افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
•• 🌿 ˙·•°❁ #معرفی_شهدا ❁°•·˙ #شهید_هادی_قنبری ▫️تاریخ تولد: 1345 ▫️تاریخ شهادت: 1365/07/08 شهادت
🌷﷽🌷
وقتی مادر به #شهادت پسر راضی میشود
هادی قنبری بارها به مادر گفته بود که «چون تو راضی نیستی، من شهیــــــ🌷ـد نمیشوم و الا تا حالا باید بارها شهید میشدم.»😊
آنقدر این حرف را تکرار کرده بود🌺 یکبار مادر دستهایش را بالا می برد🙏 و می گوید «خدایا اینها مال تو هستند، آرامش ندارند. اگر میخواهی آنها را ببری خودت میدانی.» یک هفته بعد هادی آسمانی شد و به دیدار معبود شتافت 🌷🕊
*دلبخواه یک شهیـــ🕊🌷ــد!
رضا چند ماه مجروح بود تا 6 ماه بعد که هادی در همان سال در سومار به شهادت رسید. 6 آبان سال 61 مصادف با ظهر عاشورا. در وصیتنامهاش نوشته بود👈 «دلم میخواهد زمانی که امام حسین(ع) به شهادت میرسد آن زمان شهید شوم.»
در خانواده ما مرسوم نیست کسی روز عاشورا در خانه پختوپز داشته باشد. خوب به خاطر دارم، عدس پلوی نذری برایمان آوردند🍜، مادر تا قاشق به دست گرفت،🥄 قاشق از دستش افتاد! یکباره حالی به او دست داد که حتی من هم ترسیدم. 😞مادر دلش شور افتاد.😭 انگار که ته دلش خالی شده باشد، یکدفعه با حسرتی گفت «ای داد و بیداد...» گویا آن لحظه هادی شهید شده بود.
مادر است دیگر. ضربان قلبش هم با بچههایش تنظیم میشود
روایتی از خواهر شهیدان
(شادی روح مادر شهیدان رضا و هادی قنبری )
#صلوات
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
#شهید_هادی_قنبری
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
قسمت صد و سی و چهارم:
سال دوم اسارت در بی خبری کامل
در حالی وارد سال دوم اسارت شدیم که کوچکترین رد و نشونه ای از خونواده هامون نداشتیم و اونا هم کمترین اطلاعی از ما نداشتن. یه اردوگاه کاملا مخفی و دور از چشم دنیا و در سرزمینی پر از شر و شور و خاندانی در این سرزمین زندگی می کردن مصداق کامل «قریه ظالم» در قرآن بودن و این بار ظلمشون دامن اسرای بی پناه رو گرفته بود. خیلی وقتا این آیه رو با خودم زمزمه می کردم: «ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها» خدایا ما رو از این سرزمینی که اهلش ظالمن نجات بده.
نگهبانای این اردوگاه رو از بین سفاکترین افرادی انتخاب کرده بودن که یکی یا چن نفر از خونواده و بستگانشون در جنگ کشته شده بود. گر چه بندرت در بین اونا انسانای خوب و با مروتی نیز پیدا می شد ، ولی اکثرا قسی القلب و بی رحم بودن و از شکنجه و آزار اسرا واقعا لذت می بردن.
خوابهای عذاب آور 🔸
ماها و سالها بی خبری از خانواده و زن و بچه و نداشتن هیچ اطلاعاتی از زنده یا مرده بودن اونا یکی از مشکلات و رنجهای بزرگ روانی و غم های سنگین اسرایی بود که در اردوگاهای مخفی عراق و بصورت مفقودالاثر نگهداری می شدن.
نه اقوام از سرنوشت و زنده یا شهادت ما خبری داشتن و نه ما کوچکترین خبری از اونا. خصوصاً افرادی مانند من که خونواده هاشون تو شهرای مرزی زندگی می کردن و دائم در معرض بمباران و موشکباران دشمن بعثی بودند و هر آن احتمال داشت زیر این حملات کشته یا زخمی بشن، دغدغه فکری بیشتری داشتیم. این وضعیت مبهم و نامعلوم تو خواب بیشتر خودشو نشون می داد و خوابای ضد و نقیض و آشفته باعث می شد تا چن روز بعدش غم سنگینی روی دل آدم بشینه. گاهی در خواب می دیدم که بعضی از افراد خونواده از دنیا رفتن ، گاهی می دیدم همه خوش و خرمند و دارن زندگیشون رو می کنن. اینا باعث می شد همیشه اوضاع خونواده و ایران برامون مثل خورشیدی باشه که پشت ابر پنهون شده و گاهی گوشه ای از اون پیدا میشه.. انگار بین ما و اونا یه مه غلیظ قرار داشت و همه چیز مبهم و نامشخص بود. این بی خبری مطلق و عدم ارتباط تا روزهای آخر اسارات همچنان جزو بزرگترین دردها و ناراحتی های روحی-روانی ما بود.
ادامه دارد ⏪
طلبه آزاده رحمان سلطانی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
اسیر ایرانی در اردوگاه اسرای عراق
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
💢قسمت صد و سی و پنجم:
آراستگی در عین سادگی
لباسایی که به اسرا داده می شد از بنجل ترین پارچه ها تهیه می شد، علاوه بر جنس نامرغوب، بشین برپاهای زیاد و غلتوندن تو خاک باعث می شد خیلی زود پوسیده و پاره بشن. بیشترین جایی که دچار پارگی می شد سرِ زانو بود. لذا ناچار بودیم جیب ها رو بکنیم و سر زانو وصله کنیم. بعد از مدتی وصله هم پاره می شد می بایست اونو پینه می کردیم. تنها راه این بود که مقداری از پاچه ها رو ببریم و بعنوان پینه استفاده کنیم. شلوار تبدیل می شد به یه شلوارک و با چند تا پینه روی زانو و باسن. واقعا منظره عجیب و غریبی بود. اوایل نخ و سوزن هم نبود. بچه ها ناچار بودند برای وصله کردن لباسا از نخ خود لباس استفاده کنن و بجای سوزن از سیم خاردار که بچه ها سیقل داده بودن استفاده می کردیم.
زورشون میومد که یه دس لباس تر و تمیز بدن. دیگه اینقد این لباسا پوسیده می شد که گاهی از قسمت پایین زانو جدا می شد و میفتاد.
اتو کردن لباسای پاره🔸
چیزی که برای بعثا خیلی تعجب آور بود ، اینکه می دیدن همین لباسای چند وصله و کوتاه، شق و رق اتو شده و خط اتو روی اونا خودنمایی می کنه. اولش فکر می کردن لابد ما واقعا اتوبرقی داریم و با اون لباسو رو اتو می کنیم. ولی وقتی تفتیش می کردن و می دیدن از این خبرا نیست، می پرسیدن شما چطور این لباسا رو اینجوری قشنگ اتو می کنید و گاهی لباساشونو به بچه ها می دادن که براشون اتو کنن. شیوه اتو خیلی ابتدایی ولی با دقت و ظرافت انجام می شد.
وقتی که لباسو رو می شستیم و مقداری نم داشت اونا رو زیر پتو قرار می دادیم و تا صبح روشون می خوابیدم. صبح که بیدار می شدیم لباس خیلی تر و تمیز اتو به خودش گرفته بود. این کار فرهنگ بالای ایرانی رو به رخ اونا می کشید که در عین محرومیت و با حداقل امکانات سعی در حفظ آراستگی خودشون داشتن. در حالی که خیلی از نگهبانای عراقی با وجود بهره مندی از امکانات مختلف با لباسای مچاله شده و بی ریخت اومد و رفت می کردن. انگار یه کیسه تنشون کرده بودن.
ادامه دارد ⏪
خاطرات طلبه آزاده
رحمان سلطانی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
اسرای عراقی در زندان اوین
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🍂 🔻 #خاکریز_اسارت قسمت صد و سی و چهارم: سال دوم اسارت در بی خبری کامل در حالی وارد سال دوم اس
🍃🌹قسمت۱۳٤و۱۳۵ از رمان خاڪریز اسارت
تقدیݥ نگاهتون🌸
#طنز_جبهه
💠هی می شنیدم که تو جبهه امداد غیبی بیداد می کند و حرف و حدیث های فراوان راجع به این قضیه شنیده بودم.
دوست داشتم به جبهه بروم و امداد غیبی رو از نزدیک ببینم تا این که پام به جبهه باز شد و مدتی بعد قرار شد راهی عملیات شویم.ب
چه ها از دستم ذله شده بودند بس که هی از امداد غیبی پرسیده بودم.
یکی از بچه ها عقب ماشین که سوار شده بودیم گفت:
«میخواهی بدانی امداد غیبی یعنی چه؟»
با خوشحالی گفتم:
«خوب معلومه!»
نا غافل نمیدونم از کجا قابلمه در آورد و محکم کرد تو سرم.
تا چانه رفتم تو قابلمه.
سرم تو قابلمه کیپ کیپ شد.
آنها میخندیدن و من گریه میکردم!
ناگهان زمین و زمان بهم ریخت و صدای انفجار و شلیک گلوله بلند شد.
دیگر باقی اش را یادم نیست.
وقتی به خودم اومدم که دیدم سه نفر به زور دارند قابلمه رو از سرم بیرون میکنند!
لحظه ای بعد قابلمه در اومد و من نفس راحتی کشیدم.
یکی از آنها گفت پسر عجب شانسی داری.
تمام آنهایی که تو ماشین بودند شهید شدن جز تو.
ببین ترکش به قابلمه هم خورده!
اونجا بود که فهمیدم امداد غیبی یعنی چی!!؟
#طنز_شهدا
📚 رفاقت به سبک تانک
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍂
🔻 #کتاب
"یادداشت های فرمانده"
یادداشتهای سردار سرلشکر پاسدار شهید دکتر مجید بقایی، فرمانده قرارگاه کربلا
انتشارات : جنات فکه
موسسه و انتشارات جنات فکه ، کتابی را با عنوان «یادداشتهای فرمانده» منتشر کرد که به یادداشتهای سردار سرلشکر پاسدار شهید دکتر مجید بقایی، فرمانده قرارگاه کربلا میپردازد.
کتاب حاضر، با موضوع جنگ ایران و عراق دربردارنده مجموعهای از یادداشتهای روزانه سردار سرلشکر پاسدار شهید دکتر «مجید بقایی» (1337ـ1361) فرمانده قرارگاه کربلا است. در این یادداشت ها شهید به شرح وقایع مربوط به دوران جنگ، و صحبتهای بزرگان و شهیدانی همچون سرلشکر حسن باقری، سپهبد علی صیّاد شیرازی، سردار حاج حسین خرازی و دیگر فرماندهان جنگ و شرح تهذیب نفس و جهاد با نفس و جهاد با دشمن پرداخته است. کتاب، با هدف آشنا کردن مخاطب با سجایای اخلاقی شهیدان و شرح دلاوریها و ایثارگریهای آنان و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت تهیه شده است.
این کتاب به مناسبت نخستین کنگره بزرگداشت شهید مجید بقایی در قطع رقعی و 200 صفحه، با شمارگان سههزار و بهبهای 90 هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
۸ آبان سالروز شهادت #شهید_محمد_حسین_فهمیده
و روز #بسیج_دانش_آموزی
🔹۸ آبان،شهادت شهید حسین فهمیده و روز بسیج دانش آموزی
محمد حسین فهمیده، فرزند محمد تقی در سال ۱۳۴۶ در خانوادهای مذهبی در محله پامنار شهر قم چشم به جهان گشود.
این دانش آموز ، با ایمان و بینش عمیق و استوار خود در جنگ با دشمن پیش قدم و با نیل به شهادت، درس شجاعت، فداکاری و مقاومت را به همه بسیجیان و امت حزب الله آموخت.
✔️امام بزرگوارمان از این نوجوان ۱۳ ساله به عنوان رهبر یاد فرموده و بدین گونه نام و یاد او، منشا حماسههای بزرگ شد و تحول عظیمی در شیوههای دفاع مقدس و نبرد رزمندگان شد.
حسین در حالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و در دستش گرفته بود به طرف تانک ها حرکت می کند. تیری به پای او میخورد و از ناحیه پا مجروح میشود. اما زخم گلوله نمی تواند از اراده محکم و عزم پولادین او جلوگیری نماید.
بدون هیچ دغدغه و تردیدی تصمیم خود را عملی میکند واز لا به لای امواج تیر که از هر سو به طرف او می آمد، خود را به تانک پیشرو می رساند وآن را منفجر میکند و خود نیز به درجه رفیع شهادت نائل می گردد.
#شهدا #دفاع_مقدس #یاد_و_خاطره_شهدا
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتگری مرحوم #حاج_عبدالله_ضابط از نوجوان 13 سالهای که همانند #شهید_حسین_فهمیده خود را به زیر تانک انداخت و یک تنه دشمن را شکست داد.
بفرستید برای دشمنانی که میخواهند حماسه شهدا را افسانه بنامند. ایران ما پر است از فهمیدهها.
https://eitaa.com/piyroo
#میخواهم_مثل_تو_باشم
" سیـــــره شھیـــــد "
❉ نصفہ شب بود ، چشم چشم رو نمى ديد ، سوار تانك بودیم ، وسط دشت ،كنار برجك نشستہ بودم ،ديدم يكى پيادہ میاد ،بہ تانك هـا نزديك مےشد ،چندلحظہ توقف مےڪرد ،مےرفت سراغ بعدی ،سمت ما هم اومد ،دستش رو دو پايم حلقہ كرد ،پايم رو بوسيد و گفت :
«بہ خدا سپردمتون.»
گفتم «حاج حسين؟»،
گفت :«هيـس! اسم نيار»،
رفت طرف تانك بعدى...
❉ تازہ فهمیدم پاے رزمندہ ها رو مےبوسه ،گفت اسمشو نیارم کہ کسے نفهمہ پابوسشون همون حاج حسین خرازی فرماندمونه ...
🌷 #سردار_شهید_حسین_خرازی
※✫※✫※✫※✫※
#امام_جواد_علیه_السلام:
✨ تواضع و فروتنے
زینت بخش علم و دانش است،
ادب داشتن و اخلاق نیك
زینت بخش عقـل مےباشد،
خوش روئے با افراد
زینت بخش حلم و بردبارے است..
📚ڪشف الغمّه،ج۲،ص ۳٤۷
https://eitaa.com/piyroo
جای شهیده #سکینه_بیگم_نیک_نژاد خالی
سکینه به دلیل احساس وظیفه، به همراه همسرش و فرزندانش به یکی از نقاط مرزی رفت تا کودکان محروم مهرانی را از نعمت #معلم بهرمند سازد.
تا جایی که به همراه شوهرش برای دختر دانش آموز مهرانی که با پدر نابینایش زندگی میکرد، #خانهای_ساخت. زندگی در مهران برایشان شیرین بود اما به دلیل شرایط کاری همسرش و شرایط بد آب و هوای مهران به ناچار به تهران بازگشتند.
سکینه که شور و شعور وصف ناشدنیاش، او را شیفته امام(ره) و انقلاب اسلامی کرده بود؛ با #تبلیغ در خانواده و مدرسه به یاری نائب امام زمانش شتافت.
پس از به ثمر رسیدن نهال انقلاب اسلامی و بازگشایی مدارس به سنگر تعلیم بازگشت و #معاونت_مدرسه راهنمایی ترکمان را به عهده گرفت؛
در کنارش تعلم را هم رها نکرد و در مقطع #کارشناسی_ارشد مشغول به تحصیل شد.
با شروع جنگ تحمیلی، در مدرسه به #جمعآوری_کمکهای_مردمی میپرداخت و سعی میکرد همزمان دانشآموزان را با آرمانها و #ارزشهای_انقلاب آشنا سازد.
تلاشهای سکینه به قدری به ثمر نشسته بود که برخی دانشآموزان او را #مادر صدا میزدند...
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
°•|🌿🌹
#شهید_سیدمحمد_عظیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کلام_شهید
◽️اما شمایی که بعد از من چند صباحی بیش در این دنیا نخواهید ماند و دیر یا زود باید کوله سفر بربندید!
◽️《زندگی اندک خود را دریابید و همانند من بی توشه به سفر نروید!》
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذان زیبا و غمناک شهید مهدی باکری_ بسیار نایاب👌🏻
یاد شهدا باشیم حتی با یک صلوات🌹
اللَّهمَّےﷺ صَلِّﷺ عَلَىﷺ🍃مُحمَّــــــــدٍ ﷺوآلﷺِ مُحَمَّد🌹
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#خاطرات_شهید
یکی از اولین نیروهای #فاطمیون بود
مردی پرتلاش و دلسوز بود
آخرین بار که او را دیدم
یک ماه قبل از شهادتش بود
با شوخی بهش گفتم : سید جان
نورانی شدی نڪند شهید بشی !؟
باحسرت گفت ما کجا وشهادت کجا؟!
گلویش را بغض گرفت ...
گفت تمــام دوستانـم
دستمزدشان را گرفتند ، رفتند
ولی من لایق نبودم دیگه خسته شدم
ڪاش بی بی زیـنب (س)
دستمزد منو هم میداد میرفتم ...
من بهش گفتـم :
سید جان فعلا کار داری
بهت نیاز است ، گفت :
بیشتراز ۳سال خدمت کردم دیگه بسه
سرانجـام در ایام محـرم
دستمزدش را گرفت و با لب خندان
به جمع دوستان شهیدش پیوست .
ولادت : 1352
شهادت : 8 آبان 1394
✍ راوی : همرزم شهید
#شهید_سیدعلی_حسینی_عالمی
#نام_جهـادی_ابوسجـاد
#سالروز_شهـادت🌷
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
4_5938245826676523542.mp3
6.85M
بازم از تو سوریه شهید آوردند😔
🎤کربلایی سید رضا #نریمانی
هدیه به روح شهدا 🌷
و شهدای مدافع حرم آل الله
#صلوات💐
#شهید_حامد_سلطانی🌹
#لبیک_یازینب...
🌷 مدافع حرم عمه سادات #حامد_سلطانی در سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
💠 دعوتید به مراسم وداع با شهید👇
📆 فردا (پنجشنبه)
⏱ ساعت ۱۰:۳۰ صبح
📍 ضلع جنوب پارک شهر انتهای خیابان بهشت کوچه معراج ستاد #معراج_شهدا
#تهران
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#دلنوشته
◽️من اينجا...
در قصه خيس اين دنيا...
وجودم مچاله شد...
کاری بکن ای شهيد
بعضی وقتها نميدانم،
درميان گرد و غبار اين دنيا،
در اين دنيا
با که ميتوان از بيقراری گفت...؟!
◽️ به یـــــاد آنهایی
که جز استخوانهایشـــــــــــان
چیزی از جسمشـــــــان نمانده
اما عظمت و شکـــوه غیـــرت
و روحشان عالم را فرا گرفته،
باز هم همان جملـــه
"شهـــدا شــــرمنده ایــــم"
#شهـــــدا_شرمندهایـــــم
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری شهدایی قسمت491
🎥 توضیحات سردار باقرزاده
، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین،
در خصوص علت به تعویق افتادن
مراسم استقبال از شهدای
دوران دفاع مقدس از مرز شلمچه
https://eitaa.com/piyroo
شهید سروان صادق شیبک در 8 آبان ماه 1368 در روستای "عرب بوران" از توابع بخش مرکزی شهرستان "گالیکش" استان "گلستان" دیده به جهان گشود. او پنجمین فرزند خانواده بود.صادق شیبک بعد از اتمام دورن تحصیلات خود به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و از نیروهای ارشد تیپ "نوهد" ارتش بود.او برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) از تیپ 65 نیروهای ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی در 13 فروردین 1395 به سوریه اعزام شد.شجاعت و دلاوری این تکاور ارتشی در حدی بود که برای انهدام تانکهای دشمن تا چند قدمی آنها جلو می رفت به طوریکه او را استاد انهدام تانکهای داعش نامیدند. او در مدت حضور در جبهه سوریه، 40 فرد تکفیری را از پای درآورد.صادق شیبک سرانجام در حین مبارزه با تروریست های تکفیری در 31 فروردین ماه 1395 به شهادت رسید او نهمین شهید مدافع حرم و نخستین شهید مدافع حرم ارتشی استان گلستان بود.از این شهید گرانقدر دختری به نام "یسنا" به یادگار ماند که در هنگام شهادت پدرش 19 ماهه بود.
صادق شیبک در 31 فروردین ماه 1395 در حین مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسید. پیکر او در 4 اردیبهشت ماه 1395 در شهرستان "گالیکش" استان "گلستان" تشییع شد و بعد از اقامه نماز توسط "حجت الاسلام سید باقر موسوی"، امام جمعه شهرستان "گالیکش" در قبرستان "بی بی حلیمه" روستای "ینقاق" شهرستان "گالیکش" به خاک سپرده شد.
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
شهید سروان صادق شیبک در 8 آبان ماه 1368 در روستای "عرب بوران" از توابع بخش مرکزی شهرستان "گالیکش" اس
#رشادتهاودلاوریهادرنبردباتکفیریها
در بعد نظامی هر فردی که بخواهد به مرحله ورزیدگی و مهارت شهید شیبک برسد حداقل 10 سال زمان نیاز دارد. شهامت سروان شیبک در منطقه عملیاتی آنقدر بالا بود که تا نزدیکی و چند قدمی تانکهای دشمن پیش میرفت و با تاکتیکها و شجاعت خاص خودش آنها را منهدم میکرد.صادق شیبک در ماموریت خود در سوریه آنقدر ورزیده و شجاع بود که بسیاری از نیروهای خود را نجات داد و به عنوان یک فرمانده لایق ماموریتها را اجرا میکرد.وی قبل از شهادت قریب به 40 تکفیری را در جنگ تن به تن به هلاکت رساند.
#اعزام_به_سوریه
نقطه آغازین بحران سوریه انتقادهای بود که برخی از احزاب اپوزیسیون به نظام سیاسی بشار اسد داشتند و در واقع مسئله یک مشاجره درون نظام بود ولی آرام آرام با خارج شدن کنترل مخالفت از دست اپوزیسیون داخلی این اختلافات به سمت دیگری رفت و جبهه غربی، عبری، عربی و ترکیه با اتخاذ مواضعی همسو با هم، این اختلافات داخلی سوریه را بهانهای برای هجمهای به نظام دموکراتیک، قانونی و مردمی بشار اسد قرار دادند.از زمان آغاز بحران سوریه در 15 مارس 2011 میلادی و همزمان با آغاز درگیری های مسلحانه، کشور سوریه شاهد ورود گروه های مسلح تروریستی از کشورهای مختلف منطقه به داخل این کشور بودند. از میان مهمترین گروه های تروریستی مسلحی که برای براندازی نظام حاکم در سوریه وارد این کشور شدند می توان به دو گروه تروریستی "جبهه النصره" و گروه موسوم به دولت اسلامی شام و عراق (داعش) اشاره کرد که هر دو از شاخه های فعال سازمان تروریستی "القاعده" بودند. ورود گروه های جهادی تکفیری به سوریه با ارتکاب جنایت های بی شماری توسط عناصر این گروه ها که از سراسر کشورهای جهان روی به سوریه آورده بودند، همراه شد .کشتار وحشیانه تعداد زیادی از مردم سوریه در مناطق مختلف این کشور، غارت و چپاول دارایی ها و اموال مردم سوریه، تخریب اموال عمومی، دولتی و خصوصی و ساختارهای زیر بنایی و شبکه های ارتباطی این کشور تنها نمونه هایی از رفتار این گروه ها بود.زمانیکه اخباری در خصوص حمله این گروه ها به اماکن و زیارتگاه های مقدس شیعیان در سوریه منتشر شد، بسیاری از کشورهای جهان واکنش های تند و شدید نشان دادند. حمله به مزار "حجر بن عدی"، صحابه امام علی(ع) و نبش قبر این صحابه جلیل القدر، تعدی به بارگاه "حضرت سکینه"(س) و تلاش برای تخریب و منهدم کردن این بارگاه و همچنین تلاش برای حمله به بارگاه مطهر "حضرت زینب"(س)، کم کم نگرانی هایی را میان شیعیان جهان برانگیخت.رزمندگان شیعه از سراسر جهان از جمله: لبنان، عراق، افغانستان، ایران و ... به شیعیان سوریه ملحق شده اند تا از حرم حضرت زینب(س) در جنوب دمشق در مقابل حملات تروریستهای تکفیری دفاع کنند. حضور ارتش جمهوری اسلامی ایران در سوریهدر اواخر فروین ماه 1395 اعزام تعدادی از نیروهای تیپ 65 "نوهد" به "سوریه" در قالب حضور مستشاری به "سوریه" در خبرگزاریهای داخلی و خارجی منعکس شد. این حرکت نشان از حضور جدی "ایران" در میدان های درگیری با تروریست های تکفیری "داعش" و "النصره" با خود به همراه داشت که می گفت ایران جدی تر از گذشته در میدان "سوریه" حاضر است.حضور نیروهای ویژه تکاور در مناطق درگیری "سوریه" با جغرافیای خاص طبیعی و جنگ شهری، علاوه بر کارآزمودگی بیشتر و ارتقای تجربه جنگی این نیروها، برتری نظامی در مقابل تروریست ها را افزایش داد."نوهد" مخفف عبارت "نیروی ویژه هوابرد" است که نیروهای آن به "اشباح قدرتمند" هم مشهور هستند. روی ساختمان مرکزی مقر اصلی آنها در کنار آرم ویژه این یگان کوماندویی جمله ای نوشته شده که هر بیننده ای آن را به خاطر خواهد سپرد: "آشیانه عقاب های آسمان"تیپ مستقل 65 نوهد پرآوازه ترین تیپ در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که در زمره 5 نیروی ویژه برتر دنیا قرار دارد.سروان صادق شیبک هم از تیپ 65 نیروهای ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی در 13 فروردین 1395 به سوریه اعزام شد.
https://eitaa.com/piyroo