eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🔻 "365 روز با شهدا" گزیده‌های موضوعی اخلاقی و معرفتی از وصیت‌های شهیدان  «365 روز با شهدا» عنوان اثری از سوی موسسه فرهنگی هنری فطرس ملک ری است. پژوهشگران اثر توصیه کرده‌اند که این کتاب به صورت روزانه مطالعه شود. «365 روز با شهدا» عنوان کتابی است که به گزیده‌های موضوعی اخلاقی و معرفتی از وصیت‌های شهیدان می‌پردازد. بر طبق آن‌چه در مقدمه کتاب آمده است، این وصایا در نتیجه تحقیق و جست‌وجو در گفتار‌های سه هزار و 500 شهید انقلاب و دفاع مقدس تهیه شده است و پژوهشگران اثر بر مطالعه روزانه این وصایا از سوی مخاطبان تاکید کرده‌اند. کتاب «365‌ روز با شهدا» با توصیه‌ای از امام خمینی (ره) آغاز می‌شود. در این پیام آمده است: «این وصیتنامه‌هایی که این عزیزان می‌نویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامه‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.» در میان صفحه‌های کتاب عکس‌های حسین حیدری از جبهه‌های دفاع مقدس و از آرشیو انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس ارایه شده است. وصیت‌نامه‌های کتاب شماره گذاری و به تناسب موضوع آن عنوان‌بندی شده‌ است. همچنین نام هر شهید با رنگ متفاوت در ذیل عنوان وصیتنامه او آمده است. در وصیتنامه شماره 282 کتاب که به شهید حمید‌رضا زر‌چینی اختصاص یافته است می‌خوانیم: «برادران و خواهرانی که عاشق این مکتب هستید! خود را با کتاب‌های اسلامی که صد‌ها فقیه و فیلسوف و عالم زحمت کشیده‌اند، انس دهید و با آنها دست دوستی دهید.» 🍃🌹 https://eitaa.com
مــرا میهمان ِسفـره ی مهربانی ِخود کنید ! دلـم گرفته از آشــوب ِشهر ... اینجا ، آدمها غریبه اند با اخلاص و صفا و گذشت .... بماند !! 📎دلم یک جـُــرعه سادگی میخواهد ... 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
سالروز شهادت... 🍂زمانی که در معراج شهدا چهره آرام او را دیدم که خوابیده، او را بوسیدم. یک هفته بعد خواب امین را دیدم که گفت "مامان من که خواب نبودم. وقتی من را بوسیدی تو را نگاه می‌کردم🍂 امین_کریمی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
۹ آبان سالروز اسارت #شهید_محمد_جواد_تندگویان https://eitaa.com/piyroo
محمدجواد تندگویان، وزیر نفت دولت محمدعلی رجایی بود. وی در 26 خرداد 1329 در خانی آباد تهران به دنیا آمد. پدرش حاج جعفر در میدان بهارستان مغازه کفاشی داشت. تندگویان علوم مقدماتی قرآنی را نزد پدرش فراگرفت و با حضور در مسجد بینایی و هیئت های بنی فاطمه و فاطمیون خانی آباد با تعالیم دینی آشناتر شد. پس از گذراندن دوره ابتدایی (1336ـ1341 ش)، دوره متوسطه را در 1342 ش در دبیرستان جعفری اسلامی آغاز کرد.[۱] قیام 15 خرداد در این سال به شدت او را تحت تأثیر قرار داد و موجب آشنایی او با نهضت و افکار امام خمینی شد. در 1346 ش، دوره متوسطه را با موفقیت به پایان رساند. از نیمه اول سال تحصیلی 1347ـ1348 ش تحصیلات خود را در دانشکده نفت آبادان آغاز نمود و بلافاصله با انجمن اسلامی دانشجویان همکاری کرد و در مدتی کوتاه، عضوی بسیار فعال و مؤثر شد. او از شخصیت هایی چون مرتضی مطهری، علی شریعتی، محمدتقی جعفری برای ایراد سخنرانی در دانشکدة نفت دعوت کرد[۲] و هم زمان با این اقدامات با انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی خارج از کشور به همکاری و تبادل افکار پرداخت.[۳] در 1351 ش، دوره کارشناسی مهندسی پتروشیمی را به پایان رساند و در پالایشگاه نفت تهران بکار مشغول شد. در شهریور 1352، حدود یک سال پس از فارغ التحصیلی ازدواج کرد. پس از آن در آبان 1352 به آبادان رفت تا فعالیت های انجمن اسلامی دانشکده نفت آبادان را گسترش دهد اما با اعمالِ فشار ساواک از پالایشگاه تهران اخراج شد.[۴]  https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
محمدجواد تندگویان، وزیر نفت دولت محمدعلی رجایی بود. وی در 26 خرداد 1329 در خانی آباد تهران به دنیا آ
تندگویان در 13 آبان 1352 در پالایشگاه تهران دستگیر شد و حدود هفت ماه در زندان انفرادی بود. سپس دادگاه او را با احتساب مدت بازداشت به یک سال زندان محکوم کرد. در آبان 1353 آزاد شد و به عنوان سرباز صفر به شیراز اعزام گردید و پس از اتمام این دوره در شرکت بوتان گاز مشغول به کار شد اما در 6 تیر 1354، با اِعمال فشار ساواک و به بهانة نقص پرونده، مجبور به استعفا گردید. سپس به منظور دورماندن از نظارت ساواک، پیشنهاد کار در شرکت پارس توشیبا (پارس خزر فعلی) را در رشت پذیرفت و از 1354 تا 1356 مدیر تولید آن شرکت بود. او در 1356 ش، در رشته مدیریت صنعتی در مدرسه عالی مدیریت وابسته به دانشگاه هاروارد پذیرفته شد و در 1357 ش موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی گردید و به شرکت پارس توشیبا بازگشت.[۵]پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 مدیر شرکت پارس توشیبا شد و تا آذر 1358 این سمت را به عهده داشت. سپس معین فر، وزیر نفت وقت جمهوری اسلامی ایران وی را به کار دعوت کرد و او نماینده قائم مقامِ وزیر نفت در آبادان و عضو اصلی کمیسیون پاکسازی در اداره نفت آبادان گردید. در تیر 1359 سرپرستی مناطق نفت خیز به وی واگذار گردید و او تا مهر 1359 در این سمت بود.[۶] در نتیجه عملکرد موفقیت آمیز او در دورة سرپرستی مناطق نفت خیز در اول مهر 1359 برای تصدی وزارت نفت به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و رأی اعتماد نمایندگان مجلس شورای اسلامی را برای تصدی این مقام بدست آورد.[۷] او در مدت کوتاهی، کارکنان وزارت نفت را برای حفاظت از تأسیسات نفتی خوزستان سازماندهی کرد. در طول چهل روز وزارت به منظور نظارت مستقیم بر این عملیات سه بار به آبادان رفت اما در چهارمین سفرش به آبادان، در 9 آبان 1359 نیروهای عراقی ــ که صبح آن روز جادة فرعی ماهشهر ـ آبادان را در اختیار گرفته بودند ــ وی را به همراه دو معاونش و دو تن از محافظانش به اسارت گرفتند.[۸] دولت ایران با استناد به قوانین و مقررات بین المللی از مجامع جهانی، به ویژه صلیب سرخ، برای آزادی وی استمداد کرد اما عراق تندگویان را اسیر جنگی دانست.[۹]با نزدیک شدن زمان برگزاری اجلاس وزیران نفت اوپک در بالی اندونزی در 24 آذر 1359/15 دسامبر 1980، دولت ایران درخواست کرد که موضوع حملة عراق به ایران و اسیر شدن وزیر نفت در دستور کار اجلاس قرار گیرد[۱۰] اما با تلاش عراق و چند کشور حامی آن، این موضوع از دستور کار اجلاس حذف شد و به هیئت ایرانی فقط اجازه داده شد در این خصوص بیانیه ای صادر کند.[۱۱] تا یک سال بعد از اسارت او و تا زمانی که دولت محمدعلی رجایی بر سر کار بود، تمامی نامه های وزارت نفت به نام محمدجواد تندگویان صادر می شد. در دوران اسارت، تنها دو نامه از وی به خانواده اش رسید که آخرین نامه مورخ 24 فروردین 1361 است.[۱۲]پس از گذشت حدود یازده سال با آزاد شدن تدریجی اسرای ایرانی در 1369 ش، اخباری حاکی از زنده بودن تندگویان انتشار یافت؛ ولی دولت عراق اعلام کرد که وزیر نفت سابق ایران در 1361 ش/1982 در سلولش خودکشی کرده است. در پی انتشار این خبر، در 14 آذر 1370 هیئتی از ایران برای روشن شدن واقعیت امر به عراق سفر کرد. نظر هیئت ایرانی این بود که تندگویان زنده است اما عراقی ها از همان ابتدا با ارائة مدارکی شامل عکس و گواهی فوت و گزارش پزشکی قانونی، این نظر را رد کردند.[۱۳] پس از قطعی شدن شهادت تندگویان، عراق از استرداد پیکر او امتناع نمود که سرانجام با پیگیری و پافشاری ایران جنازة مومیایی شده اش پس از گذشت یازده سال از زمان اسارت تحویل گرفته شد و به ایران انتقال یافت و در 29 آذر 1370 در قطعة 72 تنِ (شهدای 7 تیر 1360) بهشت زهرا به خاک سپرده شد.[۱۴] هیئت ایرانی بر مبنای مشاهدات و معاینات کالبد شکافی، تاریخ شهادت وی را در فاصله سالهای 1367ـ1368 ش دانسته اند.(جوانبخت، ص84) بر روی سنگ قبر او تاریخ شهادت ذکر نشده است. پانویس: ۱.  کامور بخشایش، ص7، 13؛ جباری، ص5؛ دولت عشق، ص45ـ46. ۲. نفت و ایثار، ص14ـ15؛ جوانبخت، ص15ـ16، 21ـ23؛ دولت عشق، ص46ـ47. ۳. ایران، مجلس شورای اسلامی، ص9. ۴.  پرونده بازجویی محمدجواد تندگویان در ساواک تهران موجود در مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد ش 183، 184، 781؛ جوانبخت، ص27ـ29.۵. ۵.  زنده عشق، ص193ـ194؛ کامور بخشایش، ص55، 61؛ ایران، مجلس شورای اسلامی، همانجا. ۶.  ایران، مجلس شورای اسلامی، همانجا؛ کامور بخشایش، ص61ـ62. ۷. ایران، مجلس شورای اسلامی، ص20؛ کامور بخشایش، ص63. ۸. بوشهری، ص5؛ یحیوی، ص56؛ کامور بخشایش، ص71ـ72. ۹. روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجم، ص157؛ ترزیان، ص386ـ387. ۱۰.  رجوع کنید به «اوپک و جنگ» در مجموعة اسناد بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، پرونده مجامع بین المللی، کد6. ۱۱. خبرگزاری پارس، گزارشهای ویژه، ش372، مورخ 25 آذر 1359؛ جباری، ص35. https://eitaa.com/piyroo
4_6050893202418828336.mp3
6.28M
🎙 ( شاخه گلی در طلائیه ) راز خاک گرم #طلائیه و پیکر سالم شهید... تقدیم به محضر نصر اصفهانی راوی: استاد مهدوی ارفع https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#سالروزشهادت 🌹شهيد مدافع حرم #شهيد_محمد_زهره‌وند (شهيدي با شهادتي حسيني) شرایط سختی بود ، آتش دشمن سنگین بود، موقع عقب اومدن متوجه عدم حضور محمد شدم ، باهاش تماس رادیویی گرفتم ،که پشت بیسیم می گفت : من جفت پاهام تیرخورده ،شما برید کسی برنگرده دارن میان سمتم داشتم گریه می کردم از اینکه نمی تونستم کمکش کنم. (يا زهرا) بعد چند دقیقه که باهاش تماس گرفتم صدایی غیر صدای محمد شنیدم. محمد هم مثل ارباب بی کفن ابا عبدالله عليه السلام 🌹 بدون سر به سوی معشوق پرکشید. https://eitaa.com/piyroo
اهالی محل او را جوانی پاک می‌دانستند و به خوبی از او یاد می‌کنند و امروز که محمد دیگر در کوچه‌های این شهر قدم برنمی‌دارد، آوازه مهربانی‌هایش در شهر می‌پیچد.🍃🌸 #شهادت آروزی قلبی و دیرینه‌اش بود🕊 و به گفته بسیاری از نزدیکانش بیشتر اوقات و مراسم‌های ویژه را در کنار قبور مطهر شهداء می‌گذارند. صبح‌ها زودتر از سایرین به مسجد محل می‌رفت و در آنجا با حالتی خاشعانه و خاضعانه مشغول به خواندن نماز شب می‌شد و در اکثر اوقات سعی می‌کرد که باوضو باشد.✨ راوی همسر شهید مدافع حرم محمد زهره وند🌹 #سالروزشهادت https://eitaa.com/piyroo
جزیره جایی است که بچه های زیر لب زمزمه می کنند: روی اين دستم بر روی آن دستم آه! بفرستم كدامش را برای ؟! 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢قسمت صد و سی و ششم: عاقبت دوستی با دشمنان خدا(۱) اسارت در چنگال دشمن بعثی بدون کابل و شکنجه معنا و مفهومی نداشت و راستش اصلا به دلِ آدم نمی چسبید. مگه میشه گرفتار جمعی درنده بود و بدنت پاره پوره نشه. این رو پذیرفته بودیم و باهاش کنار میومدیم و برای خودمون توجیه می کردیم که به هر حال دشمن ما هستن و رحم و مروتی هم که در کار نیست، ما هم که برای عقیدمون اومدیم و تمامی این زجر و دردها بی پاداش نمی مونه. حتی بتدریج یاد گرفتیم و عادت کردیم که یه مشت افراد ضعیف النفس که با ما اسیر شده بودن و بهمون خیانت کردن و تبدیل به جاسوس و خبرچین دشمن شدن، رو باید تحمل کرد و تعجبی نداره. هر کسی یجور آزمایش میشه و اینا هم ازین آزمایش رفوزه شدن، اما قضیه ای اتفاق افتاد که هنوز و بعد از گذشت ۳۲ سال از اون ماجرا هنوز نتونستم بفهمم و برام قابل هضم نیست. یه نوجوون ۱۶ ساله داشتیم که خودش می گفت دو برادرش شهید شده و هفت، هشت ماه نخست اسارت رو با روسفیدی و مقاومت پشت سرگذاشته بود و مایه مباهات ما بود که یه نوجوان که دو برادرش رو در راه خدا داده، خودش هم اومده جبهه و اسیر شده و تا اینجای کار تمامی سختی ها رو تحمل کرده. در حالیکه تا حد زیادی از حجم فشارها و شکنجه ها کاسته شده بود و برخی جاسوسا از کِرده خودشون پشیمان شده بودن ، این فرد: «ا.ج» که مدتی بود با یکی از جلادهای بعثی بنام «قیس» دوست شده بود، در چرخشی عجیب شروع کرد به جاسوسی و خبردهی به همون قیس و چن نفر قربانی خیانت او شدن و حسابی رفتن زیر شکنجه. (برای حفظ حرمت خانواده ش از بردن نام کاملش خودداری می کنم) یه روز که من مسئول نظافت بودم و دمپایی ها رو شسته بودم، قیس به من گیر داد و منو بشدت زیر ضربات کابل گرفت و حسابی زد. منم که کاری از دستم برنمیومد پیش بچه ها گفتم این قیس بجای مغز گچ تو سرش هست و الا چرا باید منو بخاطر نظافت اینجوری بزنه. «ا.ج» حرفای منو شنید. اومد پیشم و گفت: فلانی من حرفات رو به قیس میگم. فک کردم شوخی می کنه... ادامه دارد ⏪ خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢قسمت صد و سی و هفتم: عاقبت دوستی با دشمنان خدا (۲) گفتم نه بابا شوخی می کنی. گفت نه به خدا من قیس رو مثل داداشام دوست دارم و هر کسی که بهش حرف بزنه رو لو میدم. واقعاً باورم نمی شد و اصلا جدی نگرفتم. روز بعد دیدم قیس غضبناک و با یه کابل ضخیم اومد و اسم من رو خوند. اون روز شدیدترین کتک رو خوردم و قیس دیوانه وار منو زیر ضربات کابل گرفته بود و تا سر حد مرگ زد. چیزی نمونده بود که همونجا تموم کنم. بچه ها اومدن منو بردن داخل آسایشگاه و شروع کردن به رسیدگی. آسایشگاه هفت غرق در بُهت و سکوت شده بود. همه با ناباوری به «ا.ج» نگاه می کردن و با زبان بی زبانی می پرسیدن چطور حاضر شدی به خون دو بردار شهیدت خیانت کنی؟ این فرد نه تنها پشیمان نشد ، بلکه بعد از اون چن نفر دیگه رو هم لو داد. دوران اسارت دوران بسیار غریبی بود. چیزهایی رو می دیدیم و شاهد بودیم که گاهی به افسانه ها بیشتر شبیه هستش تا واقعیت. آخرالامر هم به منافقین پناهنده شد و روسیاهی دیگه ای به نامه عملش اضافه شد. گر چه با پیگیری و وساطت برخی دلسوزان بعد از سال ها دوباره به وطن برگشت، اما پدر و مادر بیچاره ش حسابی در انظار مردم شرمنده شدن. پدر و مادری که دو شهید تقدیم اسلام کرده بودن حالا مجبور بودن لکه ننگ فرزند سوم رو به بعنوان جاسوس و پناهنده به منافقین در زندگیشون داشته باشن. عزیزان! عاقبت بخیری خیلی مهمه، نه رزمنده بودن و نه خانواده شهید و نه جانبازی و آزادگی تضمینی برای عاقبت بخیر شدن نیست. چه بسا کسانی که سالها مجاهدت کردن و خون دادن ولی در یه لحظه لغزیدن و همه اعمال نیک و مجاهدت هاشون تباه شد. ادامه دارد ⏪ خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذان زیبا و غمناک شهید مهدی باکری_ بسیار نایاب👌🏻 یاد شهدا باشیم حتی با یک صلوات🌹 اللَّهمَّےﷺ صَلِّﷺ عَلَىﷺ🍃مُحمَّــــــــدٍ ﷺوآلﷺِ مُحَمَّد🌹 🍃🌹 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمیدانم چه در دل می پرورانی 🤔 اما بگویم احسنت که با حجابت 🙂 نه شکاندی دل شهیدی را 💔😢 و نه لرزاندی دل جوانی را 😥💓 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
یک شب قبل از شهادت💔 محسن به شوخی بهش گفتم از این به بعد به جای ابوزهرا بهت میگم ابوفانوس🙂! محسن جا خورد و گفت برای چی حاج آقا؟😳به خاطر اینکه فامیلیم فانوسیه؟ گفتم نه!چون امشب خیلی نورانی شدی✨.گفت نه حاج آقا،همون ابوزهرا خوبه!گفتم نه خیر!از این به بعد اسمت ابوفانوسه به همه ی بچه ها هم گفتم که ابو فانوس صداش کنن😃!پشت بی سیم هم بهش میگفتیم ابوفانوس،اونم هی به شوخی میگفت ای بابا!این چه اسمی بود برای ما گذاشتی حاجی...😀 لقب تازه محسن فقط چند ساعت روش بود و بعدش شهید شد😔 راوی:همرزم و فرمانده شهیدمدافع‌حرم 🕊 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسین ع شب جمعه شب زیارتی امام حسین ع اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْن ِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن ِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْن ِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من که به کل آسمان ستاره ای نداشتم در این جهان بیوفا عجب نشسته ای به دل ❤️مرحوم #سیدجوادذاکر ❤️ ⬅️ پخش فایل تصویری برای اولین بار #شب_جمعه #شب_زیارتی_امام_حسین https://eitaa.com/piyroo