یادم میاد مقداری از #موهای اطراف سرش کمی سفید شده بود...😢
هر وقت جلوی #آینه می ایستاد و خودش را می دیدآه حسرتی می کشید و میگفت:
#آخر_پیر_شدیم_و_شهید_نشدیم😞😞
آنقدر با حسرت ونگرانی این جمله را بیان میکرد که #اشتیاق به شهادت را در کلامش میدیدم👌
او با این جملات مرا آماده میکرد و مهیا میشد برای پرواز🕊💔
راوی : #همسر_شهید_مدافع_حرم
سجاد طاهرنیا🌹
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo