eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6050893202418828336.mp3
6.28M
🎙 ( شاخه گلی در طلائیه ) راز خاک گرم #طلائیه و پیکر سالم شهید... تقدیم به محضر نصر اصفهانی راوی: استاد مهدوی ارفع https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#سالروزشهادت 🌹شهيد مدافع حرم #شهيد_محمد_زهره‌وند (شهيدي با شهادتي حسيني) شرایط سختی بود ، آتش دشمن سنگین بود، موقع عقب اومدن متوجه عدم حضور محمد شدم ، باهاش تماس رادیویی گرفتم ،که پشت بیسیم می گفت : من جفت پاهام تیرخورده ،شما برید کسی برنگرده دارن میان سمتم داشتم گریه می کردم از اینکه نمی تونستم کمکش کنم. (يا زهرا) بعد چند دقیقه که باهاش تماس گرفتم صدایی غیر صدای محمد شنیدم. محمد هم مثل ارباب بی کفن ابا عبدالله عليه السلام 🌹 بدون سر به سوی معشوق پرکشید. https://eitaa.com/piyroo
اهالی محل او را جوانی پاک می‌دانستند و به خوبی از او یاد می‌کنند و امروز که محمد دیگر در کوچه‌های این شهر قدم برنمی‌دارد، آوازه مهربانی‌هایش در شهر می‌پیچد.🍃🌸 #شهادت آروزی قلبی و دیرینه‌اش بود🕊 و به گفته بسیاری از نزدیکانش بیشتر اوقات و مراسم‌های ویژه را در کنار قبور مطهر شهداء می‌گذارند. صبح‌ها زودتر از سایرین به مسجد محل می‌رفت و در آنجا با حالتی خاشعانه و خاضعانه مشغول به خواندن نماز شب می‌شد و در اکثر اوقات سعی می‌کرد که باوضو باشد.✨ راوی همسر شهید مدافع حرم محمد زهره وند🌹 #سالروزشهادت https://eitaa.com/piyroo
جزیره جایی است که بچه های زیر لب زمزمه می کنند: روی اين دستم بر روی آن دستم آه! بفرستم كدامش را برای ؟! 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢قسمت صد و سی و ششم: عاقبت دوستی با دشمنان خدا(۱) اسارت در چنگال دشمن بعثی بدون کابل و شکنجه معنا و مفهومی نداشت و راستش اصلا به دلِ آدم نمی چسبید. مگه میشه گرفتار جمعی درنده بود و بدنت پاره پوره نشه. این رو پذیرفته بودیم و باهاش کنار میومدیم و برای خودمون توجیه می کردیم که به هر حال دشمن ما هستن و رحم و مروتی هم که در کار نیست، ما هم که برای عقیدمون اومدیم و تمامی این زجر و دردها بی پاداش نمی مونه. حتی بتدریج یاد گرفتیم و عادت کردیم که یه مشت افراد ضعیف النفس که با ما اسیر شده بودن و بهمون خیانت کردن و تبدیل به جاسوس و خبرچین دشمن شدن، رو باید تحمل کرد و تعجبی نداره. هر کسی یجور آزمایش میشه و اینا هم ازین آزمایش رفوزه شدن، اما قضیه ای اتفاق افتاد که هنوز و بعد از گذشت ۳۲ سال از اون ماجرا هنوز نتونستم بفهمم و برام قابل هضم نیست. یه نوجوون ۱۶ ساله داشتیم که خودش می گفت دو برادرش شهید شده و هفت، هشت ماه نخست اسارت رو با روسفیدی و مقاومت پشت سرگذاشته بود و مایه مباهات ما بود که یه نوجوان که دو برادرش رو در راه خدا داده، خودش هم اومده جبهه و اسیر شده و تا اینجای کار تمامی سختی ها رو تحمل کرده. در حالیکه تا حد زیادی از حجم فشارها و شکنجه ها کاسته شده بود و برخی جاسوسا از کِرده خودشون پشیمان شده بودن ، این فرد: «ا.ج» که مدتی بود با یکی از جلادهای بعثی بنام «قیس» دوست شده بود، در چرخشی عجیب شروع کرد به جاسوسی و خبردهی به همون قیس و چن نفر قربانی خیانت او شدن و حسابی رفتن زیر شکنجه. (برای حفظ حرمت خانواده ش از بردن نام کاملش خودداری می کنم) یه روز که من مسئول نظافت بودم و دمپایی ها رو شسته بودم، قیس به من گیر داد و منو بشدت زیر ضربات کابل گرفت و حسابی زد. منم که کاری از دستم برنمیومد پیش بچه ها گفتم این قیس بجای مغز گچ تو سرش هست و الا چرا باید منو بخاطر نظافت اینجوری بزنه. «ا.ج» حرفای منو شنید. اومد پیشم و گفت: فلانی من حرفات رو به قیس میگم. فک کردم شوخی می کنه... ادامه دارد ⏪ خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢قسمت صد و سی و هفتم: عاقبت دوستی با دشمنان خدا (۲) گفتم نه بابا شوخی می کنی. گفت نه به خدا من قیس رو مثل داداشام دوست دارم و هر کسی که بهش حرف بزنه رو لو میدم. واقعاً باورم نمی شد و اصلا جدی نگرفتم. روز بعد دیدم قیس غضبناک و با یه کابل ضخیم اومد و اسم من رو خوند. اون روز شدیدترین کتک رو خوردم و قیس دیوانه وار منو زیر ضربات کابل گرفته بود و تا سر حد مرگ زد. چیزی نمونده بود که همونجا تموم کنم. بچه ها اومدن منو بردن داخل آسایشگاه و شروع کردن به رسیدگی. آسایشگاه هفت غرق در بُهت و سکوت شده بود. همه با ناباوری به «ا.ج» نگاه می کردن و با زبان بی زبانی می پرسیدن چطور حاضر شدی به خون دو بردار شهیدت خیانت کنی؟ این فرد نه تنها پشیمان نشد ، بلکه بعد از اون چن نفر دیگه رو هم لو داد. دوران اسارت دوران بسیار غریبی بود. چیزهایی رو می دیدیم و شاهد بودیم که گاهی به افسانه ها بیشتر شبیه هستش تا واقعیت. آخرالامر هم به منافقین پناهنده شد و روسیاهی دیگه ای به نامه عملش اضافه شد. گر چه با پیگیری و وساطت برخی دلسوزان بعد از سال ها دوباره به وطن برگشت، اما پدر و مادر بیچاره ش حسابی در انظار مردم شرمنده شدن. پدر و مادری که دو شهید تقدیم اسلام کرده بودن حالا مجبور بودن لکه ننگ فرزند سوم رو به بعنوان جاسوس و پناهنده به منافقین در زندگیشون داشته باشن. عزیزان! عاقبت بخیری خیلی مهمه، نه رزمنده بودن و نه خانواده شهید و نه جانبازی و آزادگی تضمینی برای عاقبت بخیر شدن نیست. چه بسا کسانی که سالها مجاهدت کردن و خون دادن ولی در یه لحظه لغزیدن و همه اعمال نیک و مجاهدت هاشون تباه شد. ادامه دارد ⏪ خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذان زیبا و غمناک شهید مهدی باکری_ بسیار نایاب👌🏻 یاد شهدا باشیم حتی با یک صلوات🌹 اللَّهمَّےﷺ صَلِّﷺ عَلَىﷺ🍃مُحمَّــــــــدٍ ﷺوآلﷺِ مُحَمَّد🌹 🍃🌹 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمیدانم چه در دل می پرورانی 🤔 اما بگویم احسنت که با حجابت 🙂 نه شکاندی دل شهیدی را 💔😢 و نه لرزاندی دل جوانی را 😥💓 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
یک شب قبل از شهادت💔 محسن به شوخی بهش گفتم از این به بعد به جای ابوزهرا بهت میگم ابوفانوس🙂! محسن جا خورد و گفت برای چی حاج آقا؟😳به خاطر اینکه فامیلیم فانوسیه؟ گفتم نه!چون امشب خیلی نورانی شدی✨.گفت نه حاج آقا،همون ابوزهرا خوبه!گفتم نه خیر!از این به بعد اسمت ابوفانوسه به همه ی بچه ها هم گفتم که ابو فانوس صداش کنن😃!پشت بی سیم هم بهش میگفتیم ابوفانوس،اونم هی به شوخی میگفت ای بابا!این چه اسمی بود برای ما گذاشتی حاجی...😀 لقب تازه محسن فقط چند ساعت روش بود و بعدش شهید شد😔 راوی:همرزم و فرمانده شهیدمدافع‌حرم 🕊 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسین ع شب جمعه شب زیارتی امام حسین ع اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْن ِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن ِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْن ِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من که به کل آسمان ستاره ای نداشتم در این جهان بیوفا عجب نشسته ای به دل ❤️مرحوم #سیدجوادذاکر ❤️ ⬅️ پخش فایل تصویری برای اولین بار #شب_جمعه #شب_زیارتی_امام_حسین https://eitaa.com/piyroo
#مهدی‌جان شب جمعه است، بیاحال مرا بهترکن فکر دلواپسیِ قلب منه مضطر کن این‌شب‌جمعه اگرمقصدتوکرببلاست نزد ارباب دعایی به منه نوکر کن #انظرالینایابن‌الزهرا🌹••~° https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری شهدایی قسمت492 🎥خاطره شهید عطایی از لحظه شهادت سید ابراهیم 🌷 خاطره شهید مرتضی عطایی (ابوعلی) از لحظات شهادت شهید مصطفی صدرزاده به مناسبت سالگرد شهادت این شهید مدافع حرم https://eitaa.com/piyroo
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 https://eitaa.com/piyroo
شهید جوهر مرادی در سال 1317 در خانواده‌ای مذهبی ومتدین متولد شد. او از همان دوران کودکی دارای سیمایی نورانی بود و اخلاقی بسیار زیبا داشت.دو چیز در زندگیش اصلا مفهومی نداشت، یکی ترس و دیگری مادیات. آنقدر شجاع بود که در زمان طاغوت در بخش کوچک ایوان به کرات مخالفت خود را با رژیم شاه نشان داد.وی اولین معلم قرآن و مروج اسلام در ایوان بود. او انسانی نواندیش و طراح و خلاق بود، به گونه‌ای که استانداری ایلام همواره از طرح‌ها و پیشنهاداتش استفاده می‌کرد.در مبارزات انقلاب رهبری جوانان و مردم ایوان را به عهده داشت و از طرف ساواک تحت تعقیب قرار گرفت، اما قبل از آن که ساواک او را دستگیر کند به خوزستان متواری شد و پس از چندی دوباره به ایوان مراجعت کرد.وی پس از پیروزی انقلاب مسئولیت‌های مختلفی همچون مسئولیت کمیته، ژاندارمری و بخشداری را به عهده داشت. او پس از مدتی مسئولیت جهاد سازندگی را به عهده گرفت و شب و روز فعالیت می‌کرد. وی هنگامی که جنگ شروع شد به عنوان سرپرست بسیج ایوان منصوب شد.این شیفته ولایت دائما در تکاپو بود تا این که مانند حضرت سیدالشهدا(ع) در روز تاسوعا بعد از غسل شهادت به جبهه سومار رفت و در آنجا پس از ارشاد و روشنگری به یارانش گفت:" امشب شب عاشورا است و من عازم نبرد هستم چنانچه مایلید بسم الله، با من بیایید! شب پیش از شهادتش حضرت امام خمینی را در خواب می بیند که در آن خواب حضرت امام، شمشیری را به او هدیه می‌کند. او یک شب بعد از رویت این خواب سرانجام به اتفاق شش نفر از بهترین دوستانش حسین وار به سوی دشمن حمله کرد و پس از تصرف چند سنگر، هر شش نفر با هم به سوی خدا پر کشیدند و بدین سان خواب او با نثار خونش تعبیر شد. ای کسانی که بعد از مرگ من که انشاءالله شهادت خواهد بود زنده‌اید، دفترچه‌ یادداشت مرا به دقت مطالعه کنید. خدایا، در این مدت انقلاب و در طول نهضت به خاطر تو از همه چیز گذشتم و جز به رضای تو فکر نکردم. همه‌ سلاح‌ و مهمات پاسگاه و دولت و هرچه در اختیارم بود چون تربت مقدس از آن نگهداری کردم و هیچ گاه استفاده‌ شخصی نکرده‌ام. خدایا نمی‌خواهم رنج و خون دلی را که به خاطر تو متحمل شده‌ام را شرح دهم، تنها خوشحالم که با سربلندی به پیشگاه عدالت تو می‌آیم؛ به کسی بدهکار نیستم و طلبکاری‌هایم را نیز یادداشت کرده‌ام و خدا را شاهد می‌گیرم از بیت‌المال و امانت و هرگونه وجهی که متعلق به شخص خودم بوده نه کم و نه زیاد دخل و تصرف نکردم و اگر وجهی در اختیارم بوده به مصارف شرعی رسانیده و آنچه از خودم داده‌ام بین خودم و خدایم بوده است. 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 https://eitaa.com/piyroo
طبق روال شــبانه هر بزرگواری 14 صلوات به نیابت از #شهید_جوهر_مرادی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» و سلامتی رهبر عزیزمان شفای همه بیماران عاقبت بخیری شما عزیزان .... » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🌸 #التماس_دعای_فرج ســـلام و صــلوات خــدا بر شـــهدا و امام شـــ.❤️ـــهدا 🕊ســـلام بـر شــــ🌷ــهید‌ #جوهر_مرادی #اللهم_الرزقنا_توفیق_الشهادة_فی_سبیلک_مع_رفقائنا_به_حق_دماء_الشهدا #ملتمس_بهترین‌_دعا #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo ❤️❤️❤️❤️