#خاطرات_جبهه
🤣🤣بوی پتو یا بوی شیمیایی؟😂😂
در عملیات خیبر یه روز شیمیایی زدند. یکی از بچهها به نام «جواد زادخوش» گفت: «شنیدهام برای جلوگیری از شیمیایی شدن، پارچهای را خیس کرده و مقابل دهان و بینی خود میگیرند.»
خیلی سریع برای یافتن دستمال خیس به سمت سنگر دویدیم🏃♂داخل سنگر، هرکس به دنبال آب و دستمال میگشت که جواد ظرف آبی را روی پتویی ریخت و گفت: «بچهها بیایید و هریک گوشهای از این پتو را جلوی دهان و بینیتان بگیرید»😁
ناگهان متوجه شدیم که بوی پتو از بوی شیمیایی هم بدتر است🤭چون ظهر همان روز مقداری آبگوشت روی آن ریخته بود و بچهها آن را همانطور جمع کرده و در گوشهای گذاشته بودند تا در فرصتی مناسب بشویند😂😂 خلاصه، جواد در این موقعیت با خنده گفت: «اه اه! بوی این پتو از شیمیایی بدتره!»
شلیک خنده به هوا رفت!🤣🤣
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🔸آ سیّد هم به اتاق ما می آید و با هم شام می خوریم. می گوید: حاجی! هیچ وقت فکر نمی کردم روزی چهارده پانزده ساعت، بدون استراحت کار کنی! خسته نمیشنوی؟
🔹جَلدی میگویم: کار به من نیرو می دهد. این چکش و آچار که می افتد توی دستم، انرژی ام را صد برابر می کند.
از بچگی همین طور عادت به کار پر زحمت داشته ام.
🔸طوری نیست، با کار شادم، گرمم، پیروزم، مثل همین رزمنده ها.
#عباس_دست_طلا
#خاطرات_جبهه
#بریده_کتاب
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo