eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
❇️《خاطره ای طنزآمیز از شهیدهادی و شهید جنگروی》 ایام مجروحیت ابراهیم بود.😢 جعفر جنگروی از دوســتان ما هم آنجا بود. بعد از افطار مرتب داخل اتاق مجاور مي‌رفت و دوستانش را صدا ميكرد.😶 يكي يكي آنها را مي آورد و مي‌گفت : ابرام جون، ايشون خيلي دوست داشتند شما را ببينند و...☺️ ابراهيم كه خيلي غذا خورده بود و به خاطر مجروحيت، پايش درد ميكرد، مجبور بود به احترام افراد بلند شود و روبوسي كند.🌹 جعفر هم پشت سرشان آرام و بي‌صدا مي‌خنديد. وقتي ابراهيم مي‌نشست، جعفر مي‌رفت و نفر بعدي را مي آورد!🙈 چندين بار اين كار را تكرار كرد. ابراهيم كه خيلي اذيت شده بود با آرامش خاصي گفت: جعفر جون، نوبت ما هم ميرسه!😊 آخرشب مي‌خواستيم برگرديم. ابراهيم سوار موتور من شد و گفت: سريع حركت كن!🏍 جعفر هم سوار موتور خودش شد و دنبال ما راه افتاد. فاصله ما با جعفر زياد شد. رسيديم به ايست و بازرسي! من ايستادم. ابراهيم باصدای بلند گفت: برادر بيا اينجا!✋ يكي از جوان‌هاي مسلح جلو آمد. ابراهيم ادامه داد: دوســت عزيز، بنده جانباز هستم و اين آقاي راننده هم از بچه هاي سپاه هستند. يك موتور دنبال ما داره مياد كه... 👀بعد كمي مكث كرد و گفت: من چيزي نگم بهتره، فقط خيلي مواظب باشيد. فكر كنم مسلحه!🙌 بعــد گفت: با اجازه و حركت كرديم.🏍 كمي جلوتر رفتم تــوي پياده رو و ايستادم. دوتايي داشتيم ميخنديديم. موتور جعفر رسيد. چهار نفر مسلح دور موتور را گرفتند!🤭 بعد متوجه اسلحه كمري جعفر شدند! ديگر هر چه ميگفت كسي اهميت نميداد و... تقريبا نيم ساعت بعد مسئول گروه آمد و حاج جعفر را شــناخت.😱 كلي معذرت خواهي كــرد و به بچه هاي گروهش گفت: ايشــون، حاج جعفر جنگروي از فرماندهان لشگر سيدالشهداء هستند.🙊 بچه هاي گروه، با خجالت از ايشان معذرت خواهي كردند.😞 جعفر هم كه خيلي عصباني شده بود، بدون اينكه حرفي بزند اسلحه اش را تحويل گرفت و سوار موتور شد و حركت كرد.😤 كمي جلوتر كه آمد ابراهيم را ديد. در پياده رو ايستاده و شديد مي‌خنديد!😂 تازه فهميد كه چه اتفاقي افتاده. ابراهيم جلو آمد، جعفر را بغل كرد و بوسيد.❤️ اخم هاي جعفر باز شد. او هم خنده اش گرفت. خدا را شكر با خنده همه چيز تمام شد. »😊 https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
‌🌹شهید فرامرز حسینی می نویسد:سعی کنید در کارهایتان نیت خود را خالص کرده و اعمالتان را از هر شرک و ریا و حسادت و بغض پاک کنید تا اجر خود را ببرید🌷❤️ 🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹 🦋 🦋🌿🌾 🦋🌿🌿 Https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#خالڪوبی_تا_شهـادت 👈 #شهیدمجیدقربانخانی 💐 #قسمت_دهم از ترس اینڪه نگذاریم برود، بی خداحافظی رفت مج
👈 💐 حتی در لحظه شهادتش از روی شوخی فحش می داد پای مجید به سوریه ڪه می‌رسد بی‌قراری‌های مادرش آغاز می‌شود. طوری ڪه چند بار به گردان می‌رود و همه‌جوره اعتراض می‌ڪند ڪه ما رضایت نداشتیم و باید مجید برگردد. همه هم قول می‌دهند هر طور ڪه شده مجید را برگردانند. مجید برای بی‌قراری‌های مادرش هرروز چندین بار تماس می‌گیرد و شوخی‌هایش حتی از پشت تلفن ادامه دارد خواهر ڪوچڪ‌تر مجید می‌گوید: «روزی چند بار تماس می‌گرفت و تا آمار ریز خانه را می‌گرفت. اینڪه شام و ناهار چه خورده‌ایم. اینڪه ڪجا رفته‌ایم و چه کسی به خانه آمده است. همه‌چیز را موبه‌مو می‌پرسید. آن‌قدر ڪه خواهرش می‌گفت: «مجید تهران ڪه بودی روزی یڪ‌بار حرف می‌زدیم» اما حالا روزی پنج شش بار تماس می‌گیری. ازآنجا به همه هم زنگ می‌زد. مثلاً با پسردایی پدرم و فامیل‌های دورمان هم تماس می‌گرفت. هرڪسی ما را می‌دید می‌گفت راستی مجید دیروز تماس گرفت و فلان سفارش را ڪرد. تا لحظه آخر هم پای تلفن شوخی می‌ڪرد. آخر هر تماس هم با مادرم دعوایش می‌شد؛ اما دوباره چند ساعت بعد زنگ می‌زد. شنیده‌ایم همان‌جا را هم با شوخی‌هایش روی سرش گذاشته است. مجید به خاطر هایش طوری در سوریه وضو می گرفته ڪه معلوم نباشد. اما شب آخر بی خیال می شود و راحت وضو می گیرد. وقتی جوراب یڪی از رزمندها را می شست. یڪی از بچه ها که تازه مجید را در سوریه شناخته بود به او می گوید:مجیدجان تو این همه خوبی حیف نیست داری؟ مجید هم جواب می دهد: این یا فردا پاک می شود، یا خاڪ می شود. مجید حتی لحظه شهادتش بااینڪه چند تیر به شڪمش خورده باز شوخی می‌ڪرده و فحش می داده است. حتی به یڪی از هم‌رزم‌هایش گفته بیا یڪ تیر بزن خلاصم کن. وقتی بقیه می گفتند مجید داری شهید می شوی فحش نده. می گفت من همینطوری هستم. آنجا هم بروم همین شڪلی حرف می زنم.  یڪی از دوستانش می‌گوید  هرڪسی تیر می‌خورد بعد از یڪ مدت بی‌هوش می‌شود. مجید سه ساعت تمام بیدار بود و یک‌بند شوخی می‌ڪرد و حرف می‌زد تا اینڪه شهید شد.» ✨به نیت شهید سردار قاسم سلیمانی و شهید مجید قربانخانی برای ظهور امام زمان عج صلوات بفرستیم🌹 ... نویسنده: https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری شهدایی قسمت651 🔰روایت عملیات محرم (شرهانی) این روایت ها در ایام جنگ ضبط شده و مستند به بیان فرماندهان حاضر در عملیات می باشد. 📎به روایت: سردار حاج محمد سلمانی فرمانده گردان حضرت امیرالمومنین (ع) از لشکر امام حسین(ع) https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
💢شهید محمود خلیلی فرزند حسن درسال 1347 قدم به عرصه وجود نهاد.پدر و مادرش نام او را محمود گذاشتند.آینده درخشان این کودک اسم را با مسمی نمود و محمود دلاوری شجاع و نیک سیرت شد.از سن شش سالگی راهی دبستان شهید مقصودی شد و پس از اتمام دوره ابتدایی در مدرسه راهنمایی ثبت نام نمود و دوره راهنمایی را با موفقیت به پایان رساند.از فعالیتهای شهید خلیلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی می توان تشکیل کتابخانه شهید مطهری در محل را نام برد.او به کمک جمعی از دوستان اقدام به راه اندازی این کتابخانه نمود... با وجود کمی سن در فعالیتهای سیاسی شرکت می کرد و در انقلاب سوم که افشای لیبرالهای خائن و سردسته آنها بنی صدر قدرت طلب مزدور بود به روشنگری می پرداخت.شهید محمود خلیلی در اسفند ماه61 از طریق بسیج ورزنه به پادگان آموزشی اعزام و در پادگان امام حسین(ع) در خمینی شهر دوره آشنایی با فنون نظامی را گذراند.دی ماه1364مادر خود را از دست داد و از محبت و مهر مادری محروم شد.در کارهای فنی و برق استعداد خوبی داشت و به همین جهت خیلی زود این حرفه را فراگرفت و مشغول کار شد.در فروردین ماه1365به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شد و پس از اتمام ماموریت مجددا مشغول به کار شد.یازدهم بهمن ماه1365برای دومین بار به جبهه های نبرد اعزام شد.شهید خلیلی در عملیاتهای مختلف و در جبهه های متعدد حضور فعال داشت .  سرانجام شهید محمود خلیلی در عملیات کربلای 5 درتاریخ 1365/12/4 به خیل شهدا پیوست و در مشهد عاشقان جهاد و شهادت به آرزوی حقیقی خود رسید و به لقاءالله پیوست. شهید خلیلی از نظر حسن خلق و نجابت و نوع دوستی نمونه بود.همه صفات یک رزمنده اسلامی در او جمع شده بود و خانواده او از حسن معاشرت و خوش خلقی محمود داستانهای جانسوز دارد.او در شلمچه در میدان نبرد مستقیم و رویاروی با دشمنان اسلام جان خود را فدای اسلام و انقلاب اسلامی نمود و با خون خود به شعار مرگ بر آمریکا جامعه عمل پوشاند.سیاستمداران کاخ سفید بنگرند که چگونه پایه های کاخهای ظلم و ستم و استثمار آنان بوسیله جوانان قهرمان مسلمان به لرزه در آمد و در آینده انشاالله نابود خواهد شد.آری ثمره خون این شهیدان احیای مجدد اسلام و مطرح شدن مکتب اسلام به عنوان یک مکتب مبارز و انقلابی و انسان ساز در سطح جهان است و این است رمز اینکه امپریالیسم آمریکا و دنیای کمونیستی شرق و ارتجاع سرسپرده و صهیونیست جلاد همه و همه در مبارزه با این انقلاب اسلامی همداستان و همسنگرند و این یکی از دلایل حقانیت نظام جمهوری اسلامی ایران است. 💢" قسمتهایی از وصیت نامه شهید محمود خلیلی " برادران و خواهران٬ استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترن درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیاندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست... دل خود را قوی سازید که قادر یکتا پشتیبان و نگهبان شماست و تنها اوست که شما را از شر دشمنان نجات می بخشد و عافیت شما را خیر می گرداند و دشمنان شما را به انواع عذابها و شکست ها  دچار می گرداند.. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که حضرت علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد. https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
طبق روال شــبانه هر بزرگواری 14 صلوات به نیابت از جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» و سلامتی رهبر عزیزمان شفای همه بیماران عاقبت بخیری شما عزیزان .... » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🌸 ســـلام و صــلوات خــدا بر شـــهدا و امام شـــ.❤️ـــهدا 🕊ســـلام بـر شــــ🌷ــهید‌ ا https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«وَلَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ» و هنگامى که حقیقت در دسترسشان قرار گرفت و دیدند گمراه شده اند، گفتند: «اگر پروردگارمان به ما رحم نکند و ما را نیامرزد، بطور قطع از زیانکاران خواهیم بود.» (سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۴۹) https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
☀️شروع صبحی زیبا با ذکر سلام و صلوات بر محمد و آل مطهرش السلام علیک یا محمد یا رســـول الله السلام علیک یا مـولا امـیرالمؤمنین السلام علیک یا فاطــمة الزهــــــرا السلام علیک یا مـعزالمـومنین یا حســــــــن ابن عـلی المـجتبـــی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین السلام علیک یا علی موسـی الرضـا السلام علیک یا ابا صـــالحَ المھــــــدی #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
یک زیارت عاشورا،به نیابت ازیک شهید امروز به نیابت از 🌷 ♦️به نیت تعجیل در امر فرج ♦️سلامتی رهبرمون ♦️عاقبت بخیری همه ما ♦️وسلامتی همه عزیزان ودفع بیماری کرونا https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
#زیارتنامه_شهدا اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . #یادشان_باصلوات #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
سلاماً علے من حاربّو الّیل و عِند الصّباح بالاکفانِ قد عادوا سلام بر کسانے که شب را مے جنگند و صبح هنگام،با کفن برمے گردند .... https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به روایت شهید سیدمرتضی آوینی : وقتی از این ڪانال ... که سنگرهـای دشمن را به یکدیگر پیوند می‌داده‌اند بگذری ، به « فرمانده » خواهی رسید به علمـــدار ... او را از آستین خالیِ دست راستش خواهی شناخت ... چه می گویـم !! چهره ریز نقش و خنده‌های دلنشینش نشانه ی بهتـری است ... مواظب باش ...! آن همه متواضع است که او را درمیان همراهانش گم میکنی اگر ڪسی او را نمی شناخت ، هرگز باور نمی ڪرد که با فرمانده لشکر امام‌ حسین (؏) رو به رو است ... https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
🔻راوی: همسر شهید 🔅من احساس مي‌كنم در چند سال زندگي با آقا مصطفي به كمال رسيدم. ايشان خصوصيات رفتاري خاصي داشت. يكي از خصوصيات رفتاري‌شان روحيه تلاش و همت مسئوليت‌پذيري بود. اهل سستي و تنبلي نبود حتي در وصيتنامه‌اش نوشته است براي اين انقلاب سستي نكنيد. خيلي پرتلاش و خستگي‌ناپذير بود. براي خدا كار مي‌كرد و اهل ريا نبود. در نهايت تواضع و فروتني بود. اگر جايي كار انجام مي‌داد دوست نداشت كسي ببيند. حتي سوريه رفتنش را دوست نداشت كسي بداند حتي اخيراً مسئوليت‌هايي به او دادند و كسي خبر نداشت. مصطفي در عين دينداري روحيه شادي داشت. بد اخلاق نبود. با بچه‌ها در كنار او احساس خوشبختي مي‌كردم. آقا مصطفي با روحيه و قوي بود. سال 94 يك‌بار در سوريه زخمي شد، اما مي‌گفت چيزي نشده و سعي مي‌كرد نگرانش نشويم مادرشهید: «اوایلی که شهید شد با عکسش صحبت میکردم و می گفتم لحظه شهادت بر بالینت چه کسی بود? یک روز همسرش به من گفت خواب آقا مصطفی را دیدم که گفته است زمانی که زخمی شدم امام حسین (ع) به کنارم آمد. 🔅شهید مصطفی زال نژاد https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
📜چند سطری برای شلمچه و شهدایش ♻️شلمچه عجیب بوی می داد... شنیده بودم که بوی چادر خاکی می دهد... آنجا هر کسی به وضوح حس می کرد، به وضوح می دید که مادری هر شب آنجا می کند.. عطر عجیب پیچیده بود، مهر عجیب دل ها را آرام می کرد، سکوتش عجیب بود.. هوایش عجیب بود... و از همه چیز عجیب تر... غروب عجیب دل را به بازی می گرفت.. کافی بود سر بر بگذاری، کافی بود تنها به خاک های گرفته در مشتت نگاهی کنی، دیگر باران بود و چشمان تو، می بارید... اصلا بارش بارانش عجیب بود، عجیب.... 🎋حال تو ای گم کرده راه زندگانی به که رسیدی،پیشانی بر خاک بگذار و با تمام وجود ناله کن که کجایید ای 🕊 خدایی❣...یاد کن 🕊 شهرت را. یاد کن را که افتادند تا تو نیفتی! خم شدند که تو ایستاده بمانی! که تو ! به که پا گذاشتی، پایت را از روی خون بردار! زیر پایت خون است. شهیدی که راه حسین بن علی (ع) را رفته بود که ما حسینی باشیم و حسینی بمیریم 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo