eitaa logo
نشریه دانشجویی پرسمان+
202 دنبال‌کننده
997 عکس
102 ویدیو
112 فایل
نشریه فرهنگی، اجتماعی و دانشجویی پرسمان+ ◀️ دانلود نرم افزار موبایلی پرسمان+ porsemanplus.ir/porseman.apk ◀️ صفحه پرسمان+ در اینستاگرام https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1rlfbgw65g7k1&utm_content=kenuuhk
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 امروز، مردم براي اسلام فرياد مي زنند ⭕️ مصاحبه محمد حَسنين هيكل با امام خميني درباره علل شكل گيري انقلاب 1️⃣ ◀️ محمد حسنين هيكل، يكي از برجسته ترين روزنامه نگاران عرب و مصر در قرن بيستم، در سال 1923م. در قاهره به دنيا آمد. او در زمان جمال عبدالناصر، در رديف يكي از نزديك ترين روزنامه نگاران به ناصر بود و در زمان رياست جمهوري انور سادات، به انتقاد از سياست هاي اين دولت پرداخت. حسنين هيكل، كتاب هاي زيادي را نگاشته، مصاحبه هاي تاريخي او به دليل عدم ظاهرسازي، معروف هستند. در ادامه، مصاحبه وي با امام خميني را كه در تاريخ دوم دي ماه سال 1357ش. و در شهر نوفل لوشاتو انجام شده است، مي خوانيد ▶️ ⁉️ حركت اسلامي را در مقايسه با زمان پيامبر صلي الله عليه وآله چگونه مي بينيد؟ ✅ امام خميني: حركت كنوني ايران، نمونه اي از حركت صدر اسلام است كه در يك مدت كوتاه، تأثيري بسيار عميق و طولاني بر جاي خواهد گذاشت. ⁉️ با وجود روحيه يأس و نااميدي كه در مردم ملاحظه مي شد، گسترش اين حركت جديد، از چه چيزي ناشي مي شود؟ ✅امام خميني: اين يأس در عموم كشورهاي اسلامي بود؛ براي اين كه تبليغات غربي و اجنبي، به قدري شديد شده بود كه تمامي اهالي ممالك اسلامي را تحت سيطره آنها برده بود و از اين جهت، احتمال نجات در مردم، اصلاً وجود نداشت. حالا با اين حركت و نهضتي كه پيدا شد، احتمال آن است كه ساير ممالك هم متصل و ملحق بشوند؛ نه تنها احتمال، بلكه نزديك به اطمينان است كه مسلمين از اين سيطره نجات يابند و از خداوند، نجات و تحقق آمال مسلمين را آرزو دارم. ⁉️ آيا پيش بيني مي كنيد كه حركت اسلامي ايران استمرار پيدا كند و به ساير كشورها نيز سرايت نمايد؟ ✅امام خميني: استمرار اين جنبش، از ناحيه مسلمانان ايران – قطعاً - خواهد بود؛ اما ايران محتاج به كساني است كه از خارج كمك كنند؛ كمك تبليغاتي كنند و نويسندگان بزرگ، اداي دِين كنند و در چنين مشكلاتي، به واسطه قلم هاي تواناي خود، مسائل را مطرح و به مردم خود و ساير مردم جهان برسانند و اين، از موجبات تقويت روحي مردم ايران خواهد بود تا آنها هم در استمرار خود، ثابت قدم بشوند. ⁉️ من در سال هاي 1950 و 1951م. (در اوج مبارزات نهضت ملي شدن نفت) در ايران بودم و اولين كتاب خود را درباره ايران نوشتم (ايران بر قله آتشفشان). نظر شما درباره تفاوت مبارزات در آن سال ها و مبارزات كنوني چيست و چرا امپرياليسم، جنبش را در آن سال ها شكست داد؟ ✅امام خميني: نظر من اين است كه جنبش فعلي، خيلي عميق تر است تا جنبش زمان مرحوم دكتر مصدق. جنبش در آن وقت، صرفاً سياسي بود و الآن در جنبش، جنبه ديني غلبه دارد. در مملكت ايران، مردم همه مسلمان هستند. اقشار زيادي از سياست بي خبرند؛ اما به دين علاقه دارند. تمام دهات - كه خوب است برويد و ببينيد- همين شعارهاي شهر را مي دهند و درخواست هاي آنان را دارند. تمام مردم از كوچك - طفل دبستاني- تا پيرمردِ در حال نَزْع (جان دادن)، يك صدا همين مطلب را مي گويند. اين درخواست ها و شعارها، طوري ملي شده است كه كسي نمي تواند مناقشه كند. اين جنبش، داراي يك معناي اسلامي- سياسي است؛ اما جنبش گذشته، فقط سياسي بود. جنبش كنوني، عمقش بيشتر و اميد به پيروزي اش بيشتر است؛ اميد كه اين نهضت را نتوانند خاموش سازند. 📚 صحيفه امام، جلد 5، صفحات 271-266 https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔴 امروز، مردم براي اسلام فرياد مي زنند ⭕️ مصاحبه محمد حَسنين هيكل با امام خميني درباره علل شكل گيري انقلاب 2️⃣ ⁉️ما هم اميدواريم كه اين جنبش پيروز شود. من واقعاً از اين كه شما به من فرصت چنين بحثي را داده ايد، مفتخرم؛ اما همه ما از خود مي پرسيم كه آيا اين جنبش، به اهداف خود مي رسد؟ بسياري از ما نگرانيم كه اين جنبش، ممكن است به اهداف خود نرسد؛ دشمنان ما نسبت به گذشته، خيلي ورزيده تر هستند. مسئله تنها شاه نيست؛ ايران يك كشور بزرگ صادركننده نفت است. ايران پليس منطقه و محافظ منافع امپرياليست هاست و عضو يك پيمان نظامي است. در آن موقع كه من در ايران بودم، عوامل رهبري سياسي در جنبش بودند و عوامل رهبري مذهبي هم بودند. الآن سرتاسر رهبري جنبش، اسلامي است. در آن زمان، رهبري سياسي و مذهبي از هم جدا بودند (كه مقصود مصدق و كاشاني است)؛ اما حالا اين رهبري (سياسي- ديني) واحد است و يك رهبري وجود دارد؛ اما دشمنان نيز الآن متحدند و تمامي منطقه را زير نفوذ خود دارند. حالا كه اين جنبش در ايران رخ داده است، دنياي غرب، غافلگير شده است. چند سال قبل، من شاه را در ايران ملاقات كردم. همه تصور مي كردند كه اوضاع تثبيت شده است. سؤال اين است كه چرا اين وضع اتفاق افتاد؟ چگونه اتفاق افتاد و اين توسعه عظيم جنبش، از كجا ناشي شد؟ ✅امام خميني: اين قدرت، ناشي از اسلام است. در زمان كاشاني و مصدق، اصل، سياست بود. جنبه هاي سياسي جنبش، قوي بود. در زمان كاشاني، هم به وي نوشتم و هم گفتم كه بايد جنبه هاي ديني را توجه كنيد؛ نتوانستند و يا نخواستند. ايشان به جاي تقويت جنبه هاي ديني و به جاي آن كه جهات ديني را به جهات سياسي غلبه بدهند، خودشان سياسي شدند؛ رئيس مجلس شدند كه اشتباه بود. من گفتم كه بايد براي دين كار كنند؛ نه آن كه سياسي بشوند؛ اما حالا جنبش در همه جهات، ديني و اسلامي است؛ سياست هم داخل آن است. اسلام، دين سياسي است و سياست، در بطن اين جنبش است. خوب است حالا هم سري به ايران بزنيد و ببينيد - از نزديك- كه امروز چيست و آن روز چه بود. مشكلات، زياد است؛ ابرقدرت ها هستند و همه نگراني ها را از جنبش ما دارند؛ اما كاري نمي توانند بكنند؛ مگر بخواهند به زور، نيرو پياده كنند. ما ضعيف هستيم و از نظر نظامي، نمي توانيم با آنها مقابله كنيم؛ وگرنه آنها با دست دولت ها، با كودتاي نظامي، با دولت نظامي و غيره - حتي با كودتاي نظامي و از بين بردن خود شاه هم- نمي توانند موفق بشوند. عمق جنبش به حدي است كه اين مسائل، حل شده است؛ دولت نظامي و حكومت نظامي، حل شده است و مردم، اعتنايي ندارند. امروز مردم براي اسلام فرياد مي زنند و آن روز براي نفت بود؛ فرق است وقتي كه مردم براي منفعت، جنبش مي كنند يا براي خدا. جنبش در آن روز، مادي بود و امروز معنوي است؛ لذا كاملاً شبيه صدر اسلام است و ما به موفقيت آن اميدوار هستيم. نه اين كه نگراني نداريم؛ البته در چنين مبارزه اي، نگراني هايي هست؛ همه مراكز سياسي دنيا به ايران توجه دارند و مي خواهند جنبش ايران را خرد كنند. نه اين كه ندانيم و نگران نباشيم؛ اما ما احراز تكليف شرعي كرده ايم؛ احراز امر الهي داريم. اين، همان منطق صدر اسلام است؛ همان منطق است كه اگر كشته شويم، به بهشت مي رويم و اگر بكشيم، به بهشت مي رويم؛ اگر شكست بخوريم، به بهشت مي رويم و اگر شكست بدهيم به بهشت مي رويم؛ لذا از شكست نمي ترسيم؛ لذا ما ترسي نداريم. قضيه ما سياسي صرف نيست. ما با منطق اسلام پيش مي رويم و از شكست، ترس نداريم. رسول اكرم صلي اللَّه عليه وآله هم در بعضي غزوات شكست خورد. ما با شمشير خدا به جنگ مي رويم و ترس نداريم. نهضت ادامه خواهد يافت. 📚 صحيفه امام، جلد 5، صفحات 271-266 https://eitaa.com/porsemanmag/824
🌺 یوم الله ۲۲ بهمن مبارک باد🌺
🔴 امروز، مردم براي اسلام فرياد مي زنند ⭕️ مصاحبه محمد حَسنين هيكل با امام خميني درباره علل شكل گيري انقلاب 3️⃣ ⁉️چگونه اين وضع اتفاق افتاد؟ ناظراني كه به ايران نگاه مي كنند و اوضاع ايران را بررسي مي نمايند، نمي توانند اين حركت عظيم را باور كنند. اين، اولين نمونه در تاريخ است؛ به ويژه، تنها نمونه اي است كه جنبش، از راه دور، رهبري و هدايت مي شود. عظمت اين جنبش از كجا ناشي مي شود؟ ✅ امام خميني: جزيره ثبات و آرامش ايران، همراه با اختناق بود و هر اختناق، انفجاري را به وجود مي آورد. اختناق همگاني، به دنبالش انفجار همگاني است. مردم از هر جهت در فشار بودند و همه، انتظار خروج از اين فشار را داشتند و همه اميدشان، رفتن شاه شده بود. اگر متوجه و مطلع باشيد و به ياد بياوريد، در زمان رضاخان، بعد از آن همه فشارها، وقتي نيروهاي متفقين، از سه طرف به ايران حمله كردند و ايران را اشغال كردند، تمام زندگي مردم و همه چيز مردم، در خطر افتاد؛ اما چون رضا شاه رفت، همه خوشحال بودند؛ چرا كه فشار و اختناق، باعث يك رنج بزرگي شده بود كه براي رهايي از آن رنج بزرگ، رنج هاي ديگر را تحمل مي كردند. اين حالت اختناق و رنج عمومي، در زمان اين شاه، بيشتر شد. جهات متعددي پيش آمد كه مردم به شدت در رنج بودند. سازماني ها، ساواكي ها و ساير مراكز و عمال دولتي، چنان با مردم رفتار كردند كه براي همه، يك عقده شد و اين عقده، عمومي شد؛ به طوري كه همه منتظر يك نيشتر بودند كه اين عقده بشكافد و همه بيرون بريزند. اين عقده را روحانيت بيرون ريخت. من زبان مردم را مي فهمم و نهادهاي جامعه را مي شناسم؛ با زبان مردم صحبت مي كنم و از نهان آنها سخن مي گويم. تمام نقاط ضعف پنجاه ساله را- كه حاضر در قضايا بوده ام- انگشت مي گذارم؛ مطلع بودم؛ ناظر بودم. همه مردم، در حال انفجار بودند؛ همه منتظر بودند. اين حالت استبدادي، انفجار را به فعليت رساند؛ قيام روحانيت، باعث انفجار شد. ⁉️گفته اند كه احتمال نمي رود آمريكايي ها در ايران دخالت نظامي كنند. اگر ارتش نتواند با مردم مقابله كند و آنها منافع خود را در خطر قطعي ببينند، آيا احتمال دخالت نظامي نمي دهيد؟ ✅ امام خميني: اينها از هجوم هاي سابقي كه در ايران شده است، تجربه آموخته اند و مي دانند كه با حمله نظامي، ممكن است پيش ببرند؛ اما بقا و دوام ندارد. در مملكتي كه تمامي ملت، مخالفند، مهاجم ممكن است پيش ببرد؛ اما نمي تواند باقي بماند. تمامي ملت، آنها را از بين مي برند. آنها كارشناس دارند؛ اوضاع را بررسي كرده و مي كنند و اين قضايا را مي دانند. اين كار را نمي كنند و اگر بكنند، كاملاً شكست خواهند خورد. ⁉️از اينكه وقت شما را گرفته ام پوزش مي طلبم. هر وقت مايل بوديد كه بحث پايان يابد، بفرماييد. ✅امام خميني: دو مطلب است كه بايد به شما تذكر بدهم. نكته اول: در اين نهضت - كه يك نهضت اسلامي است- يك ملت مظلوم، در برابر اين جبارها كه مي خواهند همه ملت را از بين ببرند، قيام كرده است. چه شد كه علماي «الازهر» با ملت، مخالفت و با شاه، موافقت كردند؟ با علمايي كه با زور و جور موافقت كردند - عليه مظلومين- چه مي شود كرد؟ نكته دوم: از شما كه نويسنده توانايي هستيد، مي خواهم كه اگر مي توانيد، برويد ايران را ببينيد. اين مظالم را بررسي كنيد؛ از تمامي طبقات سياسي، بازاري، رعايا، ارتشي ها – به ويژه افسران درجات پايين و جوان- ادارات دولتي، كارمندان دولت، هركس را كه مي خواهيد، انتخاب كنيد و از آنها سؤال كنيد وضع چه بود و چه شد و وضع اكنون چطور است؛ بعد كه مطلب به دست آمد، كتابي- مثل سفر قبلي خودتان- درباره ايران بنويسيد و منتشر كنيد كه امر پشتيباني از ملت ايران و اداي دِين شما مي باشد. 📚 صحيفه امام، جلد 5، صفحات 271-266 https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔴 امروز، مردم براي اسلام فرياد مي زنند ⭕️ مصاحبه محمد حَسنين هيكل با امام خميني درباره علل شكل گيري انقلاب 4️⃣ ⁉️من شاه را در سال 1975م. ملاقات كردم و بحث زياد، شديد و تندي با او داشتم. وقتي به او گفتم كه سؤال هاي زيادي از شما دارم، او نيز گفت: سؤالات زيادي از شما دارم. او مي دانست كه دوست عبدالناصر بودم و راجع به عبدالناصر، سؤالات زيادي از من كرد. شاه وقتي از خودش و انقلاب شاه و ملت و آرزوهايش صحبت مي كرد، به او گفتم: چرا هر كجا مي رويد، با مخالفت جدي جوانان كشور روبه رو هستيد و با مخالفت و نفي رژيم شاه روبه رو مي شويد؟ جوانان، آينده مملكت هستند؛ آنها چرا با شما مخالفند؟ من احتياج ندارم بروم ايران تا بدانم وضع چگونه است؛ من اوضاع را مي دانم. من دوست نزديك عبدالناصر بودم و با رژيم شاه، مخالفت داشتيم؛ اما درباره علما، اين اولين جنبش در اسلام است كه علناً ضد رژيم، قيام كرده است. آن چه جنبش را مهم كرده است، همين است كه اولين حركت ضد دولت است. علماي الازهر، متأسفانه كاملاً مطيع اوامر دولتند؛ از زمان عثماني ها چنين بوده است؛ بلكه از ابتداي خلافت چنين بوده است. دولت، همه چيز را كنترل مي كند؛ به همين دليل است كه برخي از كمونيست ها، به ما حمله مي كنند و مي گويند: مذهب، وسيله و ابزار دولت براي اجراي اغراضش مي باشد. ✅ امام خميني: يكي از خصوصيات مذهب شيعه، همين است كه در هيچ عصري از اعصار، تابع دولت نبوده است و در برابر دولت ها، ايستاده است و بزرگان خود را به كشتن داده است. چنين مذهبي است كه مي تواند معرف اسلام باشد و اسلام را ارائه دهد و در برابر ساير تزهاي كمونيست ها، عرض اندام كند و نشان بدهد كه دين، افيون جامعه نيست و علما، تابع دولت ها نيستند. ⁉️ قبول مي كنم كه اين حركت، حركتي است مذهبي. برنامه شما بعد از رفتن شاه چيست؟ اين برنامه بايد يك برنامه سياسي باشد. انتقال از يك حركت خالص مذهبي به يك حالت سياسي و يا سياسي- مذهبي، چگونه انجام پذير است؟ ✅ امام خميني: مذهب ما يك مذهب سياسي است و علماي مذهب، از سياست اطلاع دارند. در مملكت ما قحط الرجال نيست؛ رجال دانشمند و مسلمانِ مدير، در همه رشته ها داريم. بعد از رفتن شاه، يك دسته دزد مي روند و يك دسته امين و كاردان به جايشان خواهند نشست. ⁉️ يك سؤالِ شايد كمي شخصي دارم كه مطرح كنم؛ چه شخصيت يا شخصيت هايي - در تاريخ اسلامي يا غيراسلامي- غير از رسول اكرم و امام علي عليهماالسلام شما را تحت تأثير قرار داده اند وروي شما مؤثر بوده اند و چه كتابهايي – به جز قرآن- در شما اثر گذاشته اند؟ ✅ امام خميني: من نمي توانم به اين سؤال الآن جواب بدهم. احتياج به تأمل دارد. كتاب هاي زيادي ما داريم؛ شايد بتوان گفت در فلسفه، ملاصدرا، از كتب اخبار، كافي و از فقه، جواهر. علوم اسلامي ما خيلي غني هستند؛ خيلي كتاب داريم و نمي توانم براي شما احصا كنم. 📚 صحيفه امام، جلد 5، صفحات 271-266 https://eitaa.com/porsemanmag/824
🌸 میلاد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، روز مادر و روز زن مبارک باد.
🔴 برگ، برگ، برگ بياوريد! 1️⃣ ⭕️ بيستم جمادي الثاني، تولد حضرت زهرا عليهاالسلام 🔸نفیسه مرشدزاده فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ (اعراف، آيه 22) پس چون از آن درخت خوردند، زشتي‏هايشان برايشان آشكار شد؛ پس بر آن شدند كه از برگ درختان بهشت، خود را بپوشانند. 🔺 درخت‏ها، سايه در سايه، چتر در چتر، جوي‏ها دل در هم، بوته‏ها سر در سر... و ما رد شديم. مرغ‏ها، ترانه در ترانه، رودها زمزمه در زمزمه، بادها هاي در هو... و ما رد شديم. فرشته‏ها بال در بال، حوري‏ها دامن در دامن... و ما رد شديم. همه بسته در نطفه‏اي، نطفه در آدم. دست برديم. ما همه بسته در نطفه‏اي، نطفه در آدم. سيب يا گندم؟... رميدن تصويرها، گسستن سايه‏ها، گريز جوي‏ها، ترك زمين، تفتيدن خاك، بيابان... رسيديم. هان! اين زمين، بهشت را بلعيده بوديم. 🔺پوشش‏ها فرو ريخت. تن‏پوشي كه بخشيده بودند، گرفتند. عرياني! ناگهان فقط ما بوديم و برهنگي. هيچ باقي نبود؛ حتي لايه‏اي. عرياني بي حد و مرز. از ما فقط سگي مانده بود؛ خوك، مار و روباه و سوراخي نبود. بيابان پناهي نداشت. برگ، برگ، برگ بياوريد! و بزرگي هيچ برگي براي پوشاندن تمامي يك سگ، يك حيوان، كافي نبود. 🔺تو زشت شده بودي. براي توصيفت كلمه نداشتم. كلمه‏هاي من از جنس بالا بودند. تو هم براي من كلمه نداشتي. فقط فهميدي كه شبيه هيچ چيز بهشت نيستم و فكر كردي اين يعني زشت. بايد از هم فرار مي‏كرديم ولي تنهايي بيابان آن قدر وسيع بود كه يك لحظه ترديد كنيم. گفتم: بيا با هم باشيم! گفتي: نيشم مي‏زني. گفتم: تا بيايم بزنم، تو مرا پاره كرده‏اي! به سياهي غليظ روبه رو خيره شدي: مي‏شود با هم باشيم؟ 🔺از كتاب‏فروشي كه زدم بيرون، ديدمت. توي ايستگاه اتوبوس، ايستاده بودي. سرت پايين بود و داشتي با پيش و پس كردن كفش هايت روي آسفالت داغ طرح مي‏كشيدي. توي اين ميدان شلوغ كه غلظت عبور آدم‏ها از دود هم بيشتر بود، چطور شناخته بودمت؟ نمي‏دانم! لابد همان طور كه تو تا سربلند كردي از دور مرا ديدي. گفتي: ما دو تا چند وقت است هم را نديده‏ايم؟ گفتم: از سيب تا حالا! هنوز هم پي برگ مي‏گردي؟ تلخ خنديدي: برگ اندازه من؟ و به عبور آدم‏هايي كه بين مغازه‏ها و تاكسي‏ها لول مي‏خوردند خيره شدي. گفتي: هيچي يادشون نيست. انگار نه انگار. روح لخت را با خودشان راه مي‏برند. گفتم: چشم، زود اهلي مي‏شه. راحت مي‏شه رامش كرد. به هم عادت كردن. صدايت ضعيف شد. زمزمه‏اي شد كه لاي بغضي گير افتاده باشد: ولي من هنوز مي‏بينمش. هنوزم عادت نكرده‏ام. هيبت لعنتي! پشت هيچي نمي‏شه قايمش كرد. هر چي مي‏اندازي روش مي‏ره كنار. گفتم: منم خسته‏ام. مي‏شه كاري كرد؟ اتوبوس آمده بود. با صف رفتي جلو و از آن جلو داد زدي: يه چيزايي شنيدم. دويدم پي‏ات ولي از پله‏ها رفته بودي بالا. صبر كردم تا پنجره را باز كردي و سرت را آوردي بيرون. گفتي: من و تو كه عادت نمي‏كنيم، بايد بريم دنبال لباس. چيزي كه بپوشاندمان. گفتم: نشوني داري؟ گفتي: فقط يك اسم. خواستم باز بپرسم. اتوبوس رفته بود. كتابها را توي دستم فشردم. فقط يك اسم! https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔴 برگ، برگ، برگ بياوريد! 2️⃣ ⭕️ بيستم جمادي الثاني، تولد حضرت زهرا عليهاالسلام 🔸نفیسه مرشدزاده 🔺زني كل مي‏كشيد. دف مي‏زدند. نواي هلهله مي‏آمد. آواز هماهنگ زنان. رسيده بودم كنار خانه گلي. پشت داده بودم به ديوار داغي كه هرمش داشت ذره ذره بغض منجمدم را آب مي‏كرد. با خودم فكر مي‏كردم كاش تو هم بودي. كاش با كتاب‏هاي من آشتي مي‏كردي و مي‏شد از راه آن كلمه‏ها تو را هم اين جا آورد. ناگهان ديدمت كه كنارم ايستاده‏اي، پشت به همان ديوار. ريز خنديدي: ما هم او مديم ديگه، هر كي از راه خودش. تو با كتاب‏هات، ما با عشق. فكر كردي همه چي فرمول داره؟ گفتم: عروسيه! گفتي: جانم فداي داماد بي زره. بروبر نگاهت كردم، بعد تازه يادم افتاد. يادم افتاد كه پيامبر پرسيده بود: چه داري مهر دخترم كني؟ او سر پايين انداخته بود: فقط شمشير و شتري آب كش و زره‏ام. و جواب شنيده بود: شمشيرت براي جنگ لازم است، شترت براي آب آوردن. مي‏ماند زره! گفتي: عشق كه هست، مرد زره مي‏خواهد چه كار؟ يادم افتاد كه او زره را به كفي عطر عشق فروخته بود. با بغض گفتي: داماد بي زره، عروس كاسه‏هاي گلي و يك آن دست‏هاي پيامبر را ديدم كه بالا رفتند: خدايا بركت ده قومي را كه بيش‏تر ظرف‏هايش گلين است. بدنت از شوق مي‏لرزيد. گفتي: همين حالا در بزنيم. زنان شعر مي‏خواندند: فسرن جاراتي بها انها كريمة بنت عظيم‏الخطر (اي هم قدمان من، او را همراهي كنيد. بزرگواري را كه دختر رسول بلند مرتبه است) گفتم: وسط عروسي؟! ادب هم بعضي وقت‏ها چيز خوبي است! گفتي: ادب مال تو و پا چوبي‏ها مثل خودت. من دارم مي‏ميرم از شرم اين عرياني... از فلاكت برهنگي. صورتت سرخ شده بود. سرم داد زدي: ديگه طاقت ندارم. هر شب هزار تصميم، هر صبح همان مي‏شوم كه بودم. همان سگ. طاقت ندارم. مي‏فهمي؟ خواستم بگيرمت، به دو رفته بودي. پيچيده بودي توي كوچه. بعد در يك لحظه هر دو با هم ديديمش. كسي را كه پيش از تو به در رسيده بود. كسي را كه پيش از تو، آن جا ايستاده بود. كسي را كه پيش از تو، در زده بود و منتظر بود. ديديمش كه چيزي را از لاي در گفت. تو مات همان وسط مانده بودي. كسي كل كشيد. همهمه زن‏ها از خانه بيرون ريخت: - خانم اين يادگاري بود! - اين را براي شب عروسي‏تان...! - لباس ديگر كه نداريد. همان پيراهن كهنه قبلي؟ مگر مي‏شود؟ - بگذاريد بروم دنبالش، خانم! عروس با لباس كهنه شگون ندارد. بگذاريد... من و تو فقط مرد را مي‏ديديم. زخم عميق عرياني و شرم سال‏ها نفس كشيدن بي تن پوش را كه آهسته از صورتش محو مي‏شد. آن دورها دف مي‏زدند. هلهله مي‏كردند. مرد لباس را به صورتش چسباند. من و تو طاقت نداشتيم بعد از آن لحظه را ببينيم. من و تو از لرزه هيجان كبود شده بوديم. من و تو، از همه سال‏هاي پيش، حتي از اولين لحظه، انگار عريان‏تر شده بوديم. من و تو دست‏هايمان را حلقه كرديم دور خودمان، دور روحمان، و به خود پيچيديم. مرد از كوچه دور شد. من و تو مثل تكه سنگ‏هاي سردي روي خاك ولو شديم. درست مثل روز اول. حتي هم ديگر را نمي‏توانستيم نگاه كنيم. زنان شعر مي‏خواندند: فسرن جاراتي بها انّها كريمة بنت عظيم الخطر https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔴 برگ، برگ، برگ بياوريد! 3️⃣ ⭕️ بيستم جمادي الثاني، تولد حضرت زهرا عليهاالسلام 🔸نفیسه مرشدزاده 🔺هنوز سنگيني هواي گرفته سالن سمينار توي سرم بود. خواستم از آب سردكن كنار پياده رو يك مشت آب بپاشم به صورتم، صداي تو از پشت از جا پراندم: خسته نمي‏شيد شماها! هي حرف، هي سخنراني. بيا سينه‏اي بزن، نوحه‏اي دم بگير. خنكاي آب، سنگيني هوا را آهسته از صورتم شست. گفتم: باز ما به هم رسيديم. عجيبه. نه؟ كتيبه بلندي را كه دستت بود باز كردي و سرش را دادي به من: مال روضه فردا شبه، بايد ببنديم بين اين دو تا تير چراغ. پرسيدم: هنوز اميدواري؟ براق شدي تو چشم‏هام: ما هر دو تا ديديمش. مردي كه از كوچه رفت، گرفته بود. واقعاً گرفته بود. 🔺 اين بار كوچه خلوت بود. صدايي نمي‏آمد. آهسته ديوار را دور زدم تا خود را به در برسانم. از سه گوش ديوار كه رد شدم تو را ديدم كه پيش از من رسيده بودي. هيچ نگفتيم. هر صدايي، هر حرفي ممكن بود حرير اين خيال را چروك بيندازد. فقط نگاه كرديم در چشم هم ديگر. تقه زديم و عقب رفتيم... نفس‏ها حبس.. در باز شد. من مي‏خواستم بگويم: گرسنه‏ام تو مي‏خواستي بگويي: عريانم من زبان بگيرم: فقير! فقط گريستيم. در گاهي خيس شد. در نيمه باز بود. تاول‏هاي راه طولاني روي پاهايمان تركيده بود. زخم‏ها سرباز كرده، خون و چرك و خاك راه دراز ريخت روي درگاهي. چه جايي را آلوده كرده بوديم... چه جايي را. از شرم عقب رفتيم. تو آمدي بگويي: هيچ دري نمانده كه نزده باشيم. ترسيدي صدايت، صداي حيواني باشد. من از پشت پرده‏اي كه در نسيم تاب مي‏خورد دور مي‏شدم تا جانوري پيدا نباشد؛ اما زانوانم از گرسنگي طولاني، از خستگي لرزيدند. خواستم بيفتم، چنگ زدم به پرده، تو فكر كردي حتي عوعوي مظلومانه سگي! صدايت را رها كردي تا از حنجره بيرون بريزد و فكر نكردي كه ناله‏ات شايد شبيه چه باشد. در نيمه باز بود. در گاهي خيس. ما هر دو خيره مانده بوديم. گفتي: دارد آويز را از گردن خودش باز مي‏كند. آمدم بگويم: خيالاتي آويز ازلاي پرده آمد بيرون و در هوا تاب خورد. رشته‏اي جواهر. چيزي براي آويختن به گردن! يك سرش دست او بود، فقط مانده بود كه ما بپريم و سرديگر را بگيريم. 🔺 ما مات، ما مبهوت بوديم. گرسنگي در يك لحظه انگار تمام قوتمان را گرفته بود. فكر كرديم دست اگر پيش ببريم تا بگيريم شايد به جاي دست، سمّ جانوري را ببيند. جلو اگر برويم چرك مي‏پاشد روي پرده. بو! بو را چه كنيم؟ بوي عفونت زخم‏هاي عميق عمر! تاب اگر نياورد چه؟ دست اگر پس بكشد؟ اين شد كه همان طور مانديم و هيچ به فكرمان نرسيد اگر شانه به شانه هم بدهيم، قوّت دو شانه، شايد جرئت دست‏ها بشود. 🔺 در نيمه باز است؛ سال‏ها است. در گاهي خيس است؛ سال‏ها است. رشته آويز از لاي پرده آمده بيرون، در هوا تاب مي‏خورد. سرش دست او. فقط مانده ما دست پيش ببريم تا سر ديگر. ما هر دو تا آن جا هستيم؛ سال‏ها است. تو پشت ديوار پناه گرفته‏اي، رشته را نگاه مي‏كني، سينه مي‏زني، اشك مي‏ريزي و نوحه مي‏خواني. من نشسته‏ام همان جا رو به روي در و روزي هزار بار در دفترم مي‏نويسم: گردنبند او عرياني را مي‏پوشاند، فقير را بي نياز مي‏كند و گرسنه را سير. فقط مانده ما دست پيش ببريم و سر ديگر را بگيريم. ما دو تا آن جا هستيم و هيچ به فكرمان نمي‏رسد شانه به شانه هم بدهيم تا قوت دو شانه شايد جرئت دست‏ها بشود! https://eitaa.com/porsemanmag/824
🌠 يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ...
حضرت عليه السلام : 🖌رَجَبٌ شَهرٌ عَظيمٌ يُضاعِفُ اللّه ُ فيهِ الحَسَناتَ و يَمحُو فيهِ السَّيِّئاتَ ؛ 🖌رجب ماه بزرگى است كه خداوند [پاداش] نيكى ها را در آن دو چندان و گناهان را پاك مى كند . 📚 كتاب من لايحضره الفقيه ، ج 2 ، ص 92 .
🔴 دو گام تکميلي براي زندگي کردن با قرآن 1️⃣ 🔸 حجت الله حاجي کاظم 1️⃣ مي خواهم قرآن را بفهمم برخي آدم ها، قرآن کريم را در حد کتابي که فقط شامل دستوراتي براي عمل کردن است، پايين مي آورند. قرآن کريم، تنها برنامه زندگي نيست؛ بلکه کتابي سرشار از معماهاي کوچک و بزرگ است که با تدبر کردن و دقت در آيات آن، اين معماها حل مي شود. درک الهي بودن قرآن، از طريق درک مفاهيم عالي آن است. هرچه سخت گيرانه تر از قرآن کريم سؤال بپرسيد، به شما جواب هاي بسيار عميق تري مي دهد و به درک معجزه بودنش نزديک تر مي شويد. مراحل زير را براي تدبر در قرآن کريم دنبال کنيد: 1. قرآني تهيه کنيد که در حاشيه آن معناي کلمات درج شده باشد. استاد بهرام پور چنين تنظيمي از قرآن کريم را منتشر کرده است. 2. هر آيه اي را که مي خوانيد، بدون توجه به ترجمه فارسي درج شده، سعي کنيد از روي عربي آيه، خودتان آن را ترجمه کنيد. 3. در مرحله بعد، ترجمه لغات را در حاشيه قرآن ببينيد و دوباره سعي کنيد آيه را ترجمه کنيد. 4. حالا ترجمه جمله را ببينيد و با ترجمه خودتان مقايسه کنيد و ببينيد اشتباه شما کجا بوده است. 5. از خود بپرسيد که منظور قرآن کريم از اين جمله چيست؟ 6. دفتري تهيه کنيد و هر سؤال بي جوابي را که از آن آيات به نظرتان مي رسد، در اين دفتر يادداشت کنيد. 7. در مراحل پيشرفته تر، سؤالات خود را دقيق تر کنيد؛ براي نمونه، از خود بپرسيد: اگر خداوند مي خواست اين موضوع را بگويد، چرا به جاي به کار بردن فلان کلمه، از اين کلمه استفاده کرده است؟ 8. لازم نيست فعلاً به جواب همه سؤالات خود برسيد و اگر اصرار داشته باشيد که همين الان جواب همه را پيدا کنيد، سؤالات در ذهن شما جا نمي افتند و تدبر کمتري اتفاق مي افتد؛ با اين حال، با مراجعه به تفاسير معتبر، مي توانيد زودتر به پاسخ نزديک شويد. 9. هر روز مقدار مشخصي از قرآن کريم را به اين شيوه بخوانيد. 10. در اين صورت، وقتي به دورهاي بعدي ختم قرآن کريم برسيد، پاسخ بسياري از سؤالات، را مي يابيد. 🔺معرفي قرآن با حاشيه ترجمه لغات نسخه اي از قرآن کريم با ترجمه مفردات و نيز ترجمه خود آيات، توسط استاد بهرام پور از سوي انتشارات آواي قرآن منتشر شده است. براي تهيه قرآن همراه با ترجمه مفردات و نيز ترجمه جملات، با فروشگاه انتشارات ياد شده تماس بگيريد. 🔺معرفي منبع براي پاسخ دادن به سؤالات قرآني از ميان تفاسير، تفسير نمونه، الميزان و نسيم حيات مي توانند به شما در حل برخي از سؤالاتتان کمک کنند. کمک گرفتن از يک استاد آشنا به روش هاي تدبر و آشنا به تفاسير نيز مي تواند به شما در حل سؤالاتتان کمک نمايد؛ اما استفاده از نرم افزارهاي پژوهشي، راه بسيار مناسبي براي يافتن بهتر و سريع تر منابع است. 🔺مراقب انحراف باشيد براي آن که به دام برداشت هاي نادرست نيفتيد، به چند نکته دقت کنيد: 1. براي آن که نسبت به باطل نبودن فهم خود اطميناني پيدا کنيد، چند تفسير را در آن مورد ببينيد. 2. اگر به نکته اي تازه رسيديد، آن را فقط به عنوان يک احتمال در نظر بگيريد؛ هرچند اين احتمال از نظر شما بالا باشد، ادب علمي اقتضا مي کند که در برداشت هاي خود احتمال اشتباه بدهيم. 3. تا زماني که خودتان در تسلط بر آيات قرآن کريم به جايي نرسيده ايد، به سراغ برداشت هاي خيلي مشکوک و شبهه آميز نرويد. فهم نادرستي اين تفاسير، بسياري اوقات نياز به دقت هاي علمي و صرف زماني قابل توجه دارد و براي بررسي آنها، بايد توان علمي بيشتري پيدا کنيد. https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔴 دو گام تکميلي براي زندگي کردن با قرآن 2️⃣ 🔸 حجت الله حاجي کاظم 2️⃣ حفظ آيات منتخب يا حفظ کل قرآن کريم اگر کسي قرآن را بسيار گوش کند و بسيار بخواند و بسيار در آن تدبر کند، به ميزان قابل توجهي از حفظ نيز برخوردار خواهد شد؛ اما در کنار شنيدن، خواندن و تدبر، مي توانيم برنامه زير را براي حفظ آيات منتخب، عملي کنيم: 🔺 دفتري تهيه کنيد و آياتي را که در روند انس با قرآن برايتان جالب بود، بنويسيد و خود آن آيه را حفظ کنيد. 🔺 هر جا استناد خوبي به آيه اي شده، آن آيه را به عنوان آيه اي در آن موضوع، حفظ نماييد. 🔺 بعد از مدتي گوش کردن به يک تلاوت يا ترتيل، آيات مربوط را حفظ کنيد. 🔺 برخي سوره هاي نه چندان طولاني، اما مهم - مثل واقعه، رحمن، نبأ، يس و ملک - را حفظ کنيد. توجه کنيد که اين حفظ کردن، بيشتر از آن که حفظ حرفه اي ترتيبي باشد، حفظ بخش يا موضوعي خاص از قرآن کريم است. در حفظ ترتيبي، از ابتداي قرآن کريم شروع کنيد. حفظ ترتيبي نسبت به حفظ موضوعي، نقاط قوت و ضعفي دارد. با همه نکات گفته شده، افراد زير خوب است به حفظ ترتيبي بپردازند: 🔺 براي سنين پايين که فرصت هاي آينده را مي توانند براي تدبر صرف کنند، اگر علاقه به حفظ دارند، بهتر است با حفظ ترتيبي آغاز کنند؛ تا در روند تدبرهاي آينده نيز با ابزار حفظ، بتوانند بهتر و جامع تر، حرکت کنند. 🔺 برخي آدم ها در فضايي قرار دارند که علاقه ويژه اي به حفظ ترتيبي براي آنها ايجاد مي شود. آنان مي توانند با انگيزه و منظم، به حفظ بپردازند؛ اما با آن انگيزه و نظم، نمي توانند به برنامه تدبر مشغول شوند و به عبارت ديگر، چون حفظ کردن نياز به نظم ويژه اي دارد، آنان را مدت بيشتري همراه قرآن کريم نگه مي دارد و آنان بدون حفظ، در تدبر، ثابت قدم نخواهند شد. براي اينان نيز حفظ کردن، گزينه بسيار خوبي است. ◀️ براي حفظ ترتيبي چه کنيم؟ اگر تصميم به حفظ ترتيبي گرفتيد، به نکات ذيل توجه کنيد: 1. وقت زيادي براي انتخاب ترتيل مناسب بگذاريد. اين ترتيل بايد سرعت خوبي داشته باشد و براي شما دل نشين باشد و تا تجويد را خوب رعايت کند. 2. چون استمرار و انگيزه، براي حفظ بسيار مهم است، تلاش کنيد با مؤسسه اي قرآني که کلاس حفظ برگزار مي کند، همراه شويد و در کنار دوستان و مربيان قرآني حرکت کنيد. https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔴توصیه‌های مهم رهبر انقلاب اسلامی به مردم در خصوص بیماری شایع‌شده حضرت آیت الله خامنه‌ای سپس در سخنانی، کاشت درخت را حرکتی با برکت خواندند و در خصوص بیماری شایع شده در کشور، گفتند: 🔸همچنانکه قبلاً از پزشکان، پرستاران و مجموعه‌های درمانی صمیمانه تشکر کردم، لازم می‌دانم بار دیگر از این عزیزان که با کار بسیار با ارزش خود در حال جهاد در راه خدا هستند، تشکر کنم. 🔸رهبر انقلاب اسلامی مشاهده نمونه‌های درس‌آموز از تلاش و فداکاری کادرهای درمانی در رسیدگی به بیماران را نشان‌دهنده مسئولیت‌پذیری و تعهد انسانی آنان دانستند و افزودند: همچنین لازم می‌دانم از خانواده‌های پزشکان، پرستاران و همه عوامل درمانی که با صبر و تحمل خود در کنار تلاش شبانه‌روزی عزیزانشان هستند، سپاسگزاری کنم. 🔸ایشان با دعا برای عافیت بیماران و همچنین طلب رحمت و مغفرت الهی برای درگذشتگان از این بیماری و صبر و آرامش برای بازماندگان آنها، چند توصیه خطاب به مردم بیان کردند. 🔸حضرت آیت الله خامنه‌ای با تأکید بر رعایت توصیه‌ها و دستورالعمل‌های مسئولان در خصوص پیشگیری و جلوگیری از آلودگی، افزودند: از این دستورها نباید تخطی شود، چرا که خداوند ما را موظف کرده است در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسئولیت کنیم، بنابراین هر چه به سلامت جامعه و جلوگیری از شیوع این بیماری کمک کند، حسنه و هر چه به شیوع آن کمک کند، سیئه است. 🔸رهبر انقلاب اسلامی در توصیه‌ای دیگر همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگ‌تر از آن نیز وجود داشته است اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار می‌تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند. 🔸ایشان افزودند: دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوش‌مضمونی است که می‌توان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت. 🔸حضرت آیت الله خامنه‌ای همچنین همه دستگاههای کشور را به همکاری و در اختیار قرار دادن امکانات مورد نیاز وزارت بهداشت که در صف مقدم مقابله با بیماری قرار دارد، توصیه کردند و گفتند: نیروهای مسلح و دستگاههای مرتبط با دفتر رهبری نیز به انجام این کار موظف شده‌اند. 🔸رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به درگیر شدن کشورهای زیادی در دنیا با این بیماری، افزودند: مسئولان ما از روز اول با صفا، صداقت و شفافیت خبررسانی کردند و مردم را در جریان قرار دادند اما برخی کشورهای دیگر که این بیماری در آنها شدیدتر و همه‌گیرتر است، پنهان‌کاری می‌کنند البته ما برای آن بیماران نیز از خداوند طلب عافیت می‌کنیم. ایشان حادثه پدیدآمده را مسئله‌ای گذرا و نه فوق‌العاده دانستند و گفتند: البته من نمی‌خواهم مسئله را خیلی کوچک فرض کنم اما آن را خیلی بزرگ هم نکنیم، این مسئله مدتی نه چندان طولانی برای کشور وجود خواهد داشت و سپس رخت برمی‌بندد اما تجربیات حاصل از آن و فعالیت مردم و دستگاهها که به مثابه یک رزمایش عمومی است، می‌تواند به عنوان یک دستاورد باقی بماند. 🔸حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به اقدامات پسندیده و نوع‌دوستانه برخی هموطنان مانند کمکهای مالی و توزیع اقلام بهداشتی افزودند: این کارها بسیار خوب است و با حفظ این دستاوردها، بلا به نعمت و تهدید به فرصت تبدیل می‌شود و امیدواریم روزگار عافیت کامل برای ملت عزیز ایران نزدیک باشد.
🔴 اثرات مثبت و منفي اينترنت بر سبك زندگي 1️⃣ 🔸حجت شعباني چند روز پيش پيامکي با اين محتوا دريافتم که نوشته بود: «فيس بوک: آخرين بازديد، 30 دقيقه پيش. وي چت: آخرين بازديد، 20 دقيقه پيش. وايبر: 10 دقيقه پيش. قرآن: رمضان سال گذشته»! به فکر فرو رفتم. از خودم پرسيدم که واقعاً تأثيرات و تحولات اينترنت بر سبک زندگي ما تا کجا رسيده است. اين پيامک، جرقه اي شد تا مطلبي در اين باره جمع آوري نمايم. افرادي را كه از اينترنت استفاده مي كنند، مي توان به دو دسته تقسيم كرد؛ برخي از افراد قبل از وارد شدن به اينترنت، هدف خود را مشخص مي كنند و به محض برطرف شدن آن، از اينترنت خارج مي شوند. گروه ديگري كه وارد اينترنت مي شوند، بدون آن كه هدف خاصي داشته باشند، به اينترنت روي مي آوردند؛ تا شايد بتوانند از مشكلات خود رهايي پيدا كنند. اين نوع استفاده، منجر مي شود كه رابطه فرد با اطرافيانش به تدريج كم شود. برخي از افراد آشنا با فضاي رسانه معتقدند كه در جامعه ديني، بايد فرهنگ ديني، رسانه هاي كارآمد و جديد (مانند اينترنت) را به خدمت خود درآورد و از آن به عنوان وسيله نشر معارف و فرهنگ خويش استفاده کند؛ اما يک بررسي مختصر بر روي جامعه اينترنتي ايران، نشان مي دهد که شرايط به گونه اي ديگر است. در حال حاضر، روز به روز شاهد غالب شدن سبك زندگي اينترنتي بر شهروندان اينترنتي هستيم؛ به گونه اي كه برخي از كارشناسان از آن به «گارد باز جامعه ايراني در مقابل اينترنت» تعبير مي كنند. به طور كلي، افرادي كه براي استفاده از رسانه اي مانند اينترنت، برنامه و شناخت درستي نداشته باشند، مقهور آن خواهند شد و تحت تأثير آن، سبك زندگي شان نيز دستخوش تغيير خواهد شد؛ زيرا ماهواره، اينترنت و وسايل ارتباط جمعي در عصر فن آوري، تلاش مي كنند سبك زندگي و نوع پوشش و رفتار مردم در دهكدة جهاني را تا حد زيادي مشابه هم سازند؛ اما هيچ كس بدون پذيرفتن هويت واقعي خود كه تحت تأثير دين، سنت و رسوم كشورش مي‌باشد، نمي‌تواند به سبك صحيحي از زندگي دست يابد. ◀️ اثرات مثبت اينترنت بر سبك زندگي آمارها نشان مي دهد كه ايران با حدود 77 ميليون نفر جمعيت در سال 2010م، با 2/43 درصد ضريب نفوذ، بيشترين ميزان استفاده از اينترنت را در خاورميانه به خود اختصاص داده است. امروزه اينترنت، بخش مهمي از زندگي ايرانيان از جمله كار، درس، سرگرمي و فعاليت هاي اجتماعي را در برگرفته است. افزايش كيفيت و كميت تحقيقات علمي، نزديك شدن مردم به يکديگر، برقراري ارتباط صوتي و تصويري با اقتصادي ترين روش، صرفه‌جويي در وقت و هزينه و امكان دسترسي به جديدترين مباحث علمي روز، از جمله مزاياي استفاده از اينترنت مي باشند. 1️⃣ تبديل جهان به دهکده جهاني ايجاد تغييرات گسترده جهاني بعد از شكل گيري اينترنت،‌ بسياري را به اين باور رسانده كه اينترنت، عامل بسياري از تغييرات فرهنگي و فني در حوزه‌هاي مختلف زندگي روزمره است. 2️⃣ آموزش و پژوهش اينترنتي شكي نيست كه اينترنت با ظرفيت هاي موجود در آن، با كنار گذاشتن محدوديت‌هاي زماني و مكاني و با امكان استفاده از تمام قالب‌هاي سمعي و بصري موجود، مي تواند نظام يادگيري را متحول سازد. امروزه يكي از رايج ترين کاربردهاي اينترنت، استفاده از آن جهت آموزش و پژوهش است. تعداد فراوان مدارس و مراكز عالي آموزشي، دانشگاه‌ها و كالج‌هاي اينترنتي در كنار پژوهشكده‌ها و پژوهشگاه‌ها و مراكز تحقيقاتي، بيان گر اين مسئله است. 3️⃣ شهروند الكترونيكي «ارائه خدمات ارتباطي»، كاركرد پرمصرف و اصلي اينترنت است و يكي يکي، از عوامل مهم جذب و علاقه‌مند شدن افراد به اينترنت است. 4️⃣ دولت الكترونيك مفهوم ديگري كه در تعيين سبك زندگي تأثير مهمي دارد، «دولت الكترونيك» است كه استفاده از فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي، به منظور ارائه خدمات دولتي، به صورت به‌هنگام و مستقيم به شهروندان مي‌باشد. دولت الكترونيك به افراد تسهيلات لازم را جهت دسترسي مناسب به اطلاعات و خدمات دولتي و فرصت‌هاي گسترده‌تر را براي مشاركت در برنامه ها در اختيار افراد قرار مي دهد. 5️⃣ اقتصاد و تجارت الكترونيك اينترنت هزاران شغل براي كاركنان صنايع رسانه اي فراهم ساخته و به صورت غيرمستقيم براي ميليون ها خانواده ديگر، شرايطي را فراهم كرده است؛ تا زندگي خودشان را از طريق فعاليت هاي مربوط به اينترنت، تأمين كنند. https://eitaa.com/porsemanmag/824
میلاد سراسر نور حضرت امام جواد علیه السلام مبارک باد
🔴 اثرات مثبت و منفي اينترنت بر سبك زندگي 2️⃣ 🔸حجت شعباني ◀️ اثرات منفي اينترنت بر سبك زندگي اينترنت توانسته است ابعاد تازه اي به سبك زندگي بدهد. هر چند استفاده از آن توانسته است بسياري از مشكلات موجود در زندگي را حل نمايد، اما نسل بشر را دچار مشكلات متعددي كرده است؛ البته تأثير فن‌آوري اينترنت در اين زمينه، مستقيم نيست و بيشتر تابع نوع استفاده از آن و نيز بسته به متغيرهاي سن، جنس، تحصيلات و غيره است؛ مشكلاتي نظير استفاده تفريحي و غيرعلمي، دسترسي به مسائل غير اخلاقي، عدم وجود محدوديت در استفاده براي قشرهاي مختلف و... . 1️⃣ تبديل اينترنت به ارزش امروزه با تعابيري همچون «اينترنت، جزء لاينفك زندگي انسان است» و «به كسي كه اينترنت بلد نباشد، بي سواد مي گويند» و «دنيا، دنياي اينترنت و كامپيوتر است» روبه رو هستيم. هر چند اين عبارات به نوعي بيان گر عمومي شدن اينترنت مي باشند، اما ناخواسته جامعه را به سمتي سوق مي دهند كه سرانجام ابزاري همچون اينترنت را به عنوان يك ارزش بپذيرد. اين‌گونه رفتار با اينترنت، به جاي اين كه فرد نيازمند به آن را با آن درگير سازد، نوعي احساس نياز كاذب در وي به وجود مي آورد. بنابراين،‌ افرادي كه شايد مخاطب واقعي اين رسانه نباشند نيز جذب حواشي آن مي‌شوند و در نتيجه. به شخصيت و ساختار فكري و رفتارها و كنش هاي اجتماعي آنان لطمه وارد مي‌شود. 2️⃣ قبض و بسط باورها پژوهش ها مؤيد نظرات كارشناسان مذهبي در خصوص تأثير منفي اينترنت بر باورها و هويت فرهنگي جوانان جامعه است. اين مسئله نشان دهنده اين است كه تأثير نهادهايي چون دين در هويت دادن به جوانان، در اينترنت، كم‌رنگ شده است؛ اما نشان دهندة اين نيز هست كه مؤلفه هاي هويت يابي جوانان در رسانه اينترنت، خارج از نظارت مراجع ديني و ساختارهاي رسمي متولي نظارت بر آن است و بي‌شك تداوم اين كم‌رنگ بودن تأثير مراجع ديني در اينترنت، منجر به شكل گيري نسلي از جوانان خواهد شد كه دين در زندگي آنان كمترين نقش را خواهد داشت. متأسفانه اغلب برنامه هاي اجرا شده در اينترنت، به ويژه در زمينه هاي فرهنگي و اجتماعي، بدون مطالعه مخاطبين و بدون توجه به وضعيت علمي و فرهنگي آنان تدارك ديده شده است. 3️⃣ افشاي اسرار شخصي محققان براين باورند كه يكي از كاركردهاي رواني اينترنت، اين است كه ترس هاي معمول در تعاملات اجتماعي را از بين مي برد و به همين دليل، افراد در ارتباطات اينترنتي به عدم بازداري شخصي و خودافشاگري براي ايجاد صميميت دچار مي شوند. گمنام بودن کاربر اينترنت، يكي ديگر از دلايلي است كه امكان خودافشاگري را در اينترنت، افزايش مي دهد؛ اما واقعيت اين است كه همواره كساني هستند كه قصد دارند با به دست آوردن اطلاعات شخصي، از اين اسرار سوء استفاده مي کنند. 4️⃣ بعد خانوادگي نتايج يک تحقيق انجام شده بر روي عده اي از دانشجويان نشان مي دهد كه ميزان استفاده از اينترنت بر متغيرهاي كاهش فعاليت روزانه، بي‌اعتمادي والدين نسبت به فرزندان، كاهش ارتباطات چهره به چهره، كناره‌گيري و كاهش فعاليت هاي اجتماعي آنان، تأثير داشته است. علاوه بر اين مسئله، استفاده نادرست از اينترنت، موجب شكل گيري پديده‌هاي ناخوشايندي در زندگي خانواده ها شده است. 5️⃣ مشکلات فردي در بُعد فردي، تحولات منفي اينترنت را مي توان از جنبة اثرات جسماني و اثرات رواني زير مورد بررسي قرار داد: 🔺 اثرات جسمي ✳️ مشكلات بينايي كار مداوم با رايانه، باعث ايجاد پيرچشمي زودرس مي‌شود. 70 درصد بزرگ سالاني كه مشغول کار با رايانه هستند، به دليل نگاه ممتد به صفحه مانيتور و كار طولاني مدت با رايانه، به علائم سندرم بينايي مبتلا هستند و البته كودكان به دلايل عدم توجه به مسائل بهداشتي و بي‌توجهي به طراحي صندلي هاي كامپيوتر جهت آنها، براي ابتلا به اين سندرم، مستعدترند. ✳️ صدمات سيستم اسكلتي 60 درصد كساني كه با رايانه كار مي كنند، به علت نشستن نامناسب پشت ميز رايانه و عدم استفاده از ميز مناسب، دچار مشكلات اسكلتي و عضلاني مي‌شوند. ✳️ چاقي افزايش ساعاتي كه افراد پاي تلويزيون و اينترنت صرف مي كنند، به ويژه زماني‌كه بدون توجه، همراه با آن چيزي مي‌خورند، باعث بروز چاقي در آنان مي شود. 🔺 اثرات رواني ✳️ اعتياد اينترنتي تغيير سبك زندگي، به منظور مصرف زمان بيشتر در اينترنت، پرهيز از فعاليت هاي مهم زندگي به منظور صرف وقت بيشتر در اينترنت، كاهش روابط اجتماعي، ناديده گرفتن خانواده و دوستان و مشكلات مالي و تحصيلي، برخي از پيامدهايي هستند كه در انتظار معتادان اينترنتي مي باشند. همچنين افراد معتاد به اينترنت، كم‌رو، خجالتي، داراي مشكلات خواب، تحصيلي، تنهايي و جسمي، داراي اضطراب و افسردگي و مبتلا به خودبيمارپنداري، حساسيت فردي و پرخاش گري مي باشند.
💥 انسان چگونه از زلزله یا بیماری یا حوادث دیگر نترسد؟ ‌«انسان، فقير است. نمی‌توانيم فقير نباشيم. فقير بودن چيز خيلی خوبی برای ماست؛ «يا ايها الناس أنتم الفقراء إلي الله». ولی اگر اين فقر را به جايی تکيه دادی، به زمين، به زبانَت، به گوشَت، به چشمَت، به آب، به خورشيد، ماه، پدر، تجارت، خانه، کتاب، استاد و... تکیه دادی، به همين اندازه مشرک می‌شوی. در اين حالت، وقتی زمين زير پايت سفت است، آرام هستی و وقتی زلزله شد، می‌ترسی. طبيعی است آدمی که به سفتیِ زمين، آرام است، وقتی زمين متزلزل شد، می‌ترسد. چرا نترسد؟ ولی کسي که اتکائش به سکونت زمين نيست و می‌داند اوست که دارد زمين را آرام نگه می‌دارد، چنين کسی وقتی زمين هم می‌لرزد، نمی‌ترسد. می‌گويد: مگر تو قبلاً من را نگه می‌داشتی که حالا که تکانم می‌دهی، بترسم؟ کسي که اتکائش به آب نيست، همه آب‌های زمين هم خشک بشوند، طوری نمی‌شود و اتفاقی نمی‌افتد! می‌پرسد مگر تا به حال شما ما را سيراب می‌کرديد، که حالا شما که نباشيد ما تشنه بمانيم؟! معنی اطمينان نفس اين است: «ِأَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب». يعنی اگر کسی به مقامی رسيد که خداي متعال به او توجه پيدا کرد و متوجه او شد و او هم متوجه خدا شد، اين شخص به مرحله آرامش می‌رسد. قبل از آن، آرامشی نيست. آدمی که روي موج، خانه می‌سازد، او، آرام نيست. موج زير پای انسان می‌لغزد.»
💥 انسان چگونه از زلزله یا بیماری یا حوادث دیگر نترسد؟ ‌«انسان، فقير است. نمی‌توانيم فقير نباشيم. فقير بودن چيز خيلی خوبی برای ماست؛ «يا ايها الناس أنتم الفقراء إلي الله». ولی اگر اين فقر را به جايی تکيه دادی، به زمين، به زبانَت، به گوشَت، به چشمَت، به آب، به خورشيد، ماه، پدر، تجارت، خانه، کتاب، استاد و... تکیه دادی، به همين اندازه مشرک می‌شوی. در اين حالت، وقتی زمين زير پايت سفت است، آرام هستی و وقتی زلزله شد، می‌ترسی. طبيعی است آدمی که به سفتیِ زمين، آرام است، وقتی زمين متزلزل شد، می‌ترسد. چرا نترسد؟ ولی کسي که اتکائش به سکونت زمين نيست و می‌داند اوست که دارد زمين را آرام نگه می‌دارد، چنين کسی وقتی زمين هم می‌لرزد، نمی‌ترسد. می‌گويد: مگر تو قبلاً من را نگه می‌داشتی که حالا که تکانم می‌دهی، بترسم؟ کسي که اتکائش به آب نيست، همه آب‌های زمين هم خشک بشوند، طوری نمی‌شود و اتفاقی نمی‌افتد! می‌پرسد مگر تا به حال شما ما را سيراب می‌کرديد، که حالا شما که نباشيد ما تشنه بمانيم؟! معنی اطمينان نفس اين است: «ِأَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب». يعنی اگر کسی به مقامی رسيد که خداي متعال به او توجه پيدا کرد و متوجه او شد و او هم متوجه خدا شد، اين شخص به مرحله آرامش می‌رسد. قبل از آن، آرامشی نيست. آدمی که روي موج، خانه می‌سازد، او، آرام نيست. موج زير پای انسان می‌لغزد.»
🌸 ولادت با سعادت امیرالمومنین(ع) و روز پدر مبارک.
امیرالمومنین امام چه کسانی نیست! 🔹 امیرالمؤمنینی که به خانه‌ی فقیر سر میزند، در دهان بچه‌ی یتیم با دست خودش، غذا میگذارد. حالا کسی ادّعا کند که او امام من است؛ در حالی که آن چیزی که در دوران ، ، ولو بر یک مجموعه‌ی کوچک؛ ریاست بر یک ده؛ بر یک گوشه از گوشه‌های کشور به یادش نمی‌آید، این دسته از مردمند: ، ، ! چنین کسی میتواند بگوید که «او امام من است»!؟ اینها با هم نمی‌سازد! 🔹 امیرالمؤمنین آدمی بود که در راه تبلیغ دین و کار برای خدا و مبارزه با دشمنان خدا، شب و روز نمیشناخت. در همه‌ی جنگهایی که پیغمبر رفتند، حضور داشت؛ جز در موارد خیلی معدود. وقتی که همه نبودند، او بود. آن‌وقت که کار از همیشه سخت‌تر بود، او در نزدیکترین جای خطر حضور داشت. کسی ادّعا کند که او امام من است؛ در حالی که حاضر نباشد در راه خدا و دین خدا، یک به بناگوشش او بزنند!؟ این میشود!؟ حاضر نباشد که به دشمن خدا، به دشمنان دین و به دشمنان اسلام، به خاطر قدرت و گردن کلفتیشان بگوید بالای چشمتان ابروست!؟ 🔹 امیرالمؤمنین، [با قدرتهای ستمگر درافتاد] حالا یک عدّه، امروز بگویند: «بله؛ او امام ماست.» اما حاضر نباشند به استکبار، به قدرت مسلط ، به کسانی که امروز صد برابر قدرتمندان فاسد صدر اسلام به مردم ظلم میکنند یک کلمه حرفی بزنند که آنها را بد بیاید!؟ بعد هم بگویند: «ما شیعه‌ی علی هستیم و او امام ماست»!؟ امام یعنی چه؟
🔴 درِ درگاهت به روى مشتاقان گشوده است 🔸 قسمتى از دعاى هر روز ماه رجب آنان كه به غير تو روى آوردند، بينوا گشتند؛ آنان كه از غير تو نياز خواستند، زيان ديدند؛ آنان كه نزد غير تو فرود آمدند، تباه شدند و آنان كه به بخشش غير تو، دل بستند، به قحطى گرفتار شدند. درِ درگاهت به روى مشتاقان گشوده است؛ نيكى ات، به جويندگان، بخشيده است؛ بخششت، براى نيازخواهان، روا گشته است؛ پاداشت، براى آرزومندان، فراهم است؛ روزى ات، به آن كه سركشى ات مى كند نيز مى رسد؛ و بردبارى ات، آن را كه با تو دشمنى مى ورزد نيز فرا مى گيرد. اين، شيوه هميشه توست كه به بدكاران نيز نيكى مى كنى و اين، روش توست كه با سركشان نيز مدارا مى كنى. https://eitaa.com/porsemanmag/824
▪️ وفات حضرت زینب (سلام الله علیها) تسلیت باد.
🔴 در زمان حال زندگى كنيد يكى از راه هاى مبارزه با بى حالى، هر قدر هم كوچك و مختصر باشد، آموختن زندگى كردن در لحظه زمان حال است. زندگى در لحظه زمان حال شما، به «حالا»ى شما مربوط و وابسته است. هر وقت شما در خصوص آن فكر كنيد، در حقيقت، لحظه ديگرى وجود ندارد كه شما بتوانيد در آن لحظه زندگى كنيد. تنها حالاست كه وجود دارد. آينده هم لحظه زمان حال ديگرى است كه وقتى برسد، زندگى مى كنيم و به طور يقين، تا زمانى كه فرا نرسيده، شما نمى توانيد در آن زندگى كنيد. مسئله اين است كه ما، در فرهنگى زندگى مى كنيم كه بر روى «حالا»، تأكيد نمى كند. مى گويند: براى آينده، صرفه جويى كنيد؛ به فكر فردا و آينده خودتان باشيد؛ براى زمان بازنشستگى خودتان، نقشه بكشيد. دورى جستن از لحظه حال، در فرهنگ ما، تقريباً مانند يك ترس شده و ما همواره در شرايطى هستيم كه زمان حال را فداى آينده مى كنيم. در پايان، اين نتيجه منطقى به دست مى آيد كه با اين طرز تفكر، نه تنها از شادمانى هاى حالا دورى مى جوييم، بلكه براى هميشه از احساس نشاط و شادى خوددارى مى كنيم. وقتى زمان آينده فرا برسد، به زمان حال تبديل مى شود و ما بايد آن را براى تدارك آينده به كار ببريم. در حقيقت، خوشحال بودن ما، به فردا موكول مى شود و فرداها هم تداوم دارند. اين مرض لحظه زمان حال، شامل انواع مختلفى است كه ما در اين جا، به چند نمونه زير اشاره مى كنيم: شخصى تصميم مى گيرد كه براى هواخورى و استفاده از فضاى پاك و پرطراوت جنگل، لحظات زمان حال خودش را در جنگل و در آغوش طبيعت بگذراند. هنگامى كه قدم به داخل جنگل مى گذارد، تمام فكر و ذكرش را بر روى كارهايى كه بايد پس از برگشت، در خانه انجام بدهد، متمركز مى كند؛ مثلاً راجع به بچه ها، مغازه بقالى، كارهاى خانه و پرداخت صورت حساب ها؛ آيا همه آنها درست است؟ زمانى ديگر، فكرش به جلو مى رود و به سوى تمام كارهايى كه بايد بعد از خارج شدن از جنگل انجام بدهد، متوجه مى شود. بنابراين، لحظات زمان حال اين خانم، به وسيله وقايع زمان گذشته، اشغال مى گردد و اين فرصت نادر كه براى لذت بردن از طبيعت به دست آمده بود، مفقود مى شود. فرد ديگرى روى متن كتابى مطالعه مى كند كه ناگهان مى فهمد مغزش در جاى ديگرى سير مى كند و سه صفحه بيشتر نخوانده است و از مطالب خوانده شده، چيزى نفهميده است. ظاهراً چشمانش به كلمات كتاب بوده، اما فكرش و لحظات زمان حالش، به سينماى شب گذشته و نگرانى هاى امتحان فردا بوده است. لحظه زمان حال كه در واقع، واحد گذشت زمان است، همواره با شماست و مى تواند زيباترين تجربه برايتان بشود؛ مشروط بر اين كه اجازه بدهيد در آن گم بشويد و تمام لحظات زمان حال را دريابيد و گذشته را به فراموشى بسپاريد. آينده به موقع خودش مى آيد. شما فقط از لحظه زمان حال، بهره بگيريد كه تنها چيزى است كه شما در اختيار داريد و به ياد داشته باشيد كه آرزوها، اميدها و تأسف ها، عادى ترين و خطرناك ترين تاكتيك ها، براى ضايع كردن لحظه زمان حال به شمار مى آيند. گرايش به ايده آل آينده، اغلب، سبب فرار از زمان حال مى شود. از طرفى، ممكن است در لحظه اى به طور معجزه آسا، در آينده، زندگى تغيير كند و هر چيزى در جاى خودش قرار بگيرد و شما به شادمانى خودتان برسيد. وقتى شما به آن آرزوى مخصوص خودتان - ديپلم، فارغ التحصيلى، ازدواج، بچه دار شدن، ترفيع درجه - رسيديد، زندگى به طور جدى آغاز مى شود. هر گاه اتفاقى مطابق انتظارهاى شما ادامه نيافت، شما مى توانيد مجدداً براى زندگى ايده آل خودتان اقدام كنيد و به اين وسيله، از نوميدى بيرون بياييد. اجازه ندهيد نوميدى و افسردگى، بر زندگى شما سايه افكند؛ همين حالا، آن را با يك برنامه اساسى تكامل زمان حال، از خودتان دور كنيد. زمان و وقت مناسب، آن وقتى است كه شخص، هنوز شانس به دست آوردن هدفش را داشته باشد. وقتى به گذشته زندگى خودتان نگاه مى كنيد، ملاحظه مى كنيد كه به ندرت براى كار يا چيزى كه انجام داده ايد، متأسف مى شويد. تأسف و غمگينى شما، به خاطر آن چيزهايى است كه انجام نداده ايد. بنابراين، پيام، روشن است؛ قدر زمان حال خودتان را بدانيد و از لحظات و دقايق زمان حال، بهره ببريد. اگر آنها را هدر بدهيد، براى همشه آنها را گم كرده ايد. مردمى كه مى دانند چگونه از هر دقيقه زمان، حداكثر استفاده را ببرند، مردمى هستند كه يك زندگى آزاد، مؤثر و كامل را انتخاب كرده اند و اين، انتخابى است كه هر يك از ما مى توانيم داشته باشيم. https://eitaa.com/porsemanmag/824