سخنان آیت الله مصباح در مورد مقاله
«زعامت و ولایت» که در سال ۴۱ به قلم علامه طباطبائی منتشر شده است :
♦️ در واقع #علامه_طباطبائی در سال ۴۱، قبل از این که نهضت اسلامی شروع شده باشد، و پیش از این که اسمی از حکومت و نظام اسلامی مطرح باشد، این مقالهای را نوشته، و در آن به اثبات #ولایت_فقیه میپردازد...
♦️در بین علمایی که میشناسیم، کمتر کسی مانند علامه طباطبائی توفیق یافته است که قرآن را هم در فهم آن، هم در استناد به آیاتش، و هم در عمل به احکامش از مهجوریت در آورد...
♦️حضرت امام(ره) از همان زمان اهتمام فراوانی نسبت به این امر داشت که در هر فرصتی گریزی به مباحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی بزند، تا اینکه با شروع نهضت زمینهای فراهم شد که در این باره کارهای علمی انجام شود، و حتی زمانی که ایشان در نجف تبعید بودند، در مسجد شیخ انصاری بحث حکومت اسلامی و ولایت فقیه را مطرح میکردند و نوارهای آن را به ایران هم میفرستادند تا تکثیر و منتشر شود. در واقع حضرت امام(ره) در ضمن مبارزاتی که می کرد، یک کار علمی و فرهنگی در زمینه حکومت اسلامی و اثبات ولایت فقیه را نیز آغاز کرد، تا انقلاب پیروز شد.
♦️در اوایل نهضت کسان دیگری نیز به فکر افتاده بودند که مسائل مربوط به نظام اسلامی را با استناد به روایات از نظر علمی و فکری حل کنند، در حالی که بسیاری از علما اصل ولایت فقیه را با استناد به روایاتی مانند مقبوله عمر بن حنظله و نظایر آن ظنی میدانستند،
♦️علامه طباطبایی در سال ۴۱، یعنی قبل از شروع نهضت امام، مسأله #ولایت_فقیه را امری #بدیهی و #فطری قلمداد کرده، و آن را با استناد به آیات قرآن و دلایل عقلی اثبات کرده بود!
♦️علامه طباطبائی با استناد به دعوت قرآن به #فطرت، میفرماید یکی از امور فطری که حتی کودکان نیز آن را میفهمند این است که مجموعهای از انسانها برای زندگی مشترک نیازمند مدیریت هستند، و تجربههای تاریخی نشان داده است که هر جامعهای که مدیریت صحیحی بر آن حاکم بوده، رو به عزت، پیشرفت و پیروزی حرکت کرده، و عدم مدیریت صحیح موجب انحطاط، سقوط و ذلت جامعه بوده است.
♦️ایشان در مقاله خود این سؤال را مطرح میکند که آیا امکان دارد این مسأله فطری و بدیهی در اسلام مورد غفلت قرار گرفته باشد؟ پیامبر صلواتالله علیه حتی زمانی که برای چند روز به قصد جهاد یا کار دیگری از مدینه خارج میشدند، جانشینی برای خود تعیین میکردند، آیا چنین کسی که بر هدایت امت خود حریص بود و از سوی خدا شریعتی برای همه بندگان تا روز قیامت آورده، ممکن است آنها را بعد از رحلت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله به حال خود رها کرده باشد؟ شاید در پاسخ گفته شود که آن حضرت ۱۲ امام را برای بعد از خود مشخص فرمودند؛ اما این پاسخ کافی نیست؛ چون ممکن است موانعی، از قبیل عمل نکردن مردم به تکلیف خود، سبب شود که ائمه علیهمالسلام نتوانند مستقیماً رهبری و اداره جامعه را به دست گیرند. در این صورت، آیا خدا، امت را رها میکند؟ آیا اسلام راجع به این امر بدیهی، هیچ نظری ندارد؟
♦️علامه طباطبائی در مقاله خود به مسائلی از این قبیل پرداخته است که آیا فقاهت برای ولایت کافی است، یا اعلمیت هم لازم است؟ آیا اعلمیت در فقه کافی است، یا در امور دیگر هم لازم است؟ ایشان در پاسخ به این سؤالات میفرماید: «فردی که در تقوای دینی و حسن تدبیر و اطلاع بر مصالح از همه مقدمتر است، ولایت دارد». با این بیان در واقع ایشان فقاهت را کافی ندانسته، بلکه معتقد است حاکم باید در تقوا نیز در حد اعلا باشد، و مصالح را نیز به خوبی درک کند؛ لذا کسی که در برآیند این شرایط از همه بالاتر است، شایسته مقام ولایت است.
🔹سخنرانی از آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «علامه طباطبایی، طرح حکومت اسلامی و اثبات ولایت فقیه»، ۱۳۹۶