eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلـی ها مـی توانند #شہـیــد بشوند اما ... فقــط خــــاص_هـــای_اندڪــــی ❤️ → #شہـیــد مـی شونـد ... مثل ݓــۅ ❤️ → #شهیدابراهیم هادی #شهادتم_آرزوست https://eitaa.com/piyroo
سنگریار نام پدر: حاجی تاریخ تولد: ۱۳۴۵ محل تولد: روستای سنگر (سرخس) محل شهادت: مهران محل دفن: بهشت نبی (سرخس) مدت حضور در جبهه: ۱۲ ماه تاریخ شهادت: ۶۵/۲/۲۹ خلاصه ای از زندگینامه شهید: شهید ابراهیم سنگریار در سال ۱۳۴۵ در روستای سنگر در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. او فردی خوش برخورد وبا اخلاق  بود. وبه همه اطرافیانش احترام می گذاشت. شهید سنگریار علاقه زیادی به امام داشت وبه فرموده امام تا آخرین نفس در جنگ ماند وشجاعت خود را به همگان نشان داد. ایشان در جنگ   تک تیرانداز و آر پی چی زن بود. شهید ابراهیم سنگریار جهت خدمت مقدس سربازی به جبهه های حق علیه باطل اعزام ودر مورخه ۲۹/۲/۶۵ بر اثر اصابت گلوله در منطقه عملیاتی مهران به شهادت رسید . https://eitaa.com/piyroo
عصر بود که حجم آتش کم شد، با دوربین به نقطه ای رفتم که دید بهتری روی کانال داشته باشم.آنچه می دیدم باور نکردنی بود. از محل کانال فقط دود بلند می شد ومرتب صدای انفجار می آمد. اما من هنوز امید داشتم.با خودم گفتم:ابراهیم شرایط بسیار بدتری از این را هم سپری کرده، نزدیک غروب شد. من دوباره با دوربین به کانال نگاهی انداختم.احساس کردم از دورچیزی پیداست و در حال حرکت است.با دقت بیشتری نگاه کردم.کاملاً مشخص بود،سه نفر در حال دویدن به سمت ما بودند ودرمسیر مرتب زمین می خوردند و بلند می شدند وزخمی وخسته به سمت ما می آمدند .معلوم بود از کانال می آیند.فریاد زدم و بچه ها را صدا کردم.به بقیه هم گفتم تیراندازی نکنید.بالاخره آن سه نفر به خاکریز ما رسیدند. هادی🌷 https://eitaa.com/piyroo
پارجه لباس پلنگی خریده بود، به یک خياطها داد و گفت: يک دست لباس كُردي برايم بدوز، روز بعد لباس را تحويل گرفت و پوشيد، بسيار زيبا شده بود، از مقر گروه خارج شد، ساعتي بعد با لباس سربازي برگشت! پرسيدم: لباست كو!؟ گفت: يكي از بچه هاي كُرد از لباس من خوشش اومد من هم هديه دادم به او! ساعتش رو هم به یک شخص ديگر داده بود، آن شخص ساعت را پرسيده بود و ابراهيم ساعت را به او بخشيده بود! اين كارهاي ساده باعث شده بود بسياري از بچه ها مجذوب اخلاق ابراهيم شوند. هادی🌷 📚 کتاب "سلام بر ابراهیم ۱" https://eitaa.com/piyroo
-میگفت: شهدا‌نجواهایِ‌مارو‌میشنوند‌.. اشك‌هایی‌که‌درخلوت‌به‌یادشان‌میریزیم میبینند؛ چنان‌سریع‌دستگیری‌میکنند‌که مبهوت‌می‌مانی! اگر‌واقعا‌به‌آنها‌دل‌بسپاری‌با‌چشم‌دل عنایتشان‌را‌میبینی . . . ‌‌ هادی🕊 🌷 https://eitaa.com/piyroo
🌹ابراهیم بعد از شهادت سردار سلیمانی خیلی بی‌تاب شده بود؛ خیلی گریه می‌کرد و مشخص بود که قصد سفر دارد و دل از دنیا بریده است. با اصرار فراوان، فرماندهانش را برای چهارمین‌ اعزام به سوریه و حضور در جبهه‌های نبرد علیه تکفیری‌ها راضی کرد. او در سوریه، فرمانده محور سیار و مسئول اطلاعات عملیات محور بوکمال سوریه بود. ▫️شهید ابراهیم اسمی به مادرش قول داده بود وقتی که شهید شد، کوچکترین خراشی روی بدنش نیفتد و به وعده‌ای که داد، عمل کرد. ابراهیم در خرداد۱۳۹۹ به سبب آبِ شیمیایی‌شده توسط نفوذی‌های داعش در منطقه بوکمال سوریه، مسموم شد؛ اوایل متوجه وجود سم در بدنش نشد اما به مرور زمان حالش وخیم‌تر شد و وقتی که آزمایش مسمومیّت شیمیایی وی تایید شد، تمام کلیه، کبد، مغز و سیستم داخلی بدنش از کار افتاده بود؛ او دو روز به کما رفت و سرانجام در صبح روز هفدهم تیر سال۱۳۹۹ به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به فرمانده دلاورش حاج قاسم سلیمانی پیوست. اسمی🌷 https://eitaa.com/piyroo
در این چند صباحی که زنده ایم مرتب به وسیله‌ی خدا آزمایش می شویم و هر لحظه‌ی عمر ما آزمایش است. شکست هست، پیروزی هست، سختی هست، راحتی هست، همه چیز هست ولی آنچه بیش از همه مطرح است، آزمایش خداست. همت🌷 https://eitaa.com/piyroo