eitaa logo
پیام معنوی
3.8هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
62 فایل
🍎نکته ها و پیام های معنوی🍎 🍒اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّآلِ مُحَمَّدٍوَّعَجِّلْ فَرَجَهُم🍒 🛑لطفا برای نشر مطالب با مدیر کانال هماهنگ باشید🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️﷽🔸️ ⚡(۸) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۱_گذر ايام ص۱۳ ♦️پسري بودم كه در مسجد و پاي منبرها بزرگ شدم. در خانواده اي مذهبي رشد كردم و در پايگاه بسيج يكي از مساجد شهر فعاليت داشتم. در دوران مدرسه و سالهاي پاياني دفاع مقدس، شب و روز ما حضور در مسجد بود. سالهاي آخر دفاع مقدس، با اصرار و التماس و دعا و ناله به درگاه خداوند، سرانجام توانستم براي مدتي كوتاه، حضور در جمع رزمندگان اسلام و فضاي معنوي را تجربه كنم. 🔹️راستي، من در آن زمان در يكي از شهرستانهاي كوچك استان اصفهان زندگي مي كردم. دوران جبهه و جهاد براي من خيلي زود تمام شد و بر دل من ماند.اما از آن روز، تمام تلاش خودم را در راه انجام مي دادم. 🔹️مي دانستم كه🌷، قبل از، در موفق بودند، لذا در نوجواني تمام همت من اين بود كه نكنم. وقتي به🕌 مي رفتم، سرم پايين بود كه نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد. ⭐يك شب با خدا خلوت كردم و خيلي گريه كردم. در همان حال و هواي هفده سالگي از خدا خواستم تا من آلوده به اين دنيا و زشتيها و گناهان نشوم. بعد با التماس از خدا خواستم كه مرگم را زودتر برساند. 🔹️گفتم: من نمي خواهم باطن آلوده داشته باشم. من مي ترسم به روزمرگي دنيا مبتلا شوم و عاقبت خودم را تباه كنم. لذا به حضرت عزرائيل التماس مي كردم كه زودتر به سراغم بيايد! 🔹️چند روز بعد، با دوستان مسجدي پيگيري كرديم تا يك كاروان🍀 براي اهالي محل و خانواده شهدا راه اندازي كنيم. با سختي فراوان، كارهاي اين سفر را انجام دادم و قرار شد، قبل از ظهر پنجشنبه، كاروان ما حركت كند. 🔹️روز چهارشنبه، با خستگي زياد از مسجد به خانه آمدم. قبل از خواب، دوباره به ياد حضرت عزرائيل افتادم و شروع به دعا براي نزديكي مرگ كردم.البته آن زمان سن من كم بود و فكر مي كردم كار خوبي مي كنم. 🔹️نمي دانستم كه اهل بيت ما هيچ گاه چنين دعايي نكرده اند. آنها دنيا را پلي براي رسيدن به مقامات عاليه مي دانستند. ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••