eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
وَ تو اے بـانو هَميـטּرا بِداטּوبَس⇣ صَدام وجَنگ وميـטּوتَركش، هَمه اش بَهانه بود... ⇦شَهيد⇨فَقط خواست ثابت كُند ⇦چادر⇨در اين سرزَميـטּ تـا بخواهـےفَدايےدارد... https://eitaa.com/piyroo
🌹امام صادق علیه السلام: خانه ای که در آن غنا باشد، از مرگ و معصیت دردناک ایمن نیست، دعا در آن به اجابت نمیرسد، و فرشتگان وارد آن خانه نمی شوند. 📙اصول کافی ج۶ ص۴۳۲ https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍روایت_شهداء⚘🍃 ◽️چه رازی نهفته در شهادت برادران باکری؟! سه برادر، هر سه شهید، هر سه مفقود . . .🌷🍃🕊 👈از راست: شهید که در ایام انقلاب توسط ساواک دستگیر و تکه تکه شد و هیچ‌گاه پیکرش بازنگشت، 👈نفر دوم شهید‌ که در عملیات بدر در جزیره مجنون مجروح شد و وقتی او را در قایق گذاشتند که به عقب برگردانند قایق را با آر پی جی زدند و پیکر مهدی را دجله برای همیشه برد، 👈نفر سمت چپ هم شهید‌ که در عملیات خیبر در جزیره مجنون شهید شد و وقتی خواستند فقط پیکر او را برگردانند، برادرش مهدی گفت: هر موقع سایر شهداء را برگرداندید او را هم بر می‌گردانیم و پیکر حمید تا به همین امروز مانده است در جزیره مجنون... باشــهداء_تـاســیدالــشــهــدا https://eitaa.com/piyroo
دستم روی دستگیره خشک شده بود ... سکوت عمیقی بین ما حاکم شد ... و بعد از چند لحظه، از اونجا اومدم بیرون ... تمام روز فکرم رو به خودش مشغول کرده بود ... ناخواسته تصاویر و حرف ها از جلوی چشمم عبور می کرد ... سرم رو گذاشتم روی میز ... خدایا! من با این بنده تو چه کار کنم؟... شب، پدر و مادرم برام جشن کوچکی گرفته بودن ... می خواستیم جشن رو شروع کنیم که پدرم مخالفت کرد منتظر کسی بود ... زنگ در به صدا در اومد ... در رو که باز کردم یه شوک دیگه بهم وارد شد ... آقای هیتروش، شما اینجا چه کار می کنید؟... خندید... -برای عرض تبریک و احترام با پدرتون تماس گرفتم ... ایشون هم برای امشب، دعوتم کرد ... و بدون اینکه منتظر بشه تا برای ورود بفرمایید بگم، اومد تو ... با لبخند به پدر و مادرم سلام کرد ... و خیلی محترمانه با پدرم دست داد ... چشمش که به آرتا افتاد با اشتیاق رفت سمتش و دستش رو برای دست دادن بلند کرد... سلام مرد کوچک ... من لروی هستم ... اون شب به شدت پدر و مادرم و آرتا رو تحت تاثیر قرار داده بود... بعد از بریدن کیک، پدرم بهش رو کرد و گفت... ما رو ببخشید آقای هیتروش ... درستش این بود که در مراسم امشب با شراب از شما پذیرایی می کردیم اما همون طور که می دونید دختر ما مسلمانه و این چیزها اینجا ممنوعه... با دلخوری به پدرم نگاه کردم ... اون هم به طوری جواب نگاهم رو داد که چشم هاش داد می زد ... مگه اشتباه می کنم؟ ... الروی به هر دوی ما نگاه کرد و با خنده گفت... ادامه دارد . . . https://eitaa.com/piyroo
دستم روی دستگیره خشک شده بود ... سکوت عمیقی بین ما حاکم شد ... و بعد از چند لحظه، از اونجا اومدم بیرون ... تمام روز فکرم رو به خودش مشغول کرده بود ... ناخواسته تصاویر و حرف ها از جلوی چشمم عبور می کرد ... سرم رو گذاشتم روی میز ... خدایا! من با این بنده تو چه کار کنم؟... شب، پدر و مادرم برام جشن کوچکی گرفته بودن ... می خواستیم جشن رو شروع کنیم که پدرم مخالفت کرد منتظر کسی بود ... زنگ در به صدا در اومد ... در رو که باز کردم یه شوک دیگه بهم وارد شد ... آقای هیتروش، شما اینجا چه کار می کنید؟... خندید... -برای عرض تبریک و احترام با پدرتون تماس گرفتم ... ایشون هم برای امشب، دعوتم کرد ... و بدون اینکه منتظر بشه تا برای ورود بفرمایید بگم، اومد تو ... با لبخند به پدر و مادرم سلام کرد ... و خیلی محترمانه با پدرم دست داد ... چشمش که به آرتا افتاد با اشتیاق رفت سمتش و دستش رو برای دست دادن بلند کرد... سلام مرد کوچک ... من لروی هستم ... اون شب به شدت پدر و مادرم و آرتا رو تحت تاثیر قرار داده بود... بعد از بریدن کیک، پدرم بهش رو کرد و گفت... ما رو ببخشید آقای هیتروش ... درستش این بود که در مراسم امشب با شراب از شما پذیرایی می کردیم اما همون طور که می دونید دختر ما مسلمانه و این چیزها اینجا ممنوعه... با دلخوری به پدرم نگاه کردم ... اون هم به طوری جواب نگاهم رو داد که چشم هاش داد می زد ... مگه اشتباه می کنم؟ ... الروی به هر دوی ما نگاه کرد و با خنده گفت... ادامه دارد . . . https://eitaa.com/piyroo
پذیرش قطع نامه ۵۹۸.mp3
4.93M
🎥روایتگری شهدایی قسمت ۸۱۸ 🎙مربع‌های قرمز 🔷بخش دوم 🔹پذیرش قطعنامه ۵۹۸ 🔰«مربع‌های قرمز»، روایتی ازخاطرات شفاهی در دوران دفاع مقدس و به قلم سرکار خانم زینب عرفانیان است. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ» در آن روز که آن (اندوخته ها) را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده، و با آن پیشانى و پهلو و پشت آنان را داغ مى نهند. (و به آنها مى گویند:) این همان چیزى است که براى خود اندوختید و گنج ساختید! پس بچشید چیزى را که براى خود مى اندوختید! (سوره مبارکه توبه/ آیه ۳۵) https://eitaa.com/piyroo
با ذکر سلام و صلوات بر محمد و آل مطهرش السلام علیک یا محمد یا رســـول الله السلام علیک یا مـولا امـیرالمؤمنین السلام علیک یا فاطــمة الزهــــــرا السلام علیک یا مـعزالمـومنین یا حســــــــن ابن عـلی المـجتبـــی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین السلام علیک یا علی موسـی الرضـا السلام علیک یا ابا صـــالحَ المھــــــدی https://eitaa.com/piyroo
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . https://eitaa.com/piyroo
📸 نظر شهید حاج قاسم سلیمانی درباره حماسه آفرین مازندرانی‌ها در خان‌طومان 🔹️ «اگر حماسه‌آفرینی رزمندگان لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا در خان‌طومان نبود ما متحمل خسارت‌های بسیاری زیادی می‌شدیم.» 💐رضوان خدا به ارواح طیبه https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویر کمتر دیده شده از شهید مدافع حرم «محمود رادمهر» 🔹 مادر شهید: «هر وقت از او مسئولیتش را می‌پرسیدم می‌گفت هیچ کاره هستم.» https://eitaa.com/piyroo
📿 نماز شکرِ پدر یکی از شهدای کربلای خان طومان 🔹 پدر شهید حسن رجایی فر از شهدای کربلای خان طومان در دیدار با سرهنگ پاسدار سیاوش مسلمی؛ فرمانده سپاه کربلا و حجت الاسلام غلامحسن تسخیری؛ مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه کربلا و همراهان، گفت:‌ نیاز است که شهدا در جامعه شناخته شوند از اینکه هدفشان چه بود و چرا رفتند تا عاشقان متوجه شوند از چه طریقی می ‌توانند از شهید بهره بگیرند.🍃 🔸 این پدر شهید مدافع حرم افزود:‌ یک روز در کنار سنگ مزار پسر شهیدم ایستاده بودم که شنیدم کسی گفته بود این مزار خالی است و شهیدی در آن نیست. آن روز خیلی دلم گرفت و از خدا خواستم و به شهید متوسل شدم که حتی شده یک تکه استخوان به تبرک از حسن برایم بیاید.😔 🔹 پدر شهید رجایی فر ادامه داد: وقتی حسن به دنیا آمد دو رکعت نماز شکر خواندم و حال که شهید شد و خبر رجعت پیکرش را آوردند، دوباره دو رکعت نماز شکر خواندم.✨ https://eitaa.com/piyroo
☀️ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ 🔻مجموعه روایتهای «» 💢روایت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از سردار شهید حاج قاسم میر حسینی جانشین لشکر ۴۱ ثارالله ✍من با گریه های نافله شب این شهید بزرگوار از خواب بیدار می شدم.او در صحنه نبرد هم یک مالک اشتر به تمام معنا بود که لشکر به او پناه می برد. 🍂من هنوز در صحنه های سخت جنگ سوریه به او توسل می جویم.او سید الشهدای سیستان و بلوچستان بود. https://eitaa.com/piyroo ‍‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قیمت این اشک‌ها چند؟ فیلمی از اشکهای خانواده شهید مدافع حرم هنگام تحویل لباس این شهید به خانواده‌اش پیکر پاک این شهید که در خان طومان به شهادت رسیده بود به تازگی تفحص شده https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎙 ... خود با شما حرف میزند... . . 📎پ ن : تنها ساکن مازنی کربلای خان طومان ، همه برگشتند جز تو...قصد آمدن نداری ؟؟؟ °•شهید مفقود الاجسد حاج رحیم کابلی🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز سفید در دیدار خامنه ای ما جانبازان نابینا، در زمان چشمانمان را لب مرزها گذاشتیم تا دیده‌بان همیشه بیدار این کشور باشد تا احدی جرات نکند نگاهی به کشور بکند! https://eitaa.com/piyroo