#پست_پیشگام_5
اثرگذاری زهر بر امام، اثرنکردن ویروس بر زائر امام!!!
در ایامی که کل دنیا و کشور ما درگیر ویروسی به نام کرونا شده، به اذعان همه کارشناسان علمی و دینی، حفظ آرامش جامعه در کنار رعایت مسائل بهداشتی می تواند نقش مهمی در کنترل این شرایط و مقابله با آن داشته باشد. هماهنگی صاحبان رسانه و نهادها و افراد اثرگذار، اثری غیر قابل انکار در این شرایط دارد. اما متأسفانه در اوضاعی که بیش از هر زمانی، مردم نیازمند این آرامش و صدای واحد هستند، طرح برخی مسائل از جانب افراد یا نهادهایی که مستقیما با دلبستگی های دینی مردم مرتبط هستند، زمینه سوء استفاده رسانه های معاند و تشتت در جامعه را فراهم می کند.
از جمله این مسائل حضور مردم در اماکن مذهبی است. سؤال اینجاست که آیا حضور در اماکنی که به عقیده ما دارالشفا است، در این شرایط توجیهی دارد یا خیر؟
به بیان واضحتر آیا حضور در اماکن مقدسه و شفابخشی این اماکن، می تواند مانع تأثیر این ویروس و انتقال آن باشد یا خیر؟
قبل از هر چیز باید منظور از دارالشفا بودن اماکن مقدسه مشخص شود.
آیا دارالشفا بودن این اماکن مجوز بی اعتنایی به توصیه های بهداشتی می شود؟
آیا دارالشفا بودن این اماکن به این معنی است که هر کسی هر بیماری داشته باشد، به طور قطع و یقین با توسل به حضرات معصومین یا مدفونین مقدس در این اماکن، الزاماً شفا می یابد؟
آنچه واضح است این است که دارالشفا بودن به معنی شفابخشی بی قید و شرط نیست. اگر این بود نیازی به این همه بیمارستانها و هزینه های درمانی و مراجعه به پزشک نیود. بالاتر از این اماکن، صاحبان این بارگاههای شریف و خود حضرات معصومین نیز در سیره خود خلاف این را نشان داده اند.
از این رو وقتی شخصی به امام صادق علیه السلام مراجعه می کنند و حضرت متوجه می شوند که فرزند او بیمار است به او توصیه می کند که غذایی به فرزندش بدهد که در رشد گوشت و استخوان او مؤثر است.
بنابراین در فرهنگ ائمه معصومین علیهم السلام نیز، دعا و توسل را جایگزین عوامل بهداشتی و طبیعی نکرده اند و اجازه اهمال و کوتاهی در این زمینه را نداده اند.
حتی دعا به درگاه خداوند متعال که "شافی" است، و شفای هر دردی به دست اوست، هیچ احدی را از مداوا از طریق اسباب طبیعی بی نیاز نمی کند. در روایات آمده که یکی از پیامبران (علیهم السلام) بیمار شد و گفت: « «طبیب نمی خواهم. خودش[خداوند متعال] بیمار کرده است و خودش شفا می دهد. خداوند به آن پیامبر وحی فرمود: من خوبت نمی کنم تا خودت را درمان کنی و شفا بدست من است.»
یعنی در مداوا و رعایت مسائلی که به دست خود بشر است نباید کوتاهی شود، و پس از مداوا و رعایتهای بهداشتی و عقلانی، امید او به این باشد که تأثیر و نتیجه به دست خداوند است.
از این رو شفابخشی آن بزرگواران یا شافی بودن خداوند متعال در عرض اقدامات بهداشتی و درمانی نیست، که گمان کنیم انجام یکی، انسان را از دیگری بی نیاز می کند. ما اجازه کوتاهی در رعایت مسائل بهداشتی و درمانی را به هیچ عنوان نداریم. بلکه در کنار رعایت تمام و کمال مسائل طبیعی و عقلانی، باور و امید داشته باشیم که نهایتاً شفا به دست خداوند است و حضرات معصومین نیز به اذن خداوند متعال می توانند مجرای شفابخشی حضرت حق باشند.
از سوی دیگر شفابخشی این بزرگواران، بی قید و شرط نیست. اگر شفابخشی بی قید و شرط بود، هیچ گاه زهر بر بدن امام مجتبی علیه السلام یا حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام اثر نمی کرد. چه زهر آن روز و چه ویروس امروز اثر خود را می گذارند، چه بر بدن امام و چه بر بدن زائر امام. تصور این که چون مضجع شریف آنها دارالشفاء است، مانع تأثیر و شیوع این بیماری شود، تصوری نادرست است.
منظور از شفابخشی این بزرگواران این است که در کنار رعایت مسائل بهداشتی و درمانی، گمان نکنیم که همه عوامل این عالم هستی، همین عوامل مادی است و اگر این عوامل مادی به بن بست رسید، ناامید شویم. بلکه در کنار عوامل مادی، عوامل معنوی و الهی نیز در این عالم به اذن و اراده الهی اثرگذار است و علیرغم جدی گرفتن توصیه های بهداشتی؛در بن بست عوامل مادی محصور و ناامید نشویم. البته در مواردی نیز با وجود بکارگیری عوامل مادی نتیجه ای حاصل نشده، در برخی از این موارد حضرات معصومین به اذن و اراده الهی گرههای کوری را که از دست هزاران طبیب بر نیامده، باز کرده اند. وجود پرونده ها واسناد درمانی موجود در این بارگاههای شریف به قدری شفاف و گویاست که جایی برای تردید باقی نگذاشته است.
از این رو شفابخشی خداوند متعال و حضرات معصومین، مطلق و بی قید و شرط نیست. شرط اول آن، اقدام و تلاش جدی در میدان عمل است. به همین دلیل در روایات آمده که:« دعا كننده بى عمل صالح همچون كمان بىزه است يعنى بر دعاى او أثرى مترتّب نشود.» لذا انتظار شفابخشی با کوتاهی در رعایت بهداشت، نابجاست.