eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
11.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻سومین پویش مردمی بزرگداشت شهید ابراهیم هادی و اربعین فراق سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی 🎤با سخنرانی:جانباز شیمیایی برادر سید رضا متولی مسئول انجمن راویان دفاع مقدس استان فارس 🎤و با روایتگری:برادر داوود دهقان 💽همراه با فروش محصولات فرهنگی وفروش ویژه کتاب سلام بر ابراهیم وفروش کتاب جدید شهید هادی با عنوان خدای خوب ابراهیم 📝و همچنین مسابقه و اهدای جایزه به بهترین دل نوشته ویا متن ادبی با شهید سلیمانی ویژه سنین ۱۵ تا۳۵ سال و ارسال به۰۹۳۶۵۲۴۹۸۶۲ 📆وعده دیدار:پنج شنبه ۹۸/۱۱/۲۴ساعت۳الی۵ عصر در گلزار شهدای مرودشت 💭پنج شنبه عصر را جایی قول ندهید همگی دعوت هستین. @piyroo🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ؟ ⭕️همرزم با بیان اینکه اسم در دوران دفاع مقدس "" بود گفت: زمانی که با حاج قاسم کار داشتم پشت بی‌سیم می‌گفتم "حبیب حبیب طوسی" و حالا حبیب رزمندگان کرمانی کنار یاران شهیدش آرمیده است. https://eitaa.com/piyroo
10.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ببینید زیبای مالک اشتر 🎼ای مالک اشتر ای سپهدار ای شیر میدان ای علمدار بعد تو میهن بیدارتر شد 🏴 به مناسبت اربعین حاج قاسم سلیمانی https://eitaa.com/piyroo
♦ امام خامنه‌ای: شهادت، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمی‌گذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل، چیزی عایدشان نشود. https://eitaa.com/piyroo
وقتی می‌خواهند به استقبال بروند ⇜با بهترین سیما😍 ⇜با لباس ⇜و بهترین می روند🕊🌷 https://eitaa.com/piyroo ♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🍂 🔻 #خاکریز_اسارت روایت اسرای مفقود الاثر 💢 قسمت دویست و پنجاه و سوم: روزهای سخت دانشجو
🍂 🔻 روایت اسرای مفقود الاثر 💢 قسمت دویست و پنجاه و چهارم: فرار دانشجوئی (6) سوتی که کار رو خراب کرد هوا سرد بود و شیشۀ درای عقب پایین بود راننده گفت : «ارفعوا الجام» یعنی شیشه‌ها رو بالا بکشید. حواسم نبود اینو به فارسی ترجمه کردم و به بچه ها گفتم می‌گه شیشه‌ها رو بالا بکشید.!! راننده چشماش گِرد شد و ترسید و شروع کرد به التماس کردن که من عیالوارم، بدبختم به من رحم کنید. به سه راهی مندلی خانقین رسیدیم. راننده با التماس گفت اگه می‌شه همین‌جا پیاده بشید من از یه مسیر دیگه میرم. چند تا نورافکن سه راه رو روشن کرده بود و یه نگهبان هم اونجا وایساده بود. نگهبان مشکوک شد و کمی به ما نزدیک شد. به راننده گفتم جلوتر برو. اون قدر جلو رفت که دیگه مطمئن شدیم نگهبان بی خیالمون شده و دنبالمون نمیاد. به راننده گفتم اوگف یعنی بایست. به بچه ها هم گفتم پیاده شید. پیاده شدیم و ماشین رفت. نگهبانی که دم سه راه بود مقداری دنبالمون اومد و حتی ایست هم داد اما محل نذاشتیم و فاصله مون رو بیشتر کردیم. برنامه این بود که هیچ‌گونه درگیری فیزیکی نداشته باشیم.‌از بیراهه بسمت مندلی راه افتادیم. بارون مسیر حرکتمون رو کاملا گِلی کرده بود و امکان حرکتِ سریع رو ازمون گرفته بود. دیگه هوا داشت روشن می‌شد. همین طور که از کنار جاده می دویدیم بازم یه گله سگ بهمون حمله کردن. پا به فرار گذاشتیم ولی وِل‌کن نبودن. به بچه‌ها گفتم تنها راهش اینه که ما بهشون حمله کنیم با سنگ و کلوخ دنبالشون کردیم و اونا هم ترسیدن و در رفتن. مدتی راه رفتیم تا رسیدیم یه زیرگذر. نماز صبح رو همونجا خوندیم و کمی استراحت کردیم. دیگه نمی‌شد از کنار جاده رفت. بیابون هم گِلی بود و حرکتمون رو حسابی کُند می‌کرد. مشورت کردیم و هاشم یه استخاره انداخت و گفت بریم سرِ جاده و تا مندلی با ماشین بریم. رفتیم سر جاده. هوا روشن شده بود و همه ی لباسامون گِلی بود. تا اینجا حدود ۱۵ کیلومتر از بیمارستان فاصله گرفته بودیم و تازه رسیده بودیم نزدیک سیم خاردارای اردوگاه ۱۸ بعقوبه. برای اولین بار بعد از سه سال و خورده‌ای از بیرون به اردوگاه نیگاه می‌کردیم و این خیلی باشکوه بود. اولش یه ماشین نظامی رد شد ما سینه ی جاده خوابیدیم تا ما رو نبینه. ادامه دارد ⏪ https://eitaa.com/piyroo ♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
🌎 مَثَل دنیا به جهان آخرت @piyroo🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌹🌹🌹🌹