eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
✒️📃 👌یـــــ❗️ـــک تلنـــ⚠️ــــگر از معبرهای #مجازی تا #خاڪریزهای فڪه و شلمچه تنها یڪ #نیت فاصله داریم #مراقب باشیم ناممان را از #رزمنده به #ڪاربر و #سنگرمان را به صفحه و پیچ #تغییر ندهند...🍁 ما افسران #جنگ_نرم ،به #سیدعلی #قول داده ایم ڪه تمام معبرهای #مجازی را فتح و #پرچم اسلام🇮🇷 را بر فراز آن ، #نصب خواهیم ڪرد #ان_شاءالله✌️ #تلنگــــر🔔🔔 #شبتون_شهدایی🌙
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹 🌸💜 💜🌸 قسمت سمیرا در حالیکه با گل توی دستش ور میرفت گفت: _میای باهاش فال بگیریم😅 نگاهم درحالیکه به گل بود گفتم: _فال؟!!!😕 +آره دیگه، همین که گلبرگاشو بکنیم _وای از دست تو دختر، اون از کارات تو گلزار شهدا، اینم از فال گرفتنت🙁 خندید و گفت: _مگه چیه، چیکار کردم خب😄 خندیدم😁 و فقط سری از تاسف تکون دادم، یعنی این دختر آدم نمیشد .. قرار بود امروز بریم 🎥سینما که من پیشنهاد دادم بریم 🇮🇷گلزار،🇮🇷  گرچه سمیرا اول مخالفت کرد ولی تونستم راضی اش کنم،  البته آخرش پشیمون شدم از دست کارای سمیرا ..😆 انقدر تو گلزار اومد و رفت، یه بار گل بخره برا خودش، یه بارم گیر داده بود با شهدا یه بستنی بزنیم، یه بار هم شروع کرد به سلفی گرفتن که ترجیح دادم دیگه برگردیم خونه قبل اینکه اوضاع بدتر بشه ..😆😅 نفسمو دادم بیرون که گفت: _خب شروع میکنم، کمی فکر کرد و گفت: _ آهان!  گلبرگ اول رو کند و گفت: _یه خاستگار خوب میاد برام😄 گلبرگ بعدی: _یه خاستگار بد میاد😄 و همینجور ادامه میداد، دیگه واقعا از خنده نمیدونستم چیکار کنم😂 ... 💚💛💚 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس نام_نویسنده 🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹 🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸 🌸💜 💜 قسمت من- سمیرا خیلی دیوونه ای به صورت خیلی جدی گفت: _حواسم رو پرت نکن جای حساسشه😐😄 من فقط به کاراش می خندیدم😂 دیگه گلبرگ ها داشت تموم می شد، آخریش رو کند و گفت: _یه خواستگار خوب میاد😄 بعدم با خوشحالی گفت: _ آخ جووون😍 خندیدم و گفتم: 😁 _آخرش من دیوونه میشم از دستت دختر کمی هر دومون خندیدیم😄😁 که پرسیدم: _حالا خاستگار خوب از نظرت یعنی چی؟؟ - یعنی اینکه خوب باشه دیگه، خوش اخلاق، پولدار، خوش قیافه، با شخصیت، تحصیل کرده…😎😜 - خب حالا اگه همه شرایط رو داشته باشه بجز اینکه خیلی ام پولدار نباشه چی؟!😇 یه کم قیافشو کج و کوله کرد و گفت: _خب حالا باید ببینم اخلاق و شخصیتش خوب هست یا نه!!😌 - خب اگه یه کمی هم رو حجابت حساس باشه چی؟!!😊 نگاهم کرد و گفت:👀🙁 _وای یعنی یه دیوونه باشه مثل تو - خواهش میکنم عزیزم، پذیرای توهینات سبزتان هستیم😁✋ - خب راست میگم دیگه، آدم این همه عبادت میکنه که چی، پس خودمون چی، عشق و حالمون چی میشه☹️ - خب سمیرا جان، ما عبادت میکنیم که شاید تو مسیر بندگی قرار بگیریم، اصل عبد شدنه نه عابد شدن!! 😊☝️ - اینا که گفتی یعنی چی؟!!!😟 سرمو تکون دادم و گفتم: _هیچی ولش کن😊 کمی تو سکوت قدم زدیم تا کوچه مون راهی نمونده بود، تو این سالها که با سمیرا دوست بودم تمام تلاشمو تو موقعیت های مختلف بکار میبستم که بتونم کمکش کنم تا ‌ کنه، ولی نمی خواستم مستقیم وارد بحث بشم،  اما هر بار هم تقریبا با شکست روبرو میشدم،🙁 باید یه چیزی دل سمیرا رو میلرزوند ..💓🙈 ... 💚💛💚 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس نام_نویسنده https://eitaa.com/piyroo 🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸