eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
« هوا طوفانی شد؛ به قدری که چشم، چشم را نمی دید. هر قدر اصرار کردم که نرود، فایده نداشت. گفت: نه، همین الآن باید برم . چند لحظه بعد از رفتنش، هوا کاملاً صاف شد. با دوربین که نگاه می کردم، دیدم وسط کانال عراقی هاست. یکهو پرید بیرون و دوید به طرف خط خودی. شمردم، حدود 75 خمپاره ی شصت اطرافش خورد. تا برسد به خطّ خودی، یک لحظه هم لبخنـ🌸ـد از روی لبش دور نشد؛ می دویـد و می خندیـد. » 🌷 یادش با ذکر 🏴 https://eitaa.com/piyroo
💠خاطرات شهدا با مجروح شدن پسرم محمدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم نمی‌دانستم در کدام اتاق هست. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا. وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمد حسین من! امّا به خاطر مجروح شدن هر دو چشمش بسته بود! بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چه طور مرا دیدی؟! مگر چشمانت .... اما هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد ... 🌷 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
بعد از شهادت حسين، در عالم رؤیا ڪسے را دیدم ڪه درحال خواندن روضه است. حسين را ديدم، به آغوشش گرفتم و دیدگانم را به بزم اشڪ دعوت ڪردم... سر روے شانه اش گذاشتم و گفتم: «حسين آقا! رفتے و ما را تنها گذاشتے؟😔» سرم را بلند ڪرده و گفت: «نگران نباش! من با شما هستم.☺️ من با شما هستم.» 🌸 💫 🍃 https://eitaa.com/piyroo ♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
🌷مےدانستم حاج قاسم سلیمانے بہ علاقہ و دلبستگے خاص دارد،، متن آماده شده‌ے ڪتاب را براے حاج قاسم فرستادم و بعد ازمدتے ڪه آنرا خواند،برایم پس فرستاد.. دیدم روے ڪتاب ڪاغذے گذاشتہ و نوشتہ است: {اگر بفهمم ڪسے با خواندن این ڪتاب،بیشتر از من حسین‌یوسف‌الهـے را دوست خواهد داشت،دق مےڪنم..} 📚بہ‌نقل‌از”نویسنده‌ےڪتاب " 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🕊شهید محمد حسین یوسف الهی سال ۱۳۴۰ در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد. محیط خانواده کاملا فرهنگی بود و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا می شدند. علاقه زیاد و ارتباط عمیق محمد حسین با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران دارد. در روزهای انقلاب محمد حسین دبیرستانی بود و حضوری فعال داشت و یکی از عاملان حرکتهای دانش آموزان در شهر کرمان بود.  آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر ۴۱ ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید. . تاریخ زمینی شدن: 1339/12/26 محل تولد:کرمان تاریخ آسمانی شدن:1369/11/27 محل اوح گرفتن:بیمارستان لبافی نژاد تهران،مجروح شیمیایی محل مزار:گلزار شهدای کرمان 🌷 https://eitaa.com/piyroo
✨با مجروح شدن پسرم محمّدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم؛ نمی دانستم در کدام اتاق بستری است. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا. ✨وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمّدحسین من! امّا به خاطر مجروح شدن، هر دو چشمش را بسته بودند! بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چطور مرا دیدی؟! مگر چشمانت بسته نبود؟ امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد 🌷 https://eitaa.com/piyroo