eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
15.5هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|🌿🌹 🔺فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد قرارگاه نجف ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ◽️انقلاب دو چهره دارد: خون و پیام. انقلاب اسلامی ما هم، شهادت و پیام دارد و این را به وضوح فرزندان اسلام، در طول انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب، تا هم‏اکنون، در جبهه‏‌ها نشان داده‏‌اند. من هم پیام شهیدان را شنیدم و به سوی میعادگاه عاشقان الله شتافتم تا شاید از فیض شهادت بهره گیرم.   ◽️ای مردم رزمنده و مسلمان ایران! فرزندان شما در جنوب، برای اسلام و کشور اسلامی ایران، افتخارات بزرگی را کسب کرده‏‌اند و می‏‌کنند. خون گل‏های پرپر شده‏‌ی شما، فضای خوزستان را معطر کرده است و هر تازه واردی را تحت تاثیر قرار می‏‌دهد. ◽️پیام این شهیدان و شاهدان تاریخ، به شماست که اسلام عزیز را یاری کنید و امام عزیز، خمینی بزرگ را پشتیبان باشید. هر گلوله‏‌ی دشمن که به قلب فرزندان اسلام می‏‌خورد، در لبهایشان زمزمه‏‌ی الله اکبر، خمینی رهبر سر می‏‌دهند 🏴 https://eitaa.com/piyroo
🔹خیال می‌کنند هر چه بیشتر بنویسی، راحت تر کلمات را بر زبان جاری می‌کند اما گویا در این وادی، همه چیز برعکسِ همیشه است. 🔸اینجا، در دیار حبیبانِ بی شمارِ ، هر چه بیشتر بدانی، کلمات کمتری را میهمان کاغذ می‌کنی؛ اصلا آنقدر در این راه متحیر می‌شوی و شگفت زده، که خیال می‌کنی جوهر کافی برای وصف هایشان در جهان نیست. 🔹تازه! اگر مخاطبت شهید حجت الله اصغری شیبانی باشد که دیگر مات می‌مانی و تنها خیره به کاغذ سفید مقابلت می‌شوی. تصور کن باید تمامِ آن سال زندگی را، را و همه ی قهرمانی هایش را خلاصه کنی در یک متن چند بندی. 🔸باید بنویسی و بگویی که او مرید بود؛ در هیئات پایه ثابت دلدادگی و در شیطنت ها روی کودکانه اش را نمایان می‌کرد. حجت البته نه! بهتر است بگویم ؛ با این نام وارد فضای مجازی شده بود تا هم شود و هم با این نامِ گمنام بماند. دیگر پس از این همه مدت، ورد زبانمان شده که زهرای مرضیه (س) گمنام می‌خرد. 🔹طاهای داستان! رسم دلبری را از بر بود، گویا شب های روضه قدم به قدم با شرمندگی آقا ابالفضل همراه میشد و تا می‌رفت؛ او هم در درون شرمنده بود. شرمنده دیوار های که محل تیر و ترکش ها شده بودند، شرمنده امام زمان (عج) که نتوانسته بود برای عمه شان شود. 🔸اما قصه قرار بود جورِ دیگری به پایان برسد، صدای حجت یا همان طاهای جهادگر به گوش حسین (ع) رسید و روحِ او بود که روز با جسمی بی دست به ملاقات خانواده ی آسمانی‌اش رفت. ✍️نویسنده : 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo