🔵━⊰✹⚪️🔵⚪️✹⊱━🔵
📡 @pm_Basirat 💯
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران_و_مهدویت (38)
اقتدار حکومت سلیمان علیه السّلام و عجایب دوره او بدینجا ختم نمی شود. به بند کشیدن جنیان و شیاطین از سوی این پیامبر بزرگ و استفاده از آنان در امور گوناگون نظامی و حکومت داری در قرآن کریم به نحوی روشن بیان شده است.
همراهی جن با او در لشکرکشی منجر به داستان مورچه، بنایی و غواصی شیاطین در جریان ساخت بیت المقدس و اعلام آمادگی عفریتی از جن برای انتقال تخت ملکه سبا از یمن به شما و مقر حکومت سلیمان علیه السّلام از مواردی است که در این باب در قرآن کریم بدان اشاره شده است و می تواند بیانگر حدود دخالت این موجودات در امر انسانها به فرمان خداوند باشد.
البته در رأس تمامی این نعمتها و توانایی های خارق العاده که خداوند به سلیمان نبی ارزانی داشت، برخورداری از همراهی انسانهای بزرگی بود که در زمان حکومت وی و پدرش پرورش یافته بودند.
آن هنگام که عفریتی از جن برای انتقال تخت بلقیس، ملکه سبا، اعلام آمادگی کرد و مدت زمان آن را به اندازه بلند شدن سلیمان علیه السّلام از روی تخت خویش و اتمام آن مجلس-که یک نیمروز بود-تعیین کرد، آصف بن برخیا که وزیر وی بود، ضمن اعلام آمادگی، این زمان را به یک چشم بر هم زدن یا برگرداندن کاهش داد و در عمل نیز این اتفاق افتاد.
این واقعه به حدی بر سلیمان علیه السّلام تأثیرگذار بود که در پی آن زبان به شکر خداوند گشود و وی را بر این نعمت همراهی انسان های بزرگ سپاس گفت.
این جریان همچنین نشان می دهد که انجام امور خارق عادت در آن دوره تنها منحصر به سلیمان علیه السّلام نبوده و در پی ایجاد حکومت الهی و فراهم شدن زمینه رشد انسان ها، همراهان او نیز به قدرت هایی دست یافته اند که آنان را از این جهت برتر از جنیان قرار داده است.
نکته جالب توجه در اینجا این است که این توانایی خارق العاده از آنجا که در وجود آصف ایجاد شده بود که بنا بر تصریح قرآن کریم وی به دانشی از دانش های کتاب دست یافته بود.
این در حالی است که بنا بر نقل قرآن کریم و تفسیر آن از سوی روایات، امیرالمؤمنین علیه السّلام بر همه دانش کتاب احاطه داشت و با این دانش در کنار رسول خدا به انجام وظیفه مشغول بود.
🔻🔻🔻 #ادامه_دارد. . .
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🔻ڪانال فرهـنگے مذهـبے بصیرتـ❀
✅ تلگرام : (telegram)
👉 https://t.me/pm_Basirat
✅ سروش : (soroush)
👉 http://sapp.ir/pm_basirat
✅ ایتا : (Eitaa)
👉 https://eitaa.com/pm_Basirat
🔵━⊰✹⚪️🔵⚪️✹⊱━🔵
تجلّـــی بصیرتـ☀️
📡 @pm_Basirat 💯 ☚ماوراء الطبیعه 72 جن و شیاطین تسخیر شده توسط سلیمان نبی #آلوسس پنجاه و دومین #شی
📡 @pm_Basirat 💯
☚ماوراء الطبیعه
72 جن و شیاطین تسخیر شده توسط سلیمان نبی
#کامیو پنجاه و سومین #شیطان تسخیر شده
شرح خصوصیات جن ها و شیاطینی که توسط سلیمان نبی اسیر شدند
📝👇👇👇👇👇
تجلّـــی بصیرتـ☀️
📡 @pm_Basirat 💯 ☚ماوراء الطبیعه 72 جن و شیاطین تسخیر شده توسط سلیمان نبی #کامیو پنجاه و سومین #شی
📡 @pm_Basirat 💯
👿 #کامیو پنجاه و سومین شیطانی بود که حضرت سلیمان او را به بند کشید
رهبری بزرگ به شکل پرنده میباشد
او با نقش بستن علاﺋم بر روی زغال و یا خاکستر با انسانها تکلم می کرد
او گاها مقابل انسان بصورت مردی با شمشیر تیز ﻇاهر می شود
او اکﺜر اتفاقاتی که در ﺁینده رﺥ می دهد را می داند
او در واقع #شیطان نیست بلکه از ملاﺋکه سقوط کرده بشمار می رود
.بیش از ۳۰ سپاه از شیاطین جهنمی در خدمت و تحت فرمان او هستند.
✨ ادامه دارد...
پست بعدی... 👿مورمور👿
#شیاطین_تسخیرشده_توسط_حضرت_سلیمان
ڪانال فرهـنگے مذهـبے بصیرتـ❀
━═━⊰✾▪️🔳▪️✾⊱━═━
✍ JOin 🔜 @pm_Basirat
🌺🍃🎉🎊∝∝🎀∝∝🎊🎀
🍃🌸✨
🎉✨🌺
🎊
🎀
📡 @pm_Basirat 💯
❣﷽❣
🌹🌴 #آخرین_عروس 🌴🌹
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘
#قسمت9⃣1⃣
حكيمه به نرجس نگاه مى كند. نرجس در مقابل خدا به نماز ايستاده است. حكيمه به نرجس نزديك تر مى شود; امّا هنوز هيچ خبرى نيست كه نيست!
به راستى تا سحر چقدر مانده است؟
حكيمه با خود فكر مى كند كه خوب است نماز شب بخوانم. سجاده اش را پهن مى كند و مشغول خواندن نماز مى شود و با خداى خويش راز و نياز مى كند.
ساعتى مى گذرد، بار ديگر به نزد نرجس مى آيد، نگاهى به او مى كند و به فكر فرو مى رود.
او با خود مى گويد: امام عسكرى به من گفت همين امشب مهدى به دنيا مى آيد. صبح شد و خبرى نشد!
ناگهان صدايى به گوش حكيمه مى رسد. صدا بسيار آشناست. اين صداى امام عسكرى(ع) است: عمّه جان! هنوز شب به پايان نيامده است.
آرى، امام به همه احوال ما آگاهى دارد و حتّى افكار ما را نيز مى داند.
حكيمه سر خود را پايين مى اندازد، او قدرى خجالت مى كشد. تا اذان صبح خيلى وقت مانده است.57
حكيمه نماز مى خواند تا زمان سريع بگذرد، وقتى كسى منتظر باشد زمان چقدر دير مى گذرد.
نسيم میوزد، بوى بهار مى آيد، صداى پرواز كبوتران سفيد به گوش مى رسد. بوى گل نرجس در فضا مى پيچد.
امام عسكرى(ع) صدا مى زند: "عمّه جان! براى نرجس سوره قدر را بخوان".58
حكيمه از جاى برمى خيزد و به نزد نرجس مى رود و شروع به خواندن مى كند:
بِّسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
(إِنَّـآ أَنزَلْنَاهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ )(وَ مَآ أَدْراكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ )(لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْر )(تَنَزَّلُ الْمَلـائكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْر ) (سَلامٌ هِىَ حَتَّى مَطْـلَعِ الْفَجْرِ )
به نام خداوند بخشنده و مهربان. و ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم. و تو چه مى دانى كه شب قدر چيست؟ شب قدر بهتر از هزار ماه آن شب تا به صبح سرشار از بركت و رحمت است.
من به فكر فرو مى روم. دوست دارم بدانم چرا امام عسكرى(ع) به حكيمه دستور خواندن سوره قدر را مى دهد.
به راستى چه ارتباطى بين سوره قدر و مهدى(عج) وجود دارد؟
در اين سوره مى خوانيم كه فرشتگان شب قدر از آسمان به زمين نازل مى شوند.
اين فرشتگان، ساليان سال در شب قدر بر مهدى(عج)، نازل خواهند شد.
امشب بايد سوره قدر را خواند; زيرا امشب شب تولّد صاحبِ شب قدر است.
* * *
حكيمه در كنار نرجس نشسته است و مشغول خواندن سوره قدر است كه ناگهان نورى تمام فضاى اتاق را فرا مى گيرد.
حكيمه ديگر نمى تواند نرجس را ببيند. پرده اى از نور ميان او و نرجس واقع شده است.59
ستونى از نور به سوى آسمان رفته است و تمام آسمان را روشن كرده است.60
حكيمه مات و مبهوت شده است. او تا به حال چنين صحنه اى را نديده است. او مضطرب مى شود و از اتاق بيرون مى دود و نزد امام عسكرى(ع) مى رود:
ــ پسر برادرم!
ــ چه شده است؟ عمّه جان!
ــ من ديگر نرجس را نمى بينم، نمى دانم نرجس چه شد؟
ــ لحظه اى صبر كن، او را دوباره مى بينى.
حكيمه با سخن امام آرام مى شود و به سوى نرجس باز مى گردد.
وقتى وارد اتاق مى شود منظره اى را مى بيند، بى اختيار مى گويد: "خداى من! چگونه آنچه را مى بينم باور كنم؟".
او نوزادى مى بيند كه در هاله اى از نور است و رو به قبله به سجده رفته است!
اين همان كسى است كه همه هستى در انتظارش بود.
به راستى چرا او به سجده رفته است؟
او در همين لحظه اوّل، بندگى و خشوع خود را در مقابل خداى بزرگ نشان مى دهد.
بوى خوش بهشت تمام فضا را گرفته است. پرندگانى سفيد همچون پروانه بالاى سرِ مهدى(عج) پرواز مى كنند.61
حكيمه منتظر مى ماند تا مهدى(عج) سر از سجده بردارد. اكنون مهدى(عج) پيشانى از روى زمين برمى دارد و مى نشيند.62
به به! چه چهره زيبايى!
حكيمه نگاه مى كند و مبهوت زيبايى او مى شود. به اين چهره آسمانى خيره مى شود. در گونه راست مهدى(عج) خالِ سياهى مى بيند كه زيبايى او را دو چندان كرده است.63
حكيمه مى خواهد قدم پيش گذارد و او را در آغوش بگيرد; امّا مى بيند كه مهدى(عج) نگاهى به سوى آسمان مى كند و چنين مى گويد:
اَشْهَدُ اَنْ لا الهَ الاّ الله
وَ اَشْهَدُ اَنَّ جَدّى رَسُولُ الله...
شهادت مى دهم كه خدايى جز الله نيست.
گواهى مى دهم كه جدّ من، محمّد پيامبر خداست و ...64
* * *
تو به من نگاه مى كنى. دوست دارى از ادامه ماجرا با خبر بشوى. امّا مى بينى كه من به گوشه اى خيره شده ام. صدايم مى زنى و مى گويى:
ــ كجايى؟ چرا ديگر نمى نويسى؟
ــ دارم فكر مى كنم.
ــ حالا چه موقع فكر كردن است؟ حالا بگو به چه فكر مى كنى؟
#ادامه_دارد...
✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨
ڪانال فرهـنگے مذهـبے بصیرتـ❀
━═━⊰✾▪️🔳▪️✾⊱━═━
✍ JOin 🔜 @pm_Basirat
🎀
🎊
🎉✨🌺
🍃🌸✨
🌺🍃🎉🎊∝∝🎀∝∝🎊🎀