#میخواهم_مثل_تو_باشم
" سیـــــره شھیـــــد "
❉ نصفہ شب بود ، چشم چشم رو نمى ديد ، سوار تانك بودیم ، وسط دشت ،كنار برجك نشستہ بودم ،ديدم يكى پيادہ میاد ،بہ تانك هـا نزديك مےشد ،چندلحظہ توقف مےڪرد ،مےرفت سراغ بعدی ،سمت ما هم اومد ،دستش رو دو پايم حلقہ كرد ،پايم رو بوسيد و گفت :
«بہ خدا سپردمتون.»
گفتم «حاج حسين؟»،
گفت :«هيـس! اسم نيار»،
رفت طرف تانك بعدى...
❉ تازہ فهمیدم پاے رزمندہ ها رو مےبوسه ،گفت اسمشو نیارم کہ کسے نفهمہ پابوسشون همون حاج حسین خرازی فرماندمونه ...
🌷 #سردار_شهید_حسین_خرازی
※✫※✫※✫※✫※
#امام_جواد_علیه_السلام:
✨ تواضع و فروتنے
زینت بخش علم و دانش است،
ادب داشتن و اخلاق نیك
زینت بخش عقـل مےباشد،
خوش روئے با افراد
زینت بخش حلم و بردبارے است..
📚ڪشف الغمّه،ج۲،ص ۳٤۷
https://eitaa.com/piyroo
✨چه تصـویر زیبایے از تو
در ذهن ها شکل مے گیرد
فرمانده لشکر امام حسین(ع) باشے
آن هم بـدون دست...✨
#سردار_شهید_حسین_خرازی 🌷
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
با قایق گشت میزدیم،
چند روزی بود عراقیها راه به راه کمین میزدند بهمون.
سر یک آبراه، قایق حسین پیچید رو به رومون.
ایستادیم و حال و احوال
پرسید:چه خبر؟
گفتم: آره حسین آقا چند روز بود قایق خراب شده بود.خیلی وضعیت ناجوری بود.
حالا که درست شده، مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم،مراقب بچهها باشیم.
عصر که میشه، میپریم پایین،
صبحونه و ناهار و شام رو یک جا میخوریم
.
پرسید: پس کی نماز می خونی؟
گفتم: همون عصری،گفت: بیخود!!
بعد هم وادارمان کرد پیاده شویم.
همون جا لب آب ایستادیم،نماز خوندیم.
#سردار_شهید_حسین_خرازی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo