eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿همسر شهید حجة الاسلام سید علی اندرزگو: چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یک ذغال گداخته را از روی قلیان برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد؟ سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت: بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است. از آن روز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر (عج) باشید.» ♨️بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. 🔥 🔅همسر شهید می گوید من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید؟ سید پاسخ داد خیر، من آن روز نیستم. بعد ذغال را آرام برگرداند و روی قلیان گذاشت... همسر شهید: دست از سیدعلی نکشید. 🎤وحید یامین پور مصاحبه با همسر شهید https://eitaa.com/piyroo
باد صبحے به هوایتـ ز گلستان برخاست...🌸 که تو خوشتر ز گل و تازه تر از نسرینے...😍 🌸شهید محسن حججے🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گویند شهادت مهرقبولی ست که بردلت می خورد... ای شهید دلم لایق مهرشهادت نیست اماتو که نظرکنی این کویرتشنه دریا می شود باعطرشهادت... شهید بی سر محسن حججی https://eitaa.com/piyroo
💐اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم عزیزانی که پیاده روی اربعین عازم کربلا هستن از حال و هوای اونجا برایمان عکس بفرستید تا در کانال قرار بگیره به آی دی زیر پیام بدهید @montazer_61 التماس دعا
🌷شهید مرتضی حسین پور شلمانی (معروف به حسین قمی) فرمانده شجاع شهید حججی. سردار سلیمانی: مرتضی امید آینده سپاه بود کاش(او می ماند و) من به جای او شهید میشدم. https://eitaa.com/piyroo
میرزا قاسمی !!!😋 📌 به روایت همرزم . خاطرات ابواحمد درخصوص شهید مدافع حرم مرتضی حسین پورشلمانی: شهید بزرگوار مرتضی حسین پور شلمانی یک روز با چهار نفر از دوستانش داشت از حلب میرفت تدمر، در مسیر راه جهت زدن بنزین به اثریا آمد پمپ بنزین منطقه اثریا،برش منطقه حلب رو قبول نکرد به همین خاطر آمد اتاق ما به بهانه نماز خواندن، گفت:با اجازه می خواهیم نماز بخونیم،بعد بریم تدمر. گفتم:همشهری بریم نمازخانه نماز جماعت داریم. با هم رفتیم نماز خواندیم، گفتم نهار بخورید بعد برید. گفت توهم که شمالی هستی،اگر غذای شمالی داری می مونیم!گفتم آشپز ما شمالی هست الان سفارش میدم میرزاقاسمی درست کنه. گفت: از بس که غذاهای روغنی خوردیم مردیم. ممنون میشم اگر غذای محلی باشه. غذارو که خوردند دوستانش گفتند واقعیت رو بخواید بنزین نداریم حالا که شما همشهری هستی برایمان برش جور کن. خودرویشان رو پراز بنزین کردن. با خنده گفت:باخوردن این نهار شمالی انگار رفتم شمال،برگشتم. هم دیگرو بغل کردیم، خداحافظی کردیم. آنها رفتند بطرف تدمر. https://eitaa.com/piyroo