افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🍃شرهانی بودیم ، خادم آن جا تا فهمید از یزد آمده ایم ، ذکر خیر محمد حسین را پیش کشید . فکر می کرد یزد
🍃انگار این بشر به دنیا آمدتادست خیلی ها را بگیرد بنشاند پای سفره امام حسین(ع)
➖از هم دانشگاهی لات و عرق خورش گرفته تا مجاهد مسیحی سوری.
🌷انگار این بشر شهید شد تا باز دست از این کارهایش برندارد.
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی ❤️
تاریخ تولد : 9 تیر 1364
تاریخ ازدواج : 8 تیر 1389
تاریخ شهادت : 16آبان 1394
محل شهادت : حلب ، سوریه
🍃برای شناخت بیشتر #حتما کتاب #عمارحلب رو بخونید 🌷
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🔆 امشب هم،
عاشقانه و با شوق،
زمزمه کن صلوات خاصه امام رضا (ع) رو:
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري
الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل
ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حےعلےالصلاه
اذان بسیار زیبا با صدای ملکوتی
#شهیدحامدبافنده
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#دلنوشته
رفتی تا در رگهای وطن، خون حیات جاری شود
سالهاست که آسمان، کوچ غریبت را بر شانههایمان، پرنده میتکاند و آفتاب، مسیر چشمانت را به انگشت نشان میدهد و میگرید.
سالهاست که رفتهای و بادها، بوی پیراهنت را بر خاکریزهای بسیار، مویه میکنند. تو انعکاس روشن خورشید در رودخانههای سرخ حماسهای.
دلت، دریا مینوشت و نگاهت، توفان میسرود.
برخاستی؛ آن هنگام که نفسهای سرما، پنجرهها را سیاه کرده بود و شهر، میرفت که در اضطراب ثانیههای تجاوز، کمر خم کند. برخاستی و با قدمهای استوارت در رگهای وطن، خون زندگی جاری شد.
برای بالهای زخمیمان دعا کن!
صدایت را از حنجره کانالها و سنگرها میشنوم.
میبینمت، پلاک بر گردن و چفیه بر شانه، جادههای صلابت را پشت سر میگذاری و خاک را لبخند میکاری.
پا در رکاب ستاره و باران، آسمان عشق را تا دورترینها درنوردیدی و اینک، ما ماندهایم و این خاک مردابی. ما ماندهایم و تکثیر بیوقفه ابرهای خاکستر.
رفتهای و بارانها را با خود بردهای و فصلهایمان، بیجوانه و آفتاب ماندهاند.
با ما که مرثیهخوان در قفسماندن خویشیم، از پرواز بگو و برای بالهای زخمیمان دعا کن.
میستایمت
کوچههای شهر را که ورق میزنم، نامت را بر پیشانی افتخار این سرزمین، درخشان مییابم. از پشت نیزارهای به خون نشسته صدایت میزنم و رودخانههای وطن، شکوه سرخت را به ترنم میآیند.
میستایمت که شانههای شکوهمندت، آبروی کوهستانهاست و اردیبهشت نگاهت، در چشمان هیچ بهاری نمیگنجد.
میستایمت که قانون جوانمردی را بر صفحههای تاریخ این دیار، حک کردی و سرانگشتان حماسیات، ثانیههای ظلم را به کام مستبدان زمین، جهنم کرده.
میخوانمت که چون سپیداران، پیوسته در اندیشه باران بودی.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
زل زده بود به خاڪ #شلمچه ... گفت #شلمچه....؟؟ اگر عروسڪمو بھت بدم #بابامو بهم میدی؟؟؟ #افسران_ج
#شلمچـــــــه
🌾به تعبیری میشه گفت: #کربلاست!!!
🌾به همون تعبیری که
👈کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا
🌾 #شلمچه زمینِ کربلآست
🌾یعنی همه جا زمینِ #کربلاست
♨️ولی شلمچه
من فکر میکنم زمیـ🌍ـنِ قتلگاست...
✨تربتِ #شلمچه
✨بویِ تربتِ #اباعبدالله میده😌...
#شهیدعلمدار🌷
یه جایی #قلبتــــ❤️ نا آروم میشه
یکی دیگه باید آرومش کنه!!
از یه جایی دیگه باید #آروم بشه
اونجا #شلمچه_ست ...
🎤 #حاج_حسین_یکتا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
وقف نامه.mp3
6.42M
روایتگری شهدایی قسمت 414
🔊 وقف نامه
🎙 حاج حسین یکتا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
شهید سیف الله صبور در سال1339 در خانواده ای مذهبی ومستضعف بدنیا آمد، در چهار سالگی از نعمت داشتن پدری مومن محروم شد واز همان کودکی طعم تلخ یتیمی را چشید. تحصیلات ابتدایی خود را در «مدرسه سپه» وراهنمایی را در «مدرسه سعدی» گذراند. سپس به «دبیرستان امام خمینی فعلی» رفته ورشد علمی خود را ادامه داد. ازآغاز، نبوغ و حالات روحانی ومذهبی در او هویدا بود وخوش خلقی همراه با شوخ طبعی خاص خویش از او نوجوانی دوست داشتنی وجذاب بوجود آورد.
سیف الله ضمن تحصیلات دبیرستانی خود به کار در مغازه نانوایی مرحوم پدرش مبادرت ورزید. او مقید به انجام دستورات خداوند متعال در هر شرایطی بود و درآن ماههای گرم تابستان در کنار آتش داغ تنور نانوایی روزه اش را می گرفت وعلاقه وافر به خانواده اش داشت. مادرش می گوید: "بعد از سیف الله دیگر خانه ام شور گذشته را ندارد. دیگر صدای آرام بخش واطمینان آورش را نمی شنوم" او اهل صبر و توکل بر خداوند بود و این را سرلوحه زندگی خویش قرار داده بود. با اوج گرفتن نهضت اسلامی ایران شرکتی مستمر و فعال در راهپیمایی ها داشت و با مطالعه پیام های امام خمینی(ره) در دوران انقلاب، سیف الله مراد خود را یافت وبعد از اخذ دیپلم در کمیته انقلاب اسلامی آغاز به کار کرد و بعد از فعالیت خستگی ناپذیر به عضویت سپاه درآمد. همزمان با پایه گذاری مرکز آموزش سپاه در پادگان کرخه نور یکی از مسئولین آموزش نظامی گشت، ولی هیچ گاه خود را گم نکرد، وی ضمن رسیدگی بسیار فعالانه به مسئولیت محوله اش، به کار در نانوایی پادگان نیز می پرداخت. #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
شهید سیف الله صبور در سال1339 در خانواده ای مذهبی ومستضعف بدنیا آمد، در چهار سالگی از نعمت داشتن پدر
بعد از گذشت چندی، وی با همکاری برادر« شهید امیر زبیب»، مسئول حفظ وحراست از نوار مرزی شدند وبا شروع جریانات ضد انقلابی در کردستان وی به همراه جمعی از برادران پاسدار به کردستان اعزام شده و به تعقیب ضد انقلاب در کوه های خون رنگ غرب پرداخت.با شروع جنگ تحمیلی وی به همراه همرزمانش به دزفول عزیمت می کند. پس از یک ساعت توقف در منزلشان و با وجود اینکه هنوز غبار جبهه های غرب را بر تن داشت به قصد شرکت در جبهه جنگ به سپاه مراجعه کرد. وقتی مادرش درخواست یک روز ماندن در منزل را می نماید، می گوید:من بیست سال تمام از آن تو بودم حال تویی که باید زینب وار شیره جانت را به جانان تقدیم کنی، که یک لحظه ماندن خیانت به خون شهیدان وضربه ای به اسلام است" بدین گونه او به جبهه خونین کرخه می رود و در عملیات های مختلفی شرکت می کند بعد از آن به «جبهه شهدا (صالح مشطط)» و سپس به «دالپری» می رود. با سپری شدن چند ماه وی فرماندهی عملیات جبهه دالپری را به عهده می گیرد.
وی سعی می کرد علاوه بر رشد نظامی برادران در رشد اخلاقی آنها نیز کوشا باشد، متانت وخوش برخوردی سیف الله باعث شده بود بسیاری از برادران اعزامی از شهرستانها بعد از پایان مدت اعزامشان با شیفتگی که نسبت به وی پیدا کرده بودند حاضر به بازگشت نشوند ودر زمانی که بنی صدر خائن سعی در جدائی بین ارتش وسپاه داشت او در محل ماموریتش وبا هوشیاری مانع از تفرقه شد وهمیشه سنگرش مملو از برادران متدین ارتشی بود. سیف الله خود ساعت ها وبلکه روزها در راه های صعب العبور به شناسایی دشمن می پرداخت و راز ونیازهایش با معشوق در دل شب دیدنی بود. مدیریت ورشد او در همه ابعاد باعث شد که وی به عضویت« شورای فرماندهان نظامی دزفول» درآید.او در«رقابیه» خوش درخشید ودر تپه های خونین«کودگاپون» که در اسارت خصم بود، به همراهی50 نفر این تپه دیدگاهی دشمن را که شاخص دشمن درکوبیدن مواضع نیروهای ایرانی وشهر دزفول بود را به آتش کشیدوسرانجام در یک صبحدم هنگامی که وضو گرفته وآماده برای نماز صبح بود، با تمام وجودش سجده حق نمود وشهادت داد که "اشهد ان لا اله الا الله و... ودر جبهه شهدا به خیل شهدا پیوست . #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#خاطرات_شهید
#بیت_المال
حساسیت ویژه ای روی بیت المال داشت به خصوص در مورد استفاده از مهمات جنگی در سال های ابتدایی جنگ بسیار دقت می کرد یک بار وقتی مقری را تسخیر کردیم و می خواستیم پاکسازی سنگرها را انجام دهیم سیف الله با شجاعتی که داشت ابتدا سنگر را با روشن کردن یک چوب کبریت وارسی می کرد و اگر تشخیص می داد سنگر خالی است از پرتاب ابتدایی و یکدفعه ی نارنجک خودداری می کرد.
راوی: حجت الاسلام یوسف شیخ
#فرمانده_ی_لایق
علی رغم سن و سال کم استعداد و نبوغ نظامی فوق العاده ای داشت. زمانی که به شهادت رسید فرماندهان ارشد سپاه به مجلس بزرگداشت او آمدند.سردار رشید می گفت:اگر سیف اله ابتدای جنگ شهید نمی شد قطعا می توانست در ادامه جنگ جزو فرماندهان ارشد جنگ قرار گیرد.
راوی: سردار محمدعلی صبور(برادر شهید)
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo