eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.4هزار دنبال‌کننده
34.3هزار عکس
16هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رییسی: ما اعتماد مردم را به بورس با اقداماتی بازمی‌گردانیم. دولت بورس را به عنوان قلک برای خود نخواهد دید و کسری بودجه را از این محل تامین نمی‌کنیم. 🔹اقدامات دیگری از جمله عمق‌دادن به بورس در دست بررسی است. کار را برای شرکت‌هایی که آماده ورود به بورس هستند، تسهیل می‌کنیم. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیت الله رئیسی: 🔸 تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کار را دنبال می‌کنند. آنها گزارش عملکرد داده‌اند و تیم سیاست‌خارجی من در حال بررسی آن هستند 🔹آمریکا موظف به رفع تحریم‌هاست و ما باید این اقدام‌ را راستی‌آزمایی کنیم. آمریکا باید به دنیا پاسخ دهد که چرا نسبت به انجام‌ تعهداتش نسبت به ایران کوتاهی می‌کند. https://eitaa.com/piyroo
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 مهرناز خانم از آشپزخانه بیرون آمد ماکان که تازه نشسته بود بلند شد و سلام کرد: -سلا عرض شد. چشمتون روشن. -سلام عزیزم. ممنون. مامان اینا خوبن؟ -به لطف شما. -بگو کم پیدا شدن ها. -احوال پرس هستن. -لطف دارن سلام برسون. -چشم. راحت باش پسرم عماد و اتنا عذر خواستن و ان دو را تنها گذاشتن. مهر ناز خانم هم بعد از تعارف و پذیرائی دنبال کار خودش رفت. ماکان رو به ارشیا گفت: -خوب بگو ببینم اون طرفا چه خبر بود؟ ارشیا برای ماکان میوه گذاشت و گفت: -هیچی جز ترافیک و آلودگی هیچ خبری نبود. ماکان با بدجنسی گفت: -اره جون خودت. ارشیا با خنده گفت: -مرض منحرف. -ای بابا من که چیزی نگفتم. خودت ریگی به کفشته لابد. -حالاخوبه منو می شناسی. -همین که می شناسمت می گم دیگه. هیچ فکری برا خودت نکردی؟ - من همش سرم به کار خودم بود. اگه فردا دخترای هم کلاسمو ببینم اگه بشناسم شاهکار کردم. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 ماکان آهی کشید و گفت: -همون دیگه نمی فهمی چه کفران نعمتی کردی. ارشیا خندید و گفت: -آقا تقدیم تو. -حالا دیگه؟ یک بار تو این چند سال دعوتمون نکردی اونجا بلکه این خوش تیپ و دخترای تهرانی ببینن و همونجا موندگار شیم. -حالام دیر نشده. بخوای معرفی میکنم. -نه دستت درد نکنه. من جواب سوری خانم و نمی تونم بدم. تازه گی ها با مامان جناب عالی دوره افتادن برا ما دوتا دنبال زن می گردن. ارشیا با چشمای گرد شده گفت: -جدی که نمی گی؟ ماکان پرتقالش را توی دهانش گذاشت و گفت: -حالا چند وقت دیگه می فهمی. برات برنامه ها دارن. چون من که بودم و از خودم دفاع کردم تو غایب بودی نمی دونی چه نقشه هایی برات ریختن. -ای نامرد. نمی تونستی از منم یه دفاعی بکنی. -برو بابا من خیلی هنر کردم با وعده وعیده کشوندمشون تا اومدن تو والا دو سال پیش اسم بچه امم انتخاب کرده بودن. ارشیا زد زیر خنده و گفت: -فکر کنم با بد کسایی طرف شدیم. -آره بابا خیال 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 باطله که فکر کنی می تونی قصر در بری. مهر ناز خانم که قسمتی از مکالمه آنها را شنیده بود وارد سالن شد و گفت: _دیگه نه تو بهونه درس داری نه ماکان بهونه نبودن تو وقتشه یه فکری برا خودتون بکنین. بیست و نه سالتونه ها. ارشیا با اعتراض گفت: -مامان بخدا بذار من برسم. عرقم خشک بشه. چشم زنم می گیرم. ماکان زیر زیرکی خندید و گفت: -پسر بدبخت شدی. -ای مرض تقصیر توه این بحث و راه انداختی. هر دو خندیدن و مهرناز خانم گفت: -به مامان بگو برای جمعه شب جایی قول ندن که ما مهمونی داریم. -به به جشن فارغ التحصیلیه دیگه. مهرناز خانم نگاه پر اشتیاقی به ارشیا انداخت و گفت: -به امید خدا. بعد در حالی که بلند میشد گفت: -من از طرف مامان اینا قول میدم. ارشیا هم بلند شد و گفت: - حالا کجا؟ -برم بابا شرکت و ول کردم اومدم اینجا. -میام سر میزنم. -به جون خودت میزتم اماده کردم. نیای دلخور میشم. -باشه بابا. بعد از خداحافظی از مهر ناز خانم قدم زنان به طرف در رفتند. -راستی باید یه داوری هم بکنی. ارشیا دست به سینه ایستاد و گفت: -داوری؟ 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🗓 ۳۱ خرداد ماه، سردار پر افتخار اسلام و مجاهد بيدار و متعهد، شهید صدیق ، عارف بالله و گرامی باد. 🥀 💐 هدیه به روح مطهر امام شهیدان و ارواح طیبه جمیع شهداء ، مخصوصاً دانشمند شهید ، مجاهد عارف ، دکتر مصطفی چمران ، فاتحة مع الصلوات. https://eitaa.com/piyroo
🔴حضرت امام خمینی در پیامی فرمودند: «... چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید. هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی و خودنمایی های شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی ، و این هنر مردان خداست. و در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر....» 📚صحیفه امام، ج 14، ص: 479 https://eitaa.com/piyroo
🌹بخشی از وصیت نامه زیبای شهید چمران ♦️«…به خاطر عشق است كه فداكاری میكنم.به خاطر عشق است كه به دنیا، با بی اعتنائی می نگرم و ابعاد دیگری را می یابم. به خاطر عشق است كه دنیا را زیبا می بینم و زیبائی را می پرستم. به خاطر عشق است كه خدا را حس می كنم، او را می پرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش می كنم. عشق، هدف حیات و محرك زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته ام. ♦️عشق است كه روح مرا به تموج وا می دارد، قلب مرا به جوش می آورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر می كند، مرا از خودخواهی و خودبینی می رهاند، دنیای دیگری حس می كنم، در عالم وجود محو می شوم، احساسی لطیف و قلبی حساس و دیده ای زیبابین پیدا می كنم. ♦️لرزش یك برگ، نور یك ستاره دور، موریانه كوچك، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می ربایند و از این عالم به دنیای دیگری می برند …اینها همه و همه از تجلیات عشق است.» https://eitaa.com/piyroo
🌷شهید چمران می گفت: ▫️ توی کوچه پیرمردی دیدم که روی زمین سرد خوابیده بود ...سن و سالم کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم؛ اون شب رخت و خواب آزارم می داد! و خوابم نمیبرد از فکرپیرمرد ...رخت و خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد و مریض شدم ... اما روحم شفا پیدا کرد چه مریضی لذت بخشی ... https://eitaa.com/piyroo
💠 خاطره ای از دکتر چمران: ⚪️ اوج عصبانیت شهید چمران ▫️دکتر بعد از این که تیر خورد و عملش کردند دیگر نمی‌توانست خط برود. سربازی به نام "عسگری" او را با ماشین ستاد می‌آورد. عسگری همیشه در آن جاده‌های پر از چاله با سرعت ۱۷۰ می‌رفت. بالاخره همین سرعت زیاد کار دستش داد و یکبار تصادف کرد و ماشین را درب و داغان کرد و به همین دلیل سه روز فراری بود. بچه‌ها که بخاطر تذکرهای پی در پی به او برای سرعت زیادش عصبانی بودند بالاخره او را پیدا کردند و کشان کشان پیش دکتر آوردند. حسابی ترسیده بود. دکتر تا او را دید گفت: ▪️«خودت طوری نشدی عزیز؟» او که انتظار هر عکس العملی جز احوالپرسی را داشت جواب داد: ▫️«نه؛ طوریم نشده.» دکتر به او گفت: ▪️«پس ببر ماشینو تعمیر کنند، دیگه هم تند نرو لطفاً.» ☀️ این اوج عصبانیت و خشم او بود! https://eitaa.com/piyroo
10818049_-211964.pdf
223.1K
♦️مجاهدی که در همه‌جا یک خط را تعقیب می‌کرد... بیانات رهبر انقلاب پیرامون شخصیت و مجاهدت های به مناسبت سالروز شهادت دکتر چمران https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 از آن دسته شهدایی بود پیش از شهادت به زمان شهادتش آگاه بود و ساعاتی پیش از مرگ، وصیت‌ نامه خود را نوشت؛ 🎥 در این فیلم برادرش مهدی چمران، وصیت‌نامه عجیب این شهید او را می‌خواند. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 مستند ⭕️ برداشتی متفاوت از زندگی و فعالیت‌های برای شیعیان جنوب لبنان 📺 برای دانلود و تماشای این مستند جذاب اینجا کلیک کنید 📆 در آینه تاریخ: شهادت دكتر «مصطفی چمران» در دهلاويه (1360 ش) https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتگری شهدایی قسمت 1068 🎥 ویدیو| مثل چمران بمیرید... سخنان تاثیرگذار امام راحت رحمة الله علیه در مورد عظمت شهید چمران ۳۱ خرداد سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران گرامی باد https://eitaa.com/piyroo
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🔴 کانال ازاین ساعت الی ساعت 8:30 صبح تعطیل میباشد،⛔️ 🤲اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 🤲التماس دعای فرج 🌷🕊🌷🕊🌷🕊 افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللّٰهـمَ ڪُـڹ لـولیـڪَ الحُجَّـــة بـْـن الـحَسڹ صلواٰتڪ علیہِ و علےٰ آبائٖہ فےٖ هذہ السّاعة وَ فـےٖ ڪُلّ ســٰاعة ولیّاً وحافــظاً و قائــداً ًوَ ناصِــراً وَ دَلیــلـاً وَ عَیــناً حتـے تُســڪِنہُ أرضَـڪ طوْعـــاً و تُمتِّـــعَہُ فیٖـــھٰا طویــلـٰا https://eitaa.com/piyroo
🎈 "بـسم‌الله‌الࢪحمن‌الࢪحـیم" السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 💚' ✨' https://eitaa.com/piyroo