🔵🔷🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔷🔹🔹
🔹🔹
🔹 @pm_Basirat 🔹
❣﷽❣
☑️ #مدعیان_دورغین_مهدویت
#احمد_الحسن_الیمانی ☑️
《 #قسمت_هفتم》
✔در قسمت قبل به این موضوع اشاره کردیم که احمد بصری دارای ادعاهایی است و بر ادعاهای خود استدلال هایی دارد و در صورتی که سستی استدلال های وی را مشخص کنیم ان شاءالله توانسته ایم بطلان او و جریانش را اثبات نماییم ، یکی از دلایل احمد از روایات این روایت است : " رسول خدا ﷺ فرمودند : بر حجاز مردی که اسمش اسم حیوان است [فهد=یوزپلنگ] حکومت میکند ........ جانشین یا خلیفه اش برادرش خواهد بود که اسمش عبدالله است وای برشیعه ما از دست او (پس این جمله را سه بار تکرار کرد) بشارت مرگش را به من بدهید تا شما را به ظهور حجت بشارت دهم "
📣 استدلال احمد و یارانش این است که در سال ۲۰۰۵ ملک فهد پادشاه عربستان ،مُرد و برادرش عبدالله جانشین وی شد و طبق این روایت ما در عصر ظهور هستیم پس قطعا باید امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) یا وصی یا فرستاده ایشان ظهور کرده باشد و احمد بصری بر همین اساس جانشین و دعوت گر مردم در عصر حاضر به سمت امام است
🔍 منبع روایت : اولین منبع نقل این روایت کتاب ۲۵۰ علامة حتی ظهور الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه) اثر محمد علی طباطبایی میباشد ،این فرد معتقد است نیازی به بررسی و جدا کردن معتبر و غیر معتبر در مباحث مهدوی نیست و بر همین اساس ،سخنان عجیبی از اهل بیت (علیهم السلام) نقل کرده و در پایان کتابش با توجه به خوابی که مادرش دیده خود را یار امام زمان میداند ، گذشته از این با مراجعه به کُتب شیعه و سنی درمیابیم که این روایت وجود خارجی ندارد،جالب اینکه نویسنده ی کتاب ۲۵۰ علامت نیز خودش این روایت را در هیچ منبع حدیثی ندیده و در مورد آن میگوید " این خبر را یکی از فضلای مطلع ! برای من نقل کرده است "
💞 از بی منبعی حدیث هم که بگذریم طبق قواعد ساده ی ادبیات عرب -که ضمیر را باید به نزدیک ترین مرجع آن برگرداند- مراد از مرگ خلیفه ، باید مرگ ملک عبدالله باشد نه مرگ ملک فهد، چرا که نزدیک ترین مرجع برای "ـه" عبدالله است ، عجیب است که احمدبصری که ادعای علم امامت دارد از ساده ترین قواعد ادبیات عرب بیگانه است، با این سخن باید به احمد بصری متذکر شد که پیش از موعد خود آمده و اگر هم بخواهیم این روایت بی سند را بپذیریم باید صبر کند تا عبدالله از دنیا برود
🔑ذکرتعجیل فرج رمزنجات بشراست
🔑ما برآنیم که این ذکـر جهانی بشود
✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الفَرَج🌺✨
🔻ڪانال فرهـنگے مذهـبے بصیرتـ❀
✅ سروش : (soroush)
👉 http://sapp.ir/pm_basirat
✅ ایتا : (Eitaa)
👉 https://eitaa.com/pm_Basirat
🔹
🔹🔹
🔷🔹🔹
🔵🔷🔹🔹🔹🔹🔹🔹
💖💍💖💍💖💍💖💍💖
@pm_Basirat 🍃🌸
#عاشقانه_مذهبی_چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
💙♡+♡❤️
.
#قسمت_سی_و_دوم2⃣3⃣
.
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
.
.
.
.
-منم با گریه گفتم...بابا اون فلج نیست😢...جانبازه😔
.
-حالا هرچی...فلج یا جانباز یا هر کوفتی...وقتی نمیتونه رو پای خودش وایسته یعنی حالتش عادی نیست😠
.
-بابا اون اقا تا چند ماه پیش از ماها هم هم بهتر راه میرفت ولی الان به خاطر امنیت من و شما...😔😔
.
که بابام پرید وسط حرفو گفت: دختر تو با چند ماه پیشش میخوای ازدواج کنی یا با الانش؟! 😐در ضمن این پسر و این خانواده اگه سالم هم می اومدن من جواب منفی میدادم چه برسه به الان که😑
میدونستم بحث بی فایده هست😔...اشکامو به زور نگه داشتم و رفتم توی اتاقم😢..وقتی در اتاق رو بستم بغضم ترکید😢...صدای گریم بلند و بلند تر میشد..با هر بار یاد آوری آخرین نگاه سید انگار دوباره دنیا خراب میشد روی سرم😭...دوست داشتم امشب دنیام تموم بشه😢...ای کاش اتفاقات امشب فقط یه کابوس بود😢...تا صبح فقط گریه میکردم و مامانم هم هر چند دقیقه بهم سر میزد و نگرانم بود
.
مامانم اومد تو اتاق و گفت : دختر اینقدر خودتو عذاب نده..از دست میریا...😯
.
-اخه شما که حال منو نمیدونی مامان.😢..دلم میخواد همین الان دنیا تمام بشه😕
.
-من حال تورو نمیدونم؟! ههه😔😔...من حال تو رو بهتر از خودت درک میکنم😢
.
-یعنی چی مامان؟!😯
.
-یعنی اینکه....هیچی...😕
ولی دخترم دنیا تموم نشده...کلی خواستگار قراره برات بیاد
با کلی افکار و قیافه مختلف
نمیگم کیو انتخاب کن و کیو نکن
نمیگم مذهبی باشه یا نباشه
ولی کسی رو انتخاب کن که ارزشتو بدونه و بتونه خوشبختت کنه😕
.
.
اونشب و فردا اصلا تو حال و هوای خودم نبودم😔اصلا نتونستم بخوابم و همش فکر و خیال😕صبح شد و دلم گرفته بود😔دلم میخواست با زهرا حرف بزنم ولی نمیدونستم چی بگم بهش 😢
.
هیچکی نبود باهاش درد دل کنم 😔یاد حرف زهرا افتادم..که هر وقت دلش میگیره میره مزار شهدا😢لباسم رو پوشیدم و به سمت شهدای گمنام راه افتادم..
.
نزدیک مزار که شدم.. اااا...اون زهرا نیست بیرون مزار وایساده؟!😯
چرا دیگه خودشه 😔حالا چیکار کنم😯
اروم جلو رفتم
.
-سلام 😔
.
-سلام ریحانه جان و بغلم کرد و گفت: اینجا چیکار میکنی؟😯
.
-دلم گرفته بود...اومده بودم باهاشون درد دل کنم...تو چرا بیرونی؟!
.
-محمد گفت میخواد حرف بزنه باهاشون و کسی تو نیاد .
-زهرا😔نمیدونم چطوری معذرت خواهی کنم.به خدا منم نمیخواستم...
.
-این چه حرفیه ریحانه.من درکت میکنم
.
اروم به سمت مزار حرکت کردم.و وارد یادمان شدم.صدای سید میومد وکم کم واضح تر میشد
ارو اروم رفتم و چند ردیف عقب ترش نشستم و به حرفهاش گوش دادم😔
.
#ادامه_دارد
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
💙♡+♡❤️
🔻ڪانال فرهـنگے مذهـبے بصیرتـ❀
✅ سروش : (soroush)
👉 http://sapp.ir/pm_basirat
✅ ایتا : (Eitaa)
👉 https://eitaa.com/pm_Basirat
💖💍💖💍💖💍💖💍💖