🔴🔔مجازات اعدام برای محاربان و مفسدان فی الارض
مواد ۲۸۲ و ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، #مجازات_اعدام برای کسانی که دست به ارعاب و دهشت افکنی و ارتکاب جرائم علیه امنیت کشور و ملت و...می زنند مقرر کرده است
📌محارب کیست؟
جرم محاربه بنابر مادهی ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲، عبارت است از کشیدن سلاح بهقصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها؛ بهنحوی که موجب ناامنی در محیط شود.
بهموجب مادهی ۲۸۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، #مجازات_محاربه عبارت است از: #اعدام، صلب، قطع دست راست و پای چپ و نفی بلد
📌مفسد فیالارض کیست
قانونگذار در مادهی ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، جرم افساد فیالارض را مقرر داشته است:
“هرکس بهطور گسترده، مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، احراق و تخریب، پخش مواد سمی، میکروبی و خطرناک یا دایرکردن مراکز فساد و فحشا یا معاونت در آنها گردد بهگونهای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی، یا سبب اشاعهی فساد یا فحشا در حد وسیع شود، مفسد فیالارض بهشمار رفته و به مجازات #اعدام محکوم میشود”.
#مماشات_بس_است
#برخورد_قاطع
#اعدام_محاربان
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر قرار بود اینها هدایت می شدند تا الان باید می شدند #نصیحت #آزادی #پایان_مماشات #خرابکاری #اعدام #برخورد_قاطع #اسلام
طاهری:
🇮🇷ما را در کانل آتش به اختیار دنبال کنید🏃♂🏃♂
@atashbekhtyar
👆 حکم #اعدام محاربین در #قرآن کریم.
🔹️ بر اساس آیه قرآن، برای محارب ۴ حکم به صورت تخییری بیان شده است:
۱- قتل
۲- به دار آویختن
۳- بریدن دست و پا به صورت مخالف
۴- تبعید
طاهری:
🇮🇷ما را در کانل آتش به اختیار دنبال کنید🏃♂🏃♂
@atashbekhtyar
سلبریتیهای فاسد و بی وطن و مزدوران فارسی زبان اجارهای سعودی اینترنشنال پشت گوشیهای خود در فضای مجازی ول دروغپراکنی میکنند و اینجا یک جوان فریب خورده برادر کشی میکند و در آخر کار #اعدام میشود.
البته انتظار اینست کسانیکه بستر وقوع جرم را فراهم کردند هم همینگونه مجازات شوند
💡
🇮🇷ما را در کانل آتش به اختیار دنبال کنید🏃♂🏃♂
@atashbekhtyar
9.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفاً این کلیپ دو دقیقه ای را تا انتها ببینید و نسبت به نشر آن اقدام کنید
بخشش ؛ لازم نیست اعدامش کنید .....
بخشش لازم نیست ؛ اعدامش کنید ....
کدام درست است ؟
نظر شما چیست ؟
با هم این کلیپ را ببینیم تا بدانیم کدام یک درست و به حق است ...
#اعدام
#رهنورد
#قتل
#پایان_مماشات
#بسیجی
#بخشش
#مجازات
🇮🇷ما را در کانل آتش به اختیار دنبال کنید🏃♂🏃♂
@atashbekhtyar
44.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه نفر رو اعدام کردند ؟
به خاطر خیابون بستن اعدامش کردند ؟
محسن شکاری رو اعدام کردند ؟
محسن شکاری در خیابان ستار خان چه کرده بود ؟
این کلیپ نشون میده که آیا اعدام محسن شکاری درست بوده یا خیر ؟
لطفاً تا آخر ببینید و بازنشرش بدین ....
#محسن_شکاری
#اعدام
#قتل
#پایان_مماشات
#بسیجی
#بخشش
#مجازات
#خیابان_ستارخان
🇮🇷ما را در کانل آتش به اختیار دنبال کنید🏃♂🏃♂
@atashbekhtyar
🔻تصویر منتشر شده از وضعیت زندانیان یمنی در زندان های آل سعود!
سعودی ها حق صحبت راجع به مسائل ایران را ندارند! جلادهایی که هزاران کودک بی گناه در یمن را کشته اند.
#اعدام
#دشمن_ملت
🇮🇷ما را در کانل آتش به اختیار دنبال کنید🏃♂🏃♂
@atashbekhtyar
الو بابا سلام .... حکم اعدامم اومده 😓😥😢
به مامان بگو .....
#پایان_مماشات
#سردار_دلها
#جانفدا
#حافطان_امنیت
#اعدام
✍️ رمان #سپر_سرخ
#قسمت_پنجم
💠 قد بلند و قامت ظریفش تمام قاب نگاهم را پر کرد و بهنظرم همه راه را دویده بود که نفسنفس میزد :«مادرش میگه همین آب معدنیهایی که #سپاه اورده رو بهش میداده!» و نمیخواست مستقیم نگاهم کند که چشمش به کودک ماند و با همان لحن لطیفش پرسید :«عفونت کرده؟»
نمیخواستم #اشکهایم را ببیند که دستپاچه به صورتم دست میکشیدم و همین دستهای لرزان بیشتر دلم را رسوا میکرد.
💠 در این لباس حتی از آن شب هم #مهربانتر شده بود و نمیشد اینهمه تپش قلبم را پنهان کنم که صدایم در سینه فرو رفت و یک کلمه پاسخ دادم :«نمیدونم.»
از نگاه سرگردانش پیدا بود از این پرستار بیدست و پا ناامید شده که به پشت سر چرخید و همزمان اطلاع داد :«من میرم #نماز و برمیگردم میبرمش!» و دوباره مقابل چشمانم از چادر بیرون رفت.
💠 در تمام این سه سال، این لحظه برایم مثل #رؤیا بود و حالا که برابرم جان گرفته بود، حتی نشد اشکهای آن شب را به خاطرش بیاورم و زبانم بنده آمده بود که نورالهدی وارد چادر شد.
هنوز رطوبت #وضو به صورت مهربانش مانده و زیر لب ذکری میگفت که گیجی چشمانم، نگاهش را گرفت و میان ذکرش به حرف آمد :«چی شده آمال؟»
💠 دیگر طاقت گریههای مظلومانه این کودک را نداشتم که با دستم اشاره کردم به او برسد و با حالی که برایم نمانده بود از چادر بیرون رفتم.
آوای #اذان ظهر از بلندگوی یکی از خودروهای سپاه بلند شده و من میان اینهمه آب و گِل دنبال او بودم که چشمم هر طرف میگشت و در این روز بهاری #خوزستان، فقط شبهای سیاه #فلوجه را میدیدم.
💠 سه سال پیش فلوجه آزاد شد و همان زمان سه سال از سقوط فلوجه به دست #داعش میگذشت.
شهری که از زمان حمله #آمریکاییها، بهشت #تکفیریها و #بعثیها شده و حضور همین دشمنان تشنه به خون #شیعه، زندگی معدود خانوادههای شیعه در این شهر را جهنم کرده بود.
💠 فلوجه زاویه سوم مثلث #بغداد و #کربلا بود و از همین نقطه، این دو شهر و حتی مسیر #اربعین را با خمپاره میکوبیدند و هر روز شیعیان کربلا و #کاظمین، قربانی عملیاتهای انتحاری #تروریستهای حاضر در این منطقه میشدند.
هنگام حمله #داعش هم با خیانت بعثیها، فلوجه بیهیچ مقاومتی به استقبال داعش رفت و از همان ابتدا جوانان بسیاری از خانوادههای #بعثی سرباز داعش شدند.
💠 در اولین جشن بیعت سران عشایر بعثی در فلوجه با #ابوبکر_البغدادی، به جای گوسفند یکی از اسرای ارتش #عراق را مقابل پای شیوخ بعثی کشتند.
البته این تنها برای جشن بیعت بود و همان روزهای اول، چهارصد نفر از سربازان ارتش را با شلیک مستقیم گلوله به سرشان #اعدام کردند و جسد همه را در گودالی روی هم ریختند.
💠 دیگر از سرنوشت باقی اسرای ارتش بیخبر بودیم و هنوز نمیفهمیدیم چه بلایی سر این شهر آمده تا روزی که داعش #عروس و #دامادی را با بستن مواد منفجره به بدنشان تکهتکه کرد.
در فلوجه هم مثل #موصل و دیگر شهرهای تحت تصرف، داعش قوانین خودش را اجرا میکرد و جرم این زن و شوهر جوان تنها عدم ثبت ازدواجشان در دفتر شرعی داعش بود که به وحشیانهترین شکل ممکن اعدام شدند.
💠 آن شب از بیمارستان به خانه برمیگشتم، ضجههای دختر بیچاره را میشنیدم که بیرحمانه او را برای محاکمه در خیابان میکشیدند، دامادش را از پشت سر با فشار اسلحه هل میدادند و باز گمان نمیکردم سرانجام آن محاکمه، پارهپاره شدن پیکرهایشان باشد.
البته اولین بار برایمان باورکردنی نبود و دیگر عادت کرده بودیم که اگر داعشیها دختر و پسر جوانی را در شهر با هم ببینند و صورت آن دختر برایشان دلپسند باشد، به هر بهانهای پسر را دست بسته با شلیک گلوله به سرش اعدام میکنند و دختر را به #کنیزی میبرند.
💠 گروهی از نیروهای داعشی تحت عنوان پلیس مذهبی در شهر و بازار میچرخیدند که روبنده برای زنان اجباری بود، قد شلوار مردان نباید از مچ کوتاهتر میشد و هر کس خلاف این قوانین رفتار میکرد، مقابل چشم مردم شلاق میخورد و شاید زندانی میشد.
#زندانهای داعش قفسهایی به ارتفاع یک متر بود که مردم بیگناه را به مدت طولانی در آن حبس که نه، مثل زبالهای مچاله میکردند تا استخوانهایش همه در هم خرد شود.
💠 حتی ما در بیمارستان با همان روپوش سفید پرستاری، مجبور بودیم شال مشکی بپیچیم و تمام مدت با روبنده کار کنیم که نه فقط در شهر که در تمام بیمارستانها مغز خشک و وحشی #داعش حکومت میکرد...
#ادامه_دارد
#سپر_سرخ
#رادان
#حجاب_بالندگی
#تولیدی_عس_زنجان
✍️ رمان #سپر_سرخ
#قسمت_ششم
💠 مجازات توهین به مقدسات، شلیک گلوله به سر بود، حتی ظن جاسوسی برای دولت به قیمت بریدن سر یا بستن مواد منفجره به گردن تمام میشد و مکافات بعضی گناهان پرتاب از ارتفاع بود که تنها در یک نوبت پنج جوان را از ساختمانی بلند به کف خیابان اصلی #فلوجه پرت کردند.
دیگر همه فهمیده بودند خنجر داعشیها حنجره #شیعه و #سنی را با هم میبُرد و مردم باید از شهر فرار میکردند که تازه مصیبت شروع شد.
💠 حلقه محاصره ارتش برای حمله به فلوجه هر روز تنگتر میشد و #داعش نمیخواست سپر انسانیاش را به همین راحتی از دست بدهد که راههای خروج فلوجه را بست و مردم در شهر زندانی شدند.
آذوقه در شهر تمام شده و خوراک بسیاری از خانوادهها تنها یک وعده آب و خرمای خراب بود. امکانات بیمارستانی به کمترین حد رسیده و همین حداقلها تنها باید در اختیار بیماران و مجروحان داعشی قرار میگرفت.
💠 اگر پزشکی برای رفتن به منطقه جنگی داعش با ارتش، تعلل میکرد #اعدام میشد و ما مجبور بودیم زیر سایه اینهمه وحشت در بیمارستان کار کنیم که حتی نافرمانی نگاهمان را با گلوله پاسخ میدادند.
تلوزیون، موبایل و سایر وسایل ارتباطی را از دست مردم گرفته و باز به همین زنده بودن قانع بودیم تا سه سال بعد که از وحشت آنچه اتفاق افتاد دیگر از زندگی سیر شدیم.
💠 روزی که سه مادر را به جرم مخالفت با پیوستن فرزندانشان به داعش، به #آتش کشیدند و از آن سختتر روزی که چهار زن و نه کودک را که تلاش میکردند از فلوجه به سمت ارتش و نیروهای مردمی فرار کنند، در قفسی آهنی زندهزنده سوزاندند.
همه این جنایات در برابر چشم مردم به سادگی صورت میگرفت و تصویرش به تمام دنیا مخابره میشد، در حالیکه ما حتی از ارتباط با دیگر شهرهای #عراق محروم بودیم.
💠 دیگر هوای فلوجه حتی برای نفس کشیدن هم سنگین شده و هر روز آرزوی مرگ میکردم که نه طاقت تعرض #داعش و نه توان زنده در آتش سوختن را داشتم.
پدر و مادرم هر روز التماس میکردند سر کارم حاضر نشوم و میدانستم مجازات غیبتم در بیمارستان، خنجر و قفس آتش است که زیر آواری از ترس و وحشت و پشت روبنده در بیمارستان جان میکندم تا دوباره به خانه برگردم.
💠 ایام #نیمه_شعبان رسیده و زیر چکمه #تروریستهای داعش دیگر عیدی برایمان نمانده بود. روزها بود به مرگ خودم راضی شده و نمیدانستم نصیبم زجرکش شدن است که همان روز یکی از نیروهای پلیس مذهبی داعش به قصد تفتیش به بیمارستان آمده و من بیخبر و بدون روبنده بالای سر بیماری بودم که وارد اتاق شد.
چهره کریهش، داعشی بودنش را فریاد میزد و فرصت نداد روبندهام را پایین بیندازم که سرم عربده کشید :«از خدا نمیترسی صورتت رو نمیپوشونی؟»
💠 بند به بند انگشتانم از ترس به لرزه افتاده بود، با همان لرزش دست بلافاصله روبندهام را پایین کشیدم و همان یک لحظه، زیبایی صورتم چشم هیزش را گرفته بود که نگاهش از شکاف روبنده میخ چشمانم شد.
در مسیرِ در ایستاده و راه فرارم را بسته بود، به #خدا التماس میکردم راهی برایم بگشاید و قسمت نبود که کلتش را به سمتم گرفت و به همین جرم، بیرحمانه حکمم را خواند :«باید ببرمت پیش والی #فلوجه!»
💠 با پنچه نگاهش به چشمانم چنگ میزد و نمیخواستم به چنگال والی #داعشی فلوجه بیفتم که معصومانه التماسش کردم :«به خدا من فقط یه لحظه روبنده رو برداشتم، میخواستم مریض رو معاینه کنم...»
و رحمی به دل سنگش نبود که امانم نداد حرفم تمام شود و وحشیانه نعره کشید :«خفه شو بنده #شیطان! حکم تو رو والی فلوجه تعیین میکنه!»
💠 پیرزن بیمار از هول داعشی روی تخت میلرزید و من قدمهایم به زمین قفل شده بود که از شدت وحشت به گریه افتادم.
اتاق بیمارستان با همه بزرگیاش برایم مثل قبر شده و او با همین کلت و زنجیری که از جیبش بیرون میکشید، #قاتل قلبم شده بود که به سمتم حمله کرد.
💠 میان گریه دست و پا میزدم رهایم کند، مقابل پایش روی زمین چمباته زده بودم تا دستش به دستانم نرسد و او مثل حیوانی به جانم افتاده بود تا آخر هر دو دستم را با زنجیر بست و از جا بلندم کرد.
مقابل چشم همکاران و بیمارانی که وحشتزده تماشایم میکردند، در طول راهروی بیمارستان دنبالش کشیده میشدم، ضجه میزدم تا کسی به فریادم برسد و همه از ترس هیولای داعشی فقط نگاهمان میکردند تا از بیمارستان خارج شدیم...
#ادامه_دارد
#سپر_سرخ
#رادان
#حجاب_بالندگی
#تولیدی_عس_زنجان
🚩 من
نه شیعه ی اهل کویته #بلوچستان پاکستانم
که گوشت و خونم به جرم شیعه بودن گاه و بی گاه به در و دیوار شهر بپاشد
🚩 نه شیعه اهل ارومچی #چین هستم که کلاس های درس حوزه و مراسم کفن و دفن برگزاری مراسمات جشن و عزا ی اهل بیت را ممنوع کرده باشند و مخفیانه و به دور از دید حکومت شیعه گری کنم...
🚩 نه شیعه ی اهل #کره جنوبی هستم که حتی یک عالم شیعی در دسترس برایم وجود نداشته باشد و تمام مراجعات دینی ام اینترنتی برطرف شود!
🚩 نه شیعه قطیف #عربستان که برای فعالیت های دینی سیاسی ام تحت پیگیرد قانونی و در انتظار #اعدام باشم!؟
🚩 نه شیعه ی #هند هستم که بریزند وسط #عزاداری های دست جمعی مان
و نام #حسین و خون در دهانم باهم آمیخته شود...
🚩 نه شیعه منامه #بحرین ام که در زندان ها حبس شده باشم و حکومت آل خلیفه منتظر که ویروس کرونا را وارد زندان ها کند تا نسل کشی بیولوژیکی در زندان برایم رقم بخورد
🚩 نه شیعه اهل میرزا اولنگ #افغانستان که تکه تکه اعضای بدنم سنگفرش خیابان ها شود
❤️آری من #شیعه ایرانم و حتی یک زخم.! نه تو بگو اصلا یک اخم ..! به خاطر شیعه بودنم متحمل نشده ام
همیشه راحت و آسوده در فرم ها جلوی کلمه ی دین ، نوشته ام: اسلام-تشیع.!
هر عید و شهادت خاندان مولا علی و فرزندانشان بوده لیست هیات ها بوده که ردیف میشد تا انتخاب کنیم کجا برویم.!
من نه حتی یک زخم برداشته ام و نه حتی میدانم شیعه بودن در هرجای این دنیا جز #ایران چه هزینه ها و چه رنج هایی بر تن شیعیان گذاشته
و اگر برسد آن زمان که بپرسند برای رسیدن تشیع به بعد خود چه کرده ای زبانم بسته است و سرم پایین در مقابل انچه برادران و خواهران شیعه ام در جای جای دنیا به غیر از ایران متحمل شدند تا بماند نسل و راه دوستداران مولا علی و فرزندانش ...
پی نوشت:
راحت آسوده در مجالس علی و اولاد علی قد کشیدیم و ندانستیم خیلی ها برای شیعه بودن و شیعه ماندن چه خون دل ها خورده اند.
⁉️به راستی برای رسیدن تشیع به کل دنیا که هیچ برای نسل بعدی همین ایران خودمان چه کار کرده ایم؟