eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
15.5هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
﴾﷽﴿ 💠 💠 قطره‌ ے اشڪے آرام روے گونہ ام سُر میخورد،اشڪِ شادے! مرور ڪردن خاطراتش زیباست... زیباتر از هر چیزے! بہ اطراف نگاہ میڪنم،گلزار شهدا خلوت است. چند دختر چادرے باهم صحبت میڪنند و قبر شهداے گمنام را مے شویند. نسیم ملایم خودش را بہ صورت و ڪنارہ هاے چادرم مے ڪوبد،با دقت اطرافم را نگاہ میڪنم. هوا ڪمے تاریڪ شدہ نزدیڪ غروب است،گورستان ها همیشہ دلگیرند اما اینجا آرامش عجیبے دارد. اینجا واقعا بهشتِ زهراست! بوے گلاب در بینے ام‌ مے پیچید و هم‌ زمان صداے مداحی: با اذن رهبرم،از جانم بگذرم،در راہ این حرم،در راہ یار یا حیدر گویم و شمشیرے جویم و اندازم لرزہ بر جان ڪفار بہ عڪس هادے زل میزنم،بہ لبخند مهربانش،بہ پایین عڪس ڪہ شانہ هاے پر صلابتش را میان لباس نظامے نشان میدهد. بہ برقِ چشمانش... بہ این مداحے ڪہ چقدر وصفِ حالش بود! چقدر واقعیست! انگشت اشارہ ام را با احتیاط روے مژہ هایم میڪشم اما فایدہ اے ندارد،هجوم اشڪ هایم بیشتر میشود و لبخندم عمیق تر! بہ سنگ‌ قبرش خیرہ میشوم،حسش میڪنم. میدانم رو بہ رویم نشستہ و با من خاطراتمان را مرور میڪند. همراہ خندہ با صدایے ڪہ بغض دو رگہ اش ڪردہ میگویم:چقد بچہ بودما! و توقعے ندارم او با خندہ بہ زور بگوید:آرہ! مخاطبم پا بہ پایم از خاطراتمان نمیگوید و با یادآورے بعضے چیزها قرار نیست دستم بیاندازد،من هم توقعے ندارم. عادت ڪردم بہ نبودن هایش... سهمِ من از این مرد یڪ مشت خاطرہ و یڪ قاب عڪس است! هر هفتہ پنجشنبہ ها آمادہ میشوم و با یڪ دستہ گل بہ دیدنش مے آیم،من میگویم،میخندم،شوخے میڪنم،اشڪ میریزم و در و دل میڪنم،او لطف میڪند و از این دیوانہ بازے هایم خستہ نمیشود... شاید براے همہ عجیب باشد اما هادے نَمُردہ! او زندہ است،زندہ تر از ما زمینے ها... حتے زندہ تر از بهارهایے ڪہ بے حضورش مے گذرند... زندہ است و همہ از درڪ زندہ بودنش عاجزیم،مردانِ راہ خدا هرگز نمے میرند! این را خدا گفتہ! فقط حسرتِ دورے مان هنوز در دلم ماندہ،او زیر خاڪ است و بہ اندازہ ے هفت آسمان از من دور! دستانم را در هم قفل میڪنم و نفس عمیقے میڪشم و شاید آہ! در دل میگویم:از آمدن هایم خستہ نشدے؟! از اینڪہ همیشہ من حرف میزنم‌ و تو ساڪتے! خندہ هایم دیگر برایت دلبرے نمیڪند؟! دلت نمے لرزد از هجوم اشڪ هایم؟! میشود چشمانم را ببندم و زمانے ڪہ باز ڪردم ببینم در خانہ مان هستم، تو پشت میز نشستہ اے و غذا میخورے،من دستم را زیر چانہ ام گذاشتم و با لبخند تماشایت میڪنم. سرت را بلند ڪنے و با شیطنت بگویی:حواست ڪجاس؟! و من بدون حتے پلڪ زدنے بگویم:بہ تو آقا! اما هربار بعد از این فڪر و خیال ها نبودنت روے سرم آوار میشود. چشمانم را میبندم،اشڪانم دوبارہ راہ مے افتند. بلند رو بہ سنگ قبرش میگویم:چشمامو میبندم باز ڪردم باش!فقط باش باشہ؟! و هق هقم شدت میگیرد... تمام بودن هایت جلوے چشمانم نقش مے بندد. این اے ڪاش ها سستم میڪند،این ڪہ میتوانستے باشے... با ڪف دو دست صورتم را مے پوشانم،زجہ میزنم "اگر بودن هایش را" دستانم را پایین مے برم،چطور توانستم انقدر خودخواہ شوم ڪہ براے روے زمین بودن بخواهمش...؟! بخاطرہ ڪم آوردن هایم...؟! محڪم با ڪف دست اشڪ هایم را پاڪ میڪنم و رو بہ عڪسش میگویم:ببخشید میدونے این روزا حالم خوب نیس،میدونم الان تو دلت میگے چقد این دختر خودخواهہ! مڪث میڪنم،یاد خاطراتے ڪہ باهم مرور میڪردیم مے افتم،دستم را روے نامش میڪشم و با تمام وجود نوازشش میڪنم؛زیر نگاہ متعجب بقیہ با خندہ میگویم:مدیونے بگے این همونہ ڪہ میخواس خواستگاریو بہ هم بزنہ! بہ "ی" آخر نام خانوادگے اش میرسم،گلبرگ قرمز رنگے ڪہ رویش افتادہ با احتیاط ڪنار میزنم و انگشتم را با ملایمت میڪشم. خم میشوم روے سنگ قبرش،میخواهم نزدیڪ تر شوم تا در گوشش بگویم:نمیدونم چرا یادم نموند بابت اینڪہ اون روز از قصد روت چایے ریختم معذرت خواهے ڪنم،ببخشید باشہ؟!‌‌ الان تو پیش خدا خیلے عزیزے اگہ ازم دلگیر باشے چے ڪار ڪنم؟! از سنگ قبرش فاصلہ میگیرم،شروع میڪنم بہ تڪاندن خاڪ از گوشہ هاے چادرم. چقدر سبڪ شدم. علاجِ دردم همینجا بود! همانطور ڪہ بلند میشوم میگویم:مامانینا نگران میشن بازم میام. چند قدم برمیدارم،سپس ڪمے میچرخم و دست راستم را بہ نشانہ ے خداحافظے بالا میبرم! نگاهم بہ دختر جوانے ڪہ با تعجب بہ من خیرہ شدہ مے افتد،ڪمے دور تر از قبر هادے نشستہ. موهاے قهوہ اے رنگش را از زیر روسرے بیرون دادہ،صورتش آشفتہ است و انگار اینجا غریبہ. لابد پیش خودش میگوید:این دخترہ مخش رد دادہ! ... نویسنده : 💕 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری شهدایی قسمت743 🎥تغییر مسیر زندگی با عنایت امام رضا(ع) 🔸شهیدی که هرگز در برابر ظلم و استبداد سکوت نکرد و اولین جرقه‌های انگیزه انقلابی را در شهید قاسم سلیمانی زد 🔺مجاور خورشید: شهید سید رضا کامیاب https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
. ⚘ عالمی که با همه وجود در مقابل سیل التقاط ایستاده تا مرجعیت مردم از دامن علمای شیعه به اصحاب سفارت و سفاهت نرسد؛ تا سلسله فقاهت قطع نشود، تا اسلام حاکم باشد نه تفسیر انسانها از اسلام... و تاریخ تکرار شدنی است... بیست و دوم اسفند 1223 در شهرستان نور به دنیا آمد. پدرش عباس (فوت شده) نام داشت. در مکتب خانه درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (اجتهاد) پرداخت. از روحانیون مبارز زمان مشروطه بود. یازدهم مرداد 1288 توسط مشروطه طلبان در توپخانه تهران به دار آویخته شد. مزار او در قم و در صحن مقدس حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد. https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
امام خمینی (ره) : در دوران مشروطه... یک عده‌ای که نمی‌خواستند که در این کشور، اسلام قوه داشته باشند... جوسازی کردند، به طوری که مثل مرحوم آقا شیخ فضل الله که آن وقت یک آدم شاخصی در ایران بود و مورد قبول بود، همچو جوسازی کردند که در میدان علنی ایشان را به‌دار زدند و پای آن هم کف زدند. و این نقشه‌ای بود برای اینکه اسلام را منعزل کنند و کردند. و از آن به بعد دیگر نتوانست مشروطه، یک مشروطه‌ای باشد که علمای نجف می‌خواستند، حتی قضیه مرحوم آقا شیخ فضل الله را، در نجف هم یک جور بدی منعکس کردند، که آنجا هم صدائی از آن در نیامد. این جوی که ساختند در ایران و در سایر جاها، این جو اسباب این شد که آقا شیخ فضل الله را، با دست بعضی از روحانیون خود ایران محکوم کردند و بعد او را آوردند در وسط میدان و به‌دار کشیدند و پای آن هم ایستادند، کف زدند و شکست دادند اسلام را، در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از این عمل، حتی علما هم غفلت داشتند. شیخ فضل الله علاوه بر فعالیت‌های اجتمای و سیاسی و تدریس و تبلیغ دارای آثار علمی ارزنده‌ی است كه برخی را تألیف كرده و بر بعضی كتاب‌ها شرح و توضیح نوشته است، قسمتی از این آثار عبارتند از: 1.حاشیه بر كتاب فرائد الاصول شیخ انصاری 1. رساله منظوم فقهی «الدرر التنظیم» به عربی. 2. بیاض (كتاب دعا). 3. رساله فقهی فی قاعده ضمان الید. 4. رساله فی المشتق. 5. صحیفه قائمیه (صحیفه مهدویه). 6. ضمایمی بر كتاب تحفه الزائر از مرحوم مجلسی (در پایان كتاب). 7. اقبال سید بن طاووس با توضیحات شیخ. 8. رساله تحریم استطراق حاجیان از راه جبل به مكه معظمه. 9. روزنامه شیخ (لوایح آقا شیخ فضل‌الله). 10. تحریم مشروطیت. 11. حاشیه بر كتاب شواهد الرُّبوبیه ملاصدرا https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
13901007_3820_64k.mp3
1.73M
🎙 لحظه‌شناسی | 🔺 کلیپ صوتی از بیانات رهبرانقلاب به مناسبت سالگرد شهادت https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
طبق روال شــبانه هر بزرگواری 14 صلوات به نیابت از جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» و سلامتی رهبر عزیزمان شفای همه بیماران عاقبت بخیری شما عزیزان .... » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🌸 ســـلام و صــلوات خــدا بر شـــهدا و امام شـــ.❤️ـــهدا 🕊ســـلام بـر شــــ🌷ــهید‌ ا https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️شروع صبحی زیبا با ذکر سلام و صلوات بر محمد و آل مطهرش السلام علیک یا محمد یا رســـول الله السلام علیک یا مـولا امـیرالمؤمنین السلام علیک یا فاطــمة الزهــــــرا السلام علیک یا مـعزالمـومنین یا حســــــــن ابن عـلی المـجتبـــی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین السلام علیک یا علی موسـی الرضـا السلام علیک یا ابا صـــالحَ المھــــــدی https://eitaa.com/piyroo
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . https://eitaa.com/piyroo
السلام علیک یا ابا عبدالله یک زیارت عاشورا،به نیابت ازیک شهید امروز به نیابت از 🌷 ♦️به نیت تعجیل در امر فرج ♦️سلامتی رهبرمون ♦️عاقبت بخیری همه ما ♦️وسلامتی همه عزیزان ودفع بیماری کرونا https://eitaa.com/piyroo
هرگــز نـه معـطل پر پـروازند نه چشـم به‌راه فرصـت اعجازند مردان خدا، براے زیبا رفتـن هربـار مسـیر تازه‌اے می‌سازند هرجا که باشی میتونی ، به شرط اینکه ... 🕊 https://eitaa.com/piyroo
┄┅═💕✾🌸✾💕═┅┄ ☘سید آرام و شوخ طبع بود. وقتی به خواستگاری آمد، برادرم گفت: خیلی خوش اخلاق و شوخ طبعه. ناراحت نباش که چون هشت سال از تو بزرگتر است، نتوانید با هم بسازید. 💖 مهربان بود. عادت هم داشت که تا من نمی آمدم سر سفره بنشینم، دست به غذا نمی زد. می گفت: خانم شما اول بفرمایید بنشینید بعد با هم می خوریم. 🍲دخترهای روستا آشپزی شان خوب است. من هم دستپختم خوب بود؛ ولی سید اصلا برایش غذا مهم نبود. اگر بد یا دیر می شد، اصلا به رویم نمی آورد. اینقدر بی تفاوت و عادی خودش را نشان می داد که من ناراحت نشوم. 🔹هیچ وقت به کاری اجبارم نکرد. تمام کارهایش را خودش انجام می داد و حتی لباس هایش را خودش می شست. نمی گذاشت من دست بزنم. ⚡اصلا هیچ وقت به من دستور نمی داد. اگر چیزی می خواست با حالت سؤالی مطرح می کرد. مثلا می گفت: امکان دارد یک لیوان آب برایم بیاوری؟ 🌡خیلی مراقب من بود. یک بار که مریض شده بودم، تا صبح در کنارم حضور داشت. بی ریا بود ده سال طلبه بود؛ ولی سختش بود لباس روحانیت را بپوشد. می گفت: مسئولیت دارد خودش را قابل لباس پیامبر نمی دانست. خیلی مراقب رفتارش بود؛ چون می گفت: من در مقابل این لباس مسئولم، باید احترامش را حفظ کنم. 📿 نمی گذاشت نمازهایش را من ببینم. می رفت در یک اتاق دیگر که اتفاقا خیلی هم گرم بود، در را می بست و نماز می خواند. خیلی هم نمازهایش طولانی بود. شهید مدافع حرم سید اصغر فاطمی تبار🌷 https://eitaa.com/piyroo
•.¸¸.•✫ 🦋🌸🦋 ✫•.¸¸.• آنچه را الگوئی برای تمام دوستانش نمود. دوری از گناه بود. او به هیچ وجه گرد گناه نمی‌چرخید. حتی جائی که حرف از گناه زده می‌شد سریع موضوع را عوض می‌کرد.    هر وقت هم می‌دید که بچه‌ها در جمع مشغول غیبت کسی هستند مرتب می‌گفت : صلوات بفرست و یا به هر طریقی بحث رو عوض می‌کرد. هیچ گاه از کسی بد نمی‌گفت ، مگر به قصد اصلاح کردن. https://eitaa.com/piyroo
هوالشافی... خانم حاجیه معصوم حسین زاده مادر چشم انتظار سردار دلیر سپاه اسلام به علت عارضه ریوی در بیمارستان بستری شدند برای این مادر اسطوره صبر و پایداری که ۳۸ سال چشم انتظار فرزندش مانده است دعا کنیم...♥️🌱 ــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🔹وﻗﺘﯽ توی جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ؛ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎلی ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ قرار دارد.... ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: «ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ! ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ، ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ 25 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.» ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ. پ.ن،: گاهی به همین راحتی می‌توان خدا را دید.... 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️نحوه شهادت: مهدي در 11مرداد 1392، در حومه روستاي حلب سوريه به شهادت رسيد. او به همراه گروهي كه براي شناسايي شهر رفته بودند، به كمين تروريست هاي داعش برخوردند و به شهادت رسيدند. 💌 ء شهید: کنار يكي از كتاب هايش نوشته است: قصه حور و بهشت و غصه دوزخ يكي است پرده برداريد اين دل آرزومند است شهدا خيلي زرنگ بودندكه جانشان را با خدا معامله كردند و در اين معامله برد با آنها بود. 🌹شهید_مهدی_عزیزی 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo