eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
۸‌آذرماه گرامی باد . 🥀 تاریخ تولد: ۱۶/ آذر/۱۳۴۵ محل تولد: زنجان تاریخ شهادت: ۸/ آذر/۱۳۸۹ محل شهادت: تهران مزار شهید: امام زاده صالح تهران https://eitaa.com/piyroo
شهید مجید شهریاری با کسب رتبه دوم در سال ۱۳۶۳ در آزمون ورودی دانشگاه صنعتی امیر کبیر در رشته مهندسی الکترونیک پذیرفته شد. سپس در سال ۱۳۶۷ با کسب رتبه نخست در آزمون کارشناسی ارشد رشته مهندسی هسته‌ای در دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد و در نهایت در سال ۱۳۷۷ موفق شد که دکترای خود را در رشته علوم و تکنولوژی فناوری هسته‌ای از دانشگاه صنعتی امیرکبیر دریافت کند. او پس از استعفاء از دانشگاه امیرکبیر به خاطر نبود بستر مناسب برای همکاری وی در سال ۱۳۸۰ به دانشگاه شهید بهشتی پیوست و در سال ۸۵ با راه‌اندازی دانشکده مهندسی هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی به عضویت هیئت علمی آن درآمد. ۸ آذر 1389 زمانی که مجید شهریاری به همراه محافظ (راننده) و همسرش در حال عزیمت به جلسه ای در دانشگاه بود توسط یک موتورسیکلت و بمب دستی به شهادت رسید. https://eitaa.com/piyroo
جزئياتي از ترور را از زبان همسر اين شهيد بزرگوار مي خوانيم: همسر اين شهيد بزرگوار در گفتگو با واحد مرکزي خبر ماجراي ان حادثه تلخ و فراموش نشدني را اينگونه توصيف مي کند . روز قبل از حادثه دکتر از دانشگاه به من زنگ زد و گفت در دانشگاه جلسه اي هست که من هم بايد بروم ، چون من يک طرح در دست اجرا داشتم که مدتي بود به مشکل خورده بودم و دکتر گفت مشکل طرح من در آن جلسه حل مي شود . فرداي آن روز من خيلي خوشحال بودم . صبح روز بعد با دکتر از منزل بيرون رفتيم . بعلت آلودگي هوا و زوج و فرد شدن خودروها ،‌ دکتر نمي توانست خودرو بياورد به همين دليل با خودروي من رفتيم و به پسرم محسن هم گفتيم با ما بيايد اما گفت کلاس دانشگاه او ساعت ۱۰ صبح است و نيامد و اين لطف خدا بود که نيايد تا شاهد اين حادثه تلخ نباشد . دکتر و راننده جلو نشستند و من هم عقب ، دکتر مطابق معمول که بيشترين استفاده را از وقتش مي کرد در ماشين شروع به گوش کردن تفسير قرآن آيت اله جوادي آملي کرد ، حدود پانصد ، ششصد متر در بزرگراه ارتش رفته بوديم که يک موتوري نزديک ماشين شد در همين حين راننده فرياد زد دکتر برو بيرون . دکتر پس از فرياد راننده گفت چي شده ؟‌ من چون کمربند نداشتم بلافاصله از ماشين پياده شدم راننده هم سريع پياده شد من رفتم در سمت دکتر را باز کنم تا دکتر سريع پياده شود که در همين حين بمب جلوي صورت من منفجر شد . بيهوش نشدم ، فقط حرارت اوليه انفجار را در صورتم احساس مي کردم . خواستم بروم به مجيد کمک کنم اما نمي توانستم حرکت کنم و فقط ميگفتم مجيد من . راننده آمد بالاي سر من به او گفتم برو مجيد را کمک کن اما راننده که آمد بالاي سر مجيد ، ديدم توي سر خود مي زند . يک نگاه به من مي کرد و يک نگاه به مجيد . ديدم کسي نبود کمک کند خودم را کشان کشان رساندم به درب خودرو ديدم مجيد بي سر و صدا سرش به سمت راننده بي حرکت افتاده فهميدم که مجيد شهيد شده در اين دقايق من فقط داد مي زدم و ناله مي کردم مجيد من .لحظه اي بعد فهميدم روي برانکارد نيروهاي امداد هستم ، بي اختيار تا ياد مجيد افتادم صحنه کربلا به ذهنم خطور کرد که سر فرزند زهرا (س ) را بريدند و چه بلاهايي که بر سر اهل بيت نياوردند اما مجيد من که خاک پاي انها هم نمي شود . پس از ان گفتم الحمدلله . همسر و همرزم شهيد شهرياري گفت من چون نزديک بمب بودم خيلي صدمه ديدم و يکي از ترکشها تا نزديکي قلبم نفوذ کرده بود و واقعا معجزه الهي بود که خطر مرگ رفع شد ، پاي چپ من هم از ده جا شکسته و تکه تکه شده بود که پزشکان با پيوند عضله آن را ترميم کردند  . https://eitaa.com/piyroo
کتاب : شهید دکتر مجید شهریاری دانشمند هسته ای به روایت دکتر بهجت قاسمی (همسر شهید) ناشر:روایت فتح نویسنده:معصومه خسروشاهی  گزیده ای از متن کتاب : فرشته گفت: «می‌خوام یه چیزی بهت بگم؛ یادته که راجع به آقای شهریاری و پیشنهاد ازدواج برای ایشون صحبت کردیم.» گفتم: «آره، چطور مگه؟» گفت: «آقای شهریاری به من گفتن که این پیشنهاد رو به خودت بدم.» سرم داغ شد. دعوایش کردم که «معلوم هست چی می‌گی؟! تو که منو می‌شناختی، چطور قبول کردی؟» فرشته دختر شوخ و شنگی بود. زد زیر خنده و ریسه رفت. گفت: «به من چه؟ دکتر این پیغام رو داده، من فقط پیغام‌رسونم. https://eitaa.com/piyroo
سِری کتاب‌های « » روایتی جذاب و خواندنی از زندگی چند تن از شهدای دانشمند هسته‌ای کشور است که ما را با سبک زندگی و مجاهدت‌های این شهیدان والامقام آشنا می‌کند. دفتر اول از کتاب‌های «شهید علم» مربوط به است. دانشمند عارف و استاد فرزانه‌ای که قبل از شهادتش عده‌ای او را خیلی خوب می‌شناختند، و می‌دانستند غنی‌سازی 20درصد اورانیوم و بسیاری از پیشرفت‌های علمی ایران در علوم هسته‌ای مدیون تلاش‌های اوست. دفتر دوم از کتاب «شهید علم» که دفتر مطالعات جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی آن را تنظیم کرده است و از سوی دفتر نشر معارف منتشر شده است، مربوط به ، یکی دیگر از شهدای انقلاب است که در مسیر پیشرفت و عدالت ایران اسلامی به درجۀ رفیع شهادت نائل شد. این سری کتاب توسط مجموعه نویسندگان و به همت انتشار یافته است. https://eitaa.com/piyroo
●همه جور شاگردی داشت. از حزب اللهی ریش دار تا صورت تراشیده تیریپ آرت. از چادری سفت و سخت تا آنها که مقنعه روی سرشان لق می زد. یک بار یکی از همین فکلیها همراه دوست محجبه اش آمده بود پیش دکتر. پیش پای هردوشان بلند شد. جواب سؤالات هردوشان را داد. هردوشان را هم خطاب میکرد «دخترم». اذان گفتن . نگفت «بروید بعد نماز بیایید» . همان جا آستین هایش را بالا زد. سجادة کوچکی در دفترش داشت که هروقت فرصت نماز جماعت نبود، در دفتر نماز اول وقتش را می خواند. ●یک سال بعد، آن دختر فکلی، در صف اول نماز جماعت دانشگاه بود و قرآن بعد از نمازش ترک نمی شد. شهید دکتر مجید شهریاری این طور شاگرد تربیت میکرد. 📎پ ن:تنها آنهایی ترور میشوند که وجودشان دریچہ‌ۍ تنفس استڪبار را میبندد، آن‌قدرکہ مجبور شوند، آنهاراحذف فیزیکی، یعنے کنند... https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ... همخوانی شهدا ... 🕙سـاعـت عـاشقـے ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 🌺تمام پنجره ها رو بہ آسمان باز اسٺ 🌿ببار حضرٺ باران ڪہ فصل اعجاز اسٺ 🌺ڪجا قدم زده اے تا ببوسم آنجا را 🌿ڪہ بوسہ بر اثر پایٺ عین پرواز اسٺ.. 🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ https://eitaa.com/piyroo
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گـــر چه می‌دانم نمی آیی ولـــی ، هر دم ز شوق ســوی در می‌آیم و هر دم نـــگاهی می کنم. مادر است دیگر..... https://eitaa.com/piyroo
🌷 هر چند وقت یه بار تماس میگرفت ، چهل و پنج روز از رفتنش گذشته بود ، بهش گفتم : مادر نمیای؟؟ گفت : مامان از تو انتظار نداشتم ! خیلی ازش عذر خواهی کردم ... گفت : مامان من نمیتونم بیام . با چه رویی برگردم ؟چجوری سرمو بلند کنم و خانواده ی شهدا رو ببینم؟؟..😔 تو خواب دیدم شهید شد و افتاد ، من بغلش کردم . سریع همه رو بیدار کردم گفتم : صالح شهید شده همه گفتن نه آروم باش ایشالله که چیزی نیس روز بعد که خبر شهادتشو دادن دیدم همون ساعتی که من خوابشو دیدم شهید شد.💔 همه دعام این بود بدنش دسته دشمنا نیوفته آخه طاقت نداشتم ...😭 ۹۴ https://eitaa.com/piyroo
•|نفس ، خلق ، دنیا ، شیطان و🌱 اینها مشتری ما هستند. کدام یک توانایی دارد قیمت ما را بپردازد که با او معامله کنیم؟! [ با هر که غیر او معامله کنیم باخته‌ایم ] https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا