~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
صدای تیراندازی میآید
از پشت صخره سرڪ میکشم
حُسین و بچههایش درگیر شدهاند
میگوید: چقدر بداخلاق شدهای
دیدی که زدیم بیچارشون کردیم..:)
داد میزنم: برای چی درگیر شدی حسین..؟!
با ده نفر؟! قرارمون چی بود؟!
میخندد
مےگوید: مگه نمیدونی
[ كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ
غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ الله..]
#شهید_حسین_خرازی♥️🕊
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me