🔵━⊰✹⚪️🔵⚪️✹⊱━🔵
📡 @pm_Basirat 🏴
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران_و_مهدویت (22)
#حضرت_موسی
🔹با بازگشت به جریان شب بعثت حضرت موسی علیه السّلام قرآن کریم در سوره طه ماجرای آن شب و دعای این پیامبر بزرگ را بازگو می کند.
🔹در آیات این سوره می بینیم که درست در ابتدای تحمل بار سنگین رسالت، موسی علیه السّلام از خداوند می خواهد در این راه وزیری برای او قرار دهد و برادرش هارون علیه السّلام را برای این امر از جانب خداوند درخواست می کند. وی در ادامه از خداوند می خواهد که به واسطه او قدرت وی را محکم نماید و او را در امر رسالت شریک گرداند.
🔹از بررسی این آیات پنج ویژگی برای هارون علیه السّلام می توان بر شمرد:
وزیر موسی، از اهل بیت موسی، برادر موسی، پشتیبان تمام عیار موسی، و شریک در امر رسالت موسی علیه السّلام.
🔹دو تعبیر “وزیر” و “پشتیبان”، خبر از مسؤولیت حمل بخشی از بار رسالت را از سوی هارون علیه السّلام می دهد.
🔹دو تعبیر “برادر” و “از اهل بیت” نیز علاوه بر قرابت خویشی به موضوع قرابت و اهلیت معنوی وی اشاره دارد.
🔹و سرانجام از همه مهمتر موضوع شراکت هارون علیه السّلام در امر موسی علیه السّلام یعنی رسالت و دین وی است.
🔹 اجابت این درخواست از سوی خداوند با استفاده از فعل گذشته در آیه “قد اوتیت سؤلک یا موسی” دلالت بر این دارد که درخواست موسی علیه السّلام دقیقاً منطبق بر همان امری است که از پیش، از جانب خداوند مقدر شده بود.
🔹 به دیگر بیان، درخواست وزیر و شریک از میان کسانی که با پیامبرِ برانگیخته، نزدیکی و قرابت روحی دارند از سنن الهی است که در آغاز رسالت آنان مورد توجه قرار می گیرد.
🔹 از این نکته همچنین استفاده می شود که قرآن کریم درآیات و از پنجره معرفی شخصیت هارون علیه السّلام، در پی جزئیات شب مبعث پیامبراکرم صلی الله علیه وآله و سلم و نقش و جایگاه امیرالمؤمنین علیه السّلام در رسالت وی است. حدیث منزلت به روشنی این مدعا را به اثبات می رساند.
🔻🔻🔻 #ادامه_دارد...
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🔻ڪانال فرهـنگے مذهـبے بصیرتـ❀
✅ تلگرام : (telegram)
👉 https://t.me/pm_Basirat
✅ سروش : (soroush)
👉 http://sapp.ir/pm_basirat
✅ ایتا : (Eitaa)
👉 https://eitaa.com/pm_Basirat
🔵━⊰✹⚪️🔵⚪️✹⊱━🔵
تجلّـــی بصیرتـ☀️
📡 @pm_Basirat 💯 ☚ماوراء الطبیعه 72 جن و شیاطین تسخیر شده توسط سلیمان نبی #استولاس سی و ششمین #شیط
📡 @pm_Basirat 💯
☚ماوراء الطبیعه
72 جن و شیاطین تسخیر شده توسط سلیمان نبی
#فنکس سی و هفتمین #شیطان تسخیر شده
شرح خصوصیات جن ها و شیاطینی که توسط سلیمان نبی اسیر شدند
📝👇👇👇👇👇
تجلّـــی بصیرتـ☀️
📡 @pm_Basirat 💯 ☚ماوراء الطبیعه 72 جن و شیاطین تسخیر شده توسط سلیمان نبی #فنکس سی و هفتمین #شیطان
📡 @pm_Basirat 💯
👿 #فنکس سی و هفتمین شیطانی که توسط حضرت سلیمان به بند کشیده شد
او همان ققنوس افسانه ای شاهنامه فردوسی است
پرنده ای است بسیار بزرگ که با صدای کودکان سخن می گوید
این #شیطان جزء شیاطین باﻻ مرتبه ای است که ﺁسمان هفتم به زمین سقوط کرده است
توانایی باور نکردنی در سرودن شعر و شاعری دارد
او نزد سلیمان عنوان کرد که هنوز امید دارد که به ﺁسمان هفتم بازگردد
سپاه از قدرتمندان جن تحت فرمان او هستند ۲۰
✨ ادامه دارد...
پست بعدی... 👿هالفاس👿
#شیاطین_تسخیرشده_توسط_حضرت_سلیمان
ڪانال فرهـنگے مذهـبے بصیرتـ❀
━═━⊰✾▪️🔳▪️✾⊱━═━
✍ JOin 🔜 @pm_Basirat
🌺🍃🎉🎊∝∝🎀∝∝🎊🎀
🍃🌸✨
🎉✨🌺
🎊
🎀
📡 @pm_Basirat 💯
❣﷽❣
🌹🌴 #آخرین_عروس 🌴🌹
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘
#قسمت3⃣
اكنون، ما آرام آرام در محلّه عسكر قدم برمى داريم، من مى خواهم درِ خانه امام را به تو نشان بدهم.
از تو مى خواهم وقتى به آنجا رسيديم بى تابى نكنى! نگويى كه مى خواهم امام را ببينم. گفته باشم اين كار خطرناك است!
قدرى راه مى رويم. نسيم میوزد، بوى بهشت به مشام مى رسد، آنجا خانه آفتاب است.
با بى قرارى و وجدى كه دارى سلام مى كنى:
سلام بر آقا و مولاى من!
سلام بر نور خدا در زمين!
تو مى خواهى به سوى بهشت بروى، من دست تو را مى گيرم!
كجا مى روى؟
تو به خود مى آيى و سپس مى گويى: دستِ خودم نبود! بعد از يك عمر آرزو ، به اينجا رسيده ام، امامِ من در چند قدمى من است و من نمى توانم او را ببينم!
* * *
آنجا چند مأمور ايستاده اند. آنها به ما نگاه مى كنند. زود اشك چشمانت را پاك كن! بايد فكرى بكنيم.
ــ شما كجا مى رويد!
ــ ما به درِ خانه قاضى شهر مى رويم.
ــ چرا رفيقت گريه كرده است؟
ــ بعضى از نامردها، همه سرمايه ما را گرفته اند.
وقتى اين را مى گويم، آنها اجازه مى دهند كه برويم. بيا تا به درِ خانه قاضى برويم كه حرف من دروغ نباشد.
خانه قاضى آنجاست. تو به من نگاه مى كنى و مى گويى: چقدر قشنگ جواب دادى! اين نامردها، همه سرمايه ما را گرفته اند.
ناراحت نباش، ما بايد براى روزگارى كه امام زمان(ع) از ديده ها پنهان مى شود آمادگى پيدا كنيم. من شنيده ام امام دوازدهم ما، غيبتى طولانى خواهد داشت.
اگر همه شيعيان مى توانستند به راحتى امام خود را ببينند و با او ارتباط داشته باشند در دوران غيبت فرزندش نمى دانستند چه كنند; امّا الآن شيعيان كم كم براى روزگار غيبت آماده مى شوند.
تو اكنون تا درِ خانه امام آمدى، ولى نتوانستى او را ببينى، تو مى توانى در روزگار غيبت هم دوام بياورى!
* * *
بيا به مسجد شهر برويم تا در آنجا نماز بخوانيم. مسجد كجاست؟ اين كه ديگر سؤال نمى خواهد. مسجد در كنار برج متوكّل واقع شده است.
آن برج آن قدر بلند است كه به راحتى مى توانى آن را ببينى.
چه مسجد بزرگى! چقدر با صفا! چند نهر آب از ميان آن عبور مى كند.11
اين مسجد چقدر شلوغ است. مردم در صف هاى مرتّب نشسته اند و منتظر آمدن خليفه مى باشند.
با آمدن خليفه همه از جا بلند مى شوند. آنها اعتقاد دارند كه اين خليفه، نماينده خدا بر روى زمين است.
آنها خيال مى كنند همه اسلام در اين خليفه جلوه كرده است. هر كس با خليفه مخالف باشد با اسلام مخالف است! امروز اين حكومت، ادامه حكومت پيامبر است و همه بايد آن را تأييد كنند!
آنها فراموش كرده اند كه اين حكومت، بسيارى از فرزندان پيامبر را شهيد كرده است.
امروز خليفه، فرزند پيامبر را در خانه اش زندانى كرده و آزادى را از او گرفته است.
كسى حق ندارد به اين چيزها فكر كند. فكر كردن در اين روزگار جرم است.
تعجّب مى كنى كه چگونه هزاران نفر پشت سر يك ستمگر نماز مى خوانند؟
مگر نمى دانى سال هاست كه اين مردم، پشت هر كس و ناكسى نماز مى خوانند؟12
فقط ما شيعيان هستيم كه مى گوييم بايد امامِ جماعت، عادل باشد.13
بيا جلو برويم تا خليفه را ببينم. نگاه كن! اين خليفه كه خيلى جوان است.14
نماز جماعت برپا مى شود، من و تو، پشت سر خليفه نماز مى خوانيم. اين نماز براى اين است كه جانمان در امان باشد و كسى به ما شك نكند.
به سجده مى روم، از خدا مى خواهم يك آشنا در اين شهر پيدا كنيم تا بتوانيم چند روزى در اين شهر بمانيم.
به طرف درِ مسجد حركت مى كنيم. همين كه از مسجد بيرون مى رويم، پيرمردى به سوى ما مى آيد. به دلم افتاده كه او از شيعيان است. او فهميده است كه ما در اين شهر غريب هستيم. از ما دعوت مى كند و ما را به خانه مى برد.
خيلى زود همه چيز روشن مى شود،
حدس من درست بود. او از شيعيان امام عسكرى(ع) است. نام او بِشر انصارى است. به هر حال ما مى توانيم چند روزى در اين شهر بمانيم.
تو رو به او مى كنى و مى گويى:
ــ چگونه مى شود به خانه امام برويم؟ من مى خواهم آن حضرت را ببينم.
ــ اين كار بسيار خطرناكى است، پسرم!
ــ من همه خطرات آن را به جان مى خرم.
ــ عزيزم! با رفتن ما به خانه امام عسكرى(ع) براى آن حضرت دردسر درست مى شود. چند مدّت پيش عدّه اى از شيعيان به خانه امام رفتند، وقتى خبر به خليفه رسيد امام را براى مدّتى زندانى كرد. آيا حاضر هستى براى امام مشكلى پيش بيايد؟
و تو به فكر فرو مى روى. تو هرگز حاضر نيستى كه به خاطر رسيدن به آرزويت، مشكلى براى امام پيش بيايد.
#ادامه_دارد...
✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨
🔻ڪانال فرهـنگے مذهـبے بصیرتـ❀
✅ تلگرام :
👉 https://t.me/pm_Basirat
✅ سروش :
👉 http://sapp.ir/pm_basirat
✅ ایتا :
👉 https://eitaa.com/pm_Basirat
🎀
🎊
🎉✨🌺
🍃🌸✨
🌺🍃🎉🎊∝∝🎀∝∝🎊🎀