#نهج_البلاغه
▫️وَ فِي الْقُرْآنِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ، وَ خَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَ حُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ
🌖در قرآن اخبار گذشتگان، و آيندگان، و احكام مورد نياز زندگى تان وجود دارد
✍منظور از اخبار پيشينيان روشن است، زيرا بخش مهمى از قرآن مجيد، تاريخ انبيا و اقوام گذشته است؛ از آفرينش آدم تا حالات حضرت مسيح واصحاب ويارانش، قرآن دست ما را مى گيرد و در تمام قرون و اعصار گذشته همراه انبيا وپيغمبران و اقوام آنها حركت مى دهد و تلخ و شيرين زندگى آنها را بيان مى كند و تجارب فراوان و حوادث عبرت انگيز بسيارى را كه در زندگانى آنها بوده يكجا پيش روى ما مى نهد آنگونه كه گويا ما همراه آنها بوده ايم و با آنها مى زيسته ايم. منظور از حوادث آينده، مسائل مربوط به قبر و برزخ و قيامت است كه در جاى جاى قرآن مجيد به آن اشاره شده است به گونه اى كه گويا ما آينده را ديده ايم و در آن زيسته ايم. منظور از جمله «وَحُكْمُ ما بَيْنَكُمْ» اين است كه در قرآن به همه برنامه هاى زندگى شما اعم از واجب، حرام، مكروه، مستحب و مباح، اشارات كلى يا جزئى شده است، بنابراين قرآن كتاب جامعى است كه هرچه بخواهيد در آن هست.
📘#حکمت_313
@nahjol_balagheh
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
#نهج_البلاغه
💠امام(عليه السلام) در پاسخ طلحه و زبير فرمودند آنجا كه به امام پيشنهاد خلافت شورايى كردند و گفتند با تو بيعت مى كنيم به اين شرط كه در حكومت شريك باشيم. امام در پاسخ آنها فرمود: نمى شود (شركت در خلافت معنا ندارد) شما شريك در تقويت و كمك و يار و ياور به هنگام ناتوانى و سختى و مشكلات باشيد»
📘#حکمت_202
@nahjol_balagheh
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
#نهج_البلاغه
▫️وَمَرَارَةُ الْيَأْسِ خَيْرٌ مِنَ الطَّلَبِ إِلَى النَّاسِ
🟠تلخى يأس (از آنچه در دست مردم است) بهتر است از دراز کردن دست تقاضا به سوى آنها
✍منظور از «يأس» در اين عبارت همان نااميدى است که انسان بر خود تحميل مى کند، به گونه اى که راه طلب از ديگرن را بر خويش مى بندد. اين کار گرچه تلخ است ; ولى سبب عزت و شرف انسان مى شود و به همين دليل، امام(عليه السلام) اين تلخى را از شيرينى طلب بهتر مى شمرد.
اين سخن بدان معنا نيست که انسان، تعاون و همکارى با مردم را در زندگى از دست دهد، زيرا زندگى اجتماعى چيزى جز تعاون و همکارى نيست، بلکه منظور اين است که چشم طمع بر اموال مردم ندوزد و سربار مردم نشود و با تلاش، براى معاش بکوشد.
📘#نامه_31
@nahjol_balagheh
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
#نهج_البلاغه
▫️رَجُلٌ مُنَافِقٌ مُظْهِرٌ لِلاِْيمَانِ، مُتَصَنِّعٌ بِالاِْسْلاَمِ، لاَ يَتَأَثَّمُ وَ لاَ يَتَحَرَّجُ يَکْذِبُ عَلَى رَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه وآله مُتَعَمِّداً
🟠«نخست شخص منافقى است که اظهار ايمان مى کند و نقاب اسلام بر چهره مى زند، نه از گناه باکى دارد و نه از آن دورى مى کند و از روى عمد به پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) دروغ مى بندد
✍در زمانى که اسلام و مسلمين، قدرت کافى پيدا نکرده بودند دشمنان علناً به مقابله بر مى خاستند; ولى بعد از فتح مکّه که اسلام تمام منطقه را زير سيطره خود قرار داد دشمنان شکست خورده ـ همانند ديگر جوامع بشرى ـ لباس نفاق بر تن پوشيدند، در ظاهر به صفوف مسلمانان پيوستند; ولى در باطن به خرابکارى مرموزانه ادامه دادند و يکى از طرق مهم تخريب آنها اين بود که اهداف خود را در لباس اخبار پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) پوشاندند تا مسلمين را به انحراف بکشانند و به مقاصد سوء خود نزديک کنند. مسلمانان خوش باور و ساده دل نيز سخنان آنها را به عنوان صحابه رسول خدا صلى الله عليه وآله پذيرا شدند و مشکل عظيمى در جامعه اسلامى به وجود آمد.
📘#خطبه_210
@nahjol_balagheh
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نهج_البلاغه
▫️لاَ یَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِلاَّ رَبَّهُ
🌱هیچ یک از شما جز به پرورگارش امیدوار نباشد (و دل نبندد)
📘#حکمت_82
@nahjol_balagheh
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
مقام شما را از مردم دور نکند!
#نهج_البلاغه
▫️أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ حَقّاً عَلَى الْوَالِي أَلاَّ يُغَيِّرَهُ عَلَى رَعِيَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ، وَلاَ طَوْلٌ خُصَّ بِهِ
🟠اما بعد (از حمد و ثناى الهى) حقى که بر والى و زمامدار ثابت است اين است که فضل و برترى هايى که به او رسيده و قدرتى که به او داده شده سبب تغيير حال او درباره رعيّت نگردد.
✍اشاره به اينکه والى و زمامدار بايد چنان باشد که رسيدن به قدرت، او را دگرگون نسازد، دست و پاى خود را گم نکند و گرفتار عُجب، خودبينى و خودپسندى و در نتيجه استبداد نشود همان چيزى که غالباً در زمامداران مادّى ديده مى شود که پيش از رسيدن به قدرت سخنان زيبايى در مورد مردمى بودن و مردمى زيستن دارند; اما هنگامى که بر اوضاع مسلط شدند همه را فراموش کرده و استبداد را پيشه خود مى سازند و تنها اولياى الهى و کسانى که در خط پيروى آنها هستند از اين خطر در امان مى مانند.
📘 #نامه_50
@nahjol_balagheh
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
#نهج_البلاغه
💠اى مردم! از خدايى بترسيد كه اگر سخنى بگوييد مى شنود و اگر چيزى را در دل پنهان داريد مى داند و بر مرگ پيشى گيريد كه اگر از آن فرار كنيد به شما دست مى يابد و اگر بايستيد شما را مى گيرد و اگر فراموشش كنيد شما را فراموش نخواهد كرد
📘#حکمت_203
@nahjol_balagheh
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
#نهج_البلاغه
💠اى مردم! از خدايى بترسيد كه اگر سخنى بگوييد مى شنود و اگر چيزى را در دل پنهان داريد مى داند و بر مرگ پيشى گيريد كه اگر از آن فرار كنيد به شما دست مى يابد و اگر بايستيد شما را مى گيرد و اگر فراموشش كنيد شما را فراموش نخواهد كرد
📘#حکمت_203
@nahjol_balagheh
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
عبرت از گذشتگان
#نهج_البلاغه
▫️فَبَيْنَا هُوَ يَضْحَکُ إِلَى الدُّنْيَا وَ تَضْحَکُ إِلَيْهِ فِي ظِلِّ عَيْش غَفُول; إِذْ وَطِيءَ الدَّهْرُ بِهِ حَسَکَهُ وَ نَقَضَتِ الاَْيَّامُ قُوَاهُ، وَ نَظَرَتْ إِلَيْهِ الْحُتُوفُ مِنْ کَثَب فَخَالَطَهُ بَثٌّ لاَ يَعْرِفُهُ، وَ نَجِيُّ هَمٍّ مَا کَانَ يَجِدُهُ، وَ تَوَلَّدَتْ فِيهِ فَتَرَاتُ عِلَل، آنَسَ مَا کَانَ بِصِحَّتِهِ
🟠آرى) در آن هنگام که او (بر اثر ناز و نعمت) به دنيا مى خنديد و دنيا نيز در سايه زندگى مرفه و غفلت زا بر او خنده مى زد، ناگهان روزگار خارهاى جانگداز آلام و مصائب را در دل او فرو کرد و گذشت روزگار قواى او را در هم شکست و عوامل مرگ از نزديک به او نظر افکند، در نتيجه غم و اندوهى که هرگز از آن آگاهى نداشت با او در آميخت، و غصه هاى پنهانى که حتى خيال آن را نمى کرد در وجودش راه يافت. سُستى بيماريها در او ظاهر شد در حالى که به سلامت و تندرستى، انس شديد داشت»;
✍اشاره به اينکه; هر چند اين بى خبران در برابر مصائب، سعى دارند خود را به فراموشى بسپارند، پيوسته بر دنيا خنده سر مى دهند و دنياى غافل کننده نيز بر آنها خنده مستانه مى زند; ولى ديرى نمى پايد که در سرازيرى مرگ قرار مى گيرند; قوا و نيروها يکى پس از ديگرى از بين مى رود، چشمها کم نور، گوشها سنگين، استخوانها سست و پوک، اعصاب خسته و ناتوان و انواع بيماريها به سوى او هجوم مى آورد و جهان نوحه مرگ را در گوش آنها مى خواند.
📘#خطبه_221
@nahjol_balagheh
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
#نهج_البلاغه
▫️رُبَّ مُسْتَقْبِلٍ يَوْماً لَيْسَ بِمُسْتَدْبِرِهِ، وَ مَغْبُوطٍ فِي أَوَّلِ لَيْلِهِ قَامَتْ بَوَاكِيهِ فِي آخِرِهِ
🟠چه بسيار كسانى كه در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسيدند، و چه بسيار كسانى كه در آغاز شب بر او حسد مى بردند و در پايان شب عزاداران به سوگشان نشستند.
✍بسيارند کسانى که خيال مى کنند اگر امروز سالم و شاداب و سرخوش اند ماه ها يا سال ها اين وضع ادامه پيدا مى کند و يا اگر امروز در مجلس جشن و سرورى حضور دارند اين مجالس تا مدت ها ادامه خواهد يافت.در حالى که اگر به تاريخ مراجعه کنيم و يا حتى حوادثى را که در دوران عمر خود ديده ايم مورد بررسى قرار دهيم مى بينيم اين ها خيال باطلى بيش نيست. افرادى بودند بسيار قوى و نيرومند ازنظر جسمانى و بسيار قدرتمند ازنظر موقعيت اجتماعى ولى ناگهان با گذشتن يک روز يا يک شب همه چيز دگرگون شد. آن آدم سالم، گرفتار سکته مغزى شد و به صورت يک انسان به تمام معنا فلج درآمد و آن شخص قدرتمند به دست يکى از نزديکانش به قتل رسيد همان گونه که درباره نادرشاه افشار نقل کرده اند که در اوج قدرت به وسيله يکى از نزديکانش به قتل رسيد آن گونه که شاعر آن را ترسيم کرده است: شبانگه به دل قصد تاراج داشت * سحرگه نه تن سر نه سر تاج داشت
به يک گردش چرخ نيلوفرى * نه نادر به جا ماند نى نادرى
📘#حکمت_380
@nahjol_balagheh
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
كلمات نافذتر از تيرها!
#نهج_البلاغه
▫️رُبَّ قَوْلٍ أَنْفَذُ مِنْ صَوْلٍ
🟠بسا سخن كه از حمله مسلّحانه كارگرتر است.
✍اين كلام حكمت آميز ممكن است هم ناظر به تأثيرات مثبت سخن باشد هم تأثيرات منفى آن. زيرا گاهى سخن به قدرى نافذ و مؤثر است كه ممكن است دشمن يا دشمنانى را مغلوب سازد و مردم را بر ضد آن ها بشوراند و آن ها را به فرار وادارد. نيز گاه ممكن است تأثير سخن در آزردن اشخاص و ناراحت كردن آن ها از حمله كردن با سلاح بيشتر باشد همان گونه كه شاعر عرب مى گويد:
جِراحاتُ السِّنانِ لها التِيامٌ *** وَلا يَلتامُ ما جَرَح اللِّسانُ جراحات نيزه ها ممكن است بهبود يابد ولى اى بسا كه جراحات زبان هرگز بهبودى نيابد.
به همين دليل است كه بعضى نام «لسان» را «سنان» گذاشته اند. زبان آدمى به راستى از عجايب مخلوقات پروردگار است. قطعه گوشتى بيشتر نيست اما كارهاى حيرت آورى انجام مى دهد.
📘#حکمت_394
@nahjol_balagheh
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
#نهج_البلاغه
▫️وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ يَقُولُ "ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ" وَ فِيهِ [تِبْيَانُ كُلِ] تِبْيَانٌ لِكُلِّ شَيْءٍ، وَ ذَكَرَ أَنَّ الْكِتَابَ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لَا اخْتِلَافَ فِيهِ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ "وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً
🟠خداى سبحان مى فرمايد: «ما در قرآن چيزى را فروگذار نكرديم». و فرمود: «در قرآن بيان هر چيزى است». و ياد آور شديم كه: بعض قرآن گواه بعض ديگر است و اختلافى در آن نيست.
✍بديهى است انسانها علمشان محدود است و با گذشت زمان يا دگرگونى مکان و خلاصه کشف امور تازه، افکارشان تغيير مى يابد; و به همين دليل ممکن است يک گوينده يا يک نويسنده در طول زمان عمر خود، مطالب ضدّ و نقيض و مختلفى را بگويد که لازمه محدود بودن علم و دگرگونى و تکامل افکار با گذشت زمان است. اينها از يکسو، از سوى ديگر انسان فراموشکار است; چه بسا مطلبى را امروز بگويد و فردا يا ماه و سال ديگر آن را فراموش کند و نظرى بر خلاف آن ابراز دارد.
ولى خداوندى که عالم به همه چيز است و گذشته و آينده «وَ ما کانَ وَ ما يَکُونُ» را مى داند، گذشت زمان هيچ تغيير و دگرگونى در ذات مقدّسش ايجاد نمى کند; چرا که مافوق زمان و مکان است. و از اين گذشته نسيان و فراموشى براى او مفهومى ندارد. چگونه ممکن است در کلام چنين کسى کمترين اختلاف و سخنان ضدّ و نقيض باشد.
📘#خطبه_18
@nahjol_balagheh