#سلام_امام_زمانم💚
این جهان را بی بهاری تا به کی؟
شیعیان را بی قراری تا به کی؟
کی میایی با کدامین قافله مهدیا؟
چشم انتظاری تا به کی؟!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
زیارتنامه شهدا🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
🕊یادشهدا باصلوات
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
الهی صبح⛅️را آفریدی
و ما را خلقتی دوباره بخشیدی
خلقت دوباره ی تو را
در این صبح شاکریم❤️🖇
الهی به امید و یاری تو
#رزمندگان_دفاع_مقدس🕊
#صبحتون_شهدایی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#تلنگر⚠️
گفتچرامنواسهنمازصبحبیدارنمیشم؟
گفتمحتماهنوزجزءاولویتتنکردیش:))
چطوروقتیباکسیکهبرامونمهمه
قرارمیزاریمهمهتلاشمونمیکنیم
کهمباداسرموقعنرسیم..
[واسهنمازمهمینکاروکنیمخب؛جزکاراصلیمونبشه]
اینجوروقتیساعتمیزاریواسههشدار
چونواستمهمهباهشدارِاولازجاتمیپری
کهمبادادیرشه...
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
📸 دستخط شهید «حسن باقری»
🔺شایستگیهای یک فرمانده به روایت شهید
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌷خاطره از شهید یوسف اصفهانی
اولین روزیکه شهیدیوسف اصفهانی رادیدم نظرمراجلب کرد ازش خواستم که با هم باشیم من چون ازنظر سن و هم درگردان قدیمی بودم ایشان احترام زیادی برایم قائل بود.
هردوی ما مجردبودیم بهش گفتم اگراذواج کردم خدا به من پسرداد اسمش را یوسف میگذارم و همینطور هم شد و قولی که به شهید دادم انجام دادم و نام فرزندم را یوسف گذاشتم.
ایشان ضمن جدی بودن خیلی ساکت و مظلوم بود اطاعت پذیر و ایثار داشت دراستفاده ازبیت المال رعایت می کرد
شهیدیوسف اصفهانی اهل نمازو دایم الوضو بود دراکثر روز وضو داشت.ادم قانعی بود.دراولین روزکه به گردان یارسول ص امد بهش گفتم بریم پتو بگیریم گفت یک پتو کفایت میکند ادم با شخصیت و متین بود.
✍️همرزم شهید در زمان شهادت ،حسن مهدی خواه
مزار نورانی شهید رحمت الله اصفهانی پدر شهید یوسف اصفهانی،گلزارشهدای معتمدی
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#چادر کہ بہ سر کردے❗️
باید خیلی چیز ها را ز سر برون کنی...
🌸 یادت نرود تو بہترین و #ارزشمند ترین خلقت خدایے❗️
🦋 #ریحانہ ے زیباے #خدا...
سخنت
🌿 رفتارت
ظاهرت
بیانگر بانو بودنت هست❗️
بانو بودن کم #مسئولیتی نیست...
#مسئولیتپذیر ڪہ باشے...
ڪار حساس تر مےشود❗️
اینجا دیگر تنہا بحث چادر نیست...
#علاقہ و احساست
دخترانگے هایت
#زیبایے هایت
✨فقط و فقط میشود سهمِ #یڪ نفر...
ڪسے ڪہ حتے بہ #باد هم #حسادت میکند اگر ببیند #زلف هاے پاکت را پریشان کرده❗️
#تعهد داشته باش بہ این حسِ عاشقانہ...
متعہد بودن ڪار سختے نیست❗️
مطمئن باش طعم شیرین #خوشبختے را میچشے...
#امام_زمان_عج
ازت راضی باشه بانو
با حجابت لبخند رو ساکن لبهای آقا کن
#زن_عفت_افتخار
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌روایت شهیدی که حتی چای شیرین به پدرش نداد چون شکر اندازه بچه های گردان نبود!
پدرش گفت شهید خواهی شد!
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
نگاهی به زندگی شخصی شهید مصطفی صدر زاده از زبان ایشان ..
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢صحنههایی از دستگیری ۴ عضو گروهک کومله
🔹دستگیری عناصر خرابکار در حالیکه رئیس موساد از نزدیک تحولات را بررسی میکرد و جاسوسان موساد حتی روی تیتر خبر عملیات بزرگ در ایران کار کرده بودند.
🔹شکست عملیات در اصفهان لکه ننگی در کارنامه رئیس موساد شد. زلزله در ارکان موساد
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
📜 #لوح | #وصیت_نامه
🌷شهیدرضا حاتمی
لااقل در برابر خون شهداخود را مسئول بدانید.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_صد_وهجدهم
چاره ای نداشتم. شیشه ها را این طوری قبول کردم؛ هر چند با این کار انگار پرده ای سیاه روی قلبم کشیده بودند.
صمد می رفت و می آمد و خبرهای بد می آورد. یک شب رفت سراغ همسایه و به قول خودش سفارش ما را به او کرد. فردایش هم کلی نخود و لوبیا و گوشت و برنج خرید.
گفتم: «چه خبر است؟!»
گفت: «فردا می روم خرمشهر. شاید چند وقتی نتوانم بیایم. شاید هم هیچ وقت برنگردم.»
بغض ته گلویم نشسته بود. مقداری پول به من داد. ناهارش را خورد. بچه ها را بوسید. ساکش را بست. خداحافظی کرد و رفت.
خانه ای که این قدر در نظرم دل باز و قشنگ بود، یک دفعه دلگیر و بی روح شد. نمی دانستم باید چه کار کنم. بچه ها بعد از ناهار خوابیده بودند. چند دست لباسِ نَشسته داشتم. به بهانه شستن آن ها رفتم توی حمام و لباس شستم و گریه کردم.
کمی بعد صدای در آمد. دست هایم را شستم و رفتم در را باز کردم. زن صاحب خانه بود. حتماً می دانست ناراحتم. می خواست یک جوری هم دردی کند. گفت: «تعاونی محل با کوپن لیوان می دهند. بیا برویم بگیریم.»
حوصله نداشتم. بهانه آوردم بچه ها خواب اند.
💟ادامه دارد...
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_وهجده
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_صد_ونوزدهم
منی که تا چند روز قبل عاشق خرید وسایل خانه و ظرف و ظروف بودم، یک دفعه از همه چیز بدم آمده بود. با خودم گفتم: «جنگ است. شوهرم رفته جنگ. هیچ معلوم نیست چه به سر من و زندگی ام بیاید. آن وقت این ها چه دل خوش اند.» زن گفت: «می خواهی هر وقت بچه ها بیدار شدند، بیایم دنبالت.»
گفتم: «نه، شما بروید. مزاحم نمی شوم.» آن روز نرفتم. هر چند هفته بعد خودم تنهایی رفتم و با شوق و ذوق لیوان ها را خریدم و آوردم توی کمد چیدم و کلی هم برایشان حظ کردم.
شهر حال و هوای دیگری گرفته بود. شب ها خاموشی بود. از رادیو آژیر وضعیت زرد، قرمز و سفید پخش می شد و به مردم آموزش می دادند هر کدام از آژیرها چه معنی و مفهومی دارد و موقع پخش آن ها باید چه کار کرد. چند بار هم راستی راستی وضعیت قرمز شد. برق ها قطع شد. اما بدون اینکه اتفاقی بیفتد، وضعیت سفید شد و برق ها آمد.
اوایل مردم می ترسیدند؛ اما کم کم مثل هر چیز دیگری وضعیت قرمز هم برای همه عادی شد.
چهل و پنج روزی می شد صمد رفته بود. زندگی بدون او سخت می گذشت. چند باری تصمیم گرفتم بچه ها را بردارم و بروم قایش. اما وقتی فکر می کردم اگر صمد برگردد و ما نباشیم، ناراحت می شود. تصمیمم عوض می شد.
💟ادامه دارد...
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگری_شهدایی2026
روایت شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید مهدی باکری
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ...
همخوانی شهدا ...
#پســت_پـایـــانـی
🕙سـاعـت عـاشقـے
⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜
سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت