🔴 برگ، برگ، برگ بياوريد! 1️⃣
⭕️ بيستم جمادي الثاني، تولد حضرت زهرا عليهاالسلام
🔸نفیسه مرشدزاده
فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ (اعراف، آيه 22)
پس چون از آن درخت خوردند، زشتيهايشان برايشان آشكار شد؛ پس بر آن شدند كه از برگ درختان بهشت، خود را بپوشانند.
🔺 درختها، سايه در سايه، چتر در چتر، جويها دل در هم، بوتهها سر در سر... و ما رد شديم.
مرغها، ترانه در ترانه، رودها زمزمه در زمزمه، بادها هاي در هو... و ما رد شديم.
فرشتهها بال در بال، حوريها دامن در دامن... و ما رد شديم.
همه بسته در نطفهاي، نطفه در آدم. دست برديم. ما همه بسته در نطفهاي، نطفه در آدم. سيب يا گندم؟...
رميدن تصويرها، گسستن سايهها، گريز جويها، ترك زمين، تفتيدن خاك، بيابان... رسيديم. هان! اين زمين، بهشت را بلعيده بوديم.
🔺پوششها فرو ريخت. تنپوشي كه بخشيده بودند، گرفتند. عرياني! ناگهان فقط ما بوديم و برهنگي. هيچ باقي نبود؛ حتي لايهاي. عرياني بي حد و مرز. از ما فقط سگي مانده بود؛ خوك، مار و روباه و سوراخي نبود. بيابان پناهي نداشت. برگ، برگ، برگ بياوريد! و بزرگي هيچ برگي براي پوشاندن تمامي يك سگ، يك حيوان، كافي نبود.
🔺تو زشت شده بودي. براي توصيفت كلمه نداشتم. كلمههاي من از جنس بالا بودند. تو هم براي من كلمه نداشتي. فقط فهميدي كه شبيه هيچ چيز بهشت نيستم و فكر كردي اين يعني زشت.
بايد از هم فرار ميكرديم ولي تنهايي بيابان آن قدر وسيع بود كه يك لحظه ترديد كنيم. گفتم: بيا با هم باشيم! گفتي: نيشم ميزني. گفتم: تا بيايم بزنم، تو مرا پاره كردهاي! به سياهي غليظ روبه رو خيره شدي: ميشود با هم باشيم؟
🔺از كتابفروشي كه زدم بيرون، ديدمت. توي ايستگاه اتوبوس، ايستاده بودي. سرت پايين بود و داشتي با پيش و پس كردن كفش هايت روي آسفالت داغ طرح ميكشيدي. توي اين ميدان شلوغ كه غلظت عبور آدمها از دود هم بيشتر بود، چطور شناخته بودمت؟ نميدانم! لابد همان طور كه تو تا سربلند كردي از دور مرا ديدي.
گفتي: ما دو تا چند وقت است هم را نديدهايم؟ گفتم: از سيب تا حالا! هنوز هم پي برگ ميگردي؟ تلخ خنديدي: برگ اندازه من؟ و به عبور آدمهايي كه بين مغازهها و تاكسيها لول ميخوردند خيره شدي. گفتي: هيچي يادشون نيست. انگار نه انگار. روح لخت را با خودشان راه ميبرند. گفتم: چشم، زود اهلي ميشه. راحت ميشه رامش كرد. به هم عادت كردن.
صدايت ضعيف شد. زمزمهاي شد كه لاي بغضي گير افتاده باشد: ولي من هنوز ميبينمش. هنوزم عادت نكردهام. هيبت لعنتي! پشت هيچي نميشه قايمش كرد. هر چي مياندازي روش ميره كنار.
گفتم: منم خستهام. ميشه كاري كرد؟
اتوبوس آمده بود. با صف رفتي جلو و از آن جلو داد زدي: يه چيزايي شنيدم. دويدم پيات ولي از پلهها رفته بودي بالا. صبر كردم تا پنجره را باز كردي و سرت را آوردي بيرون. گفتي: من و تو كه عادت نميكنيم، بايد بريم دنبال لباس. چيزي كه بپوشاندمان. گفتم: نشوني داري؟ گفتي: فقط يك اسم. خواستم باز بپرسم. اتوبوس رفته بود. كتابها را توي دستم فشردم. فقط يك اسم!
#ادامه_دارد
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔴 برگ، برگ، برگ بياوريد! 2️⃣
⭕️ بيستم جمادي الثاني، تولد حضرت زهرا عليهاالسلام
🔸نفیسه مرشدزاده
🔺زني كل ميكشيد. دف ميزدند. نواي هلهله ميآمد. آواز هماهنگ زنان. رسيده بودم كنار خانه گلي. پشت داده بودم به ديوار داغي كه هرمش داشت ذره ذره بغض منجمدم را آب ميكرد. با خودم فكر ميكردم كاش تو هم بودي. كاش با كتابهاي من آشتي ميكردي و ميشد از راه آن كلمهها تو را هم اين جا آورد.
ناگهان ديدمت كه كنارم ايستادهاي، پشت به همان ديوار. ريز خنديدي: ما هم او مديم ديگه، هر كي از راه خودش. تو با كتابهات، ما با عشق. فكر كردي همه چي فرمول داره؟ گفتم: عروسيه! گفتي: جانم فداي داماد بي زره.
بروبر نگاهت كردم، بعد تازه يادم افتاد. يادم افتاد كه پيامبر پرسيده بود: چه داري مهر دخترم كني؟ او سر پايين انداخته بود: فقط شمشير و شتري آب كش و زرهام. و جواب شنيده بود: شمشيرت براي جنگ لازم است، شترت براي آب آوردن. ميماند زره!
گفتي: عشق كه هست، مرد زره ميخواهد چه كار؟ يادم افتاد كه او زره را به كفي عطر عشق فروخته بود.
با بغض گفتي: داماد بي زره، عروس كاسههاي گلي و يك آن دستهاي پيامبر را ديدم كه بالا رفتند: خدايا بركت ده قومي را كه بيشتر ظرفهايش گلين است.
بدنت از شوق ميلرزيد. گفتي: همين حالا در بزنيم. زنان شعر ميخواندند:
فسرن جاراتي بها انها
كريمة بنت عظيمالخطر
(اي هم قدمان من، او را همراهي كنيد. بزرگواري را كه دختر رسول بلند مرتبه است)
گفتم: وسط عروسي؟! ادب هم بعضي وقتها چيز خوبي است! گفتي: ادب مال تو و پا چوبيها مثل خودت. من دارم ميميرم از شرم اين عرياني... از فلاكت برهنگي. صورتت سرخ شده بود. سرم داد زدي: ديگه طاقت ندارم. هر شب هزار تصميم، هر صبح همان ميشوم كه بودم. همان سگ. طاقت ندارم. ميفهمي؟
خواستم بگيرمت، به دو رفته بودي. پيچيده بودي توي كوچه. بعد در يك لحظه هر دو با هم ديديمش. كسي را كه پيش از تو به در رسيده بود. كسي را كه پيش از تو، آن جا ايستاده بود. كسي را كه پيش از تو، در زده بود و منتظر بود. ديديمش كه چيزي را از لاي در گفت. تو مات همان وسط مانده بودي. كسي كل كشيد. همهمه زنها از خانه بيرون ريخت:
- خانم اين يادگاري بود!
- اين را براي شب عروسيتان...!
- لباس ديگر كه نداريد. همان پيراهن كهنه قبلي؟ مگر ميشود؟
- بگذاريد بروم دنبالش، خانم! عروس با لباس كهنه شگون ندارد.
بگذاريد...
من و تو فقط مرد را ميديديم. زخم عميق عرياني و شرم سالها نفس كشيدن بي تن پوش را كه آهسته از صورتش محو ميشد. آن دورها دف ميزدند. هلهله ميكردند. مرد لباس را به صورتش چسباند. من و تو طاقت نداشتيم بعد از آن لحظه را ببينيم. من و تو از لرزه هيجان كبود شده بوديم. من و تو، از همه سالهاي پيش، حتي از اولين لحظه، انگار عريانتر شده بوديم. من و تو دستهايمان را حلقه كرديم دور خودمان، دور روحمان، و به خود پيچيديم. مرد از كوچه دور شد. من و تو مثل تكه سنگهاي سردي روي خاك ولو شديم. درست مثل روز اول. حتي هم ديگر را نميتوانستيم نگاه كنيم. زنان شعر ميخواندند:
فسرن جاراتي بها انّها
كريمة بنت عظيم الخطر
#ادامه_دارد
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔴 برگ، برگ، برگ بياوريد! 3️⃣
⭕️ بيستم جمادي الثاني، تولد حضرت زهرا عليهاالسلام
🔸نفیسه مرشدزاده
🔺هنوز سنگيني هواي گرفته سالن سمينار توي سرم بود. خواستم از آب سردكن كنار پياده رو يك مشت آب بپاشم به صورتم، صداي تو از پشت از جا پراندم: خسته نميشيد شماها! هي حرف، هي سخنراني. بيا سينهاي بزن، نوحهاي دم بگير. خنكاي آب، سنگيني هوا را آهسته از صورتم شست. گفتم: باز ما به هم رسيديم. عجيبه. نه؟ كتيبه بلندي را كه دستت بود باز كردي و سرش را دادي به من: مال روضه فردا شبه، بايد ببنديم بين اين دو تا تير چراغ. پرسيدم: هنوز اميدواري؟ براق شدي تو چشمهام: ما هر دو تا ديديمش. مردي كه از كوچه رفت، گرفته بود. واقعاً گرفته بود.
🔺 اين بار كوچه خلوت بود. صدايي نميآمد. آهسته ديوار را دور زدم تا خود را به در برسانم. از سه گوش ديوار كه رد شدم تو را ديدم كه پيش از من رسيده بودي. هيچ نگفتيم. هر صدايي، هر حرفي ممكن بود حرير اين خيال را چروك بيندازد. فقط نگاه كرديم در چشم هم ديگر. تقه زديم و عقب رفتيم... نفسها حبس.. در باز شد.
من ميخواستم بگويم: گرسنهام تو ميخواستي بگويي: عريانم من زبان بگيرم: فقير! فقط گريستيم. در گاهي خيس شد. در نيمه باز بود. تاولهاي راه طولاني روي پاهايمان تركيده بود. زخمها سرباز كرده، خون و چرك و خاك راه دراز ريخت روي درگاهي. چه جايي را آلوده كرده بوديم... چه جايي را. از شرم عقب رفتيم.
تو آمدي بگويي: هيچ دري نمانده كه نزده باشيم. ترسيدي صدايت، صداي حيواني باشد. من از پشت پردهاي كه در نسيم تاب ميخورد دور ميشدم تا جانوري پيدا نباشد؛ اما زانوانم از گرسنگي طولاني، از خستگي لرزيدند. خواستم بيفتم، چنگ زدم به پرده، تو فكر كردي حتي عوعوي مظلومانه سگي! صدايت را رها كردي تا از حنجره بيرون بريزد و فكر نكردي كه نالهات شايد شبيه چه باشد.
در نيمه باز بود. در گاهي خيس. ما هر دو خيره مانده بوديم. گفتي: دارد آويز را از گردن خودش باز ميكند. آمدم بگويم: خيالاتي آويز ازلاي پرده آمد بيرون و در هوا تاب خورد. رشتهاي جواهر. چيزي براي آويختن به گردن! يك سرش دست او بود، فقط مانده بود كه ما بپريم و سرديگر را بگيريم.
🔺 ما مات، ما مبهوت بوديم. گرسنگي در يك لحظه انگار تمام قوتمان را گرفته بود. فكر كرديم دست اگر پيش ببريم تا بگيريم شايد به جاي دست، سمّ جانوري را ببيند. جلو اگر برويم چرك ميپاشد روي پرده. بو! بو را چه كنيم؟ بوي عفونت زخمهاي عميق عمر! تاب اگر نياورد چه؟ دست اگر پس بكشد؟ اين شد كه همان طور مانديم و هيچ به فكرمان نرسيد اگر شانه به شانه هم بدهيم، قوّت دو شانه، شايد جرئت دستها بشود.
🔺 در نيمه باز است؛ سالها است. در گاهي خيس است؛ سالها است. رشته آويز از لاي پرده آمده بيرون، در هوا تاب ميخورد. سرش دست او. فقط مانده ما دست پيش ببريم تا سر ديگر. ما هر دو تا آن جا هستيم؛ سالها است.
تو پشت ديوار پناه گرفتهاي، رشته را نگاه ميكني، سينه ميزني، اشك ميريزي و نوحه ميخواني. من نشستهام همان جا رو به روي در و روزي هزار بار در دفترم مينويسم: گردنبند او عرياني را ميپوشاند، فقير را بي نياز ميكند و گرسنه را سير.
فقط مانده ما دست پيش ببريم و سر ديگر را بگيريم. ما دو تا آن جا هستيم و هيچ به فكرمان نميرسد شانه به شانه هم بدهيم تا قوت دو شانه شايد جرئت دستها بشود!
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
حضرت #امام_كاظم عليه السلام :
🖌رَجَبٌ شَهرٌ عَظيمٌ يُضاعِفُ اللّه ُ فيهِ الحَسَناتَ و يَمحُو فيهِ السَّيِّئاتَ ؛
🖌رجب ماه بزرگى است كه خداوند [پاداش] نيكى ها را در آن دو چندان و گناهان را پاك مى كند .
📚 كتاب من لايحضره الفقيه ، ج 2 ، ص 92 .
🔴 دو گام تکميلي براي زندگي کردن با قرآن 1️⃣
🔸 حجت الله حاجي کاظم
1️⃣ مي خواهم قرآن را بفهمم
برخي آدم ها، قرآن کريم را در حد کتابي که فقط شامل دستوراتي براي عمل کردن است، پايين مي آورند. قرآن کريم، تنها برنامه زندگي نيست؛ بلکه کتابي سرشار از معماهاي کوچک و بزرگ است که با تدبر کردن و دقت در آيات آن، اين معماها حل مي شود. درک الهي بودن قرآن، از طريق درک مفاهيم عالي آن است. هرچه سخت گيرانه تر از قرآن کريم سؤال بپرسيد، به شما جواب هاي بسيار عميق تري مي دهد و به درک معجزه بودنش نزديک تر مي شويد.
مراحل زير را براي تدبر در قرآن کريم دنبال کنيد:
1. قرآني تهيه کنيد که در حاشيه آن معناي کلمات درج شده باشد. استاد بهرام پور چنين تنظيمي از قرآن کريم را منتشر کرده است.
2. هر آيه اي را که مي خوانيد، بدون توجه به ترجمه فارسي درج شده، سعي کنيد از روي عربي آيه، خودتان آن را ترجمه کنيد.
3. در مرحله بعد، ترجمه لغات را در حاشيه قرآن ببينيد و دوباره سعي کنيد آيه را ترجمه کنيد.
4. حالا ترجمه جمله را ببينيد و با ترجمه خودتان مقايسه کنيد و ببينيد اشتباه شما کجا بوده است.
5. از خود بپرسيد که منظور قرآن کريم از اين جمله چيست؟
6. دفتري تهيه کنيد و هر سؤال بي جوابي را که از آن آيات به نظرتان مي رسد، در اين دفتر يادداشت کنيد.
7. در مراحل پيشرفته تر، سؤالات خود را دقيق تر کنيد؛ براي نمونه، از خود بپرسيد: اگر خداوند مي خواست اين موضوع را بگويد، چرا به جاي به کار بردن فلان کلمه، از اين کلمه استفاده کرده است؟
8. لازم نيست فعلاً به جواب همه سؤالات خود برسيد و اگر اصرار داشته باشيد که همين الان جواب همه را پيدا کنيد، سؤالات در ذهن شما جا نمي افتند و تدبر کمتري اتفاق مي افتد؛ با اين حال، با مراجعه به تفاسير معتبر، مي توانيد زودتر به پاسخ نزديک شويد.
9. هر روز مقدار مشخصي از قرآن کريم را به اين شيوه بخوانيد.
10. در اين صورت، وقتي به دورهاي بعدي ختم قرآن کريم برسيد، پاسخ بسياري از سؤالات، را مي يابيد.
🔺معرفي قرآن با حاشيه ترجمه لغات
نسخه اي از قرآن کريم با ترجمه مفردات و نيز ترجمه خود آيات، توسط استاد بهرام پور از سوي انتشارات آواي قرآن منتشر شده است. براي تهيه قرآن همراه با ترجمه مفردات و نيز ترجمه جملات، با فروشگاه انتشارات ياد شده تماس بگيريد.
🔺معرفي منبع براي پاسخ دادن به سؤالات قرآني
از ميان تفاسير، تفسير نمونه، الميزان و نسيم حيات مي توانند به شما در حل برخي از سؤالاتتان کمک کنند. کمک گرفتن از يک استاد آشنا به روش هاي تدبر و آشنا به تفاسير نيز مي تواند به شما در حل سؤالاتتان کمک نمايد؛ اما استفاده از نرم افزارهاي پژوهشي، راه بسيار مناسبي براي يافتن بهتر و سريع تر منابع است.
🔺مراقب انحراف باشيد
براي آن که به دام برداشت هاي نادرست نيفتيد، به چند نکته دقت کنيد:
1. براي آن که نسبت به باطل نبودن فهم خود اطميناني پيدا کنيد، چند تفسير را در آن مورد ببينيد.
2. اگر به نکته اي تازه رسيديد، آن را فقط به عنوان يک احتمال در نظر بگيريد؛ هرچند اين احتمال از نظر شما بالا باشد، ادب علمي اقتضا مي کند که در برداشت هاي خود احتمال اشتباه بدهيم.
3. تا زماني که خودتان در تسلط بر آيات قرآن کريم به جايي نرسيده ايد، به سراغ برداشت هاي خيلي مشکوک و شبهه آميز نرويد. فهم نادرستي اين تفاسير، بسياري اوقات نياز به دقت هاي علمي و صرف زماني قابل توجه دارد و براي بررسي آنها، بايد توان علمي بيشتري پيدا کنيد.
#ادامه_دارد
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔴 دو گام تکميلي براي زندگي کردن با قرآن 2️⃣
🔸 حجت الله حاجي کاظم
2️⃣ حفظ آيات منتخب يا حفظ کل قرآن کريم
اگر کسي قرآن را بسيار گوش کند و بسيار بخواند و بسيار در آن تدبر کند، به ميزان قابل توجهي از حفظ نيز برخوردار خواهد شد؛ اما در کنار شنيدن، خواندن و تدبر، مي توانيم برنامه زير را براي حفظ آيات منتخب، عملي کنيم:
🔺 دفتري تهيه کنيد و آياتي را که در روند انس با قرآن برايتان جالب بود، بنويسيد و خود آن آيه را حفظ کنيد.
🔺 هر جا استناد خوبي به آيه اي شده، آن آيه را به عنوان آيه اي در آن موضوع، حفظ نماييد.
🔺 بعد از مدتي گوش کردن به يک تلاوت يا ترتيل، آيات مربوط را حفظ کنيد.
🔺 برخي سوره هاي نه چندان طولاني، اما مهم - مثل واقعه، رحمن، نبأ، يس و ملک - را حفظ کنيد.
توجه کنيد که اين حفظ کردن، بيشتر از آن که حفظ حرفه اي ترتيبي باشد، حفظ بخش يا موضوعي خاص از قرآن کريم است. در حفظ ترتيبي، از ابتداي قرآن کريم شروع کنيد. حفظ ترتيبي نسبت به حفظ موضوعي، نقاط قوت و ضعفي دارد.
با همه نکات گفته شده، افراد زير خوب است به حفظ ترتيبي بپردازند:
🔺 براي سنين پايين که فرصت هاي آينده را مي توانند براي تدبر صرف کنند، اگر علاقه به حفظ دارند، بهتر است با حفظ ترتيبي آغاز کنند؛ تا در روند تدبرهاي آينده نيز با ابزار حفظ، بتوانند بهتر و جامع تر، حرکت کنند.
🔺 برخي آدم ها در فضايي قرار دارند که علاقه ويژه اي به حفظ ترتيبي براي آنها ايجاد مي شود. آنان مي توانند با انگيزه و منظم، به حفظ بپردازند؛ اما با آن انگيزه و نظم، نمي توانند به برنامه تدبر مشغول شوند و به عبارت ديگر، چون حفظ کردن نياز به نظم ويژه اي دارد، آنان را مدت بيشتري همراه قرآن کريم نگه مي دارد و آنان بدون حفظ، در تدبر، ثابت قدم نخواهند شد. براي اينان نيز حفظ کردن، گزينه بسيار خوبي است.
◀️ براي حفظ ترتيبي چه کنيم؟
اگر تصميم به حفظ ترتيبي گرفتيد، به نکات ذيل توجه کنيد:
1. وقت زيادي براي انتخاب ترتيل مناسب بگذاريد. اين ترتيل بايد سرعت خوبي داشته باشد و براي شما دل نشين باشد و تا تجويد را خوب رعايت کند.
2. چون استمرار و انگيزه، براي حفظ بسيار مهم است، تلاش کنيد با مؤسسه اي قرآني که کلاس حفظ برگزار مي کند، همراه شويد و در کنار دوستان و مربيان قرآني حرکت کنيد.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔴توصیههای مهم رهبر انقلاب اسلامی به مردم در خصوص بیماری شایعشده
حضرت آیت الله خامنهای سپس در سخنانی، کاشت درخت را حرکتی با برکت خواندند و در خصوص بیماری شایع شده در کشور، گفتند:
🔸همچنانکه قبلاً از پزشکان، پرستاران و مجموعههای درمانی صمیمانه تشکر کردم، لازم میدانم بار دیگر از این عزیزان که با کار بسیار با ارزش خود در حال جهاد در راه خدا هستند، تشکر کنم.
🔸رهبر انقلاب اسلامی مشاهده نمونههای درسآموز از تلاش و فداکاری کادرهای درمانی در رسیدگی به بیماران را نشاندهنده مسئولیتپذیری و تعهد انسانی آنان دانستند و افزودند: همچنین لازم میدانم از خانوادههای پزشکان، پرستاران و همه عوامل درمانی که با صبر و تحمل خود در کنار تلاش شبانهروزی عزیزانشان هستند، سپاسگزاری کنم.
🔸ایشان با دعا برای عافیت بیماران و همچنین طلب رحمت و مغفرت الهی برای درگذشتگان از این بیماری و صبر و آرامش برای بازماندگان آنها، چند توصیه خطاب به مردم بیان کردند.
🔸حضرت آیت الله خامنهای با تأکید بر رعایت توصیهها و دستورالعملهای مسئولان در خصوص پیشگیری و جلوگیری از آلودگی، افزودند: از این دستورها نباید تخطی شود، چرا که خداوند ما را موظف کرده است در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسئولیت کنیم، بنابراین هر چه به سلامت جامعه و جلوگیری از شیوع این بیماری کمک کند، حسنه و هر چه به شیوع آن کمک کند، سیئه است.
🔸رهبر انقلاب اسلامی در توصیهای دیگر همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگتر از آن نیز وجود داشته است اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند.
🔸ایشان افزودند: دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوشمضمونی است که میتوان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت.
🔸حضرت آیت الله خامنهای همچنین همه دستگاههای کشور را به همکاری و در اختیار قرار دادن امکانات مورد نیاز وزارت بهداشت که در صف مقدم مقابله با بیماری قرار دارد، توصیه کردند و گفتند: نیروهای مسلح و دستگاههای مرتبط با دفتر رهبری نیز به انجام این کار موظف شدهاند.
🔸رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به درگیر شدن کشورهای زیادی در دنیا با این بیماری، افزودند: مسئولان ما از روز اول با صفا، صداقت و شفافیت خبررسانی کردند و مردم را در جریان قرار دادند اما برخی کشورهای دیگر که این بیماری در آنها شدیدتر و همهگیرتر است، پنهانکاری میکنند البته ما برای آن بیماران نیز از خداوند طلب عافیت میکنیم.
ایشان حادثه پدیدآمده را مسئلهای گذرا و نه فوقالعاده دانستند و گفتند: البته من نمیخواهم مسئله را خیلی کوچک فرض کنم اما آن را خیلی بزرگ هم نکنیم، این مسئله مدتی نه چندان طولانی برای کشور وجود خواهد داشت و سپس رخت برمیبندد اما تجربیات حاصل از آن و فعالیت مردم و دستگاهها که به مثابه یک رزمایش عمومی است، میتواند به عنوان یک دستاورد باقی بماند.
🔸حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به اقدامات پسندیده و نوعدوستانه برخی هموطنان مانند کمکهای مالی و توزیع اقلام بهداشتی افزودند: این کارها بسیار خوب است و با حفظ این دستاوردها، بلا به نعمت و تهدید به فرصت تبدیل میشود و امیدواریم روزگار عافیت کامل برای ملت عزیز ایران نزدیک باشد.
🔴 اثرات مثبت و منفي اينترنت بر سبك زندگي 1️⃣
🔸حجت شعباني
چند روز پيش پيامکي با اين محتوا دريافتم که نوشته بود:
«فيس بوک: آخرين بازديد، 30 دقيقه پيش.
وي چت: آخرين بازديد، 20 دقيقه پيش.
وايبر: 10 دقيقه پيش.
قرآن: رمضان سال گذشته»!
به فکر فرو رفتم. از خودم پرسيدم که واقعاً تأثيرات و تحولات اينترنت بر سبک زندگي ما تا کجا رسيده است. اين پيامک، جرقه اي شد تا مطلبي در اين باره جمع آوري نمايم.
افرادي را كه از اينترنت استفاده مي كنند، مي توان به دو دسته تقسيم كرد؛ برخي از افراد قبل از وارد شدن به اينترنت، هدف خود را مشخص مي كنند و به محض برطرف شدن آن، از اينترنت خارج مي شوند. گروه ديگري كه وارد اينترنت مي شوند، بدون آن كه هدف خاصي داشته باشند، به اينترنت روي مي آوردند؛ تا شايد بتوانند از مشكلات خود رهايي پيدا كنند. اين نوع استفاده، منجر مي شود كه رابطه فرد با اطرافيانش به تدريج كم شود.
برخي از افراد آشنا با فضاي رسانه معتقدند كه در جامعه ديني، بايد فرهنگ ديني، رسانه هاي كارآمد و جديد (مانند اينترنت) را به خدمت خود درآورد و از آن به عنوان وسيله نشر معارف و فرهنگ خويش استفاده کند؛ اما يک بررسي مختصر بر روي جامعه اينترنتي ايران، نشان مي دهد که شرايط به گونه اي ديگر است. در حال حاضر، روز به روز شاهد غالب شدن سبك زندگي اينترنتي بر شهروندان اينترنتي هستيم؛ به گونه اي كه برخي از كارشناسان از آن به «گارد باز جامعه ايراني در مقابل اينترنت» تعبير مي كنند.
به طور كلي، افرادي كه براي استفاده از رسانه اي مانند اينترنت، برنامه و شناخت درستي نداشته باشند، مقهور آن خواهند شد و تحت تأثير آن، سبك زندگي شان نيز دستخوش تغيير خواهد شد؛ زيرا ماهواره، اينترنت و وسايل ارتباط جمعي در عصر فن آوري، تلاش مي كنند سبك زندگي و نوع پوشش و رفتار مردم در دهكدة جهاني را تا حد زيادي مشابه هم سازند؛ اما هيچ كس بدون پذيرفتن هويت واقعي خود كه تحت تأثير دين، سنت و رسوم كشورش ميباشد، نميتواند به سبك صحيحي از زندگي دست يابد.
◀️ اثرات مثبت اينترنت بر سبك زندگي
آمارها نشان مي دهد كه ايران با حدود 77 ميليون نفر جمعيت در سال 2010م، با 2/43 درصد ضريب نفوذ، بيشترين
ميزان استفاده از اينترنت را در خاورميانه به خود اختصاص داده است. امروزه اينترنت، بخش مهمي از زندگي ايرانيان از جمله كار، درس، سرگرمي و فعاليت هاي اجتماعي را در برگرفته است.
افزايش كيفيت و كميت تحقيقات علمي، نزديك شدن مردم به يکديگر، برقراري ارتباط صوتي و تصويري با اقتصادي ترين روش، صرفهجويي در وقت و هزينه و امكان دسترسي به جديدترين مباحث علمي روز، از جمله مزاياي استفاده از اينترنت مي باشند.
1️⃣ تبديل جهان به دهکده جهاني
ايجاد تغييرات گسترده جهاني بعد از شكل گيري اينترنت، بسياري را به اين باور رسانده كه اينترنت، عامل بسياري از تغييرات فرهنگي و فني در حوزههاي مختلف زندگي روزمره است.
2️⃣ آموزش و پژوهش اينترنتي
شكي نيست كه اينترنت با ظرفيت هاي موجود در آن، با كنار گذاشتن محدوديتهاي زماني و مكاني و با امكان استفاده از تمام قالبهاي سمعي و بصري موجود، مي تواند نظام يادگيري را متحول سازد.
امروزه يكي از رايج ترين کاربردهاي اينترنت، استفاده از آن جهت آموزش و پژوهش است. تعداد فراوان مدارس و مراكز عالي آموزشي، دانشگاهها و كالجهاي اينترنتي در كنار پژوهشكدهها و پژوهشگاهها و مراكز تحقيقاتي، بيان گر اين مسئله است.
3️⃣ شهروند الكترونيكي
«ارائه خدمات ارتباطي»، كاركرد پرمصرف و اصلي اينترنت است و يكي يکي، از عوامل مهم جذب و علاقهمند شدن افراد به اينترنت است.
4️⃣ دولت الكترونيك
مفهوم ديگري كه در تعيين سبك زندگي تأثير مهمي دارد، «دولت الكترونيك» است كه استفاده از فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي، به منظور ارائه خدمات دولتي، به صورت بههنگام و مستقيم به شهروندان ميباشد. دولت الكترونيك به افراد تسهيلات لازم را جهت دسترسي مناسب به اطلاعات و خدمات دولتي و فرصتهاي گستردهتر را براي مشاركت در برنامه ها در اختيار افراد قرار مي دهد.
5️⃣ اقتصاد و تجارت الكترونيك
اينترنت هزاران شغل براي كاركنان صنايع رسانه اي فراهم ساخته و به صورت غيرمستقيم براي ميليون ها خانواده ديگر، شرايطي را فراهم كرده است؛ تا زندگي خودشان را از طريق فعاليت هاي مربوط به اينترنت، تأمين كنند.
#ادامه_دارد
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824