eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
رفـاقـت‌هـایـتـان‌ را، خط‌ به‌ خط،کـلمه به کلمه مـرور‌ مـیـکـنـیــم!‌ شـایـد‌ فـھـمیـدیـم‌ رفاقت‌تان‌ بھانه شھادت‌ بود یا‌ شھادت‌ بھانه رفاقت..🕊 🌷 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ 👌ای انسان؛... یادت باشد...اگر وارد دوزخ شدی،از "" تلخـــی عذاب""به خدا شکایت نکن این همان ""شــیرینی گناهی""است که در دنیا از آن لذت میبردی ... ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
▪️دستش قطع شده بود، اما دست از یاری امام زمانش برنداشت، در کربلای ۴ فرمانده بود، فرمانده قلب ها، با چهره نورانی اش جز لبخند چیزی نمی گفت! امروز ۸ اسفند، سی و هفتمین سالگرد شهادت فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین در عملیات کربلای پنج، شلمچه گرامی باد. حاج حسین، سالروز شهادتت مبارک💔 💬 محمد نصوحی ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
اگر آرزوی شهادت دارید اگر دوست دارید شهید شوید اول باید شهیدانه زندگی کنید ، تا به آن مقام والای شهادت نائل شوید . مثالش مانند کسی است که اول باید علم بیاموزد ، بعد تلاش کند بعد عالم شود . پس شهادت تنها آرزو نیست که هر وقت خواستی به آن دست پیدا کنید ، باید تلاش کنید ، برای آن بجنگید آن هم با شیطان نفس ات ، به خدا نزدیک شوید و درست عمل کنید تا به سر منزل مقصود برسید . بله درسته : پس اول برای شهید شدن باید اعمال و زندگیمان رو درست کنیم تا به آن مقام والای شهادت که عاقبت بخیری در دنیا و آخرت است برسیم 🌷 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
🦋 ݫيبايے"چادږ مشکے ام"را ترڄیحـ مےدهمـ ٻر همہ ے برݧدهاے دݧیا کدامـ برݧد و اسمے ٻا اعٺٻاڔ ٺر اسٺ اݫ ناݥـ "مادږماݧـ حۻڔٺـ فاطمہ ݫهرا" ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨نماینده ای از جنس مردم✨ دکتر محمد غفوری فر استاد دانشگاه های خراسان . ایمان /پایداری و طرفدار جبهه مقاومت اسلامی. کد :۲۵۶ به دنبال برپایی عدل هستیم و از خود باید شروع کنیم https://eitaa.com/piyroo
‌ .🌱. هرکی‌آࢪزوداشته‌باشه خیلے‌خدمت‌کنه میشه...!🕊 یه‌گوشه‌دلت‌پا👣بده، شهدا‌بغلت‌میکنن...❤️ ـ ما‌به‌چشم‌دیدیم‌ایناࢪو... ـ ازاین‌شهــدا‌مدد‌بگیرید،🖐🏼 ـ مدد‌گرفتن‌از ࢪسمه... • دست‌بذاࢪࢪوخاک‌قبر‌شهیدبگو... حُسین‌به‌حق‌این‌شهید،🥀 یه‌نگاه‌به‌ما‌بکن..💔 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨حجابسرای محمد✨ به جرأت میگم خااااص ترین و مدرن ترین لوازم حجاب رو اینجا میتونی پیدا کنی😎 کجا میتونی بیشتر از صد مدل چادر و مانتو عبایی در طرح و رنگ های مختلف رو پیدا کنی 🤨😎‼️❓❓ چیا میخوای⁉️ ؟ ؟ ؟ همشونو داریم🤭 👀 رااااستی ارسالمون از تولیدی خودمونه و بدون واسطه🤭 اینم لینکش😌🦋👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/990445914Ccfe178de40
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمانی که امام رضا علیه السلام طرف خراسان میومدند وقتی به شلمچه رسیدند فرمودند: در زمانی بهترین یاران من در اینجا خونشون ریخته میشود .‍‌ https://eitaa.com/piyroo
🗳وصیت به حضور 🌹امام خمینی(ره) 🔻وصيت من به ملت شريف آن است كه در تمام انتخابات، چه انتخاب رييس‌جمهور و چه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و چه انتخاب خبرگان براي تعيين شوراي رهبري يا رهبر، در صحنه باشند. ✌️ ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
دست از ولایت فقیه برندارید و در راه رضای خداوند قدم بردارید، اگر می خواهید زندگی کنید، برای خدا زندگی کنید واگر خواستید بمیرید، برای خدا و در راه او جان بدهید... شهیدروح‌الله‌صحرایی🌷 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
شاهد خداست ! و تنهــــا او میداند که جــوانی‌شان را ، وقف نجابت کشورشان کردند ... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┄┄ .
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_وهفتا
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ خواهرم را صدا زدم و گفتم: «برایم یک لیوان چای بیاور.» چای را که آورد، در گوشش گفتم: «صمد نیست؟!» خندید و گفت: «نه. تو که خواب بودی، خبر دادند خانم آقا ستار هم دردش گرفته. آقا صمد رفت ببردش بیمارستان.» شب با یک جعبه شیرینی آمد و گفت: «خدا به ستار هم یک سمیه داد.» چند کیلویی هم انار خریده بود. رفت و چند تا انار دانه کرد و توی کاسه ای ریخت و آمد نشست کنارم و گفت: «الحمدلله، این بار خوش قول بودم. البته دخترمان خوب دختری بود. اگر فردا به دنیا می آمد، این بار هم بدقول می شدم.» کاسه انار را داد دستم و گفت: «بگیر بخور، برایت خوب است.» کاسه را از دستش نگرفتم. گفت: «چیه، ناراحتی؟! بخور برای تو دانه کردم.» کاسه را از دستش گرفتم و گفتم: «به این زودی می خواهی بروی؟!» گفت: «مجبورم. تلفن زده اند. باید بروم.» گفتم: «نمی شود نروی؟! بمان. دلم می خواهد این بار اقلاً یک ماهی پیشم باشی.» خندید و سوتی زد و گفت: «او... وَه... یک ماه!» گفتم: «صمد! جانِ من بمان.» 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ گفت: «قولت یادت رفته. دفعه قبل چی گفتی؟!» گفتم: «نه، یادم نرفته. برو. من حرفی ندارم؛ اما اقلاً این بار یک هفته ای بمان.» رفت توی فکر. انگشتش را لای کوک های لحاف انداخته بود و نخ را می کشید گفت: «نمی شود. دوست دارم بمانم؛ اما بچه هایم را چه کنم؟! مادرهایشان به امید من بچه هایشان را فرستاده اند جبهه. انصاف نیست آن ها را همین طوری رها کنم و بیایم اینجا بیکار بنشینم.» التماس کردم: «صمد جان! بیکار نیستی. پیش من و بچه هایت هستی. بمان.» سرش را انداخت پایین و باز کوک های لحاف را کشید. تلویزیون روشن بود. داشت صحنه های جنگ را نشان می داد؛ خانه های ویران شده، زن ها و بچه های آواره. سمیه از خواب بیدار شد. گریه کرد. صمد بغلش کرد و داد دستم تا شیرش بدهم. سمیه که شروع کرد به شیر خوردن، صمد زل زد به سمیه و یک دفعه دیدم همین طور اشک هایش سرازیر شد روی صورتش. گفتم: «پس چی شد...؟!» سرش را برگرداند طرف دیوار و گفت: «آن اوایل جنگ، یک وقت دیدم صدای گریه بچه ای می آید. چند نفری همه جا را گشتیم تا به خانه مخروبه ای رسیدیم. بمب ویرانش کرده بود. صدای بچه از آن خانه می آمد. رفتیم تو. دیدیم مادری بچه قنداقه اش را بغل کرده و در حال شیر دادنش بوده که به شهادت رسیده. بچه هنوز داشت به سینه مادرش مک می زد. 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا