برای خدا باشــیـم تا
نازمان را فقط اوبکشــــد....
ناز کشیدن خدا معنایش،
#شهادت است...🌷
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#جنگـنرم |💛|
| امروز گلولہ ها هدفشان فرق میکند؛
دیروز قلبها را نشانہ میرفتند؛
امروز فکرها را!
گلولہ ها دیگر آهنے نیست!
"نَرم" است...
و همہ ما در صف جبهہ ایم؛
پس اسلحہ دست گیر و بجنگ...|✍✍
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✅ #ای_شهید...
ای کاش می شد تو را در مامن گمنامیت رها کنیم،
اما اجر تو در #کتمان و اجر ما در #افشا کردن است.
شهید_مرتضی_آوینی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
آخــــــرین باری که می رفت جــــــبهه بدرقه اش کردم
وقت رفتن خواستم صــــورتش را ببوسم ، که یکی صداش کرد ســـــرش رو برگردوند سمت صدا ، نا خود آگاه به جای صورتش ، پشت گـــــردنش رو بوسیدم
پیکرش رو که آوردند رفتم بالای سرش ..
دیدم تـــــرکش خورده به گردنش
درست همون جایی که بوســــــیده بودم ..
مادرش تعریف میکرد ..
#شهید_مصطفی_پیش_قدم
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
امام رضا (ع):
اگر دوست دارى كه ثواب شهيدان كربلا را داشته باشى،هرگاه به ياد آن حادثه افتادى بگو: كاش من نيز با آنان بودم و با آنان به رستگارى بزرگ مىرسيدم
📘وسائل الشيعه ج14 ص417
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍃❤️
🍁آنقدر به شما نگاه میکنم
تا شبیهتان شوم...
تـا #همـت عشـق اسـت
چـرا منـت مرگ؟!
باید بـه «شهیدان» تو پیوست «حسین»
#شهیدمحمدابراهیمهمت❤️
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#عاشقانه_شهدا
#جان_دل_هادی...
وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر میرفت و سرش غر میزدم...
میگفت:
"جااان دل هادی...؟
چیه فاطمه...؟"
چند هفته بیشتر از شهادتش نگذشته بود یه شـب که خیلی دلم گرفته بود...
فقط اشک میریختم و ناله میزدم...
دلم داشت میترکید از بغض و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به نوشتن...
از دل تنگم گفتم...
جانا_ز_فراق_تو_این_محنت_جان_تا_کی...
دل_در_غم_عشق_تو_رسوای_جهان_تا_کی...
از عذاب نبودنش و عشقم نوشتم براش...
نوشتم "هادی...
فقط یه بار...
فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی..."
نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم...
بعد شهادتش بهترین خوابی بود که میتونستم ازش ببینم...
دیدمش…
با محبت و عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام میکرد...
مـن_صدایش_زدم_و_گفت_عزيـزم_جانـم...
با_همين_یک_کلمه_قلب_مـرا_ريخت_بهم...
صداش زدم و بهترین جوابی بود که میشد بشنوم...
"جاااان دل هادی...؟
چیه فاطمه…؟❤
چرا اینقده بیتابی میکنـی...؟
تو جات پیش خودمه شفاعت شده ای...😍😭
(همسر شهید حاج هادی شجاع)
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
گاهی اندازه یک پرده فقط فاصله💕بود
پرده را نیز کشیدیم و ندیدیم #تو را
سعی کردیم شبی خواب😴 ببینیم تو را
سحر از خواب پریدیم و #ندیدیم تو را
#اللهم_عجل_لولیک_الفـرج🌸🍃
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#آقای_خوبم 💕💜
تولدشماهرزمانی که باشدبرای همه عاشقانت روز مبارکی ست
۲۹فروردین باشدو یا۲۴تیر فرقی نمی کند
مهم بودن وجودنازنین وبابرکت شمادربین محبان وعاشقان شماست ...
#آقا_جانم
#سایه_تان_مستدام_باد
#اللهم_احفظ_سیدناالامام_خامنه_ای 💕💜
لطف خدا به مردم دنیا ارائه شد
یکباره شوره زار زمین باغ لاله شد
پس کوچه های خاکی مشهد پر از شعف
#رهبرم_تولدتان_مبارک 💕💜
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهيد_چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#خاطرات_شهيد_چمران
بہ روایت غاده جابر
قسمت:1⃣3⃣
🍃و آخر رضایتم را گرفت .من خودم نمی دانستم چرا راضی شدم.نامه ای داد که وصیت اش بود و گفت: تا فردا باز نکنید. بعد دو سفارش به من کرد ،گفت: اول اینکه ایران بمانید.گفتم: ایران بمانم چکار؟ این جا کسی را ندارم .مصطفی گفت: نه ! تقرب بعد از هجرت نمی شود .ما این جا دولت اسلامی داریم و شما تابعیت ایران دارید .نمی توانید برگردید به کشوری که حکومتش اسلامی نیست حتی اگر آن کشور، کشور خودتان باشد.گفتم: پس این همه ایرانیان که در خارج هستند چکار میکنند؟گفت: آن ها اشتباه می کنندشما نباید به آن آداب و رسوم برگردید . هیچ وقت !
🍃دوم این بود که بعد از او ازدواج کنم .گفتم: نه مصطفی ، زن های حضرت رسول (ص) بعد از ایشان... که خودش تند دستش را گذاشت روی دهنم.گفت: این را نگویید . این ، بدعت است . من رسول نیستم . گفتم: می دانم .می خواهم بگویم مثل رسول کسی نبود و من هم دیگر مثل شما پیدا نمی کنم.غاده همیشه دوست داشت به مصطفی اقتدا کندو مصطفی خیلی دوست داشت تنها نماز بخواند.به غاده می گفت: نمازتان خراب می شود. و او نمی فهمید شوخی می کند یا جدی می گوید ، ولی باز بعضی نمازهای واجبش را به او اقتدا می کرد و می دید مصطفی بعد از هر نماز به سجده می رود ،صورتش را به خاک می مالد ، گریه می کند ، چقدر طول می کشید این سجده ها ! وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار می شد ،غاده تحمل نمی آورد می گفت: بس است دیگر استراحت کن ، خسته شدی .و مصطفی جواب می داد: تاجر اگر از سرمایه اش را خرج کندبالاخره ورشکست می شود باید سود در بیاورد که زندگیش بگذرد.ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ورشکست می شویم ...
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#خاطرات_شهيد_چمران
بہ روایت غاده جابر
قسمت:2⃣3⃣
🍃ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ورشکست می شویم .اما او که خیلی شبها از گریه های مصطفی بیدار می شد ، کوتاه نمی آمد می گفت: اگر این ها که این قدر از شما می ترسند بفهمند این طور گریه می کنید، مگر شما چه مصیبتی دارید ؟ چه گناهی کردید ؟ خدا همه چیز به شما داده ، همین که شب بلند شدید یک توفیق است . آن وقت گریه مصطفی هق هق می شد ، می گفت: آیابه خاطر این توفیق که خدا داده اورا شکر نکنم ؟
🍃چرا داشت با فعل گذشته به مصطفی فکر می کرد ؟ مصطفی که کنار او است . نگاهش کرد . گفت: یعنی فردا که بروی دیگر تورانمی بینیم ؟ مصطفی گفت: نه ! غاده در صورت او دقیق شد و بعدچشمهایش را بست . گفت: باید یاد بگیرم ، تمرین کنم ، چطورصورتت را با چشم بسته ببینم .
🍃شب آخر با مصطفی واقعاً عجیب بود . نمی دانم آن شب واقعا چی بود . صبح که مصطفی خواست برود من مثل همیشه لباس و اسلحه اش را آماده کردم و آب سرد دادم دستش برای تو راه . مصطفی این ها را گرفت وبه من گفت: تو خیلی دختر خوبی هستی
🍃و بعد یکدفعه یک عده آمدند توی اتاق و من مجبور شدم بروم طبقه بالا . صبح زود بود و هوا هنوز روشن نشده بود. کلید برق را که زدم چراغ اتاق روشن و یکدفعه خاموش شد انگار سوخت من فکر کردم : یعنی امروز دیگر مصطفی خاموش می شود، این شمع دیگر روشن نمی شود . نور نمی دهد ، تازه داشتم متوجه می شدم چرا اینقدر اصرار داشت و تاکید می کرد امروز ظهر شهید می شود .
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که علامه حسن زاده آملی به او لقب چریک قهرمان دادند
#شهید نادر خضری
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
⭕️اسمش فاطمه بود. متولد ۲۳ تیر ۱۳۵۷.
سه سال بیشتر نداشت که توسط منافقین سوزانده شد، اون هم در حالی که زنده بود...
🔻امروز همون منافقین که هفده هزار ایرانی رو ترور کردن، پشت حسابهای جعلی در فضای مجازی قایم شدن و مشعول تخریب افراد انقلابی هستن...
#شهیده_فاطمه_طالقانی
#جلادهای_هشتگساز
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
•| #سردار_قاسم_سلیمانی
امروز ڪہ وضعیت
فرهنگی را میبینیم میفھمم؛
چرا رهبـری با علامت
(چفیه روے دوش) به ما تذکر
مےدهند این چفیـه "عَلَــــم" است...
•| #ایستاده_ایم
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شهید_حجت_اصغری_شربیانی:
شمايي كه ميگوييد #جنگیدن در كشور ديگر كار اشتباهيست، #امام_حسین(ع) درمدینه زندگي مي كرد ولي در #کربلا عـراق #شهید شد.
#شهید_بی_سر_و_دست💔
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌷 خاطرات شهدا 🌷
می خواست برگرده جبهه
بهش گفتم: پسرم! تو به اندازه ی سنّت خدمت کردی
بذار اونایی برن جبهه که نرفته اند
چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست...
... وقت نماز که شد ، جانمازم رو انداختم که نماز بخونم
دیدم اومد و جانمازم رو جمع کرد
خواستم بهش اعتراض کنم که گفت:
این همه بی نماز هست!
اجازه بدید کمی هم بی نمازا ، نماز بخونند
دیگه حرفی برا گفتن نداشتم
خیلی زیبا ، بجا و سنجیده جواب حرف بی منطقی من رو داد
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
بی حجابها هم یک روز با حجاب میشود ... درقبر... اما دیگر دیر است...
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
تصور نمی کردیم رضا شهید شده باشد. چون وقتی فهمیدم که سوریه می رود از او پرسیدیم که تو آنجا چکار می کنی؟ به همه ما گفته بود که من آنجا یک مقدار کار دفتری می کنم🗄 تا امورات طی شود. بعضی مواقع هم با این رزمندهایی که می جنگند به حرم حضرت زینب(س) می روم و باریشان مداحی می کنم🎤 و بعد مجدداً به محل کارم بر می گردم. با این توضیح، ما فکر نمی کردیم داداش رضا فردی است که چندین عملیات نظامی را فرماندهی کرده است.❗️
این عکس مشهور از شهید فاتح است که روی سینه او نوشته شده «یا فاطمه الزهرا(س)»✨. یکی از رزمندگان برای من تعریف می کرد. برخی نیروها هستند که بنا به دلایلی حاضر نیستند از همان ابتدا اینچنین نام و نشانی روی لباس شان هک شود✒️، اما شهید فاتح شجاعانه ایدئولوژی و آرمان و هدفش را با یک شعار بر روی پیراهنش نقش می کرد و پا به میدان می گذاشت. پا به میدانی که به دلیل جنگ تن به تن و چریکی، احتمال اسارت در آن بسیار جدی بود.☝️
شهید مدافع حرم رضا بخشی🌹
تیپ فاطمیون
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#از_امامرضا_اینجوریدرخواستکن
.
داداش مهدی خیلی دلداده امام رضا(ع) بود♥️. یه روز که عازم مشهدالرضا(ع) بودیم بهم گفت: می دونی چطوری باید زیارت کنی و از آقا حاجت طلب کنی؟گفتم: چطور؟ گفت: باید دو زانو روبه روی ضریح بشینی و سرت رو کج کنی🙁، خیلی به آقا التماس کنی تا حاجتت رو بده. زود بلند نشی بری...🚶
فکر میکنم برات شهادتش💔 رو هم همینجوری از امام رضا(ع) گرفت؛ چون قبل از آخرین سفر به سوریه، رفته بود پابوس امام رضا(ع) و...😔
شهید مدافعحرم
#مهدی_لطفی_نیاسر🌷
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✨ وقتی سوريه بود به خاطر این که ما را نگران نکند چیزی از آنجا نمیگفت، اما وقتی برمیگشت، جسته گریخته حرفهایی میزد. بهم میگفت آنجا به وضوح، حضور #امام_زمان(عج) را درک میکنی🌸
میگفت مثل شب عاشورا که امام حسین(ع) دو انگشت مبارکشان را باز نگهداشتند و جایگاه یارانشان را توی بهشت به آنها نشان دادند، توی سوریه امام زمان(عج) این کار را میکنند🌿
#حاج_عمار
#شهید_مدافع_حرم
محمدحسین محمدخانی❤️
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#سیره_شهدا
ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ؛ ﺩﯾﺪﻡ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ ﻫﺎ ﺧﺎﻟﯿﻪ ، ﺗﺎ ﺭﻭﺩﺧﻮﻧﻪ ﻫﻮﺭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﻮﺩ ، ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺮ ﻫﻢ ﺁﺏ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ.
ﺯﻭﺭﻡ ﻣﯽ ﯾﻮﻣﺪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﻡ ﺑﺮﺍ ﭘﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ ، ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻓﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ، ﯾﻪ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ ، ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺩﺳﺘﺖ ﺩﺭﺩ ﻧﮑﻨﻪ ، ﻣﯿﺮﯼ ﺍﯾﻦ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ ﺭﻭ ﺁﺏ ﮐﻨﯽ؟
ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﻓﯽ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺁﺏ ﺑﯿﺎﺭﻩ ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺖ ، ﺩﯾﺪﻡ ﺁﺏ ﮐﺜﯿﻒ ﺁﻭﺭﺩﻩ.
ﮔﻔﺘﻢ ، ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺟﻮﻥ! ، ﺍﮔﻪ ﺻﺪ ﻣﺘﺮ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺁﺏ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ ، ﺗﻤﯿﺰﺗﺮ ﺑﻮﺩﺍ
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺁﺏ ﺗﻤﯿﺰ ﺁﻭﺭﺩ.
ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ ؛ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻨﺎﺧﺘﻤﺶ ، خیلی ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﻡ.
ﺁﺧﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﻣﻬﺪﯼ ﺑﻮﺩ ؛ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻟﺸﮑﺮﻣﻮﻥ.....
#شهیدمهدی_زین_الدین
📕 ستارگان خاکی
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊