هدایت شده از کیهان آنلاین
🖌#یادداشت_روز
🔹رسانه، دلار و سندروم کوری
#جعفر_بلوری
روانشناسان میگویند، تمرکز بیش از حد روی یک «موضوع»
یا یک «نقطه»، باعث کوری و دیده نشدن موضوعات و نقاط دیگر میشود. (رجوع شود به نظریه گوریل نامرئی) این نکته روانشناسی، در مبحث رسانه نیز بهشدت مطرح است. وقتی رویدادی رخ میدهد که برای افراد یک جامعه «مهم» است، و رسانهها روی آن متمرکز میشوند، رویدادهای دیگر که چهبسا اهمیت بیشتری هم داشتهاند دیده نمیشوند چرا که، رسانهها روی آنها تمرکز لازم را نداشتهاند. تحولات و رویدادهای مهمی طی هفتهها و ماههای گذشته در کشور رخ داده که فقط یکی از بدترین آنها، بهدلیل تمرکز شدید برخی رسانهها، بیش از سایر موضوعات دیده شده و بسیاری نیز که آرامبخش، غرورانگیز و امیدآفرین بوده، بهدلیل عدم توجه کافی رسانهها دیده نشدهاند. به عبارتی اتفاقات مهمی طی ماههای گذشته در کشور رخ داده که اهمیت آنها، کم از خبر «نوسانات ارزی» نبوده ولی چون برخی رسانههای داخلی و دوستان خارجیشان یا از اساس سانسورش کردهاند یا روی آن مانور کمتری دادهاند، یا حتی به تحریف آن پرداخته و وارونه روایتشان کردهاند، آنطور که باید دیده یا شنیده نشدهاند.
یکی از این اتفاقات مهم، اجرای فاز نخست احیای دریاچه ارومیه است. موضوع خشک شدن این دریاچه، در ایامی نهچندان دور مهمترین سوژه برخی رسانههای داخلی و بعضا حتی رسانههای خارجنشین بود. آنقدر مهم که عدهای آن را تبدیل به مسئله اول کشور میکردند. برخی از گردانندگان این رسانهها با همین سوژه، چندین انتخابات برگزار کردند! آنقدر روی این موضوع در رسانههایشان مانور داده شد که، اهمیت احیای این دریاچه، نقل محافل عمومی و مردم کوچه و بازار شد و در میهمانیهای خانوادگی نیز از اهمیت آن گفته میشد. این دریاچه الان احیا شده است. برای راهاندازی فاز اول احیای این دریاچه، حدود
38 کیلومتر تونل و 11 کیلومتر کانال زده شده است. یعنی بزرگترین طرح زیستمحیطی خاورمیانه! سؤال این است: اگر خشک شدن دریاچه ارومیه آنقدر اهمیت داشت، احیای آن طی روزهای گذشته چرا دیده نشد؟ همین حالا سری به آرشیو این روزنامهها بزنید و صفحه نخست روز شنبه، ششم اسفندماه را ببینید. ببینید جریاناتی که خشک شدن این دریاچه را مسئله اول کشور کرده بودند، رساندن آب به این دریاچه را چقدر پوشش دادهاند!
در حوزه نظامی نیز طی هفتههای اخیر اخبار غرورانگیزی منتشر شد که بیرون از ایران بیش از داخل کشور دیده شد. این موفقیت نظامی آنقدر مهم است که، مقامات و کارشناسان غربی را به واکنش توام با غافلگیری واداشت: تولید موشک هایپرسونیک. کارشناسان نظامی میگویند این جدیدترین تکنولوژی جنگافزار در دنیاست که «شاید» بهصورت عملیاتی فقط روسیه در جنگ اوکراین استفاده کرده است. موشکهایی که بهدلیل سرعت بالای حرکت و پرواز در بالای جو زمین فرصت ردیابی را
از هر پدافندی میگیرند. این موشک از یک قابلیت علمی بزرگ بهرهمند است و در حال حاضر کشورهایی چون روسیه، چین و آمریکا نمونههایی از آن را دارند و ایران هم چند ماهی است که ساخت این موشک را به پایان رسانده است. این خبر چقدر دیده شد؟!
رویداد غرورآفرین بعدی راجع به یک پیشرفت حیرتانگیز دیگر در رصدخانه ملی ایران بود. کارشناسان این حوزه طی همین چند ماه گذشته اعلام کردند تلسکوپ رصدخانه ملی ایران با قابلیت رصد اجسام پر نور با فاصله 7 میلیارد سال، نورگیری شد و قدرت محققان و دانشمندان تحت تحریم ایران را به رخ جهانیان کشاند. «پیشرفت ایران در اوج تحریمها شگفتانگیز است.» این بخشی از گزارش مجله علمی ساینس در واکنش به رصد موفق اولین نور از تلسکوپ رصدخانه ملی ایران بود. تلسکوپی در کلاس جهانی که با ثبت دو تصویر از کهکشان آرپ ۳۸۲ در فاصله
۳۲۰ میلیون سال نوری و کهکشان NGC۲۳ در فاصله ۱۷۳.۵ میلیون سال نوری علاقهمندان به نجوم را شگفتزده کرد. چند درصد از مردم این خبر را دیدند؟ چند درصد از میزان اهمیت این پیشرفت آگاهی یافتند؟ این خبر مهم، چگونه دفن شد و به افکار عمومی نرسید؟!
خبر بعدی، در حوزه صنعت نفت و پتروشیمی بود. مهندسان و محققان صنعت نفت تحت تحریم ایران اولین پالایشگاه فراسرزمینی به نام الپالیتو را در ونزوئلا با ظرفیت پالایش روزانه ۱۰۰هزار بشکه نفت خام میدانهای کشور راهاندازی کردند. این پالایشگاه مشتری نفت ایران نیز هست و در دیگر پالایشگاهها نیز فروش نفت ایران با کمک صدور خدمات فنی و مهندسی مهندسان ایرانی افزایش خواهد یافت...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/261050
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا
@kayhannewspaper
هدایت شده از کیهان آنلاین
🖌#یادداشت_روز
🔹چرا باید به توافق ایران و عربستان خوشبین بود؟
#جعفر_بلوری
توافق ایران و عربستان چند روزی است در صدر اخبار جهان
قرار دارد و تقریبا روزی نیست که دهها تحلیل و خبر و گزارش و مصاحبه راجع به آن ارائه نشود. همین «در صدر بودن» نشان از اهمیت بالای این توافق دارد. در ایران خودمان طبیعتا بیش از سایر نقاط جهان، به این توافق پرداخته میشود. اگرچه برخی رسانهها و چهرههای سیاسی زرد در کشور تلاش کردند، با پیش کشیدن مباحث زرد و تحلیلهای تا نوک دماغی، از اهمیت آن کاسته و طبق معمول، آب به آسیاب دشمن بریزند اما در هر صورت، آنها نیز بهرغم اینکه عصبانیاند، لااقل در ظاهر نتوانستند اصل موضوع، یعنی توافق بین دو کشور مهم منطقه را
زیر سؤال ببرند بلکه صرفا تلاش کردند، نعل وارونه زده و تحلیل وارونهای از آن ارائه بدهند.
اما این توافق چرا اینقدر مهم است؟ چه تبعات اقتصادی، سیاسی و امنیتی میتواند برای ما، عربستان و کل منطقه و حتی جهان داشته باشد؟ آیا واقعا غربیها آن طور که برخی از آنان مدعیاند، از این توافق خوشحالند؟ غربزدهها چطور؟ اصلا چقدر میتوان به این توافق و فردی در مختصات «محمد بنسلمان» و به طور کلی آلسعود خوشبین بود؟
ما فکر میکنیم، یکی از دلایل اصلی که این توافق را «متمایز» و «مهم» کرده، رَوَندی است که برای رسیدن به این نقطه، طی شده است. این توافق طی مذاکرات نه چندان آشکار یکونیم ساله با وساطت کشورهایی مثل چین، عراق، عمان، روسیه و... حاصل شده و طبق اظهارات نخستوزیر سابق عراق، پایه و مبنای این توافق را هم سردار بزرگ شهید سلیمانی بنا نهاده است. به عبارتی در حصول این توافق، آمریکا و به طورکلی غرب، هیچ نقشی نداشتهاند و از خبرهایی که
گاه و بیگاه منتشر میشود میتوان حدس زد، این کشورها صرفا از «برگزاری مذاکراتی بین ایران و عربستان» مطلع بودهاند. این دقیقا دلیلی است که باعث عصبانیت غرب و غربزدهها شده است. غربیها، عربستان را تا همین یکی دو سال پیش گاو شیرده خود میدانستند و چرخش در سیاست خارجی این کشور به سمت شرق را یک شکست بزرگ برای خود میدانند.(رجوع شود به اظهارات دونالد ترامپ در دوران ریاست جمهوری) غربزدهها هم چون این توافق منهای غرب حاصل شده، آن را بر نمیتابند و برای کم اهمیت جلوه دادن آن است که مدام از لزوم چرخش به غرب مینویسند. آنها مسیر رسیدن به توسعه در همه زمینهها را «غرب» معرفی میکردند و مدام میگفتند، بدون برجام و افایتیاف (بخوانید بدون غرب) ایران کار به جایی نمیبرد. این توافق اما خلاف این ادعاها را ثابت کرد و به قول آن روزنامه صهیونیستی «تُفی بود بر صورت اسرائیل» یا فلان روزنامه آمریکایی که نوشت «سیلی بود بر صورت آمریکا». از همین نکته میتوان پیشبینی کرد، آنها [غربزدهها] برای برهم زدن این توافق یا....
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/262152
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا
@kayhannewspaper
هدایت شده از کیهان آنلاین
11.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از کیهان آنلاین
11.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 آتشبس؛ مهمترین مسئله جنگ در غزه
👤 #جعفر_بلوری
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
33.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 در حمله اسرائیل به ایران چه اتفاقی افتاد؟
👤 #جعفر_بلوری
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 دیوهای تحریف فرشتههای حقیقت!(۱)
👤 #جعفر_بلوری
🔸با شروع ایام مبارک دهه فجر، شبههافکنیها نیز مثل هر سال، با حجم حیرتانگیزی شروع شده است. برخی حتی به تجزیه تحلیل خط به خط سرودها و اشعار ایام انقلاب مشغولند تا ضمن «مقایسه» دو دوره قبل و بعد از انقلاب نتیجه بگیرند، انقلاب اسلامی ایران، شکست خورده و دوران قبل از انقلاب اوضاع بهتر بوده است! برخی با انتشار مثلا یک عکس از یکی از میادین شهر تهران (پایتخت) در سالهای قبل از وقوع انقلاب اسلامی و گذاشتن آن عکس کنار عکسی در مثلا یکی از روستاهای دورافتاده کشور (که غالبا پس از بررسی متوجه میشوی اصلا عکس نیست) تلاش میکنند، «مقایسه»ای در ذهن مخاطب ایجاد کرده و چنین القا کنند که، با وقوع انقلاب، کشور عقبگرد داشته است. برخی نیز اصلا نیاز به مقایسه نمیبینند و با انتشار تصاویر و گزارشهای کذب و ساختگی، به این انقلاب و کشور و مردمانش، حمله و شبههافکنی میکنند. (برای آشنایی کامل با این روشها، مطالعه «تعمیم افراطی» یا Overgeneralization که یک خطای شناختی است و دکتر «آرون بک»، روانشناس آمریکایی از آن در کتابش استفاده کرده است، بهشدت توصیه میشود.) همه این شبههافکنیها و «کجروایتها» نیز با تکیه بر شرایط نه چندان مساعد اقتصادی، صورت میگیرند تا محتوای تولیدیشان، قدرت «اقناعسازی» مخاطب را داشته باشد. از آنجایی که استفاده از «تکنیک مقایسه» بین این طیف بسیار برجسته و پُرطرفدار است، در این یادداشت قصد داریم ضمن تایید وجود مشکلات اقتصادی در کشور به بررسی روش پُرکار بُرد این تکنیک در رسانه پرداخته و به این سؤالها پاسخی منطقی و علمی دهیم که ۱- «آیا با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، واقعا اوضاع کشور بدتر شده است؟» و ۲- «جمهوری اسلامی ایران را دقیقا با کدام دوران درخشان مقایسه میکنند؟»
🔸برای فهم دقیقتر «تکنیک مقایسه» در رسانه، بد نیست ابتدا با یک اصطلاح مهم جامعهشناسیِ مرتبط، یعنی «محرومیت نسبی» (Relative Deprivation) آشنا شویم. از جمله جامعهشناسان مطرحی که در این حوزه خوب کار کرده است، «پیتر تاونزند» (Peter Townsend) انگلیسی است که در کتاب مهم خود «فقر در بریتانیا»، به جای تمرکز صرف روی کمبود درآمد، بر مفهوم «محرومیت نسبی» تاکید کرده است.
🔸«محرومیت نسبی» به زبان ساده، به «احساس نارضایتی» و «کمبود»ی اشاره دارد که فرد هنگام مقایسه با دیگران با آن مواجه میشود. این احساسِ نارضایتی، نه لزوما بر اساس کمبود، بلکه بر اساس مقایسه با دیگران شکل میگیرد. به عبارت دیگر، فرد ممکن است به اندازه کافی داشته باشد، اما به دلیل مقایسه با کسانی که «بیشتر» یا «بهتر»ش را دارند، احساس محرومیت و نارضایتی کند. نکته کلیدی در این اصطلاح مهم جامعهشناختی، میزان «داشتههای من» نیست، مهم این است که، «داشتههای طرف مورد مقایسه» بیشتر یا بهتر است. به این نکته هم باید توجه داشت که انسان، به طور ذاتی، اهل مقایسه است. با آمدن فضای مجازی و به نمایش گذاشته شدن زندگیهای شخصی در آن، محرومیت نسبی بیش از گذشته، حس میشود! «تکنیک مقایسه» اما یک اصطلاح رسانهای است که بیارتباط با «محرومیت نسبی» مورد بحث ما نیست. به این مثالها توجه کنید:
🔻وقتی خودروی سمند در اوج محبوبیت بود، یکی از شبکههای برونمرزی فارسی زبان(که بسیاری از آنها با آمدن ترامپ بودجهشان قطع شده است) سمند ایرانی را کنار آخرین مدل بنز آلمانی گذاشت و شروع به مقایسه آنها با هم کرد! نتیجه معلوم بود. رسانهای دیگر، ناو جماران را کنار ناو هواپیمابر «یو اس اس جرالد آر. فورد»، بزرگترین ناو جهان گذاشت! و با ادبیات طنز، به مقایسه این دو پرداخت بدون این که اشاره کند، جمهوری اسلامی ایران فقط ۴۰ سال است که از یوغ همین آمریکا خارج شده و به تنها تولیدکننده ناو در منطقه تبدیل شده است و اینکه، «پیش از انقلاب، ایران تحت چمبره آمریکا، توان - یا اجازه - تولید چه چیزی را داشت؟» ضمن اینکه مقایسه هم اگر صورت میگیرد باید با کشورهای منطقه و اطراف صورت بگیرد که بسیاری از آنها از بدو تولد، تحت امر همین آمریکا بودهاند و حالا قادر نیستند بدون حمایت قدرتها، یک پیچ تولید کنند؟! کشورهایی که همه چیزشان - از کارشناس و خلبان و مهندس تا فیلمساز و فوتبالیستشان - همه و همه وارداتی است.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 دیوهای تحریف فرشتههای حقیقت!(۲)
👤 #جعفر_بلوری
🔸سؤال مهم دیگری که از این طیف باید پرسید این است که، وقتی از مقایسه و تکنیکهای رسانهای استفاده میکنند، «ایران بعد از انقلاب اسلامی» را دقیقا با کدام دورانِ ایرانِ قبل از انقلاب مقایسه میکنند تا نتیجه بگیرند اوضاع بدتر شده است؟! با ایرانی که هم در جنگ جهانی اول و هم در جنگ جهانی دوم اشغال شد، مقایسه میکنند؟ یا با ایرانِ سالهای ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ مقایسه میکنند که بر اساس برآوردهای مختلف، فقط بر اثر قحطی و گرسنگی حاصل از اشغالگری بیش از ۴ میلیون و به روایتی تا ۱۰ میلیون نفر جان باختند؟! یا با ایرانبعد از اشغال در سال ۱۳۲۰ مقایسه میکنند که تا ۵۰۰ هزار نفر از مردم کشورمان از بیماری، گرسنگی و... جان باختند؟! این حجم از تلفات، جدای از کشته شدگان در جنگ و هرجومرج و درگیریهای پس از اشغال است. شاید هم با دوران پهلوی و سال ۱۳۴۱ مقایسه میکنند که وزیر کشاورزی وقت گفت: «۸۰ درصد مردم گرسنه یا نیمه گرسنه اند»؟!
🔸(روزنامه اطلاعات ۲۱ تیر ماه ۱۳۴۱ شماره ۱۰۸۴۶) ممکن است گفته شود، با پیش از این سالها مقایسه میکنند. مثلا با سال ۱۲۰۷ شمسی و دوران جنگ ایران و روسیه که با عهدنامه ترکمنچای مناطق وسیعی از کشورمان یعنی ایروان، نخجوان و تالش جدا شد! با ایامی که کوههای آرارات و جمهوری فعلی آذربایجان را از دست دادیم هم میتوانند مقایسه کرده باشند!
🔸از این مقایسهها باز هم میتوان کرد. آن هم نه فقط در حوزههای سیاسی و نظامی که، در حوزههای علمی و تکنولوژیکی. میتوان دوران بعد از انقلابِ درگیر در انواع جنگها و توطئهها را با دوران پیش از انقلابِ دوستی با آمریکا و غرب، در حوزههای زیادی مقایسه کرد. مثلا در حوزه پزشکی و درمان میتوان دورانی را که به پزشکهای بنگلادشی و هندی محتاج بودیم را با دورانی مقایسه کنیم که بیش از ۲ میلیون نفر فقط در چارچوب صنعت
«توریسمدرمانی» از کشورهای مختلف جهان به کشورمان میآیند تا از خدمات ارزان، با کیفیت و کمنظیر متخصصان کشورمان استفاده کنند. مقایسه شاخص مرگ و میر نوزادان هم بد نیست. اینکه پیش از انقلاب شاخص مرگ و میر نوزادان ۱۵۰ نفر در هر هزار نفر بود و اکنون این شاخص رسیده است به ۹ نفر در هر هزار نفر. این شاخص در مرگومیر مادران هم از ۲۵۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر در پیش از انقلاب رسیده است به ۲۳ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر پس از وقوع انقلاب.
🔻بیایید یک مقایسهای هم در حوزه «آموزش زنان» داشته باشیم: کاهش شکاف جنسیتی در آموزش به ۳درصد، افزایش سهم زنان در جمعیت دانشجویان به بیش از ۵۲ درصد و رشد حضور زنان در رشتههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات که همگی از جمله دستاوردهای مهم ایرانِ پس از انقلاب است. و اما در حوزه اشتغال زنان باید گفت اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، ۴۱درصد از شغلهای ایجاد شده، ۳۰درصد از مجوزهای مشاغل و ۸۰درصد از مجوزهای مشاغل خانگی به زنان اختصاص یافته است. همچنین بیش از ۴هزار شرکت از ۱۰هزار شرکت دانشبنیان کشور توسط زنان مدیریت یا هدایت میشود. انتصاب زنان در مشاغل مدیریتی نیز به بیش از ۴۰هزار نفر در سال ۲۰۲۳ افزایش یافته است.
🔸همچنین انتصاب زنان به عنوان وزیر، معاون رئیسجمهور، سخنگوی دولت و دیگر مناصب کلیدی به بیش از ۷۰ نفر رسیده است. اینکه «اعداد و ارقام» این حوزهها در پیش از انقلاب را نمیآوریم به این دلیل است که، عدد و رقمها، اصلا قابل مقایسه با پس از انقلاب نیست... .
#یادداشت_روز
@Kayhan_online