eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
17.5هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
❗️مادر شهید مدافع حرمی که خواب شهادت فرزندش را دید... 💠شب قبل از شهادت محمدرضا احساس کردم مهر محمدرضا از دلم جدا شده است. آن موقع نیمه‌شب از خواب بیدار شدم. حالت غریبی داشتم، آن شب برادر شهیدم در خواب به من گفت خواهر نگران نباش محمدرضا پیش من است. صبح که از خواب بیدار شدم حالم منقلب بود. به بچه‌ها و همسرم گفتم شما بروید بهشت زهرا(س) من خانه را مرتب کنم. احساس می‌کردم مهمان داریم. عصر بود که همسرم، دخترم و محسن پسر کوچکم از بهشت زهرا(س)آمدند. 🔸صدای زنگ در بلند شد. به همسرم گفتم حاجی قوی‌باش خبر شهادت محمدرضا را آورده‌اند. وقتی حاجی به اتاق بازگشت به من گفت فاطمه محمدرضا زخمی شده است. من می‌دانستم محمدرضا به آرزویش رسیده است... 🌷شهید محمدرضا دهقان امیری در تاریخ ۲۱ آبان ۱۳۹۴ و در سن بیست سالگی به قافله شهدای مدافع حرم پیوست. 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
#اخلاق_شهدایی بعد از اتمام جلسه گفت: امروز همه جلسه اداری نبود، حرف شخصی هم زدیم‌. هزینه جلسه رو بذار به حساب من و فا‌کتورش رو برام بیاورید. #امیر_شهید_علی_صیاد_شیرازی🌹 #مسئول_بی_ادعا #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مےگفتند: چمران هميشه توى محاصره است! راست مےگفتند، منتها دشمن ما را محاصره نمےكرد دكتر نقشه مےريخت مےرفتيم وسط محاصره، محاصره را مےشكستيم ومےآمديم بيرون. 🌷 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
حتما بخونید👇👇👇 😳😳 یه بنده خدایی میگفت : یه شوهرخاله داشتم مغازه ی خوار و بار داشت خیلی به شهدای مدافع حرم گیر میداد ...😞 همش میگفت رفتن بجنگن واسه بشار اسد و سوریه آباد بشه😒 و به ریش ما بخندن و ... خیلی گیر میداد به مدافعان حرم گاهی وقتا هم میگفت اینا واسه پول میرن ☹️خلاصه هرجا که نشست و برخواست داشت پشت شهدای مدافع حرم بد میگفت تا اینکه خبر شهادت💔 شهید محسن حججی خبرساز شد و همه جا پر شد از عکس و اسم مبارک این شهید👌 شبی که خبر شهادت رو آوردن خاله اینا مهمون ما بودن شوهرخاله ی منم طبق معمول میگفت واسه پول رفته و کلی حرفای بد و بیراه😐ما خیلی دلگیر میشدیم مخصوصا از حرفایی که در مورد گفت بغض گلومو فشار میداد😢 و اما هرچی بهش میگفتیم اشتباه میکنی گوشش بدهکار نبود اخرشم عصبی شد و از خونمون به حالت قهر رفت😞یه هفته بعد از جلو مغازش که رد میشدم چشمام گرد شد😳😳 چی میدیدم اصلا برام قابل باور نبود . یه عکس بزرگ از داخل مغازش بود همون عکسی که شهید دست به سینه ایستاده باورتون نمیشه چشمام داشت از حدقه درمیومد رفتم توی مغازه احوالپرسی کردم یهو دیدم زارزار گریه کرد😭. گفتم : چی شده چه خبره این عکس شهید این رفتارای شما😕شوهرخالم گفت : روم نمیشه حرف بزنم کلی اصرار کردم آخرش با خجالت گفت : اون شبی که از خونتون با قهر اومدم بیرون رفتم خونه ، شبش خواب دیدم روی یه تخت دراز کشیدم یه آقایی اومد خونمون کنار تختم نشست☺️ به اون زیبایی کسی رو توی عمرم ندیده بودم ، هرکاری کردم نتونستم بلند بشم، توی عالم رویا بهم الهام شد که ایشون قمر بنی هاشم علیه السلام هستن😭سلام دادم به آقا،آقا جواب سلاممو دادن و روشونو برگردوندن 😭گفتم آقا چه غلطی کردم من، چه خطای بزرگی از من سر زده😭آقا با حالت غضب و ناراحتی فرمودند : آقای فلانی ما یک هفته هست که برای شهید محسن عزاداریم تو میای به شهید ما توهین میکنی ؟ 😭😭یهو از خواب پریدم تمام بدنم خیس عرق بود ولی میلرزیدم 😞متوجه شدم چه غلطی ازم سر زده شروع کردم توبه کردن و استغاثه توروخدا گول حرفای بیگانگان رو نخورید به خدا شهدا راهشون از اهل بیت جدا نیست😔 تموم بدنم میلرزید و صدای گریه هامون فضای مغازشو پر کرده بود 😭😭بمیرم برای غربت و عزتت محسن جان حالا میفهمم چرا رهبرم گفت حجت بر همگان شدی 😔😭💔 روحت شاد و یادت گرامی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حےعلےالصلاه اذان بسیار زیبا با صدای ملکوتی #شهیدحامدبافنده 🍃🌹 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ‌ ✨ در‌عجبم‌از‌ڪسانۍڪه هزاران‌گناه‌مۍڪنند‌و‌معتقدند یڪ‌قطره‌اشڪ‌بر‌حسین ضامن‌بهشت‌آنهاستــ.... [ ] https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢قسمت چهل و یکم: رسم مهمان نوازی آمده بودن برای خوشامدگویی و آماده بودند برای پذیرایی ، سفره رنگین بود و کام ما تشنه و چه کامروا آن مسافر خسته ای که میزبانش خوب رسم مهمان نوازی بداند. بعد از مهمان نوازی زبیریان در بصره، اینبار نوبت به بخور بخور بر سر خوان گسترده یاران سندی بن شاهک یهودی رسیده بود. دور از ادب بود کسی از اهالی صاحب خانه جا بماند و به مهمانان خوشامد نگوید. به استخبارات (سازمان اطلاعات و امنیت) بغداد رسیدیم. جمعی از شقی ترین و بی رحم ترین انسانایی که از زدن و کشتن لذت می بردند، سی و هشت اسیر دست بسته با تن خسته، لب تشنه و زخمای بی شمار بر بدن، در محاصره دهها شکنجه گر حرفه ای و آموزش دیده قرار گرفتند. پدیده تونل مرگ و وحشت 🔻 هر چه نیرو در استخبارات داشتند در دو ردیف مقابل هم بشکل تونلی مخوف به صف شده بودند و با حرص و ولع خاصی منتظر پیاده شدن ما بودند تا شجاعت و قدرت بازوشون رو به رخ ما بکشن. هر کس هر چه تونسته بود فراهم کرده بود تا بغض درونش رو بر پیکر نحیف و نیمه جان بچه ها جاری کنه. تعدادی کابل بدست، برخی با چوب و افرادی با لوله آب و میله آهن و بعضیا با شاخه های پر از تیغ درختان نخل و جمعی هم با لایه های سیم خاردار به هم بافته. باید یکی یکی از داخل این تونل مرگ و وحشت عبور می کردیم و اونا هم با کمال سخاوت آنچه در دست داشتند در طبق اخلاص قرار می دادن. لنگان لنگان و یکی یکی وارد صف شدیم و این اولین تجربه تونل وحشت یا دیوار مرگی بود که در روز آغازین ورود به استخبارات بغداد با تمام وجودمان لمس کردیم. از هر طرف بارانی از کابل و چوب و سایر ابزارای کُشنده بر پیکر بچه ها فرود میومد و جایی از بدن باقی نمیموند که ضربه ای بهش نخورده باشه. پا و دست و کمر همه کبود و سیاه شده بود و صدای خنده میزبان با ضجه مهمان در هم آمیخته بود و حق داشتن ملائک که گفتند: قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء رحمن سلطانی ادامه دارد ⏪ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo