جایگاه عدالتخواهی را در تراز «مشروعیت» خود و نظام میدانند و همیشه جوانان را به «عدالتخواهی واقعی» ترغیب و تشویق کردهاند. بدون تردید پس از رحلت امام هیچ سازمان و فردی به اندازه رهبری بر این موضوع تأکید نکردهاند و در عین حال با صراحت اعلام کردند که در این باره وضع مطلوبی نداریم.
🔹 اما عدالتخواهی کمکم از امری ارزشی و دینی و انسانساز وارد مجاری جدیدی میشود که ممکن است به لوث شدن آن بینجامد و همانند بسیاری از مفاهیم پرقدرت پس از لوث شدن به سخره گرفته شود و به واژه «بیحس» و بیخاصیتی تبدیل شود که به ضد خود عمل کند. برای اینکه عدالت در ریل و دالان اصلی و ذاتی خود حرکت کند و هرکسی نتواند پشت آن سنگر بگیرد، باید اصالت یا تقلبی بودن پرچمداران آن احراز شود.
🔹 پدیدار شدن مقوله فساد از یک سو و فشار اقتصادی سالهای اخیر بر طبقه پایین اقتصادی از سوی دیگر بستر گفتمان عدالتخواهی را پررنگتر کرد و اینجا بود که عدالت همانند ابزاری برای اهداف متفاوت و حتی بیربط با عدالتخواهی مورد برنامهریزی قرار گرفته و میگیرد.
🔻 سؤال اساسی این است که طیفهای متفاوت عدالتخواه، عدالت را «در نظام» میطلبند و یا عدالت را «بر نظام» دنبال میکنند و یا عدالت را رهاورد مهمی برای «عبور از نظام» شناسایی کردهاند. با عدالتخواهی نوعی براندازی عامهپسند را دنبال میکنند یا دنبال اصلاح پلشتیهای نظام جمهوری اسلامی هستند. منافع خود را در عدالتخواهی میبینند و از زمان و موقعیت خاصی به میدان میآیند یا آن را امری بهحق، دائمی و همتراز نظام جمهوری اسلامی میدانند؟ محرومیت خود از مزیتی را نقطه عزیمت عدالتخواهی میدانند یا دغدغه فروکاستن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را دارند؟
🔻 بنابراین، به جز آنان که عدالتخواهی را با هویت انقلاب اسلامی معنا و دنبال میکنند و جز تولید سرمایه اجتماعی برای نظام و اجرای واقعی عدالت هدف دیگری ندارند، دیگرانی نیز هستند که یا به اشتباه و شناخت ناقص یا به عمد و خباثت مسیرهای دیگری را طی میکنند.
1⃣ عدهای عدالت را همتراز «مبارزه با فساد» گرفتهاند و تمرکز آنان بر اشخاص و افراد است. سوژهیابی آنان سلبی و روش عدالتخواهی نوعی مبارزه عاطفی (تولید تنفر) است. این جماعت شاید نیت خیرخواهانهای دارند، اما تقلیل عدالت به بخشی از آن معرفی ناقص از آن و رهایی جنبههای ایجابی است. شاید مقام معظم رهبری به این نقص رسیده بودند که در شیراز دانشجویان را از ورود به مصداق منع کردند و خواستار توجه به روندها و فرایندها شدند. نشر عدالت، فرهنگسازی برای عدالت، تولید گفتمان عدالت و مطالبه عدالت توزیعی معمولاً بیمشتری مانده است و عدالتخواهی معادل منازعه رخنمایی میکند. البته دستگاه قضایی میتواند با اقدامات اقناعی و بدون تبعیض این مسیر را اصلاح کند.
2⃣ برای عدهای عدالتخواهی به مثابه سیاستورزی است. در جامعه فسادزده و معیشتزدا عدهای عدالت را پرچمی برای تصاحب قدرت میدانند و اینجا است که عدالتخواهی رنگ سیاستزدگی به خود میگیرد، رأی با پرچم عدالتخواهی مطالبه میشود و در این عدالت خواهی نیز امر ایجابی نمیبینید. حملات بر غیریتی صورت میگیرد که ضدعدالت معرفی میشود. به تعبیر دیگر عدالت ابزار مبارزه انتخاباتی برای بیرون راندن رقیب است و گرهی از زندگی مردم باز نمیکند. از آنجا که طبع و طبیعت عدالتخواهی در جوانان مهمتر است، حمله به مصادیق انسانی بیعدالتی هم بسیار جذاب میشود و مرزهای سلایق تا مرزهای دشمنی گسترش مییابد.
3⃣ دستهای هستند که اهداف متمایز از کلیت نظام را در دستور کار دارند و سالهاست برای آن مبارزه میکنند، اما فشار کنونی بر مردم را فرصتی مغتنم میدانند تا همان راه و همان هدف را «عدالتمالی» کنند. راههای رفته قبلی را کورهراه میبینند و نارضایتی موجود را زمینه مستعد برای مبارزه با نظام میدانند و دستاویزی موجهتر از عدالتخواهی برای ایجاد اجماع پیرامون خود نمییابند...
🔴 همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش دوم)
🖌 #عبدالله_گنجی
🔻 جابهجایی واژهها در همان مسیر تاکتیک اصلی این جماعت است. مثلاً دیروز دموکراسیخواهی را شعار خود قرار میدادند، اما امروز بدون تغییر راهبرد و هدف، عدالتخواهی را جایگزین دموکراسیخواهی میکنند. جنس عدالتخواهی علویتبار، جلاییپور و حجاریان را باید در اینجا جستوجو کرد.
🔹وقتی ضعف اقتصادی رخ مینماید، سوسیالدموکرات و عدالتخواه میشوند و وقتی رفاه نسبی پدیدار شد لیبرالدموکرات و حامی طبقه متوسط و روشنفکر میشوند. «عدالت اقتضایی» و سوءاستفاده از خاستگاه بومی عدالت در جامعه ایران اتهام این جم
#ترامپ میگفت برجام جامعیت ندارد و برنامه موشکی و حمایت از تروریسم را شامل نمیشود؛ از آن خارج شدم تا مذاکره فراگیر انجام دهیم...
#بایدن میگوید به برجام برمیگردیم اما برنامه موشکی و حقوق بشر را نیز همزمان طرح خواهیم کرد؛ نگرانی متحدان منطقهای ما باید رفع شود...
حالا تفاوت در چیست؟ فقط روش!
#عبدالله_گنجی
🇮🇷@pishkesvatanqom
🔴 حداقل آتش به دلها نزنید‼️
🔻چرا رئیس جمهور محترم بعضا آتش به دلها میزند؟ چه لزومی دارد در این شرایط سخت و شرمنده ساز بگوییم: "به قولمان در مورد عمل همزمان(چرخش)چرخ اقتصاد و(چرخش) سانتریفیوژ عمل کردیم"
🌱 ممکن است اونها که روی زمین زندگی میکنند گمان کنند درکشان نادیده گرفته میشود. لااقل بفرمایید تلاش کردیم نشد
🖌 #عبدالله_گنجی
🔴 دنبال دلیل دیگری نگردید‼️| سکولارهای ایرانی ومرجعیت نجف
🖌 #عبدالله_گنجی
🔻 #زمانـه| آیتالله العظمی سیستانی از جهت هویت
ملی یک ایرانی است، در عین حال فقاهت و مرجعیت تشیع فاقد مرز و جغرافیاست. نه آیتالله سیستانی حصر در جغرافیای عراق است و نه مراجع قم حصر در فلات ایران. هیچ کس تاکنون نشنیده است که آیتالله سیستانی با تشکیل مردمسالاری دینی در ایران مخالفت داشته باشند یا به اندیشه سیاسی امام تعرض و انتقاد کنند. همانگونه که از ایشان ندیدهایم بر تشکیل نظام دینی در عراق اصرار ورزد، مشاهده نشده است که روی سکولارها و غربگراهای ایرانی و عراقی حساب ویژه باز کند.
🔹طبیعتاً عراق اشغال شده با اکثریت نسبی – نه مانند ایران- استعداد نظام سیاسی از نوع جمهوری اسلامی ایران را ندارد و هرگونه توقع در اینباره سهلاندیشی است. بدون تردید حضرت ایشان برای همه ایرانیان محترم و عزیز است، اما برای اصلاحطلبان پیشرو از تهران تا لندن نه در ابعاد فقاهت و مرجعیت یا سلوک معنوی که در بعد سیاسی جذابیت ویژهای دارد. چرا سلوک سیاسی ایشان را میپسندند و به آن غبطه میخورند و با مثالآوری از تصمیمات وی به نظام کنایه میزنند؟
🔹برای پاسخ به این سؤال ابتدا به این عبارت شخصیت امریکایی که در دهه ۸۰ به ایران آمد و جمعبندی خود از تحولات سیاسی ایران را در کتاب «دوام خمینی» به رشته تحریر درآورد، توجه فرمایید تا تقریب ذهن به پاسخ تسهیل شود: «کسانی که در دهه ۶۰ خود را بهترین یاران آیتالله خمینی میدانستند، در دهه ۷۰ برای بازگشت دوباره به قدرت تصمیم به تغییر ۱۸۰ درجهای ایدئولوژیک گرفتند و به مروجان غرب و لیبرالیسم تبدیل شدند. برخی نقطهنظرات آیتالله خمینی را بزرگ و برخی را به کلی نادیده گرفتند.» ؛ راز این علقه و غبطه ویژه به حضرت آیتالله سیستانی در همین عبارت نهفته است. یعنی لیبرالها و سکولارها، حضرت آیتالله را سکولار فرض کردهاند و به همین دلیل احساس قرابت میکنند. این جماعت از جهت تاریخی و اجتماعی برایشان پرهزینه است که بر امام بتازند، اما با برجسته کردن سلوک سیاسی آیتالله سیستانی نوعی شورش مستتر علیه امام را به جرم طرح اسلام سیاسی رقم میزنند. طبیعی است که کنش سیاسی حضرت آیتالله سیستانی به دلایل مختلف از جمله ساختار دینی و قومی عراق به سمت تشکیل حکومت دینی نمیرود، اما مثالآوری از نوع تعاملات آیتالله سیستانی با سیاست و حکومت با هدف هجو اندیشه سیاسی امام است. به این دلیل که امام فرمود: «والله قسم اسلام همهاش سیاست است. نمازش، حجش، صومش و خمسش و...».
🔹ابراز ارادت به آیتالله سیستانی صرفاً بر باور سکولاریسم این جماعت استوار است و گرنه بخشی از آنان نه مقلد کسی هستند و نه اصلاً به واجبات اعتقاد دارند و به قول منتجبنیا و محمد هاشمی اصلاً نماز نمیخوانند. قطببندی و صفآرایی تصنعی قم _ نجف با نگاه سیاسی نیز بر همین اساس تئوریزه میشود و گرنه ارادت مقام معظم رهبری و دیگر مراجع معظم تقلید در ایران به حضرت آیتالله سیستانی روشن و بدیهی است. شاه هم برای برجسته کردن حوزه نجف مقابل قم با گسیل نامه تسلیت درگذشت آیتالله بروجردی به مراجع نجف دنبال جابهجایی مرجعیت حوزه بود، اما موفق نشد.
🔹 جذابیت ورود پاپ و غبطه ناگفته ی: کاش به ایران میآمد نیز از همین جنس است. این جماعت با نگاه بروندینی مسائل درون دینی را تحلیل میکنند و ملاقات این دو شخصیت دینی به این دلیل برایشان تیتر یک رسانه میشود که آن را ملاقات سکولاریسم – سکولاریسم برداشت میکنند. باور کنید اگر فرضاً حضرت آیتالله سیستانی به تهران بیاید و با رهبری دیدار کنند، اصلاً برایشان جذاب نیست، چرا؟ چون یک طرف ملاقات پرچمدار اسلام سیاسی است.
🔹فهم آنچه به رشته تحریر درآمد، سخت نیست، میتوان توئیتها، نوشتهها و جهتگیریهای رادیکال / پیشروها را در همین روزها رؤیت و تحلیل کرد، آنگاه خواهید فهمید که حُسنی که این جماعت در حضرت آیتالله سیستانی میبینند، این است که راهی را که امام رفت به هر دلیل انتخاب نکرد. منازعه «اسلام سیاسی» و «سکولاریسم» اساس حب و بغض، مثالآوری، کنایه و قیاس این جماعت با هدف تخفیف آورده امام در عرصه سیاست و حکومت است. دنبال دلیل دیگری نگردید.
@pishkesvatan.qom