🎊خطبه (۵۲) نهج البلاغه🎊
✨آقا امیرالمومنین علیه السلام:
ولایَطولنَّ علیکم فیها الامد.....
مپندارید که عمر طولانی خواهید داشت!
📚ترجمه مرحوم دشتی صفحه ۱۰۵
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 حتما ببینید👆
🎥 #نماهنگ بسیار زیبای هلابیکم
🎤 با صدای #مصطفی_صابرخراسانی
موکب به موکب عطر اسپند و...
🎼 به مناسبت پیاده روی #اربعین
https://eitaa.com/piyroo
مهربانم
امام زمانم ...
عـادت کـرده ام هـر وقـت دیگـر کـاری نداشـتم یاد شـما بیـافتم...
الان کجـایی گـل نرگـس....
شـاید در سـجده ای....
شـاید در حـال گریه ....
شـاید در بین الحـرمین قـدم میزنی ....
شـاید در کـویری ،بیـابانی....
جـایی هق هق گـریه هایتـان بلـند شده...
قـربانت شوم ... پرونده ی اعمـال مرا زمین بگـذار...به چه امـیدی هر دوشـنبه و پنجشـنبه مرورش میکـنی
من تمام امیدم به این است که به دست شما آدم شوم ...
و چـیزی ندارم غیر اینکـه مثل گذشـته بگـویم ،آقاجان
شـرمنده ام ...
چه انتظار عجیبی
نه کوششی نه دعایی
نه جنبشی نه بکایی
نه پرسشی که کجایی
فقط نشسته و گوییم
خداکند که بیایی
اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَ الفرَج
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
دوشنبه های حسنی را میشود یاحسین معطر کرد
میشود پای نگار روزی شهادت را شکار کرد
باید مرا گلیم مسیر نگار کرد
زیر قدوم فاطمیات خاکسار کرد
مهر تو را بهشت بخواهد نمیدهم
در ماجرای عشق نباید قمار کرد
فخر علی و فاطمه بر تو عجیب نیست
وقتی خدا به داشتنت افتخار کرد
من که به دست هیچکسی رو نمیزنم
نانت مرا به شغل گدایی دچار کرد
هر چند آفریده خدا چهارده کریم
اما یکی از آن همه را سفرهدار کرد
ما را پیاده کرد سر سفره شما
این کشتی حسین که ما را سوار کرد
باید به بازوی حسنیات دخیل بست
ورنه نمیشود که جمل را مهار کرد
خشمت نیاز نیست در آنجا که میشود
با قاسم تو قافله را تار و مار کرد
ارزان تو را فروخت به حرف معاویه
زهری به کام تشنه تو روزهدار کرد
زهری که میشکافت دل سنگ خاره را
در حیرتم که با جگر تو چه کار کرد
زهرا شنیده بود تنت تیر میخورد
تابوت را برای همین با جدار کرد
یا امام مجتبی علیه السلام تورا به حسین ع قسم سفارش مارو بکن
مردیم از بیقراری😔😔
#امام_حسنی_ام
#سلام_بر_شهید_گمنام_شرهانی
#سلام_بر_شهیدان
#سلام_بر_شهید_محمد_بلباسی
#خادمین_پیروان_شهید_97
#ڪانال_پیروان_شــهداے_بجنورد
https://eitaa.com/piyroo
متن شعر به طاها به یاسین
به طاها به یاسین به معراج احمد
به قدر و به کوثر به رضوان و طوبی
به وحی الهی به قرآن جاری
به تورات موسی و انجیل عیسی
بسی پادشاهی کنم در گدایی
چو باشم گدای گدایان زهرا (س)
چه شب ها که زهرا (س) دعا کرده تا ما
همه شیعه گردیم و بی تاب مولا
غلامی این خانواده دلیل و
مراد خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص، امیرت مشخص،
مکن دل ای دل بزن دل به دریا
که دنیا به خسران عقبا نیرزد
به دوری ز اولاد زهرا نیرزد
و این زندگانی فانی جوانی
خوشی های امروز و اینجا
به افسوس بسیار فردا نیرزد
اگر عاشقانه هوادار یاری
اگر مخلصانه گرفتار یاری
اگر آبرو می گذاری به پایش
یقینا یقینا خریدار یاری
بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟
چه اندازه در ندبه ها زاری یابی؟
به شانه کشیدی غم سینه اش را؟
و یا چون بقیه تو سربار یاری
اگر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردار یاری
به گریه شبی را سحر کردی یا نه؟
چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟
دل آشفته بودن دلیل کمی نیست
اگر بی قراری بدان یار یاری
و پایان این بی قراری بهشت است
بهشتی که سرخوش ز دیدار یاری
نسیم کرامت وزیدن گرفته
و باران رحمت چکیدن گرفته
مبادا بدوزی نگاه دلت را
به مردم که بازار یوسف فروشی
در این دوره بد شدیدا گرفته
خدایا به روی درخشان مهدی
به زلف سیاه و پریشان مهدی
به قلب رئوفش که دریای داغ است
به چشمان از غصه گریان مهدی
به لبهای گرم علی یا علی اش
به ذکر حسین و حسن جان مهدی
به دست کریم و نگاه رحیمش
به چشم امید فقیران مهدی
به حال نیاز و قنوت نمازش
به سبحان سبحان سبحان مهدی
به برق نگاه به خال سیاهش
به عطر ملیح گریبان مهدی
به حج جمیلش به جاه جلیلش
به صوت حجازی قرآن مهدی
به صبح عراق و شبانگاه شامش
به آهنگ سمت خراسان مهدی
به جان داده های مسیر عبورش
به شهد شهود شهیدان مهدی
مرا دائم الاشتیاقش بگردان
مرا سینه چاک فراقش بگردان
تفضل بفرما بر این بنده بی سر و پا
مرا همدم و محرم و هم رکاب
سفرهای سوی خراسان و
شام و عراقش بگردان
یا مهدی یامهدی مددی✋✋✋✋✋
شاعر: مجتبی روشن روان
https://eitaa.com/piyroo
ﺣﺴﯿـــﻦ ﺟـــﺎﻥ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻋﺎﺷﻘــــﯽ ﺍﺕ ﺧﯿﻠـــﯽ ﺩﺍﻍ ﺍﺳﺖ
ﺍﯾـــﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ …
ﺑﻪ ﻫـــﺮﮐﺲ ﻣﯽ ﺭﺳــــﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳـــﻼﻡ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠـــﻪ ﺭﺍ
ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻡ :
” ﺍﻟﺤﻤــــﺪﻟﻠﻪ ﻓﺮﺩﺍ ﻋـــﺎﺯﻡ ﮐــــﻮﯼ ﺣﺴﯿـــــﻦ ﻫﺴﺘﻢ ”
…
ﻣﯽ ﺑﯿﻨـــﯽ ﻫﻤـــﻪ ﺍﺯ ﺍﺟﺮ ﻧﻮﮐــــﺮﯾﺸﺎﻥ ﻣــــﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ
ﻭ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﯿــــﺎﻕ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺳﺨــــﻦ ﻣﯽ ﮔـــــﻮﯾﻨﺪ
ﻭ ﻣـــﻦ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺠـــﺎﺯﯼ ﻭ ﻏﯿﺮﻣﺠـــﺎﺯﯼ ﺩﻝ ﺧـــﻮﺵ
ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ
ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﺟﻤﻠــــﻪ ﺍﯼ : ” ﺍﻟﺘﻤـــﺎﺱ ﺩﻋـــﺎ ” …
ﺷﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧــﺖ ﺳﻬﻤــﯽ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ
ﻣﻦ …
ﺍﻣﺎ ﺩﯾـــﮕﺮ ﻃﺎﻗـــﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﺧﺴﺘــــﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ …
ﻧﻤـــﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺩﻋﻮﺕ ﻧﺎﻣـــﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ
ﻓﺮﺳﺘــــﺎﺩﻩ ﺍﯼ
ﺳﺨــــﻦ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﻭ ﺳﻬـــﻢ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺣﺴــﺮﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ
ﺣﺴــﺮﺕ …
ﺁﺧﺮِ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺳﻬـــﻢ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺷﻤﺎﺭﺵ ” ﺍﻟﺘﻤـــﺎﺱ ﺩﻋـــﺎ
” ﮔﻔﺘﻦ ﻫﺎﯾﯽ ﺳﺖ
ﮐﻪ ﺑﺪﺭﻗـــﻪ ﯼ ﺭﺍﻩ ﻋﺸــﺎﻗﺖ ﮐــــﺮﺩﻩ ﺍﻡ …
ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺩﺳـــﺖ ﻣــﯽ ﺭﻭﻡ ﺍﺭﺑـــﺎﺏ؛ ﻣــﺮﺍ ﺩﺭﯾـــﺎﺏ …
ﺍﻟﻠﻬـــــﻢ ﺍﺭﺯﻗﻨــــﺎ ﮐﺮﺑــــــــــــﻼ
اللهم الرزقنا اربعین
اللهم الرزقنا شفاعتة الحسین یوم الورود
اللهم عجل الولیک الفرج
🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهدنا الصراط المستقیم...
#صدایپایعاشقان https://eitaa.com/piyroo
هدایت شده از افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری شهدایی قسمت 125
🎙روایتگری خانم کاتبی
⏯امدادگری که ۸ سال در جبهه ها بود.
https://eitaa.com/piyroo
قاب_شهادت
گفتم: سبب نامگذاری پادگان دوکوهه چیست؟
گفت: علتش را نمی دانم ولی دو کوهش را می شناسم ،
و این عکس را از جیبش بیرون آورد...
حاج احمد_متوسلیان
حاج محمد_ابراهیم_همت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
قاب_شهادت گفتم: سبب نامگذاری پادگان دوکوهه چیست؟ گفت: علتش را نمی دانم ولی دو کوهش را می شناسم ،
🌷سلام بر شـــ🕊ــهید والا مقام حاج احمد متوسلیان
🌷سلام بر شـــ🕊ــهید والا مقام حاج محمد ابراهیم همت
خوشا به حال خوش شـــ💔ــهدا
#دلتنگ_شهادت
#آرزوی_شهادت
#اللهم_الرزقنا_شهادت
#التماس_دعای_شهادت
#خادمین_پیروان_شهید_97
🌿همسر شهید حجة الاسلام سید علی اندرزگو:
چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم.
سید علی یک ذغال گداخته را از روی قلیان برداشت و کف دستش گرفت.
من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد؟ سید لبخندی زد و گفت:
«این که هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت:
بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد.
دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است.
از آن روز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر (عج) باشید.»
♨️بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. 🔥
🔅همسر شهید می گوید من پرسیدم:
سیدعلی! منظورتان این است که خودتان
رئیس جمهور می شوید؟
سید پاسخ داد خیر، من آن روز نیستم.
بعد ذغال را آرام برگرداند و روی قلیان گذاشت...
همسر شهید: دست از سیدعلی نکشید.
🎤وحید یامین پور
مصاحبه با همسر شهید
https://eitaa.com/piyroo