eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت یعنی - سید رضا نریمانی.mp3
6.64M
مداحیِ قشنگِ #شهادت_یعنی 😍 با صدای #سید_رضا_نریمانی ❤️‌ https://eitaa.com/piyroo
@Ebrahimhadi-yadvareh Sh-hadi.mp3
12.37M
#ابراهیم_هادی روایتگری در یادواره شهید ابراهیم هادی 25 بهمن1397 🎤 #مهدی_سلیمانی https://eitaa.com/piyroo
ArbaeinImamHosein1390[03].mp3
7.38M
دل ما را شفاعت کن، نصیب ما شهادت کن مداحی حاج میثم مطیعی #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
#پنج_شنبه_های_شهدایی #افسران_جنگ_نرم 🌸سلام بر تمامی همسنگران 💐عزیزانی که امروز گلزار شهدای شهرشون رفتن عکسی از 🌹قبور مطهر شهدا ارسال نمایند به آی دی خادم کانال @montazer_61 تا در کانال قرار بگیرد منتظر تصاویر شما عزیزان هستیم.التماس دعا #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
🌹🌹 🌹🌹🌹 : خداوندا! فرماندهی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در جبهه ها حس کرده ام و صدای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان را شنیده ام و چندین بار در جبهه ها تا پای مرگ رفته ام. اینک راهم را با آگاهی هرچه تمام انتخاب کرده. پس لیاقت شهادت را به من عطا کن که دین خود را نسبت به اسلام ادا کنم. ماهنامه امتداد70 🏴 https://eitaa.com/piyroo
1_26442532.mp3
6.16M
🏴عمو جونم غصه نخور من اومدم فدات بشم 🏴به جای بابا اومدم تا سپر بلات بشم... 🎤🎤مداحی بسیار زیبا از حاج در وصف عبدالله ابن الحسن علیه السلام... 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کم تر شبی می شد بدون گریه سر روی بالش بگذارم ، دیر به دیر می آمد ، نگرانش بودم ، همش با خودم فکر می کردم ، این دفعه دیگه نمی یاد ، نکنه اسیر شه ، نکنه شهید شه ، اگه نیاد ، چی کار کنم ؟! خوابم نمی برد ، نشسته بودم بالای سرش و زار زار گریه می کردم ، به من گفت ، چرا بی خودی گریه می کنی؟ ، اگه دلت گرفته ، چرا الکی گریه می کنی ! ، یه هدف به گریه ات بده. بعدش گفت ، واسه ی امام حسین (ع) گریه کن ، نه واسه ی من..... 📕یادگاران ، ج3 ، ص26 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ https://eitaa.com/piyroo 🕊
🏴…🌸…🏴 🕊🌹 ◽️نگذارید این عَلَم به زمین بیفتد؛ خادمی فقط حضور در یادمان‌های جنگ هشت ساله نیست. ◽️آقایمان گفته ، سنگری دارد به وسعت انقلاب اسلامی. ◽️شهدا در این صحنه، ما را می‌خوانند. 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام روزتون بخیر .... سی و دوم 👇 💎 "لذّت بردن در جوانی و پیری" 🔞 جوانی که از بدنِ خودش بد استفاده میکنه، وقتی به سن میانسالی و پیری رسید، دیگه توانی برای لذّت بردن نداره. 🔺وقتی پیر شد، چشماش دیگه نمیتونه به خوبی ببینه... 🔺فراموشی میگیره و دیگه حتی اسم خودشم یادش نمیاد! 🔺قدرتِ شنواییش از بین میره.... امّا....! ⭕️ امّا هنوز یه "هوای نفسِ و قدرتمند" داره... این آدم نابود خواهد شد... 🚷 برای همین آمارِ خودکشی توی سنینِ بالا در برخی کشورها زیاد هست.... ⛔️♨️⛔️ یکی از فوایدِ دستوراتِ دینی برای زندگی دنیایی ما اینه که: 👈 "توانایی انسان رو برای لذّت بردن افزایش میده" ؛ 💞 ✅ در واقع باعث میشه که انسان علاوه بر دورانِ جوانی، در دورانِ میانسالی و پیری هم لذّت ببره. 🔹🌺💓🌹 🌷 حالا توی این وضعیت، پروردگار عالم لطف کرده و "برنامۀ جامعِ مبارزه با هوای نفس" رو برای ما قرار داده. ✔️👆👆👆 🌄 کسی که "طبق دستور خدا"، سحرخیز باشه، عمرش طولانی خواهد شد. 🎶 کسی که "طبق دستور خدا" موسیقی های حرام گوش نده، قدرتِ شنوایی بالایی خواهد داشت... 🔷 حالا دیگه اختیار با خودتونه؛ اگه فکر میکنید آدم بهتره که همۀ عمرش رو لذّت ببره، میتونید "از دستوراتِ خدا برای زیباتر شدن زندگیتون و دائمی کردن لذّتهاتون استفاده کنید"😊☺️ 🌺✅➖💖🌷🔶 🍔 کسی که "طبق امر خدا" پرخوری نکنه و هر غذایی رو مصرف نکنه، از سلامتی توی دورانِ پیریش لذّت خواهد برد... 🚵♂ کسی که "مطابق امر خدا" ورزش و تفریح داشته باشه، بدونِ هیچ ضرری، بیشترین لذّت رو خواهد برد... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ┄┄┄••❅❈✧❈❅••┄┄┄ https://eitaa.com/piyroo
"بسم رب الشهداء و الصدیقین" ◀ دعـا کـن فـقـط! هر شـب وسـطِ های های گریه هایش😢می زد روی شانه ام: "رفیق! دعا کن منم این طور شهید بشم💔" ؛ . وقتی از ارباً اربا شدن علی اکبر (ع) می خواند😔، وقتی از گلوی بریده ی حضرت علی اصغر (ع) می گفت😔، وقتی از جدا شدن دستان حضرت عباس (ع) می گفت😭، . وقتی از بی سر شدن امام حسین (ع) ضجه می زد😭 و . حتی از اسارت حضرت زینب (س)😔. یک شب از دستش کلافه شدم، بهش توپیدم: . "مسخره کردی ما رو هر شب هر شب دوست داری یه شکلی بشی!😑 . لبخندی زد و گفت: "حاجی، دعا کن فقط! 😇🙏" برشی از کتاب شهید محسن حججی 🌹 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حےعلےالصلاه اذان بسیار زیبا با صدای ملکوتی #شهیدحامدبافنده 🏴 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
▪️از 2_3 ماه مانده به محرم روزشماری میکرد برای نــــوکری ابا عبدالله الحسین(ع). با شوق خاصی برنـامه ریزی میکرد. ▪️هر سال تو میدان امام زاده علی اکبر، جایی که اکنون مزار مطهرش در آنجاست، چای خانه راه اندازی میکرد ؛ خرید ملزومات و وسائل چای خانه رو با وسـواس و سلیــــقه خاصی خریداری میکرد. تمامی رو هم از بهترین ها . ▪️معتقد بود برای اهل بیـــــت نباید کـــــم گذاشت، تا زمانی که اونها دستت رو با بزرگواری میگیرند تو هم شرمنده نباشی که چرا میتونستی و بیشتر انجام ندادی. خادم امام زاده و هییت بود . ولی همیشه جلوی در هیئت می ایستاد. ▪️معتقد بود دربانی این خاندان بهتره و خاکـی بودن برای ائمه لطف بیشتری دارد . میگفت : هر چی کوچکتر باشی برای امام حسین (علیه السلام) بیشتر نگاهت میکند. 🌷 🏴 https://eitaa.com/piyroo
🌹🍃🍃🌹 (ع)📜 💕 💚 💚 زهیر بن قین بن قیس انماری بجلی از اهالی کوفه بود. از بزرگان قبیله بجیله بود وی از مردان شریف و شجاع شهر کوفه و قوم خود شمرده می‌شد و به واسطه حضور در جنگ‌ها و فتوحات بسیار، جایگاه رفیعی به دست آورده بود. در برخی از منابع از قین پدر زهیرء به عنوان یکی از اصحاب محمد(ص)، پیامبر اسلام نام برده شده‌است.  زهیر از هواداران عثمان بود، در سال ۶۰ هجری هنگامی که با خانواده خود از حج برمی‌گشت با کاروان حسین که راهی کربلا بود برخورد کرده، و در اثر دیدار با حسین از طرفداران او شده و همراهش به کربلا رفت. 🌸 زهیر از فرماندهان سپاه حسین(ع) بود که او را در روز عاشورابه فرماندهی میمنه (سمت راست) سپاه خویش گمارد. او چندین بار سپاه دشمن را نصیحت کرده و آنان را از رودررویی با حسین بیم داد. زهیر همراه با سعید بن عبدالله حَنَفی هنگام نماز ظهر در برابر حسین(ع) ایستاد و خود را هدف تیر و نیزه‌ها قرار داد تا حسین(ع) به همراه اصحاب، نماز خویش را خواندند. پس از نماز زهیر برای بار دوم عازم میدان جنگ شد و به دست کثیر بن عبدالله شَعبی و مهاجر بن اُوس تَمیمی شهید شد. مطابق نوشتار نفس المهموم زهیر در دوباری که به میدان رفت ۱۲۰ نفر از یزیدیان را کشت. منابع 🗞 📗 تنقیح المقال ج۱، ص۴۵۲–۴۵۳. 📕 سماوی، محمد، إبصارالعین فی أنصار الحسین (ع)، ص۱۶۱. وادامه دارد.... 🏴 https://eitaa.com/piyroo
شور #شهادت به سرم آمده کرب و بلا در نظرم آمده حسین جان #زیارت حسین جان #شهادت #محرم_در_جبهه #حسینیه_شهید_همت_سال۱۳۶۳ https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢قسمت پنجاه و هفتم: افتتاح اولین اردوگاه مفقودالاثرها بعد از گذشت ساعتا و تاخیر فراوان ، فاصله ۱۸۰ کیلومتری بین بغداد تا تکریت طی شد و تو دل شب اتوبوسا وارد پادگانی شدن که اطراف آن با دهها ردیف رشته های متعدد سیم خاردار محصور شده بود. سر در ورودی اردوگاه جمله ای به زبان عربی نوشته شده بود « انتم ضیوفنا و لا اسرانا » یعنی شما مهمون ما هستین نه اسیر. البته این جمله رو اون شب ما ندیدیم ولی بعدا که اوضاع کمی عادی تر شده بود رو دیدیم و تو دلمون به این شعار مضحک می خندیدیم. با اومدن ما به تکریت، اردوگاه جدیدی به نام «تکریت یازده» با مراسم خاص و ویژه ای افتتاح شد و چه مراسمی! اردوگاه ۱۱ تکریت ، اولین اردوگاه عراق برای اسرای ایرانی بود که از دید صلیب سرخ جهانی دور نگه داشته شد و تمامی اسرای این اردوگاه و اردوگاهای بعد تا زمان تبادل اسرا در مرداد ۶۹ بصورت مخفیانه و مفقود الاثر نگهداری شدن. تراژدی بزرگ افتتاح اردوگاه ۱۱ تکریت قبلا تو استخبارات شهر بغداد، یه بار شاهد استقبال باشکوه و مهمون نوازی بعثیا بودیم و ماجرای اون دیوار مرگ و تونل وحشت هنوز تو خاطره هامون باقی بود و اجمالا می دونستیم که با هر جابجایی این نوع استقبال تکرار میشه. اما این مراسم چیز دیگه ای بود. « التکریت و ما ادریک ما التکریت » شامگاه سه شنبه روز پنجم اسفند سال ۱۳۶۵ و در حالی که هوا تاریک شده بود ، وارد فضای اردوگاهی در حوالی این شهر شدیم. اتوبوسا وارد محوطه اردوگاه شدند. مقداری معطل کردن و کسی رو پیاده نکردن تا رسم و آداب مهمون نوازی رو طبق فرهنگ ناب تفکر بعثیا بجا آورده و به رخ ما بکشن و به ایرانی جماعت یاد بدن که چگونه باید به مهمان خوشامد گفت و اون جمله سر درِ اردوگاه رو عملا برامون تبیین و تفسیر کنن. در حدود دوازده ، سیزده اتوبوس و تعدادمون حدودا پونصد نفر بود. غلغله ای داخل محوطه برپا بود و هر جا که نگاه می کردی هیاهو بود و سربازای عراقی دوون دوون خودشون رو به دو صف طولانی می رسوندن که در مقابل هم تشکیل شده بودم... ادامه دارد ⏪ 🏴 https://eitaa.com/piyroo
🍂 🔻 💢قسمت پنجاه و هشتم: بچه ها ذکر بگید حیف بود کسی جا بمونه و ازین خوان گسترده ضیافت بی نصیب و بهره بمونه. مگه میشه مهمون بیاد و میزبان با تمام اهل و عیال جم نشه و آداب میزبانی رو بتمامه انجام ندن. ازین همه سخاوت و دست و دل بازی و اون سفره گسترده و رنگارنگ فهمیدیم دوباره تکرار داستان تونل مرگ و وحشت در کاره و اینبار با حجم بسیار گسترده تر و عظیم تر از استخبارات عراق. کم کم بچه ها را پایین کردند. نه همه رو با هم ، بلکه یه نفر یه نفر و اتوبوس به اتوبوس. دو صف طولانی مجهز و آماده در مقابل هم تشکیل شده بود و همانند مراسم سان دیدن به این تفاوت که در دو سو و مقابل هم مستقر شده بودن و داشت مقدمات این مراسم اجرا می شد. چه تعداد سرباز و درجه دار و افسر اونجا مستقر بودن نمی دونم ، اما همینقدر می دونم که صفی در حدود ۶۰ تا ۷۰ متر بود که تمامی افراد به انواع سلاحای سرد مانند چوب، سیم خاردار چندلایه بافته شده، لوله آب، کابلای ضخیم و دسته بیل و کلنک و غیره مسلح بودن. صفوفی از عقده ای ترین انسانای روی زمین و آماده برای پاره کردن و دریدن همنوعای خودشون. تو اتوبوس ما یکی از عزیزان بود بنام مسلم گلستان زاده از برو بچه های کازرونِ شیراز که کمی سنش بیشتراز ما بود ، ملتمسانه سفارش می کرد ، بچه ها ذکر بگید و همه زیر لب ذکر می گفتیم و به پیامبر و اهل بیت متوسل می شدیم. صحنه بسیار هولناک بود. یه نفر که پیاده می شد و اونو وارد تونل وحشت می کردن، قیامتی بر پا میشد. دیدن این منظره از قرار گرفتن داخل آن وحشتناک تر بود. خوش به حال اونایی که زودتر پیاده شده بودن. حداقل کمتر این صحنه های وحشتناک رو می دیدن. واقعا تو اون لحظات پر از اضطراب و هراس آدم دوست داشت زمان متوقف بشه و هیچگاه از اتوبوس پیاده نشه. اسرای زخمی و نیمه جون باید یکی یکی وارد این تونل مخوف می شدن و تا نیمه تونل که می رفت دیگری را پیاده می کردن. نگهبانا که مامور شکنجه و کتک کاری بودند ، هیچ محدودیتی برای زدن نداشتن، تنها استثناء این بود که حتی الامکان از ضربه مستقیم بر سر که باعث مرگ بشه منع شده بودن اینم فقط بخاطر این بود که برای تبادل اسرا به زنده ی ما نیاز داشتن و مرده ما بدردشون نمی خورد. طلبه آزاده رحمان سلطانی ادامه دارد ⏪ 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°|♧🌴🍃🌴 #سيره_اخلاقي_شهداء #امر_به_معروف_و_نهي_از_منكر #شهيد_عباس_بابايي يكي از خويشاوندان سردار رشيد اسلام، #شهيد_عباس_بابايي در نقل خاطره اي آورده است: يك شب #عباس منزل ما بود. يكي از معلمان دوره دبيرستانش از طريق يكي از اقوام به خانه ما آمد تا #عباس درباره پسر او كه سرباز بود، توصيه و سفارش كند. #شهيد_بابايي كه بوي پارتي بازي را احساس كرده بود و با اينكه روحيه اش به اين جور كارها نمي خورد، خيلي مؤدبانه و در كمال آرامش و با زباني نرم به معلمش گفت: شما طبق وظيفه اي كه داشتي، به من و بقيه شاگردان درس دادي. بنابراين، نبايد به خاطر اين كار انتظار داشته باشي من براي شما #پارتي_بازي كنم. آن شب، اينگونه ملايم و لطيف #امر_به_معروف كردن او، برايم خاطره اي فراموش نشدني شد. #روحش_شاد #یادش_گرامی #راهش_پر_رهرو هفته #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر https://eitaa.com/piyroo
آنقدر به حضرت عباس(ع) علاقه داشت که روز تاسوعا ۹۴ به شهادت رسید و دستانش قطع... وصیت کرده بود انگشترش را به پسرش بدهند، اما نه انگشتی ماند و نه انگشتری...😔 شهدا را یاد کنید با ذکر 🏴 https://eitaa.com/piyroo