eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
ساز صبـحـم به نگاه شما کوک است ، صدای عشـــق می دهند امــروز ، چشم هایتان ... رزمندگان لشکر۵۷ حضرت ابوالفضل(ع) لرستان 📎سلام ،صبحـتــون شهــدایــی🌺 https://eitaa.com/piyroo
سخت دلتنگ و غریبم... جرعه ای امن یجیبم... شهیدانِ خدایی ... طاقت ماندن ندارم... چه تنها مانده ام بر خاک... شما رفتید تا چالاک... مرا رها کردید و رفتید... به مبتلا کردید و رفتید... شما رفتید و من اینجا ... زفیض مردن بی نصیبم.... !!! ای شهادت ناز شصتت!!! تأسی کن مرا دستت.... 🌹اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک🌹 صبحتون شهدایی https://eitaa.com/piyroo
اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ... +آقا بکش دستی سرم.. https://eitaa.com/piyroo
اى آخرين_خلج.mp3
6.04M
#حاج_حسن_خلج 🎵 ای آخرین مسافر دنیا کجایی #مناجات_باامام_زمان.عج #العجل😔 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
💠 اللّهُمَّ أنتَ عُدَّتی إِن حَزِنتُ.. چون غمگین شوم،تو همه چیز منی... جز تو یار ندارم... 💠 https://eitaa.com/piyroo
✍ خاطره شهید فاطمیه بود و مکان هیأتمون هنوز معلوم نشده بود، همه نگران و دنبال یه جایی بودن که بشه چندنفر بشینن و با حضرت زهرا (س) و روضه بی بی انس بگیرن. به همه خدام پیامک داده بود: بچه ها عیبی نداره اگه جا نداریم، مادرمون حضرت زهرا هم جا نداشت. برای گریه کردن میرفت بیرون مدینه گریه میکرد. شهید علی خلیلی #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
16 اول هر چقد جلوتر میرفتم انگاری از درون قوی تر میشدم. 💪💪💪 دی ماه سال ۱۳۹۳ پست های سایتم بازدید زیادی میخورد. 👌👌 همه براشون جالب بود که بفهمن این رضا داره دقیقا چکار میکنه که انقدر انگیزه داره... 🤔🤔 تا اینکه از بس خودسازی کردم و از خدا کمک میخواستم و تلاش میکردم یهو حرفام مدلش تغییر کرد... ✅🌹 خیلی این نکته مهم و جالبه... خیلی... حرف که میزدم همه میگفتن رضا؟ تو چرا این مدلی حرف میزنی ... هزار تا آدم هستن که از خدا و پاکی حرف میزنن اما تو با اینکه اصلا تخصصی تو مسائل دینی نداری اما حرف که میزنی نمیدونیم چرا حرفات به دل میشینه و راهکارات عملی تره... ✅✅ بچه ها راست میگفتن... کلامم نفوذ گرفته بود... میدونی چرا ؟ چون خیلی به دونسته هام عمل میکردم.👌 از بس گناه کرده بودم و تلاش برای ترک گناه میکردم مدام تجربه کسب میکردم و دیگه قشنگ میتونستم راهکار بدم... 💜وقتی کسی باهام حرف میزد انگاری یه حس شهود داشتم و میتونستم بفهمم کجای زندگیش ضعف داره... ☑️☑️ قشنگ میدونستم فلان کار فلان نتیجه رو میده... دقیقا بهمن ماه سال ۱۳۹۳ بود که شبا تا صبح با خدا حرف میزدم و میگفتم خدایا غلط کردم. پی به اشتباهم بردم. بهم یه فرصت بده قول میدم جبران کنم. خیلی پشیمون بودم. همش گذشته رو مرور میکردم و میگفتم ای رضای فلان فلان شده ... چرا این کارارو کردی... و مینشستم کلی خودمو سرزنش میکردم... 😔😞😭😭😭 دستنویس های https://eitaa.com/piyroo
17 اول حس میکردم دارم آتیش میگیرم... 🔥😭 تشنه بودم... خیلی تشنم بود... خدارو میخواستم... معنویاتو میخواستم. پاکی رو کامل میخواستم... انقدر تشنه بودم که تا میدیدم کسی از خدا میگه به هیچی جز حرف اون دقت نمیکردم. ❤️❤️❤️ شده بودم آهن ربا... هر چیزی که درمورد پاکی بود رو به سمت خودم میکشیدم. این تموم ماجراهای سال ۱۳۹۳ من بود... میخوام سال به سال خودمو با جزئیات براتون بگم چون حس میکنم تجربم به دردتون میخوره. و میتوتید شمام رشد کنید 💕سال ۹۳ برای من سال پر از درس بود. یکی از دلایل انگیزه بالام همون اتفاقای سال ۹۳ بود... شاید به ظاهر خیلی بالا و پایین داشت اما واقعا یه بار مردم و دوباره زنده شدم. ☑️✅ ❤️این روزا خیلی چیزام تغییر کرده.❤️ متاسفانه آدما علاقه دارن فقط موفقیتتاتو ببینن... اما من سختی زیاد داشتم. 😞😓 من کردم و خودمو از لجن زار کشیدم بیرون.... این روزهام بخاطر طوفان اون روزهام بود که کم نیاوردم... ❌میتونستم بهونه بیارم... ❌میتونستم کم بیارم. ❌به خدا میتونستم باشم ♨️و دنبال چرا چرا کردن باشم... 💯اما کسی که بخواد عوض بشه دنبال چگونه میره نه دنبال چرا... ✔️خیلی چیزا رو از صفر و زیر صفر شروع کردم... ان شاءالله تو فصل های بعد متوجه میشی ☺️☺️ دستنویس های https://eitaa.com/piyroo
💞💞💞💞 ❤️دلنوشته📝 👈از همان لحظه ای که برای بار آخر از باب الرضا دست به سینه از محضرتان خداحافظی کردم ... تار و پود وجودم یخ زد ... مولا اینجا هوا بس نا جوانمردانه سرد است .... آتش غفلت روز به روز شعله ور تر می شود و کار وکاسبی وجدان روز به روز کساد تر !!! از شما دورم اما ... از بزرگترها شنیده ام هر جا که باشی دست به سینه که بگذاری و رو به بارگاهتان خالصانه که بخوانمتان انگار در جوار حرمتان ،شما را زیارت کرده ام . پس در میان آسمان ها حرمتان را دوباره می بویم و اذن دخول می خوانم ، 🙏اللهم انی وقفت علی باب من ابواب بیوت نبیک .... حواسم بهتان هست آقا ..گرچه دل مشغولی ها امان سبک شدن نمی دهد اما ... کنار شما که نیستم اما از عمق وجودم حواسم به شماست مولا ! برای شما دلتنگم حتی لحظه های که کمرنگ بودم ،حواسم به شما بود ... کنار شما نیستم اما هرروز برایتان می میرم و باز از حرم وجود مقدستان دوباره جان می گیرم و زیر سایه شما سبز می شوم از نو..اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی الامام التقی النقی ....🙏 https://eitaa.com/piyroo
◾️پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی در پی حادثه تلخ سقوط هواپیما مسئولان، نقاط ضعف و خطاهای احتمالی را شناسایی و پیگیری کنند بسم الله الرحمن الرحیم حادثه‌ی تلخ و تأسف‌بار سقوط هواپیمای حامل کارکنان خدوم نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و جان‌باختن آن عزیزان و دیگر سرنشینان آن پرواز را با تأثر و اندوه و همدردی، به خانواده‌های داغدیده و به خانواده‌ی بزرگ ارتش و نیروی هوایی تسلیت میگویم و صبر جمیل برای بازماندگان و رحمت و مغفرت برای درگذشتگان مسألت میکنم. لازم است مسئولان ذیربط با برررسی کامل این حادثه‌ی اندوهبار، نقاط ضعف و خلأها و خطاهای احتمالی را شناسایی و پیگیری کنند. سیّدعلی خامنه‌ای ۲۵ دی ماه ۱۳۹۷ 🌹 https://eitaa.com/piyroo
✍ای دل تو چه میڪنے .. میمانے مانند شهدای در گودال قتلگاه... تا اخرین نفس استقامت میکنے ..؟ یـا مـیروے!! #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
برای آنها توقف ممنوع بود !! بارِ سفر ، بستند و پای پیاده رفتند... امّا ، ما !!! ماندیم و دل ‌بسته شدیم ، به مسافرخانه دنیا !! « شادی روح دلاور مردان ۸ سال دفاع مقدس و مدافعین حرم صلوات....» « اللهم عجل لولیک الفرج» #شهدا_را_فراموش‌_نکنیم #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞 💜🌸 🌸💜 قسمت و من هنوز نمیدونستم اون چیه .. تو افکار خودمم غرق بودم که گفت: _ خیلی سخته ها .. نه؟؟ کمی مکث کرد و گفت: _باید از بگذری!! از جمله اش کمی تعجب کردم، یه بار بصورت جدی به حرفام توجه کرده بود .. نمیدونستم چی جوابشو بدم داشتیم نزدیک کوچه فاطمه سادات اینا میرسیدیم بعدش کوچه ی ما بود، 🌸یه لحظه حس کردم بوی یاس میاد،🌸 دلم یه جوری شده بود،😢 یه جورِ خاص، نسیم ملایمی انگار داشت عطر یاس رو تو هوا پخش میکرد، نگاهی به آسمون کردم، احساس میکردم غم آسمونو گرفته،😒 از جلوی کوچه فاطمه سادات اینا که رد میشدیم نگاهی به داخل کوچه انداختم، جلوی خونشون چند نفر ایستاده بودن، یه نفر هم با لباس نظامی،👥🇮🇷 چند تا از خانومای همسایشونم جلوی در خونه شون ایستاده بودن و باهم حرف میزدن، از حرکت ایستادم، سمیرا هم به تبعیت از من ایستاد، به سمیرا نگاه کردم، اونم با حالتی غریب که تا حالا ازش ندیده بودم نگاهم میکرد، داشت چه اتفاقی میفتاد .. انگار هیچ کدوممون قدرت حدس زدن نداشتیم .. به سمت خانومایی که ایستاده بودن حرکت کردیم ..یکیشونو صدا زدم: _ ببخشین خانم خانومه باحالتی نگران نگاهم کرد، می خواستم بپرسم سوالمو اما انگار نمیشد، انگار میترسیدم از جوابش .. سمیرا زودتر از من گفت: _چیشده خانم، چرا همه اینجا جمع شدن؟؟ خانمه نگاهش رنگ غم گرفت😒 - پسر آقای حسینی شده صدای کوبیدن قلبمو به وضوح میشنیدم، آقا هادی قرار بود بیاد،😨😣 قرار بود دو سه روز دیگه برگرده،  اما نه اینجوری،😥😢 نه، امکان نداشت،  فقط چهره معصوم نرگس بود که جلوی چشمام میومد … آخ عاطفه …عاطفه ……😫😭 😭🌷👣 👣🌷😭 ... 💚💛💚 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس نام_نویسنده 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞 🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀 💜🌸 🌸💜 قسمت کنار فاطمه سادات نشسته بودم و دلداریش میدادم،😢 همش گریه میکرد و گهگاهی داداش شهیدش رو صدا میزد ..😭😫 نگاهم افتاد به مامان آقا هادی که دستاشو به سر و سینه اش میزد و گریه میکرد ..😭 چقدر درد داشت.... از دست دادن جوونی مثل علی اکبرِ حسین .. وای که حال امام حسین “علیه السلام “ چه جوری بود وقتی می خواست بدن قطعه قطعه شده غرق در خون اش رو بیاره ..😭😣😭 چه حالی داشتی مولای من اون لحظه .. چه حالی …😭 با یادآروی روز عاشورا.... اشکام سرازیر شدن، زیر لب “یا زینب” گفتم 😣😭 تا آروم بگیره دل همه ی مادرهایی که جوونشون به دست دشمن کشته شده بود .. نگاهم به سمت سمیرا کشیده شد که یه گوشه نشسته بود و پاهاشو تو شکمش جمع کرده بود،😣 باحالتی منقلب به گلهای روی فرش خیره بود، 😢👀با این که میدونست اینا عزادارن ولی آرایش ملایمش مثل همیشه سر جاش بود .. با دستمال اشکامو پاک کردم آروم به پشت فاطمه سادات دست کشیدم که کمی آروم بشه و آهسته تر گریه کنه ..😣 اما یادم اومد فاطمه که تو خونه خودشه و بین خونوادش ..😭 ... 💚💛💚 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس نویسنده 🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀 https://eitaa.com/piyroo
1_17123651.mp3
2.68M
🌴 توی بارون 🕊 توی رویا 🌴 یه سه شنبه 🕊 شب زیبا 🎤 #جوادمقدم 👌 #شور فوق زیبا https://eitaa.com/oshaghalhosein_313
وقتی پلاکے اینگونه شده است... یعنی صاحبش چگونہ به شهادت رسیده؟! یافاطمه الزهرا«س» پلاک سوخته شهید مدافع حرم #شهید_مهدی_طهماسبی #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
سه شنبه هاسکوتم ناگهانی می شود دلم لبریز عـــطر مهربانی می شود همینکه قطره اشکی چکید از دیده عشق هوای قلب مـــــن جمکرانی می شود السلام علیک یامولانا یاصاحب الزمان(ع سه شنبه های جمکرانی https://eitaa.com/piyroo
مےگویند : #گنــاه یعنے از چشم #مهـدی فاطمہ افتادن چہ ڪردید #خریدارتـان شدند ؟ چہ ڪنیم از چشمش نیُفتیــم ؟ راه نشـانم دهید اے ستاره هاے آسمانے در این شبهــاے تاریڪے... #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
با سلام و ابراز ادب و احترام محضر شما عزیزان همسنگر خدا قوت 🌸روایتگری شــــ🌷 ــهدایی قسمت 206 👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری شهدایی قسمت 206 🔸روایت سردار سلیمانی از نحوه نام‌گذاری «مدافعان حرم» #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا