eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠از همه زودتر می یومد تا بقیه برسند می خواند یکبار بعد از جلسه کشیدمش کنار و پرسیدم: نماز قضا می خونی؟!!! گفت: نه! نماز (مستحبی)می خونم که جلسه به یه جایی برسه، همینطور حرف روی حرف تلنبار نشه... 🌷 سردار شهید مهدی زین الدین🌷 📚 منبع: کتاب آقا مهدی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
روزهایم یک به یک می‌گذرند ! حال و روزم خنده دار است ... پر شده ام از ادعا ! دم ‌از شما می‌زنم ... به‌خیال خودم شهید خواهم شد خوشا به حالتان بدون ادعا شهید شدید بُعد فاصله بین‌مان بیداد می‌کند ! 🔺همه افراد این قاب شده‌اند 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
🌷مباهات الهی 🍃آیت الله حق شناس می فرماید:وقتی جوان برای بلند می شود ، اما چانه اش پایین می افتد ، پروردگار در های آسمان را باز میکند و خطاب به ملائکه می فرماید ( اُنظُروا الی عَبدی : یعنی به بنده من نگاه کنید!) خداوند علی اعلی افتخار می کند که ببینداین بنده من کاری را که بر او واجب نکرده ام چگونه به جا می آورد . پروردگار می فرماید:به او سه چیز مرحمت می کنم : اول اینکه موفق به توبه اش می کنم ، موفق به و قاطعش می کنم ، دوم اینکه گناهانش را می آمرزم و سوم اینکه رزق وسیعی نصیبش می کنم . 📚از ملک تا ملکوت ، مجموعه سخنان آیت الله حق شناس صفحه 186 و 187 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
یادمه تو دوره آموزشی بعد شامگاه همه خسته و کوفته اومدیم سمت اسایشگاه. از سیاهی پیشونی مون بعد اون همه تمرینات سخت تازه باید مثل بچه آدم میرفتیم و پوتین هامون رو هم واکس می زدیم. ما نای ایستادن رو پاهامون رو هم نداشتیم. واکس زدن که جای خودش رو داشت. تو اون حالت که منتهای امال ما این بود که بچسبیم به زمین و استراحت و... حسین پوتین همه بچه ها رو برد و واکس زد و اومد نشست رو به رومون. آن لحظه احساس کردم با مرام ترین آدم روی زمین نشسته رو به روم. راوی: حسین کاید خورده یادش با 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
ازشناسایی آمدوخوابید بچه هاچون میدونستن خستس بیدارش نکردن بیدارکه شدباناراحتی گفت مگرنگفتم نمازشب بیدارم کنید؟ آهی کشید وگفت افسوس که آخرین نماز شبم قضاشد فردایش مهدی شهیدشد.😔 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
💠وصیت کرده بود سنگ مزار براش نذارند و قبری ساده با  یک حلب خالی روغن نباتی کنارش . بعد از گذشت چندین ماه قرارشد که سنگ قبر کلیه شهدا  تعویض کنند  و بر حسب تصادف پیشنهاد شد که یک سنگ قبری هم بر روی قبر این شهید بزرگوار در نظرگرفته و نصب شود مسئول مزار تعریف میکرد بعداز اینکه سنگ قبری بر مزار این شهید گذاشته شد شبش  به خوابم آمد و با ترش روئی گفتتند آقای محترم چرا به وصیت من عمل نکردید به خدا از دست شما به خدا شاکی خواهم شد اگر این سنگ را بر ندارید . تا صبح خواب به چشممان نیامد و صبح زود سریعا" نسبت به برداشتن سنگ قبر از مزار شهید اقدام کردم ....   🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
_بیمارستان از مجروحین پر شده بود… حال یکی خیلی بد بود… رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت… . _وقتی دکتر مجروح را دید به من گفت بیاورمش اتاق عمل!!!دکتر اشاره کرد را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم!! . _مجروح که چند دقیقه ای بود که به هوش امده بود... گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و گفت: من دارم میروم تا تو چادرت را در نیاوری…😞 ما برای این چادر میرویم!!😊 چادرم در مشتش بود که شد…😓😔 _از ان زمان به بعد در بدترین و سخت شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم....😭 (راویی خانم موسوی یکی از پرستاران ) 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
براستی صاحب   .....!!! روزی بر سر مزار فرزندم در گلزار بهشهر رفته  بودم. دیدم زن و شوهری بر سر پسرم نشسته‌اند و به شدت گریه می‌کنند. رفتم نزدیک شون و علت را جویا شدم. به آنها گفتم که این مزار من است اما در این قبر نیست که شما اینقدر برایش گریه می‌کنید. پسر من است. در ضمن من اصلا شما را نمی‌شناسم. از سر و وضعشان هم معلوم بود که شمالی نبودند. خانمی که گریه می‌کرد در جواب من گفت:  فرزند دارم که از ناحیه دو پا بود. دوا و درمان‌های ما نتیجه نداد و از سلامتی‌اش ناامید شدیم اما پسرم یک شب در خواب دید که به سراغش آمده است و به او می‌گوید که از جایش شود. پسرم در پاسخ جوان می‌گوید که من فلج هستم و قادر به راه رفتن نیستم. می‌گوید برخیز تو یافته‌ای من از مازندران هستم. فرزندم از خواب بلند شد در حالی که شفا گرفته بود. من تمام شهرهای را یک به یک رفتم و روی سنگ مزارها را خواندم. تا اینکه بالاخره در گلزار شهدای بهشهر(اینجا) این سنگ قبر را پیدا کردم. پدر می‌گفت: نشستم و دوباره برایم مسلم شد که فرزندم است ..... هدیه به روح 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
✍ بچه که بود فلج شد نذر حضرت زینب(س) کردمش نذرم قبول شد فرزندم خوب شد... خوبِ خوب آنقدر خوب که مهر نوکری عمه ی سادات روی قلبش حک شد عاقبت هم فدائی بی بی شد..😭 🌷شهید رضا کارگر🌷 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا