تشکیل پرونده قضایی برای کتایون ریاحی و پانتهآ بهرام
🔹اختصاصی| مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران از تشکیل پرونده قضایی برای خانمها «کتایون ریاحی» و «پانتهآ بهرام» بعلت جرمِ کشف حجاب در ملاعام و انتشار تصاویر در فضای مجازی خبر داد.
🔹بر اساس این خبر پرونده نامبردگان به دادسرای ارشاد ارسال شد.
tn.ai/2884621
@TasnimNews
🌹تجلیل و سرکشی از خانواده معظم شهداء🌹
🇮🇷دیدار و سرکشی از خانواده معظم "شهید رضاعلی احدی" ؛ توسط حجت الاسلام والمسلمین رضا نویدی و رییس پلیس مبارزه با موادمخدر استان اردبیل به همراه کارکنان.
✳️کانال #روابط_عمومی_ف_انتظامی_استان_اردبیل در پیام رسان های ایتا و سروش✳️
🔺لینک در #ایتا
🌐 https://eitaa.com/ravabetomomi_ostan_ardebil
🔺لینک در #سروش
🌐 https://splus.ir/ravabetomomi_ostan_ardebil
11.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تیزر اطلاع رسانی پویش بزرگ میراث مادرانه در حمایت از اجرای قانون عفاف و حجاب در کشور.
معاونت تبلیغات و روابط عمومی سازمان عقیدتی سیاسی انتظامی جمهوری اسلامی
تیزر پویش بزرگ میراث مادرانه در حمایت از اجرای قانون عفاف و حجاب در کشور
https://aparat.com/v/pcHZk
قانون حمایت از آمران.mp3
5.71M
🔴 بسیار مهم بشنوید؛لزوم آشنایی واطلاع رسانی قانون حمایت از آمران به معروف وناهیان از منکر
♦️این قانون مکمل مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی وعمل به آن کمک کننده به پیگیری هوشمند فراجا و عاملی راهگشا برای فضای کنونی جامعه است
♦️در ماده ۷ این قانون آمده است: مجازات اشخاصی که مبادرت به اعمال مجرمانه نسبت به آمر به معروف و ناهی از منکر نمایند، قابل تخفیف و یا تعلیق نیست و صدور حکم مجازات قابل تعویق نمی باشد.
♦️در مواد دیگر این قانون به صراحت از آمربه معروف در ابعاد مختلف حمایت شده که اطلاع رسانی وعمل به آن از یکسو باعث تقویت جریان انقلابی و از سوی دیگر منجر اتمام حجت با هنجارشکنان و کاهش تنش ها در جامعه خواهد شد
+توضیح مواد قانون حمایت از آمران به معروف...
✅حجت الاسلام والمسلمین دکتر ادیانی:
"انسان با یک عمر نماز شب خواندن و ریاضت کشیدن شاید نتواند به ثوابی دست پیدا کند که در فراجا همکاران خدوم من به آن ثواب می رسند."
۱۴۰۱/۷/۱۷، استان اردبیل
#حجت_الاسلام_و_المسلمین_ادیانی
#پلیس_تراز_انقلاب_اسلامی
#پلیس_مجاهد
#تولیدی_عس_اردبیل
✳️کانال #روابط_عمومی_ف_انتظامی_استان_اردبیل در پیام رسان های ایتا و سروش✳️
🔺لینک در #ایتا
🌐 https://eitaa.com/ravabetomomi_ostan_ardebil
🔺لینک در #سروش
🌐 https://splus.ir/ravabetomomi_ostan_ardebil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃دیدن این چندثانیه، بر هر کسی واجب است...
#شهید_مهرداد_عزیزاللهی
✍️ رمان #سپر_سرخ
#قسمت_ششم
💠 مجازات توهین به مقدسات، شلیک گلوله به سر بود، حتی ظن جاسوسی برای دولت به قیمت بریدن سر یا بستن مواد منفجره به گردن تمام میشد و مکافات بعضی گناهان پرتاب از ارتفاع بود که تنها در یک نوبت پنج جوان را از ساختمانی بلند به کف خیابان اصلی #فلوجه پرت کردند.
دیگر همه فهمیده بودند خنجر داعشیها حنجره #شیعه و #سنی را با هم میبُرد و مردم باید از شهر فرار میکردند که تازه مصیبت شروع شد.
💠 حلقه محاصره ارتش برای حمله به فلوجه هر روز تنگتر میشد و #داعش نمیخواست سپر انسانیاش را به همین راحتی از دست بدهد که راههای خروج فلوجه را بست و مردم در شهر زندانی شدند.
آذوقه در شهر تمام شده و خوراک بسیاری از خانوادهها تنها یک وعده آب و خرمای خراب بود. امکانات بیمارستانی به کمترین حد رسیده و همین حداقلها تنها باید در اختیار بیماران و مجروحان داعشی قرار میگرفت.
💠 اگر پزشکی برای رفتن به منطقه جنگی داعش با ارتش، تعلل میکرد #اعدام میشد و ما مجبور بودیم زیر سایه اینهمه وحشت در بیمارستان کار کنیم که حتی نافرمانی نگاهمان را با گلوله پاسخ میدادند.
تلوزیون، موبایل و سایر وسایل ارتباطی را از دست مردم گرفته و باز به همین زنده بودن قانع بودیم تا سه سال بعد که از وحشت آنچه اتفاق افتاد دیگر از زندگی سیر شدیم.
💠 روزی که سه مادر را به جرم مخالفت با پیوستن فرزندانشان به داعش، به #آتش کشیدند و از آن سختتر روزی که چهار زن و نه کودک را که تلاش میکردند از فلوجه به سمت ارتش و نیروهای مردمی فرار کنند، در قفسی آهنی زندهزنده سوزاندند.
همه این جنایات در برابر چشم مردم به سادگی صورت میگرفت و تصویرش به تمام دنیا مخابره میشد، در حالیکه ما حتی از ارتباط با دیگر شهرهای #عراق محروم بودیم.
💠 دیگر هوای فلوجه حتی برای نفس کشیدن هم سنگین شده و هر روز آرزوی مرگ میکردم که نه طاقت تعرض #داعش و نه توان زنده در آتش سوختن را داشتم.
پدر و مادرم هر روز التماس میکردند سر کارم حاضر نشوم و میدانستم مجازات غیبتم در بیمارستان، خنجر و قفس آتش است که زیر آواری از ترس و وحشت و پشت روبنده در بیمارستان جان میکندم تا دوباره به خانه برگردم.
💠 ایام #نیمه_شعبان رسیده و زیر چکمه #تروریستهای داعش دیگر عیدی برایمان نمانده بود. روزها بود به مرگ خودم راضی شده و نمیدانستم نصیبم زجرکش شدن است که همان روز یکی از نیروهای پلیس مذهبی داعش به قصد تفتیش به بیمارستان آمده و من بیخبر و بدون روبنده بالای سر بیماری بودم که وارد اتاق شد.
چهره کریهش، داعشی بودنش را فریاد میزد و فرصت نداد روبندهام را پایین بیندازم که سرم عربده کشید :«از خدا نمیترسی صورتت رو نمیپوشونی؟»
💠 بند به بند انگشتانم از ترس به لرزه افتاده بود، با همان لرزش دست بلافاصله روبندهام را پایین کشیدم و همان یک لحظه، زیبایی صورتم چشم هیزش را گرفته بود که نگاهش از شکاف روبنده میخ چشمانم شد.
در مسیرِ در ایستاده و راه فرارم را بسته بود، به #خدا التماس میکردم راهی برایم بگشاید و قسمت نبود که کلتش را به سمتم گرفت و به همین جرم، بیرحمانه حکمم را خواند :«باید ببرمت پیش والی #فلوجه!»
💠 با پنچه نگاهش به چشمانم چنگ میزد و نمیخواستم به چنگال والی #داعشی فلوجه بیفتم که معصومانه التماسش کردم :«به خدا من فقط یه لحظه روبنده رو برداشتم، میخواستم مریض رو معاینه کنم...»
و رحمی به دل سنگش نبود که امانم نداد حرفم تمام شود و وحشیانه نعره کشید :«خفه شو بنده #شیطان! حکم تو رو والی فلوجه تعیین میکنه!»
💠 پیرزن بیمار از هول داعشی روی تخت میلرزید و من قدمهایم به زمین قفل شده بود که از شدت وحشت به گریه افتادم.
اتاق بیمارستان با همه بزرگیاش برایم مثل قبر شده و او با همین کلت و زنجیری که از جیبش بیرون میکشید، #قاتل قلبم شده بود که به سمتم حمله کرد.
💠 میان گریه دست و پا میزدم رهایم کند، مقابل پایش روی زمین چمباته زده بودم تا دستش به دستانم نرسد و او مثل حیوانی به جانم افتاده بود تا آخر هر دو دستم را با زنجیر بست و از جا بلندم کرد.
مقابل چشم همکاران و بیمارانی که وحشتزده تماشایم میکردند، در طول راهروی بیمارستان دنبالش کشیده میشدم، ضجه میزدم تا کسی به فریادم برسد و همه از ترس هیولای داعشی فقط نگاهمان میکردند تا از بیمارستان خارج شدیم...
#ادامه_دارد
#سپر_سرخ
#رادان
#حجاب_بالندگی
#تولیدی_عس_زنجان