⊰❀⊱اولین #ســـلام_صبــحگاهے
⊰❀⊱⊰❀⊱⊰❀⊱━═━━═━ا
تقـــدیم به ســـاحت مقـــدس قطب عالــم امڪان #حضـــرتصـاحـبالــزمان
【عجل الله فرجه】
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدے یاخلیفةَ الرَّحمن و یاشریڪَ القرآن ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان الاَمان
⊰❀⊱و #سـلامبرسـالارشهیـــدان
━═━━═━⊰❀⊱⊰❀⊱⊰❀⊱ا
اَلسَّلامُ عَلَيْڪَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَے الاَْرْواحِ الَّتے حَلَّتْ بِفِناَّئِڪَ عَلَيْڪَ مِنّے سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقيتُ وَ بَقِےَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّے لِزِيارَتِڪُمْ
اَلسَّلامُ عَلَے الْحُسَيْنِ وَ عَلے عَلِےِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَصْحابِ الْحُسَيْـــن
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
#شادی_روح_شهدا_صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
با تعاریف زیادی که شنیدم ز #بهشت 🌱
شک ندارم که شبیه است به #لبخند_شهید 🌺
شهيد مدافع حرم حامد بافنده🌹
#صبحتون_بخیر
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#اقامونه
ما بهش میگیم آقا👆
آقارو ازهرطرف بخونی، آقاسـ🌺ـت
اَللّـٰهُـمَّ احْفَظْ سِیِّدِنٰا وَ قٰائِدِنٰا وَ وَليِّ اَمْرِنٰا اِمٰامَ الْخٰامِنِہ اي
به صلابت حیدریش #صلوات!
💠رَهبَرَم سَیِّد عَلی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#امام_زمانی_ها 😊❤️
#حاجحسینیکتا
بچهها...! 😍
از آقا معرفت بگیرید؛ ❌
معرفت به مأموریت. ⭕️
مأموریتی که یه روز #امام_حسین (ع) گفت جوانان بنی هاشم بیایید، نعش علیاکبر به خیمه رسانید...🍃🌸
یه روز #امام_خمینی (ره) گفت دزدی آمده است و سنگی انداخته، جوانها! بریم #جبهه...
و امروز #آقا میگه جوانها بلند شید آماده شید میخوایم پرچم #ظهور رو بزنیم به بالاترین قلل دولت عظمای حضرت مهدی(عج)...🍃🌸
#اللهمعجللولیکالفرج
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
خرازی.mp3
173.5K
🍃اگر کار برای خداست ، گفتن برای چه..!؟
🌹شهیدخرازی
🌷یادش با ذکر #صلوات
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
•✦ #میخواهم_مثل_تو_باشم ✦•
" فـــــرمـــــانده "
حاجی، اين آخرين حرف ماست. به امام بگو همونطور كه به ما گفت عاشورايی بجنگيد، عاشورايی جنگيديم. سلام ما رو به امام برسون. حاجی بیسيم را دست به دست كرد.
دل توی دلش نبود. به التماس گفت «شما رو به خدا بیسيم رو قطع نكنين، حرف بزنين!»
چند روز میشد كه بچهها توی كانال كميل گير كرده بودند؛ بدون آب و مهمات.چند بار منطقه دست به دست شده بود. خيلی ها زخمی و شهيد شده بودند. جبهه داشت از دست میرفت. حاجی آرام و قرار نداشت. يكدفعه بیسيم را ول كرد و زد بيرون. راه ميی رفت و مثل مجنونها با خودش حرف می زد. نمیخواستم حاجی در اين شرايط برود جلو. ديگر عصبانی شده بود.
سرم داد زد «مگه نمی دونی حضرت علی دربارهی فرمانده چی گفتن؟
فرمانده بايد در قلب نبرد باشد، جايی كه جنگ نمايان است.
حالا تو هی كاری كن كه من ديرتر برسم.»
كلاش را برداشت و پريد پشت موتور كه با اكبر زجاجی بروند خط.
شايد راهی برای بچهها پيدا كنند.
🌷 #شهید_حاج_ابراهیم_همت
※✫※✫※✫※✫※
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام:
✨ سخاوتمنـدترين مردم آن ڪسی است ڪہ جـان و مـال خود را جوانمــردانه در راه خداے متعــال تقديم نمايد.
📚 مستدرڪ، ج ۱۱، ص ۸
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✍ #کلام_امام
#شهادت !
یعنی #معامله ی باخدا
وقتی شما در راه خدا #مجاهدت می کنید،همچین نیست
که بِری جانتو دو دستی بِدی دست دشمن بگی بکُش !
این #جوانِ ما (شهدای مدافع حرم)
که در دفاع از حرم،
در فلان کشور خارجی در مقابل داعش ایستاده و شهید شده
قبل از اینکه شهید بشه؛
صدتا ضربه به او زده،
جلو اورو گرفته،
اهداف او رو ناکام کرده،
پدر او رو درآورده!
حالام شهید میشه ....
این یک وعده ی الهیست!
خدا داره به شما وعده میده،
اوناییکه شهید میشن،
خدای متعال بیشترین لطف رو به اونها میکنه!
بالاترین لطف رو به اونها میکنه!
این #شهادتِ !
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شهید_امیر_ناصر_سلیمانی
پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه میگفت: یکیشان آمد به خوابم و گفت: جنازهی من رو فعلاً تحویل خانواده¬ام ندید! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدامیک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازهها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. اینبار فوراً اسمشو پرسیدم. گفت: امیرناصر سلیمانی. از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازهها. روی سینه یکی¬شان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی». بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانوادهاش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره.
شهید امیرناصر سلیمانی
#منبع : کتاب فرمانده، فرمان قهقهه، ص36 .
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
شهید محمد رهسپار چرگی
نام پدر:رضا
تاریخ تولد:۱۳۳۱/۰۶/۰۸
محل تولد:روستای چرگ
تاریخ شهادت:۱۳۶۱/۰۸/۱۸
محل شهادت:شرهانی_عین خوش
خصوصیات رفتاری وفرازی از زندگی پربار شهید
شهید در خانوادگی مومن و متدین متولد شد و از هفت سالگی مودبانه رو به قبله، خالق خویش را پرستش نمود و از همان زمان تشنگی و گرسنگی روز قیامت را تجربه نمود. ایشان عاشق مولای متقیان (ع) بودند و مثل ایشان عاشق حل کردن مشکل مردم بودند و در شب های جمعه با پول شخصی خود مشکل گشا تهیه میکردند به نیت حل شدن مشکل مردم بین مردم پش میکردند. ایشان به مادر علاقه خاص و شدیدی داشند و به ایشان عشق می ورزیدند ، حتی سال ها بعد از شهادت هفته ای یکبار به خواب مادر می آمدند.
نحوه شهادت ایشان
ایشان بسیجی مخلص خط امام(ره) بودند. وقنی جنگ نابرابر شکل گرفت از طرف بسیج شرکت برجستون شیراز راهی جبهه برای دفاع از اسلام و میهن شدند. و در تاریخ ۱۳۶۱/۰۸/۱۸در عملیات محرم به فیض شهادت نائل امدند و پیکر پاک و مطهرشان بعد از ۱۰سال در تاریخ ۱۳۷۱/۰۶/۱۹در زادگاهش با حضور گسترده ای از مردم به خاک سپرده شد.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درسی که پدر سه شهید به حاجآقا قرائتی داد
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
سکون، صفت مرداب است و حرکت، نشانهی حیات...
این کدام نسیم است و از کدام جنّت "قدس" وزیدن گرفته...
هر چه هست، طوفان نزدیک است...« اِنَّ مَعَ الْعُسرِ یُسرَاً...»
🖋سیّد مرتضی آوینی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#پنج_شنبه_های_شهدایی
#افسران_جنگ_نرم 🌸سلام بر تمامی همسنگران
💐عزیزانی که امروز گلزار شهدای شهرشون رفتن عکسی از 🌹قبور مطهر شهدا ارسال نمایند به آی دی خادم کانال
@shahiideh61 تا در کانال قرار بگیرد منتظر تصاویر شما عزیزان هستیم.التماس دعا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✍ #شهید_نوشت
ای دوستان و همکلاسیان من!
قلمهای شما استخوانهای #شهـدا ،
و مُرکب تان #خون شهـدا ،
و سنگرتان مسجد و مدرسه است ..
پس از آنان تا پای جان مراقبت نمایید و پیشرفت علمی کشور را مدّ نظر قرار دهید.
#شهید_مهدی_نیکعهد🍂
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شهیدمدافع_حرم_کریم_پرهیزگار
اولین شهید مدافع حرم بخش خفر و نهمین شهید شهرستان جهرم در ۲۲ مرداد ۱۳۶۵ در خـانوادهای فرهنگی مذهبی در روستاٻکراده ازتوابع بخش خفرشهرستان جهرم چشم به جهان گشود.
سال ۱۳۷۷ به عضویت بسیج درآمدو ۲ دورهی سه ساله به عنوان فرمـانده پایگاه مقاومت ولیعـصر (عج) روسـتای کـراده منصوب گردید.
درتاریخ۲۲آذرماه۱۳۸۴بعضویت سپاه پاسداران درآمد،در اوایل ورودش به سپاه در تیپ نیروی مخصوص المهدی (عج)جهرم مشغول به خدمت شد و بعد ازچند سال با انتقال به تیپ مهندسی الهادی شهرستان ڪوار بعضویت گردان تخریب آن یگان درآمد. وی در حین خدمت مقدس پاسداری ، چندین مرحله برای ماموریت جهت مقابله با اشرار عازم شرق کشور و شهرستان سراوان گردید.
همزمان با حضور نیروهای داعش و تکفیری در سوریه و به خطر افتادن حرم حضرت زینب (س) برای دفاع از حـرم آل الله و همچنین دفـاع از آرمانهای انقلاب اسلامی و امنیت کشورعزیزمان عزم سفر به سوریه را کرد و در این راستا توانست سه نوبت عازم سوریه شود.
بـنـا به گـفته فرمـانده وی، وقـتے براے
سـومـین بـار در خـواسـت اعزام کـرد، بـا
مأموریت وی موافقت نشد،ولی با اصرار بیش از حد و قسم به حضرت زینب کبری (س) فرمانده را متقاعد کرد، و عاقبت در ۲۱ آذر ۱۳۹۶ در راه دفاع از حریم اهلبیت (ع) در بـوکمال سـوریه به آرزوی دیرین خود رسید و شربت شهادت را نوشید.
از اویک پسرسه ساله به نام امیرعلی و پسری دیگر به نام محمدکریم که بعد از شهادت پدر متولدشد به یادگار مانده است.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
💢 قسمت دویست و یازدهم:
غم سنگین رحلت امام (۱)
خرداد سال ۶۸ فرا رسید اخبار ناخوشایندی از بیماری و بستری شدن حضرت امام(رحمه الله علیه)، از تلویزیون عراق پخش میشد و هر روز بر نگرانی ما افزوده میشد.
امام خمینی برای اسرا نه فقط یک رهبر سیاسی، بلکه مراد و معشوقی بود که از لحاظ روحی، روانی نیز تکیه گاه استوار و مستحکمی محسوب می شد که غم و رنج دوران خطیر اسارت را برای اسرا آسان میکرد. گاهی من به بعضی دوستان می گفتم: که آیه ای در قرآن هست که می فرماید: «الابذکرالله تطمئن القلوب» یعنی با یاد و نام خدا دلها آرامش می یابد. می گفتم: دوستان شاید من از درک عظمت خالق و تسکین یافتن با نام او عاجز باشم ، اما امام برایمان تجسم عینی جلوۀ نور خدا بر طور وجودمان و جلوه ای از عظمت خالق است. بنابراین من میگم با یاد و نام امام خمینی دل ما آرامش پیدا میکنه و بعضی دوستان نیز تصدیق میکردن. استناد من این بود زمانی که مولانا با شمس از روی آب عبور میکرد. شمس با ذکر یا علی از روی آب عبور کرد ، اما مولانا تا وارد آب شد و یا علی گفت، توی آب فرو رفت. شمس رویش رو به سمت مولانا برگردوند و گفت تو از درک علی عاجز هستی تو بگو یا شمس و از روی آب عبور کن و چنین شد.
امام خمینی مراد و تسکین دهندۀ آلام و رنجهای ما بود . لذا از دست دادن امام خیلی سنگین و غیر قابل تحمل بود. کم کم اخبار کسالت امام جدیتر شد تا روز غم بزرگ فرا رسید و سنگینی واقعه فرود اومد و تلویزیون عراق خبر ارتحال امام را در غروب روز چهاردهم پخش کرد و یکی از طلبهها بنام عبدالکریم مازندرانی که عربی بلد بود در آسایشگاه یک خبر رو ترجمه کرد.
با اعلام خبر ارتحال امام تا دقایقی سکوتی سنگین بر کلِ آسایشگاه حاکم شد و همه در بهت و حیرت فرو رفته و با ناباوری به این خبر می نگریستند. امّا بتدریج با جدی و محرز شدن خبر، بغضها ترکید و ضجههای دردناک اسرا که برای هیچ نوع شکنجه ای اینجور بلند نشده بود، در فضای تمام آسایشگاهها پیچید.
ادامه دارد ⏪
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
💢 قسمت دویست و دوازدهم:
غم سنگین رحلت امام(۲)
هر چه بود ناله بود و فریاد و سیل اشک که از دیدگان منتظر و خستۀ اسرا جاری میشد. ساعت ها به همین منوال گذشت. بزرگترها دیگران را دلداری می دادن و گاه خودشان نیز به جمع ضجهکنندگان میپیوستن.
ساعاتی طولانی صحنههایی عجیب خلق شد. اسرا فریاد می زدند، گریه می کردن، نوحه می خوندن و گاهی به درگاه الهی شکوه می کردن. کم کم مراسمات سوگواری شکل منظم تر گرفت. شورایی از بچه های شاخص تشکیل شد و تصمیم گرفته شد همه لباس عزا بپوشن، امّا کسی لباس مشکی نداشت.
لباس هایی به رنگ سبز تیره و آبی ویژه زمستان که ضخیم تر بودن داشتیم، بچه ها به نشان عزا لباسهای تابستونی رو در آوردن و لباس های تیره پوشیدن. تمامی آسایشگاههای اردوگاه تکریت ۱۱ به استثنای آسایشگاه پناهندهها یکپارچه تیره پوش شد. زمانی که برای هواخوری بیرون رفتیم بعثیا با تعجب میگفتن مگر زمستون شده که لباس تیره پوشیدید؟ اونا واقع قضیه را می دونستن، اما هدفشون تضعیف روحیۀ ما بود. البته ظاهراً از بالا به آنها دستور داده بودن که متعرض بچهها نشن. شاید ازین که آتش بس شده و وضعیت دو کشور از حالت جنگی خارج شده بود و مذاکراتی بین طرفین در حال انجام بود، ترجیح میدادند که احساسات اسرای معتقد و عاشق رهبرشون جریحه دار نشه و یه وقت منجر به شورش و درد سری برای اونا نشه.
ناگفته نمونه بعضیشون، چه شیعه و چه سنی واقعاً علاقمند به حضرت امام بودن. یکی از همینا درجه داری بود بنام اسماعیل که هیچوقت اسرا روشکنجه نداد و بصورت خصوصی به بعضی بچهها گفته بود که دو برادرش در جنگ کشته شده و خودش هم مدتها جبهه بوده، ولی هیچکدوم جز تیر هوایی، حتی یه گلوله هم به سمت نیروهای ایرانی شلیک نکرده بودن. همین اسماعیل به امام با عنوان سید العلما و با تجلیل نام میبرد.
عزاداری تا سه شبانه روز ادامه یافت و بچهها غریبانه سوگواری میکردن. در این سه شبانه روز متعرض ما نشدن و بچه ها واقعا سنگ تموم گذاشتن و عزاداری در داخل آسایشگاهها با شکوه و عظمت خاص و با نوحه خونی با زبانهای مختلف ترکی، لری ،کردی و فارسی و غیره و قرائت قرآن برگزار شد. شاید اگر این حجم از گریه و عزاداری صورت نمیگرفت، واقعا بعضی از بچهها دق میکردن و از دست می رفتن. اینم از کمک های الهی بود که دشمن مانع عزاداری نشه و غم سنگین تو دل بچهها به عقده و سکته و دق کردن منجر نشه.
به هر حال سه روز تحمل کردن و دم برنیاوردن، اما دیگه داشت طاقتشون طاق می شد و در صدد نقشه و توطئهای شوم بودن تا انتقام این همه ابراز ارادت رو از بچهها بگیرن.
نقشه چه بود و چه کردن؟
ادامه دارد⏪
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo