اینستاگرام ویدیوهای مربوط به جانیان #خانه_اصفهان را به سرعت حذف می کند تا شبکه های ماهواره ای و پلتفورمهای آمریکایی بدون کمترین مزاحمی جمع زیادی از مردم بی دفاع را با دروغ بمباران کنند. این بزرگترین فیلتر و سانسور جهان برای تحقق یک جنایات جنگ رسانه ای است.
#خانه_اصفهان
#سعید_یعقوبی
#صالح_میرهاشمی
#محید_کاظمی
#تولیدی_عس_زنجان
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_هشتم
💠 یک گوشه کپسول اکسیژن و وسایل جراحی و گوشهای دیگر جعبههای #گلوله؛ نمیدانستم اینهمه ساز و برگ #جنگی از کجا جمع شده و مصطفی میخواست زودتر ما را از صحن مسجد خارج کند که به سمت سعد صورت چرخاند و تشر زد :«سریعتر بیاید!»
تا رسیدن به خانه، در کوچههای سرد و ساکت شهری که #آشوب از در و دیوارش میپاشید، هزار بار جان کندم و درهر قدم میدیدم مصطفی با نگرانی به پشت سر میچرخد تا کسی دنبالم نباشد.
💠 به خانه که رسیدیم، دیگر جانی به تنم نمانده و اهل خانه از قبل بستر را آماده کرده بودند که بین هوش و بیهوشی روی همان بستر سپید افتادم.
در خنکای شب فروردین ماه، از ترس و درد و گرسنگی لرز کرده و سمیه هر چه برایم تدارک میدید، در این جمع غریبه چیزی از گلویم پایین نمیرفت و همین حال خرابم #خون مصطفی را به جوش آورده بود که آخر حرف دلش را زد :«شما اینجا چیکار میکنید؟»
💠 شاید هم از سکوت مشکوک سعد فهمیده بود به بوی #جنگ به این شهر آمدهایم که به چشمانش خیره ماند و با تندی پرسید :«چرا نرفتید بیمارستان؟»
صدایش از خشم خش افتاده بود، سعد از ترس ساکت شده و سمیه میخواست #مهمانداری کند که برای اعتراض برادرشوهرش بهانه تراشید :«اگه زخمش عفونت کنه، خطرناکه!»
💠 سعد از امکانات رفقایش اطمینان داشت که با صدایی گرفته پاسخ داد :«دکتر تو #مسجد بود...» و مصطفی منتظر همین #اعتراف بود که با قاطعیت کلامش را شکست :«کی این بیمارستان صحرایی رو تو ۴۸ ساعت تو مسجد درست کرد؟»
برادرش اهل #درعا بود و میدانست چه آتشی وارد این شهر شده که تکیهاش را از پشتی گرفت و سر به شکایت گذاشت :«دو هفته پیش #عربستان یه کامیون اسلحه وارد درعا کرده!» و نمیخواست این لکه ننگ به دامن مردم درعا بماند که با لحنی محکم ادامه داد :«البته قبلش #وهابیها خودشون رو از مرز #اردن رسونده بودن درعا و اسلحهها رو تو مسجد عُمری تحویل گرفتن!»
💠 سپس از روی تأسف سری تکان داد و از #حسرت آنچه در این دو هفته بر سر درعا آمده، درددل کرد :«دو ماه پیش که اعتراضات تو #سوریه شروع شد، مردم این شهر هم اعتراضایی به دولت داشتن، اما از این خبرا نبود!»
از چشمان وحشتزده سعد میفهمیدم از حضور در این خانه پشیمان شده که مدام در جایش میجنبید و مصطفی امانش نمیداد که رو به برادرش، به در گفت تا دیوار بشنود :«اگه به مردم باشه الان چند ماهه دارن تو #دمشق و #حمص و #حلب تظاهرات میکنن، ولی نه اسلحه دارن نه شهر رو به آتیش میکشن!» و دلش به همین اشاره مبهم راضی نشد که دوباره به سمت سعد چرخید و زیر پایش را خالی کرد :«میدونی کی به زنت #شلیک کرده؟»
💠 سعد نگاهش بین جمع میچرخید، دلش میخواست کسی نجاتش دهد و من نفسی برای حمایت نداشتم که صدایش در گلو گم شد :«نمیدونم، ما داشتیم میرفتیم سمت خیابون اصلی که دیدم مردم از ترس تیراندازی #ارتش دارن فرار میکنن سمت ما، همونجا تیر خورد.»
من نمیدانستم اما انگار خودش میدانست #دروغ میگوید که صورتش سرخ شده بود، بین هر کلمه نفس نفس میزد و مصطفی میخواست تکلیف این گلوله را همینجا مشخص کند که با لبخندی تلخ دروغش را به تمسخر گرفت :«اگه به جای مسجد عُمری، زنت رو برده بودی بیمارستان، میدیدی چند تا پلیس و نیروی #امنیتی هم کنار مردم به گلوله بسته شدن، اونا رو هم ارتش زده؟»
💠 سمیه سرش را از ناراحتی به زیر انداخته، شوهرش انگار از پناه دادن به این زوج #آشوبگر پشیمان شده و سعد فاتحه این محکمه را خوانده بود که فقط به مصطفی نگاه میکرد و او همچنان از #خنجری که روی حنجرهام دیده بود، #غیرتش زخمی بود که رو به سعد اعتراض کرد :«فکر نکردی بین اینهمه وهابی تشنه به خون #شیعه، چه بلایی ممکنه سر #ناموست بیاد؟»
دلم برای سعد میتپید و این جوان از زبان دل شکستهام حرف میزد که دوباره به گریه افتادم و سعد طاقتش تمام شده بود که از جا پرید و با بیحیایی صدایش را بلند کرد :«من زنم رو با خودم میبرم!»
💠 برادر مصطفی دستپاچه از جا بلند شد تا مانع سعد شود که خون #غیرت در صدای مصطفی پاشید و مردانه فریاد کشید :«پاتون رو از خونه بذارین بیرون، سر هر دوتون رو سینهتونه!»
برادرش دست سعد را گرفت و دردمندانه التماسش کرد :«این شبا شهر قُرق #وهابیهایی شده که خون شیعه رو حلال میدونن! بخصوص که زنت #ایرانیه و بهش رحم نمیکنن! تک تیراندازاشون رو پشت بوم خونهها کمین کردن و مردم و پلیس رو بیهدف میزنن!»...
#ادامه_دارد
#دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_هشتم
#تولیدی_عس_زنجان
💢مدال افتخار
🔹وقتی بودی هم مدال افتخارم را داشتم، با خدمت خالصانه ات با قلب رئوفت ات با چشم هایم می دیدم از خود گذشتی هایت را بابا شهادتت افتخار بود بابا اما رفتنت داغی شد بر دلم چقدر خالی بود آغوشت در لحظه ای که همکارانت مدال را بر گردنم انداختند...
هرچند میدانم تو بودی اما من ندیدمت
تو همیشه حواست هست بابا...
همیشه...
🔹شهید علیرضا شهرکی
ترور توسط اشرار مسلح
10 اردیبهشت 1402
#پلیس_خدمتگزار
#پلیس_قاطع_امنیت_ملی
#عس_سیستان_و_بلوچستان
بسم الله الرحمن الرحیم
🔻 ذکر امروز شنبه 30 اردیبهشت ماه 1402 به یاد همه شهداء به ویژه شهید پرویز عبدی پور
#پلیس_انقلابی
#پلیس_مجاهد
#تولیدی_عس_بوشهر
🔹رئیس سازمان عقیدتی سیاسی فراجا:
🇮🇷مردم در مقابل هتاکان به ارزش های نظام اسلامی ایستادگی خواهند کرد چرا که به پیروی از شهدا🌹 و رهبری💐 معتقد هستند.
#پلیس_مجاهد
#اقتدار_امنیت
#جهاد_تبیین
#پلیس_تراز انقلاب
#تولیدی_عس_مرزبانی گیلان
🎉 توصیهای به دختران عزیزم
مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی)
آن توصیهای که من میخواهم به شما نوجوانها بکنم، به شما دختران عزیزم توصیه کنم، این است که با خدا دوست بشوید؛ سعی کنید از همین آغاز نوجوانیتان، با خداوندِ مهربان دوست بشوید.
یکی از راههای دوستی با خدا همین است که شما در نماز با خدا حرف میزنید؛ توجّه داشته باشید که دارید با خدا صحبت میکنید، با خدا حرف میزنید؛ معنی این کلمات نماز را یاد بگیرید؛ ترجمهی حمد، سوره و آنچه را در رکوع یا در سجود میخوانید، از بزرگترهایتان و از معلّمهایتان یاد بگیرید. ۱۴۰۱/۱۱/۱۴
#توصیه_پدرانه
#روز_دختر
#پلیس_تراز_انقلاب_اسلامی
#تولیدی_عس_انتظامی_گیلان
🇮🇷 دو شهیدبا پلاک های ۵۵۵ و ۵۵۶ 🇮🇷
🌺طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد...
🌺یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود.
🌺لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگري را كه لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت,
🌺معلوم بود که شهيد دراز کش مجروح شده بوده است. خوب، پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است.
🌺555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند. معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند.
🌺اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است...
🌺پدری سر پسر را به دامن گرفته است... شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر..
🌺پدر و پسری که با هم شهید شدند😔
🌺تا ابد مدیون خون شهداییم🌺
🌹 شادی روح پرفتوح همه شهدا صلواتی عنایت فرمایید
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#احادیث_ناب_و_نصایح_بزرگان
#پلیس_مجاهد
#تولیدی_عس_چمران
📌 برگزاری مراسم بدرقه کاروان دوره تربیت و تعالی خانوادگی کارکنان به عتبات و عالیات با حضور سردار "جلیلیان"
🔸 مراسم بدرقه اولین کاروان دوره تربیت و تعالی خانوادگی کارکنان به عتبات و عالیات با حضور سردار "دوستعلی جلیلیان" فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان و حجت الاسلام "عیسی خانه گیر" رئیس عقیدتی سیاسی در حسینیه امام رضا (ع) ستاد انتظامی استان برگزار گردید.
🔸 گفتنی است این کاروان زیارتی به کربلا معلی مشرف شدند.
#پلیس_خدمتگزار
#پلیس_قاطع_امنیت_ملی
#عس_سیستان_و_بلوچستان
40.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ بانوی ایران
کاری از کانون فرهنگی برهان شهرستان کردکوی
و مرکز متنا سازمان فضای مجازی بسیج استان گلستان
تقدیم به ساحت مقدس کریم اهل بیت (علیهم السلام) حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)