قبل از ماموریت آخرش به سوریه پایش در فوتبال شکسته بود برای اینکه زودتر برود سوریه، زودتر از موعد گچ پایش را در آورد کمی می لنگید اصرار می کردم برود عصا بگیرد قبول نمی کرد ته دلم فکرش را هم نمی کردم با این پا برود مأموریت.
خوشحال بودم که به مأموریت نمی رود اما محمود می گفت: «خانم، تو دعا کن هرچه خیر هست خدا همان را انجام دهد»
گفتم: «آخر تو چطوری می خواهی توی درگیری با این پایت فرار کنی؟»
خندید و گفت: «مگر من می خواهم فرار کنم؟ آن قدر می جنگم تا با دست پر برگردم من و فرار؟ »
منبع: کتاب شهید عزیز مجموعه خاطرات شهید رادمهر به روایت همسر شهید
#شهیدجاویدالاثر_محمود رادمهر
@basij_Madreseh_Eshgh
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جادوی اذان شهید ابراهیم هادی
خاطرهای از حسین الله کرم همرزم شهید به همراه صوت اذان ابراهیم هادی...
@basij_Madreseh_Eshgh
ai-gonah-kara.mp3
1.85M
✨❤️✨
آی گنهکارا بیایید
در خونم باز بازه
هرکسی که از در من
نا امید بشه می بازه🙃💔
#عرفه🌱
🎶سید مجید بنی فاطمه
@Basij_Madreseh_Eshgh
.
روز عرفه را قدر بدانید.
از ظهر عرفه تا غروب عرفه
ساعات مهمّی است..؛
لحظهلحظهی این ساعات
مثل اکسیر، مثل کیمیا
حائز اهمّیّت است..
| حضرت آقا |
#عرفه
@Basij_Madreseh_Eshgh
حج نرفتم ولی یک "لَکَ لبیک حسین"
از همین جا که بگویم خدا می آید
رختِ إحرام نبسته، همه مُحرِم شده ایم
خودمانیم سپیدی چه به ما می آید
آنقدر جرم و خطا سر زده از ما که فقط
به تو بخشیدن این جُرم و خطا می آید
عرفات است ولی هرکه بگوید یا رب
پاسخش از طرف کرب و بلا می آید
#یارب
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدلله
#عرفه🌱
@Basij_Madreseh_Eshgh