eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
15.5هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 -وا من از کجا بدونم؟ ترنج احساس کرد زانوهایش دارد می لرزد.وای خدا از حال نرم. چرا نمی رن اینا. مهرناز جون مادرت ول کن دیگه.ارشیا زیر چشمی به ترنج نگاه کرد. چقدر رنگش پریده و بدحال بود. -من قبل از مهمونی هم گفتم من به این قصد نمیام حقیقتش من یک بارم این بنده خدا رو نگاه نکردم. سوری خانم با تعجب گفت: _وا چرا ارشیا جان؟ -برای اینکه من.. بقیه جمله توی دهن ارشیا ماسید. چون ترنج به بازوی ماکان چنگ زد ولی قبل از اینکه سقوط کند ماکان بازویش را گرفت: - ترنج چی شدی؟ ترنج صداها را می شنید ولی نمی توانست چیزی بگوید.صدای نگران مادرش را شنید: -خدا مرگم بده چی شد مامان جان؟ از ذهنش گذشت خدایا چرا الان. نکنه ارشیا فکر کنه بخاطر اونه. خدایا نه.مسعود و ماکان زیر بغلش را گرفتند و روی مبل نشاندنش. مهرناز خانم با یک لیوان آب قند از راه رسید. لیوان را یه دهانش نزدیک کرد و گفت: -بیا عزیزم. ارشیا انگار حالش بدتر بود. سختی این بود که باید احساسش را هم کنترل میکرد. پشتی مبل را توی دستش اینقدر فشرده بود که بند های تمام انگشناتش درد می کرد. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🔴 کانال ازاین ساعت الی ساعت 8:30 صبح تعطیل میباشد،⛔️ 🤲اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 🤲التماس دعای فرج https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . https://eitaa.com/piyroo
برامام منتظر بادا مبارک این ولادت🌼🍃 تهنیت بر شیعیان حضرتش از این ولادت رسید شادى شیعیان🌼🍃 به عرش اعلى چونکه شد نور رخ امام موسى هویدا میلاد اسوه تقوا مبارک🌼🍃 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام خامنه ای : 💠مراقب حرف ، کار و جهت گیری‌ تان باشید تقوا این است که ما مراقب حرفمان ، مراقب کارمان ، مراقب جهت گیری‌ مان ، مراقب رفتارمان باشیم☝️ کوچکترین اعمال ما ثبت میشود😢 «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره . و من یعمل مثقال ذرّة شرّا یره» .🍃 اعمال ما ، گفتار ما ، الفاظ ما همه ثبت می شود ؛ بعد ما را به سؤال و جواب می کشند 😔 دادگاه عدلی وجود دارد که در آن دادگاه عدل ، باید انسان جواب بدهد ؛ زیر جواب میمانیم 😱 تقوا یعنی همین را رعایت کنیم ، همین را مواظبت کنیم 👌✔️ https://eitaa.com/piyroo
^'^ درس خواندنش ڪمی با بقیه فرق داشت ! زمان نوشتن یادداشت‌هاش ، اگر فڪرش ڪُند می‌شد یا در مسئلہ‌ای مےماند ؛ گوشه‌ی یادداشتش می‌نوشت : " الٰهـےوَربـِّےمَن‌ْلـےغَیرُڪْ " ❤️🕊 https://eitaa.com/piyroo
ساده پوش بود دو تا پیراهن بیشتر نداشت. گاهی اوقات ما اعتراض میکردیم و میگفتیم: خب! یه دست لباس نو بگیر اینا خیلی کهنه شده... میگفت: دلیلی نداره همین که تمیز و مرتب باشه،خوبه، هنوز قابل استفاده است... 🌻شهید مجید پازوکی🌻 https://eitaa.com/piyroo
🔹علاقه زیادی به شهید ابراهیم هادی داشت. همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی داشت.در خصلت‌ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود. 🔸وقتی شخصی از زحمات او تشکر می‌کرد، می‌گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد! یعنی من کاری نکرده‌ام؛ همه‌کاره خداست. 🌹شهید محمدهادی ذوالفقاری 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
شب عملیات بود یکی از دوستانم تعدای گونی خیس کرد و به ما داد فکر کردیم که آن گونی ها را آورده تا با آنها سنگر بسازیم اما در کمال تعجب گفت: بیایید هر نفر یک عدد گونی دور خودش بپیچد . خنده دار به نظر می رسید خندیدیم و گفتیم چرا؟گفت: برای اینکه ترکش های خمپاره زمان برخورد به شما سرد شود تا پایان عملیات هر کدام از بچه ها توی این فکر بودند که بعد از عملیات اگر زنده ماندند حسابی بخندند. راوی: رزمنده مرحوم رمضان عبدی پور 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سر دو راهی گناه وثواب به حب شهادت فڪر ڪن... به 👀نگاه امام زمانت فڪرڪن... ببین میتونی ازگناه بگذری...؟! ازگناه ڪه گذشتی از جونت هم میگذری... 🕊🥀 🕊 ‌🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🔴ناهید کیانی: حجاب برای ما محدودیت نیست/ حضور در حرم امام رضا (ع) حس خوبی به آدم می‌دهد 🔹ناهید کیانی، تکواندوکار المپیکی ایران: حضور در حرم امام رضا (ع) حس خوبی به آدم می‌دهد و زمانیکه با امام رضا (ع) هم‌صحبت می‌شوم به طور ناگهانی اشک میریزم. 🔹فکر می‌کردم اگر نتوانم مدال المپیک کسب کنم، یک لحظه هم نتوانم زندگی کنم. در شرایط فعلی با انرژی فوق العاده مردم حال خوبی دارم. حجاب برای ما محدودیت نیست و با این شرایط مدال‌های رنگارنگ گرفته‌ایم. 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🔰معرفی یادمان 🔻 یادمان شهدای مطلع الفجر در غرب جاده گیلانغرب – سرپل ذهاب و در کنار روستای آوزین در غرب گورسفید واقع است که به صورت کانال‌ها و سنگرهای برجامانده حفظ و بازسازی شده است. 🔅 عملیات مطلع الفجر در سال ۶۰ با رمز یا مهدی(عج) ادرکنی با هدف جلوگیری از تحرکات دشمن و فراهم نمودن امکان آزادسازی شهر قصرشیرین و نفت شهر در محور گیلانغرب- سرپل ذهاب انجام شد که در پی این عملیات حدود ۲۰۰۰ نفر از قوای دشمن کشته شده و طی چند عملیات رزمندگان اسلام به پیروزی رسیدند. صدای شهیدان می آید، صدای تکبیر، صدای رزمنده غلطیده در خون ،صدای ابراهیم هادی ها می آید ... 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🌹شهـــید علیرضا نوبخت: من زندگی را چون کوه یخ بسته ای می دانم که اگر نور توحید بر آن بتابد، چشمه های محبت و ایثار از آن جاری می شود و بشریت را سیراب می سازد 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🍃 📓 نام : " در کمین گل سرخ " ✍ نویسنده : " محسن مومنی " 📑 ناشر : " نشر سوره " 📖 توضیحات : کتاب حاضر با کودکی شهید آغاز می‌شود. سپس به جریان پیروزی انقلاب اسلامی و انتصاب ایشان به فرماندهی می‌پردازد. در بخش سوم فرماندهی شهید صیاد شیرازی تا عملیات مرصاد را باز‌گو می‌کند و در پایان دو سال پایانی جنگ را روایت می‌کند. 📗 قلم از جوانی انقلابی می‌نویسد که به جرم حمایت از انقلاب دستگیر می‌شود. پس از پیروزی انقلاب کارش می‌شود خواباندن غائله کردستان و پاکسازی بانه و مریوان، فرماندهی عملیات‌های بزرگ جنگ، حضور موثر در آزادسازی هویزه و خرمشهر، انجام عملیات مرصاد و ... 📕 ده سال پیش از پیروزی اسلامی، زمانی که ستوان علی صیاد شیرازی افسر گمنامی در لشکر تبریز بود، تیمسار یوسفی فرمانده لشکر در میان جمعی از نظامیان گفته بود: «نام این جوان را به خاطر بسپارید. من در او آن قدر لیاقت می‌بینم که اگر بخت یارش باشد و از شر حاسدان در امان بماند، روزی فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران شود.» 📚 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo