⭕️ رویای سوخته ♨️
💢 این یک داستان واقعی در هرمزگان است....
✍ سید مرتضی اولادعلی
🔷 هر صبح زود که از خواب بیدار می شدم، بوی تند گازوئیل که از مخزن گوشه حیاط خونه به مشامم می رسید، همنشین و تنها رایحه صبحگاهی برایم بود.
🔷 وقتی به بابام می گفتم تا کی باید بوی گازوئیل را استشمام کنیم و من دوست دارم باغچه زیبایی داخل حیاط خونه داشته باشیم و تعدادی پرنده بزرگ کنیم، با طعنه و لبخند می گفت پسرم پول و آینده و خوشبختی و رویاهای خوب داخل همین گازوئیل است و شاید بوی تندش اذیتت کنه اما پولش خوب خوشحالت میکنه!
🔷 با خودم می گفتم این چه خوشبختی هست که کل زندگی و لباس و در و دیوار خونه رنگ و بوی گازوئیل گرفته و اصلا اگه جایی گازوئیل نباشه مثل آدم های معتاد سرگیجه می گیریم؟!
🔷 خیلی دوست داشتم دندانپزشک شوم و وقتی فکر می کردم که اگه روزی برم دانشگاه و دوستهایم برای دیدن من به خونه ما بیایند، با این خونه کثیف و پر از منبع گازوئیل و شیلنگ و آت و آشغال چه حالی بهم دست میده!
🔷 کلاس هشتم بودم که یک روز پسرعموم "قادر" سراسیمه اومد مدرسه به دنبالم و گفت سریع بریم خونه که بابات سوخت!
🔷 با موتور "قادر" سریع به سمت خونه رفتیم و دیدیم آتیش از در و دیوار خونه بالا میره و ماشین آتش نشانی هم مشغول خاموش کردن آتیش هست!
🔷 میان دود و آتیش، گوشه حیاط مادرم رو دیدم که شیون کنان به سرش میزد و همسایه ها هم هر کسی داشت با هر وسیله ای که دستشون بود در خاموش کردن آتش کمک می کردند!
🔷 متاسفانه اون چیزی که نگرانش بودم اتفاق افتاد و بابام در حین انتقال سوخت قاچاق از داخل منبع به یک خودرو بعلت جرقه دستگاه پمپ و انفجار، دچار سوختگی شدید شد و به بیمارستان منقل شد.
🔷 سوختگی بابام اونقدر شدید بود که برای درمان از استان هرمزگان به یک استان دیگر منتقل و بستری شد و متاسفانه بابام بعد از چند ماه دست و پنجه نرم کردن با سوختگی و تاول های وحشتناک در کمال ناباوری ما را تنها گذاشت و فوت کرد!
🔷 هیچوقت روزهای آخر عمر بابام در بیمارستان را فراموش نمی کنم که بهم می گفت "سعید" من کارم تمومه اما تو دیگه مرد خونه هستی و مراقب مادر و خواهر کوچیکت باش و فقط این حرفم را هیچوقت فراموش نکن که هرگز دنبال کار قاچاق و کار غیرقانونی نرو و تمام تلاشت را انجام بده تا به آرزوی خودت که همان دندانپزشکی هست برسی..
🔷 الان حدود چهار سال از فوت بابام گذشته و من سال آخر رشته علوم تجربی هستم و شبانه روزی دارم درس می خونم تا هم به آرزوم برسم و هم به وصیت بابام عمل کرده باشم.
🔷 الان که به چند سال قبل فکر می کنم با خودم میگم؛ ای کاش هرگز بابام دنبال قاچاق نمی رفت! ای کاش اون روز لعنتی فرا نمی رسید و امروز بابام بود و موفقیت منو در درسهام می دید! ای کاش می تونستم به همه کسانی که در مسیر قاچاق سوخت هستند بفهمونم عاقبت این راه سیاهی و سوختن و باختن است و رویاهای خوشبختی از مسیر غیرقانونی رویای سوخته ای بیش نیست...
✍ سید مرتضی اولادعلی – معاون فرهنگی اجتماعی مرزبانی استان هرمزگان
#انتظامی_خودمان
#مرزبان_خدمتگزار
#داستان_واقعی
#قاچاق_سوخت
https://eitaa.com/police_mazandaran
🔰 توقیف ۲۹ دستگاه خودروی شوتی سوخت قاچاق توسط گردان تکاوری ۱۰۳ سلمان
✅ فرمانده یگان ویژه پاسداران استان خراسان جنوبی از توقیف ۲۹ دستگاه خودروی شوتی و کشف ۲۰ هزار و ۷۴۰ لیتر سوخت قاچاق و خارج از شبکه توزیع فرآورده های نفتی توسط گردان تکاوری ۱۰۳ سلمان یگان ویژه پاسداران خبر داد
#قاچاق_سوخت
✅با ما همراه شوید.
#پلیس_ویژه
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
پلیس ویژه را در اینجا دنبال کنید👇
https://eitaa.com/policevizheh
⚠️🇮🇷 کانال «پلیس ویژه»⬆️🇮🇷⬆️