eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
15.5هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
در آبان سال 1363 مهدي زین‌الدین به همراه برادرش مجید (كه مسئول اطلاعات و عملیات تیپ 2 لشكر علی‌بن ابیطالب(ع) بود) جهت شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت حركت می‌كنند. در آنجا به برادران می‌گوید: من چند ساعت پیش خواب دیدم كه خودم و برادرم شهید شدیم. موقعی كه عازم منطقه می‌شوند، راننده‌شان را پیاده كرده و می‌گویند: خودمان می‌رویم. حتی در مقابل درخواست یكی از برادران، مبنی بر همراه شدن با آنها، مهدی به او می‌گوید: تو اگر شهید بشوی، جواب عمویت را نمی‌توانیم بدهیم، اما ما دو برادر اگر شهید بشویم جواب پدرمان را می‌توانیم بدهیم. فرمانده محبوب بسیجی‌ها، سرانجام پس از سالیان طولانی دفاع در جبهه‌ها و شركت در عملیات و صحنه‌های افتخارآفرین، در درگیری با ضدانقلاب شربت شهادت نوشید و روح بلندش از این جسم خاكی به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارش ماوی گزیند. همان طور كه برادران را توصيه مي‌كرد: ما بايد حسين‌وار بجنگيم؛ حسين‌وار جنگيدن يعني مقاومت تا آخرين لحظه؛ حسين‌وار جنگيدن يعني دست از همه چيز كشيدن در زندگي؛ اي كاش جانها مي‌داشتيم و در راه امام حسين(ع) فدا مي‌كرديم؛ از همرزمانش سبقت گرفت و صادقانه به آنچه معتقد بود و مي‌گفت عمل كرد و عاشقانه به ديدار حق شتافت. پيكر پاك سردار ‏‌الدين به همراه برادرش مجيد، پس از تشييعي با شكوه در قم در كنار هم به خاك سپرده شدند. https://eitaa.com/piyroo
بسمه تعالی اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می‌کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن. در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد. در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاریها و بستانکاریها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آنها می نویسم،به انضمام مسائل شرعی دیگر. 1- مسائل شرعی: الف)نماز: به نظرم نمی آید بدهکار باشم.ولی مواقعی از اوان ممکن است صحیح نخوانده باشم،لذا یکسال نماز ضروری است خوانده شود. ب)روزه:تعداد190روزه قرض دام وتنوانستم بگیرم. ج)خمس:سی و پنج هزار ریال به دفتر آیت الله پسندیده بدهکار هست. د)حق الناس:وای از آتش جهنم و عالم برزخ،خداوند عالم بصیراست. 2- مادیات الف:بدهکاریها: 1- مبلغ شش هزار تومان معادل شصت هزار ریال به طرح و عملیات ستاد مرکزی بدهکارم،البته قبض دویست هزار ریال است،ولی ازاین مبلغ شصت هزار ریال بدهی بنده است. 2- وام یک میلیون ریالی از ستاد منطقه 1گرفته ام که ماهانه بیشتر ازهزار ریال باید بدهم، از این مبلغ هزار و هفتصد و پنجاه تومان حق مسکن را سپاه می دهد و دویست و پنجاه تومان از حقوقم کسر نمایند. 3- پنجهزار ریال به آقای مهجور (ستاد لشگر) پول نقد بدهکارم و پرداخت شد توسط در گاهی. ب – بستانکاریها: 1-مبلغ هفتاد و پنجهزار ریال رهن منزل که به آقای رحمانی توفیقی جهت منزل مسکونه داده بودم و طلبکارم.این منزل را بمدت یکسال اجاره نمودم. باتفاق های رحمان توفیقی که ما در طبقه بالا و رحمان در طبقه پایین زندگی می کردند و ظاهرا شهیدحسن باقری از طریق آقای استادان منزل را از شخصی بنام معاضدی(صاحب اصلی خونه)اجاره کرده بودند،ولی نامبرده یکسال است که مبلغ فوق را مستردننموده است. 2- مقداری پول هم که مبلغ آن را نمیدانم (یادم نیست)نزد پدرم داشته‌ام و مقداری هم مجددا اگر به پدرم داده‌ام جهت بدهی‌ها پدرم برای خانه‌ای که خریده بود تا با آن زندگی کنیم ولی خانه متعلق به پدرم می‌باشد و من فقط مبلغ فوق ویکصد هزار تومان وام مندرج در بند2. بدهکاریها ره از مبلغ نهصد و سی هزار تومان وجه بابت خانه مسکونی که پدرم خریده بوده است را داده‌ام که در صورت مرگ من و فروش خانه مستدعی است.باقیمانده وام را به سپاه برگردانده و طلبکاری من از پدرم رابه همسر و فرزندم بدهید و باقیمانده پول خانه هم طبیعتا به پدرم میرسد.مطلب دیگری به ذهنم نمی‌رسد و اگر کسی مراجعه کرد با توجه به وصییت من اقدام نمایید. مهدی زین الدین https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مادر شهیدی که ۳۳ سال چشم‌انتظار دیدار فرزندش بود، مزار حاج قاسم را پیش از مزار فرزندش زیارت کرد... مادر شهید محمد بدیعی که میهمان مردم کرمان شد، پیش از رفتن بر سر مزار فرزندش، مزار شهید حاج قاسم سلیمانی را زیارت کرد 🕊 شهید محمد بدیعی از کاشان به جبهه اعزام شد و در سال ۱۳۶۷ به فیض شهادت نائل آمد. پیکر مطهر شهید بدیعی پس از سال‌ها تفحص، علیرقم تلاش‌های انجام شده شناسایی نشده بود و در سال ۱۳۹۵ به‌عنوان شهید گمنام در شهر زهکلوت کرمان دفن شد. این شهید عزیز از طریق انجام آزمایش DNA شناسایی شد. 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند و اگر بال خونیـن داشته باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد 🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
در پنجم مهر ماه سال ۱۳۴۳ در تهران متولد شد. نوری که از کوچکی بر چهره معصومش درخشنده بود، خانواده اش را امیدوار کرد که مجید در آینده دانشمندی برجسته و یا مجاهدی شکست ناپذیر خواهد گشت. سه ساله بودکه توانست قرآن بخواند. در ۴ سالگی روزه می گرفت و علی رغم اصرار خانواده برای شکستن روزه آن روز، راضی نشد روزه خویش را باز کند. او با همین انگیزه های اعتقادیش در زد و خوردهای دوران انقلاب اسلامی همراه دوستانش، اقدام به ساخنن کوکتل مولوتف نموده به مبارزه بر علیه طاغوت پرداخت. مجید در دوران تحصیلات خود ضمن عضویت در انجمن های اسلامی مدارس و دبیرستانهایی که در آنها مشغول تحصیل بود، به فعالیتهای سیاسی خود نیز ادامه می داد و در زمان خفقان رژیم منحوس پهلوی در ضمن فعالیت در مدارس و دبیرستانها، در امور پخش جزوات و عکسهای حضرت امام و پخش نوارهای ایشان برادر را نیز یاری می کرد که یکبار در همین رابطه از طرف شهربانی قم دستگیر و زندان شد. با شروع جنگ تحمیلی، مجید که دوران دبیرستان خود را در شهر خون و قیام قم طی می کرد، بر حسب احساس وظیفه شرعی، با وجود علاقه و استعداد وافری که به مطالعه و ادامه تحصیل خصوصاً در رشته پزشکی داشت کلاس درس را با موافقت مسئولین رها و بی درنگ خود را در صحنه های پیکار حق علیه باطل در جبهه سر پل ذهاب و گیلانغرب حاضر نمود. او پس از آن نیز هیچ وقت صحنه پیکار را رها نساخت مگر در زمان امتحانات آخر سال، که در زمان لازم در جلسات امتحان دبیرستان حاضر و پس از اتمام برنامه امتحانی خود مجدداً به جبهه های نور علیه ظلمت بازمی گشت. در زمان دوران تحصیلات دبیرستانی خود، در بسیاری از عملیاتهای چریکی در کردستان، سرپل ذهاب، گیلانغرب و جبهه های جنوب توفیق شرکت را یافته و چندین بار نیز زخمی می شو د. مجید در پشت جبهه هیچ وقت آرام نمی گرفت. روح پر تلاطم و اراده استوار و عزم راسخ او، همواره او را به سوی جبهه می کشاند، گاهی وضعیت ایجاب می کرد در پشت جبهه مانده و به برنامه های درسی خود برسد. برای اینکه خود را متقاعد کند که به فکر جبهه و جنگ است هر چند وقت یکبار به بانک خون مراجعه کرده و خون خود را برای رزمندگان اسلام اهدا می نمود. از آنجایی که وظیفه اصلی خود را شرکت در جهاد مقدس اسلامی می دانست، لذا به درسهای خود اهمیت کمتری می داد و همین مسئله باعث شد مادرش از وی بخواهد که لااقل چند ماهی در قم بماند و پس از گرفتن دیپلم، دوباره راهی جبهه ها شود. مجید نیز به تبعیت از دستورات مادر در قم ماند و پس از گرفتن دیپلم، عازم شد و در عملیات پیروزمند و کفر شکن والفجر چهار شرکت نمود. وی همزمان با عملیات والفجر چهار، در اولین فرصت به عضویت سپاه و لشکر علی بن ابیطالب(ع) در آمد. ایمان و اراده و روح بزرگ و عزم راسخ و تلاش مستمر او باعث شد تا جزء نیروهای واحد اطلاعات و عملیات لشکر قرار گرفته در کوتاه ترین مدت به خاطر استعداد بی نظیر و رشد سریعش به عنوان مسئول اطلاعات و عملیات تیپ دو لشکر انتخاب گردد. مجید در طی خدمات خود در جبهه های جنگ، بارها شجاعانه به عمق خاک دشمن نفوذ کرد و اطلاعات ارزشمندی را برای جمهوری اسلامی به ارمغان آورد. او در محورهای شناسایی عملیات خیبر و در آخرین مأموریت خود خالصانه و بی شائبه تلاش نمود و در پی شناسایی های ارزشمند او و یاران همرزمش ضربات کوبنده ای به دشمن خوار و زبون وارد شد. هر محوری که با مسئولیت مجید مورد شناسایی قرار می گرفت، برای لشکر اعتبار خاصی داشت و مایه قوت قلب فرماندهان و مسئولین مربوطه بود به گونه ای که آنان اطمینان داشتند این شناسایی ها صد در صد واقع بینانه است. پس از انتظار زیادی که خانواده اش برای دیدار او متحمل شدند، آخرین باری که به قم آمد، تمامی عکسهای خود را جمع آوری کرده و در مقابل پرسش خانواده جواب می دهد که «می خواهم اگر شهید شدم عکسی گمنام باشم.» روح متعبد و مقید به مسائل شرعی مجید به همراه ایمان و اراده او و افق دیدش مسئولین را امیدوار ساخته بود که این غنچه نشکفته و نونهال تازه رسته، همچون برادر گرانقدرش در آینده نه چندان دوری سرداری بزرگ و علمداری سلحشور و مجاهدی نستوه خواهد شد؛ لیک دست تقدیر الهی تا همین جای عمل را از او پذیرفت و او رابه قربانگاه عشق دعوت کرد. سرانجام مجید زین الدین دوشادوش برادرش مهدی در جاده بانه-سردشت در کمین ضد انقلاب افتاد و دعوت ایزدی را لبیک گفت. منبع: کتاب موفقیت در فرماندهی،تهیه و تنظیم واحد تبلیغات لشکر علی بن ابی طالب(ع) https://eitaa.com/piyroo
🌹مجید استعداد خاصی در فراگیری زبان داشت. وقتی سقز مدرسه می رفت همانجا زبان کردی را از دانش آموزان یاد گرفته بود و یک نوار کردی آورده بود و برای ما ترجمه می کرد. همین زبان کردی هم در شناسایی ها چقدر به درد مان خورد: در یکی از شناسایی ها با این که لباس کردی تنمان بود، کردها به ما مشکوک شدند. طرف ما که آمدند؛ مجید ماند با آنها صحبت کند. ما هم به راه خود ادامه دادیم. از دور می دیدیم که هر چه سؤال می پرسیدند با تسلط به زبان کردی و با اعتماد به نفس پاسخ شان را می داد. گویی یکی از خودشان است. بالاخره دست از سر ما برداشتند. با وجود خستگی روزانه، ضبط صوت می گذاشت کنار و مکالمه انگلیسی را یاد می گرفت. توصیه اش یادگیری زبان عربی بود: 🌹امیدوارم دوستان و رفقا؛ هم در درجه اول به عنوان یک فریضه مذهبی و در درجه دوم به عنوان یک وظیفه ملی و برای ابقای فرهنگ اسلامی فارسی، کوشش کنند که زبان عربی را به خوبی یاد بگیرند که بتوانند از متون عربی استفاده کنند. قرآن بخوانند؛ نهج البلاغه بخوانند؛ دعای ابوحمزه بخوانند و لذت ببرند. نماز بخوانند در نماز لذت ببرند و حضور قلب پیدا کنند. قنوت های خودشان را بفهمند چه می گویند. https://eitaa.com/piyroo
❣ 💚زندگی نامه شهیدرستمعلي نوري در تاريخ 25/ 7/ 1335 در روستاي ناوه در خانواده اي متدين و مذهبي به دنيا آمد. پدرش علي نوري و مادرش نقره محمدي در روستا به نيك نامي و سخاوتمندي معروف بودند. علي فرزند بزرگ خانواده بود و 2 خواهر و4 برادر داشت. در خانواده اي رشد نمود كه همگي عاشق اهل بيت بودند و او كه علاقه بسياري براي يادگيري مسائل شرعي داشت در هشت سالگي توانست قرآن را بخواند. در 12 سالگي با قواعد تجويدي قرآن آشنا شد و در همان سنين نوحه و مصيبت خواني را نيز فرا گرفت. محيط خانوادگي و ارتباط رستمعلي با مسجد و روحانيت و مراسم وعظ و نيايش از او انساني آگاه به مسائل حكومت طاغوت ساخت و او با ديده نفرت و انزجار به حكومت طاغوت و دست اندركاران آن مي نگریست. تا پنجم ابتدايي را در روستا درس خواند و بعد آن مدتها تحصيل خود را ادامه نداد، ولي همواره از پدرش كه روحاني روستا بود درس عشق و ايثار را فرا مي گرفت.💚 https://eitaa.com/piyroo
❣ 💚شهيد نوري و دفاع مقدس: علي جزء منقضي هاي سال 56 بود. بعد از شروع جنگ و اعلام دولت جمهوري اسلامي مبني بر اينكه منقضي هاي سال 56 برگردند ومابقي خدمتشان را به پايان برسانند ايشان به محض شنيدن اين خبر، بدون اندكي درنگ خودشان را معرفي كردند. بعد از آنكه 6 ماه را در كردستان گذراندند طولي نكشيد كه فرمان امام خميني جهت تشكيل بسيج براي جلوگيري از پيشروي عراق به داخل خاك ايران صادر شد. رستمعلي در اولين فرصت براي اعزام به منطقه جنگي اعلام آمادگي نمود و به عضويت سپاه درآمد و پا در صحنه ايثار و شهادت نهاد. رستمعلي نوري به مدت 7 سال و 8 ماه به غير از مرخصي ها در مناطق جنگي جنوب و غرب كشور حضوري فعال داشت و در عملیات های زیر شرکت نمود: 1- طريق القدس 2- عمليات رمضان در سال 1361 3- عمليات والفجر 3 درسال 1362 4- عمليات والفجر4 در سال 1362 5- عمليات خيبر به عنوان معاون گردان در سال 1363 6- عمليات والفجر 8 در سمت معاون گردان در سال 1364 7- عمليات تك مهران در سال 1365 8- عمليات كربلاي 5 در سمت فرمانده گردان 9- عمليات كربلاي 10  علي در مرخصي هايي كه مي آمد سعي كرد تا ادامه تحصيل دهد وتا كلاس سوم راهنمايي بخواند و نيز در كلاس هاي حوزه شركت مي كرد و از محضر روحانيون استفاده مي نمود.💚 https://eitaa.com/piyroo
❣ 💚 ويژگي هاي برجسته شهيد نوري: همه علي را به ساده زيستي مي شناختند. هرگز فريب مقام و پست را نخورد و با آن سمتي كه داشت در كارهاي چادر اعم از نظافت چادر و شستن ظروف كمك مي كردند. هرگاه يكي از برادران ديني اش مشكلي داشت سعي در برطرف نمودن آن مي كرد، اگر يكي از نيروهاي بسيجي يا مشمول پول نداشت كه به مرخصي برود شهيد بدون آنكه كسي متوجه شود مبلغي پول به آنها مي داد و هر گاه آنها مي خواستند پول علي را پس دهند او امتناع مي كرد. علي از كساني بود كه نه تنها با دشمن خارجي مي جنگيد بلكه با هوا و اميال واهي نفس در پيكار بود. همیشه رزمندگان و دوستان را به نماز جماعت دعوت مي كرد و هر گاه گردان در محلي مستقر مي شد وي سعي مي كرد مكاني براي اداي فريضه نماز جماعت درست كند. هيچگاه روزه اش را ترك نكرد حتي با وجود جراحت هايي كه داشت حاضر نبود روزه نگيرد. او فردي قانع به حق خود بود و هيچگاه از بيت المال استفاده شخصي نمي كرد.💚 https://eitaa.com/piyroo
❣ 💚نحوه شهادت: در سال 1370 در خط حسينيه ي اهواز بعد پايان جلسه اي كه تمام فرماندهان و معاونين گردانها را دعوت كرده بودند رستمعلي نوري به همراه يكي از رزمندگان در حال صحبت ميان ماشين هايي كه پارك شده بودند مي روند. آن دو گرم صحبت مي شوند و بر روي زمين مي نشينند از سوي ديگر راننده ها بسوي ماشين ها مي آيند. يكي از رانندگاني كه  علي جلوي ماشين او نشسته بود بي اطلاع از حضور علي و دوستش به جلو مي راند. علي بين دو ماشين قرار ميگيرد و به سختي مجروح مي شود. او را به بيمارستان اهواز مي رسانند و بعد چند روز به بيمارستان ساسان تهران منتقل می كنند. شدت جراحت و آثار سموم شيميايي علي را از پاي درمي آورد و رستمعلي نوري در تاريخ 29/ 9/1370 در بيمارستان جان به جان آفرين تسليم مي كند. علي وصيت كرده بود كه با آن راننده اي كه سهوا مرتكب اين كار شده بود كاري نداشته باشند و باعث اذيت و رنجيده خاطر شدن او نگردند.💚 https://eitaa.com/piyroo
❣ 💚وصیت نامه بسم الله الرحمن الرحيم  والَّذِينَ جاهَدُوا فِينَا لَنَهديَنَّهم سُبُلَنَا و إنَّ الله لَمع المُحسِنِين (قرآن مجيد)  حمد و ستايش مخصوص خداوندي است كه او را همتائي نيست، ستايش كنند ه از ستايش او عاجز، از شمارش نعمات او ناتوان، يگانه معبودي است كه جز در مقابل او خضوع و كرنش سزاوار نيست . براي هدايت بشر انبياء و رسولان را با دلايل روشن فرستاد تا ارائه طريق نمايند و انسان را از پرستش طاغوت ها به پرستش او دعوت نمايد . محمد (ص) را خاتم پيامبران قرار داد، قرآن را بر او نازل كرد كه دستوراتش براي هميشه زنده است و عترت پاكش، كه هر كس به اين دو چنگ زند نجات يابد. عترت او قرآن ناطق است ، قرآن بوسيله آنها احياء شده، امروز امام روح الله اين ذريه پاك عترت رسول الله كه بعد از قرن ها قرآن را احياء كرد، پرچم سرخ تشيع را بر جهان بر افراشت. پيروان تشيع را در مقابل ظلم و كفر استكبار به حركت درآورد، چه زيبا فريادش بلند است. اگر خميني بماند با همين بسيجيان پابرهنه، خواب راحت را از سران كفر اين مغضوبين، ستمگران و جباران مي گيرد و چه شيرين است پشت سر اين رهبر حركت كردن و به نداي او لبيك گفتن و به عشق او به خون خويش غلطيدن . توصيه اي به خودم و همه همرزمانم: خدايا نيروئي به ما بده كه از ادامه جنگ خسته نشويم و جهاد در راه خدا را سرلوحه زندگي خود قرار دهيم و در اين راه همه كمبودها و نارسائي ها را با دل و جان بپذيريم و اظهار ناراحتي نكنيم تا باعث خوش آمد دشمنان اسلام گردد كه اين خود خيانتي به خون شهدا است. نكند تجملات انسان فقط خوردن ، خوابيدن و زندگي راحت باشد، پس فرق ما و حيوان در چيست؟ كسي كه در مقابل مصيبت هائي كه بر مسلمين وارد مي شوند بي تفاوت باشد انسان نيست . من اصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم  بايد از اسلام و قرآن دفاع كرد، بايد از مظلومين دفاع كرد، خدا ما را نمي بخشد اگر بي تفاوت باشيم از هر قشر و گروهي باشيم بايد دفاع كنيم . بايد در مقابل كفر با شدت مقاومت كنيم . اشداء علي الكفار رحماء بينهم، كونوا للظالم خصماً وللمظلوم عوناً انشاء الله در پايان از پدر، مادر، همسر و همه دوستانم مي خواهم كه مرا ببخشند . والسلام عليكم و علي عبادالله الصالحين  علي نوري 1367/3/18 💚 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ... همخوانی شهدا ... 🕙سـاعـت عـاشقـے ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت