eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 ولادت (ع) : شکاف همیشگی .. محل ورود فاطمه بنت اسد برای حضرت (ع) با وجود تلاشهای گسترده برای ترمیم شکاف.. 🌸 عیدتون مبارک 🌸 (ع) 👉 @roshangarii 🌹
🌸 عاقبت بخیری اجباری 🌸 🌼 هر کس هر روز سوره بخواند و ثواب آن را به (س) هدیه کند . 🌼 و همچنین و ثواب آن را به (عج) هدیه کند. 🌼 سوره هم خوانده و ثوابش را به (ع) هدیه کند . 🌹 چه بخواهد و چه نخواهد می شود نخواهد هم به زور می شود! 📚 حضرت آیت الله (ره) 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷 ┏━━━🍃🕊🍃━━━┓    https://eitaa.com/piyroo 🕊 ┗━━━🍃🕊🍃━━━┛
🌸 علیه السلام: 🔻کار نیک به جا آورید و آن را هر مقدار که باشد کوچک نشمارید 🔻زیرا کوچکِ آن بزرگ و اندکِ آن فراوان است و کسی از شما نگوید که: 🔻دیگری در انجام کار نیک از من سزاوارتر است! ۴۲۲ https://eitaa.com/piyroo
♥️ (ع)فرمودند: 🌴حُسنُ الظَّنِّ يُخَفِّفُ الهَمَّ، و يُنجِي مِن تَقَلُّدِ الإثمِ 🍃خوش بينى، اندوه را مى كاهد و از افتادن در بند گناه مى رهاند. 💠 خوش بینی یک تصمیم است 💠 https://eitaa.com/piyroo ♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
♥️ (ع) فرمودند: 🌴 خَيرُ الإِخوانِ مَن كانَت فِي اللّهِ مَوَدَّتُهُ. 🍃 بهترينِ برادران ، آن برادرى است كه دوستى اش به خاطر خدا باشد. 📖غرر الحكم، ج3، ص433، ح5017 https://eitaa.com/piyroo
♥️ (ع) فرمودند: ‌ 🌴 أعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ. ‌ 🍃 بزرگترین بلا، از دست دادن اُمید است. ‌ 📖غررالحکم، ۲۸۶۰ https://eitaa.com/piyroo
✍️ 💠 دو ماشین نظامی و عده‌ای مدافع تازه نفس وارد حرم شده بودند و باورم نمی‌شد حلقه شکسته شده باشد که دیدم مصطفی به سمتم می‌دود. آینه چشمانش از شادی برق افتاده بود، صورتش مثل ماه می‌درخشید و تمام طول حرم را دویده بود که مقابلم به نفس‌نفس افتاد :«زینب اومده!» 💠 یک لحظه فقط نگاهش کردم، تازه فهمیدم را می‌گوید و او از اینهمه شجاعت به هیجان آمده بود که کلماتش به هم می‌پیچید :«تمام منطقه تو محاصره‌اس! نمی‌دونیم چجوری خودشون رو رسوندن! با ۱۴ نفر و کلی تجهیزات اومدن کمک!» بی‌اختیار به سمت صورت ابوالفضل چرخیدم و به‌خدا حس می‌کردم با همان لب‌های خونی به رویم می‌خندد و انگار به عشق سربازی با همان بدن پاره‌پاره پَرپَر می‌زد که مصطفی دستم را کشید و چند قدمی جلو برد :«ببین! خودش کلاش دست گرفته!» 💠 را ندیده بودم و میان رزمندگان مردی را دیدم که دور سر و پیشانی‌اش را در سرمای صبح با چفیه‌ای پوشانده بود. پوشیده در بلوز و شلواری سورمه‌ای رنگ، اسلحه به دست گرفته و با اشاره به خیابان منتهی به ، گرای مسیر حمله را می‌داد. از طنین صدایش پیدا بود تمام هستی‌اش برای دفاع از حرم (علیهاالسلام) به تپش افتاده که در همان چند لحظه همه را دوباره تجهیز و آماده نبرد کرد. 💠 ما چند زن گوشه حرم دست به دامن (علیهاالسلام) و خط آتش در دست بود که تنها چند ساعت بعد محاصره شکست، معبری در کوچه‌های زینبیه باز شد و همین معبر، مطلع آزادی همه مناطق سوریه طی سال‌های بعد بود تا چهار سال بعد که آزاد شد. در تمام این چهارسال با همه انفجارهای انتحاری و حملات بی‌امان تکفیری‌ها و ارتش آزاد و داعش، در ماندیم و بهترین برکت زندگی‌مان، فاطمه و زهرا بودند که هر دو در بیمارستان نزدیک حرم متولد شدند. 💠 حالا دل کندن از حرم (علیهاالسلام) سخت شده بود و بی‌تاب حرم (علیهاالسلام) بودیم که چهار سال زیر چکمه تکفیری‌ها بود و فکر جسارت به قبر مطهر حضرت دل‌مان را زیر و رو کرده بود. محافظت از حرم (علیهاالسلام) در داریا با حزب‌الله بود و مصطفی از طریق دوستانش هماهنگ کرد تا با اسکورت نیروهای به زیارت برویم. 💠 فاطمه در آغوش من و زهرا روی پای مصطفی نشسته بود و می‌دیدم قلب نگاهش برای حرم (علیهاالسلام) می‌لرزد تا لحظه‌ای که وارد داریا شدیم. از آن شهر زیبا، تنها تلی از خاک مانده و از حرم (علیهاالسلام) فقط دو گلدسته شکسته که تمام حرم را به خمپاره بسته و همه دیوارها روی هم ریخته بود. 💠 با بلایی که سر سنگ و آجر حرم آورده بودند، می‌توانستم تصور کنم با قبر حضرت چه کرده‌اند و مصطفی دیگر نمی‌خواست آن صحنه را ببیند که ورودی رو به جوان محافظ‌مان خواهش کرد :«میشه برگردیم؟» و او از داخل حرم باخبر بود که با متانت خندید و رندانه پاسخ داد :«حیف نیس تا اینجا اومدید، نیاید تو؟» دیدن حرمی که به ظلم زیر و رو شده بود، طاقتش را تمام کرده و دیگر نفسی برایش نمانده بود که زهرا را از آغوشش پایین آورد و صدایش شکست :«نمی‌خوام ببینم چه بلایی سر قبر اوردن!» 💠 و جوان لبنانی معجزه این حرم را به چشم دیده بود که (علیه‌السلام) را به ضمانت گرفت :«جوونای و تا آخرین نفس از این حرم دفاع کردن، اما وقتی همه شهید شدن، (علیه‌السلام) خودش از حرم دخترش دفاع کرد!» و دیگر فرصت پاسخ به مصطفی نداد که دستش را کشید و ما را دنبال خودش داخل خرابه حرم برد تا دست حیدری (علیه‌السلام) را به چشم خود ببینیم. 💠 بر اثر اصابت خمپاره‌ای، گنبد از کمر شکسته و با همه میله‌های مفتولی و لایه‌های بتنی روی ضریح سقوط کرده بود، طوری که دیگر حریف شکستن این خیمه فولادی نشده و هرگز دست‌شان به قبر مطهر حضرت سکینه (علیهاالسلام) نرسیده بود. مصطفی شب‌های زیادی از این حرم دفاع کرده و عشقش را هم مدیون (علیهاالسلام) می‌دانست که همان پای گنبد نشست و با بغضی که گلوگیرش شده بود، رو به من زمزمه کرد :«میای تا بازسازی کامل این حرم بمونیم بعد برگردیم ؟» 💠 دست هر دو دخترم در دستم بود، دلم از عشق (علیهاالسلام) و (علیهاالسلام) می‌تپید و همین عطر خاک و خاکستر حرم مستم کرده بود که عاشقانه شهادت دادم :«اینجا می‌مونیم و به کوری چشم و بقیه تکفیری‌ها این رو دوباره می‌سازیم ان‌شاءالله!»... ✍️نویسنده: 🚩 https://eitaa.com/piyroo
🔅 امیرالمؤمنین علیه السلام: ✍️ حسبُ المَرءِ ... مِن عِرفانِهِ عِلمُهُ بِزَمانِهِ 🔴 در معرفت آدمى، همين بس كه... آگاه به زمان خويش باشد. 📚 ميزان الحكمه جلد ۲ صفحه ۱۱۵۸
♥️ علیه‌السلام فرمودند: 🍀 سَبَبُ زَوالِ النِّعَمِ الكُفرانُ 🍃 ناسپاسى، سبب نابودى نعمت هاست 📖 غررالحكم، حدیث5517 https://eitaa.com/piyroo
🔅 امیرالمؤمنین علیه السلام: ✍️ اليَأسُ عِتقٌ مُجَدَّدٌ 🔴 قطع اميد كردن، آزادى دوباره است. 📚 غررالحكم حدیث ۷۵۶ https://eitaa.com/piyroo
🔰🔰 📌 غوغایی است در خانهٔ خدا امشب 🌌 فرشتگان در انتظارِ «نَبَاء عظیم»، میان آسمان و زمین در رفت و آمدند. امشب از دیوار کعبه صدای کودکی به گوش می‌آید که از طنین صدایش بت‌های کعبه به لرزه می‌افتند. 🔆 او می‌آید تا پیامبر تنها نباشد، می‌آید تا دنیا یتیم نمانَد، می‌آید تا عدالت را معنا کند. دیر نباشد که فرزندش تکیه بر همین دیوار زند و فریاد عدالت‌خواهی سَر دهد و از بانگ «اَنَا المهدی»اش بت‌های جهان فرو بریزد. 🌸 ولادت علیه‌السلام را تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. https://eitaa.com/piyroo
💔دیدار نزدیک است... ▪️ فاطمه جان! خسته‌ام از این مردمِ ظاهربینِ دنیاپرست. چقدر گفتم و نشنیدند… دستم را برای یاریشان پیش کشیدم و پس زدند. راه را نشان دادم و ندیدند... ▫️ طاقتم دیگر تمام شده است… امروز به سوی تو می‌آیم، می‌آیم و این دنیا را بری اهلش وا می‌گذارم. بگذار هرچه می‌خواهند بکنند. انتقام تو و کوچه و سیلی هم باشد با فرزندمان مهدی… گرچه او هم مثل خودم غریب است، همچون من، مکلف به سکوت نیست... 🏴 شهادت علیه السلام را به امام زمان و تمام مسلمین تسلیت عرض می‌کنیم. https://eitaa.com/piyroo