eitaa logo
پشتیبان انقلاب
65 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
7.4هزار ویدیو
244 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 گزارش روز 💠 پیشگیری اولویت مبارزه فساد در هفته‌ای که گذشت اخبار پیرامون فساد بروز یافته در چای دبش، فضای افکار عمومی کشور را به شدت جریحه‌دار ساخت. در این خصوص و جزئیات پیرامون آن مباحث مختلفی طرح شده و مسئولان مربوطه نیز شفاف‌سازی کلی را انجام دادند. بیان جزئیات نیز به دادگاه مربوطه و قوه قضائیه سپرده شده است. به هر حال باید پیرامون فساد چای دبش چند نکته را مدنظر قرار داد: در ابتدا توجه به این نکته ضروری و لازم است که دولت و قوه قضائیه در بالاترین سطح، به محض مطلع شدن از موضوع فساد، اقدامات لازم را برای کشف، شناسایی و مجازات اولیه برای عوامل مؤثر در پرونده در نظر گرفتند. در ادامه نیز با تشکیل پرونده قضائی متخلفان و مجرمان را به دادگاه معرفی نمودند. بر این اساس رویکرد و عملکرد نظام در مبارزه با فساد قابل تقدیر و ستایش است. در واقع همین مبارزه با فساد و مجازات مفسد حکایت از نبود فساد سیستمی در داخل کشور دارد؛ عزم جزم قوای سه‌گانه باعث شده است که هر شخصیتی فارغ از ملاحظات و مصالح مصطلح، اگر که متهم باشد به پای میز محاکمه می‌آورند. چه اینکه معاون اول برخی دولت‌ها، وزرای متعدد و معاونین سازمان‌ها و وزارتخانه‌های مختلف مجازات شده‌اند. نکته مهم‌تر، فارغ از اینکه کدام دولت مقصر بوده و اینکه چگونه این اختلاس شکل گرفته و جزئیات آن چیست، و مجازات عاملان چگونه خواهد بود، موضوع اصلی این است که چرا در زمینه تخصیص نرخ ارز، هر چند وقت یک‌بار، شاهد چنین فسادهایی هستیم؟ دستگاه‌های متولی قانون‌گذار و مبارزه با فساد باید بدانند که تا زمانی که بستر بروز فساد وجود دارد، شدیدترین اعدام‌ها و مجازات‌ها نیز مانع از بروز چنین فسادهایی نخواهد شد. اساساً در خصوص فساد، موضوع اصلی پیشگیری از وقوع جرم و تخلف است. در واقع قانون‌های مربوطه باید به گونه‌ای باشد که مانع از ایجاد و شکل‌گیری بستر فساد زا باشد. از طرفی نهادهای نظارتی نیز باید فسادها را در ابتدای امر کشف و شناسایی کنند و مانع از گسترش آن شوند. نکته سوم توجه به عواملی است که موجب شکل‌گیری فساد شده است. انحصاری بودن برخی بازارها و نبود سیستم رقابتی و شفافیت اطلاعاتی ناقص، موجبات ایجاد رانت را فراهم می‌کند. بروکراسی عریض و طویل دولتی و عدم مقررات‌زدایی از مقررات دست و پاگیر در کنار محدودیت‌ها و سهمیه‌بندی‌های تجاری و ارزی و همچنین چند نرخی بودن ارز و سیستم غیر رقابتی و متمرکز بانکی نیز مزید بر علت شده است. از همه اینها مهم‌تر مشکلات ساختاری و تشکیلاتی در نهادهای نظارتی و فرآیندهای غیر‌کارشناسی و سالم در تخصیص اعتبارات ارزی و ریالی می‌باشد که رفته رفته فرآیند اصلاح این قوانین و رویه‌ها توسط مجلس و دولت در حال انجام است. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 💠 تطهیر غرب با هواپیماهای برجامی در هفته‌ای که گذشت، برخی پایگاه‌های معتبر بین‌المللی اعلام کردند، قرارداد شرکت‌های هواپیمایی ایران از فهرست سفارشات سازنده‌های اروپایی حذف شده است. این موضوع از سوی مقامات ایرانی نیز تأیید شد. انتشار این اخبار سبب شد تا جریانی در کشور با تحلیل‌های جهت‌دار، این‌گونه القا کنند که مقصر اصلی لغو قراردادهای هواپیمایی دولت ایران است؛ اما واقعیت ماجرا چیست؟ 1️⃣ پس از توافق برجام در سال ۲۰۱۵ و تعلیق تحریم‌های اقتصادی، شرکت هواپیمایی ایران‌ایر قرارداد خرید ۲۰۰ فروند هواپیما را با بوئینگ آمریکا، ایرباس اروپا و شرکت فرانسوی‌ـ ایتالیایی ای‌تی‌آر به امضا رساند. 2️⃣ در مدت سه سال اجرای برجام (تا خروج واشنگتن از برجام)، از این قرارداد تنها دو فروند ایرباس ۳۳۰A، یک فروند ایرباس ۳۲۱A و ۱۳ فروند ای‌تی‌آر (از طریق شرکت‌های خصوصی) وارد شد. این واردات قطره‌چکانی و همراه با شروط فراوان که واشنگتن در مذاکرات متعدد، واگذاری مابقی هواپیماها را منوط به مسائل خارج از توافق می‌کرد، همیشه به عنوان دستاویز جریانی برای تطهیر بدعهدی غرب استفاده می‌شد. 3️⃣ نکته مهم در توافق ایرباس این بود که این توافق به دریافت مجوز صادرات از سوی دولت آمریکا مشروط بود؛ زیرا در ساخت هواپیماهای ایرباس، قطعات ساخت آمریکا به کار رفته است و مطابق قوانین تحریم‌ها، صادرات تجهیزات به ایران در شرایطی امکان‌پذیر بود که زیر ۱۰ درصد از قطعات آن آمریکایی باشد. 4️⃣ ‌این قراردادها، با صدور مجوز اداره کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا (اوفک) منعقد شده بود و در مرحله اول تا پایان ۲۰۲۰ اعتبار داشت و قرار بود طی مذاکراتی در این سال، برای سال‌های بعد نیز تمدید شود؛ اما به‌دنبال مخالفت و کارشکنی‌های آمریکا، این مجوزها در ۸ می ۲۰۱۸ لغو شد. 5️⃣ ایران همانگونه که با وجود نقض معاهده برجام از سوی آمریکا، به این معاهده پایبند ماند، در مورد قراردادهای خرید هواپیما نیز خود را از قرارداد خارج نکرد و به‌خصوص در قرارداد با ایرباس، سعی کرد آن را حفظ کند؛ اما طرف مقابل از اجرای قرارداد تمکین نمی‌کرد. 6️⃣ توجه به این نکته نیز مهم است که ایرباس طبق قرارداد، در پشتیبانی و تأمین قطعات و به‌روزرسانی آنها متعهد بود، اما هیچ گاه به اجرای آن پایبند نبود. از همین جهت بخشی از این هواپیماهای برجامی به دلیل نبود قطعات تعویضی زمین‌گیر شدند. ⚜️ بنابراین ادامه قراردادهای هواپیمایی با خروج آمریکا از برجام و وضع تحریم‌های جدید، عملاً غیر ممکن شد و واشنگتن از آن برای تحمیل خواسته‌های خود به تهران استفاده ‌کرد؛ در حالی که دولت فعلی و گذشته نیز در لغو این قرارداد هیچ نقشی نداشتند؛ اما جریان غربگرا به دلایل حزبی و سیاسی و تعهد در پرستش غرب، با تحلیل وارونه به دنبال مقصرنمایی از ایران هستند تا بدعهدی غرب را از ذهن ایرانیان خارج کنند. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز ♻️ قرارگاه جنگ (اقتصادی) سه‌شنبه هفته قبل، رهبر معظم انقلاب در دیدار با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی فرمودند: «به نظر من سران قوا می‌توانند در این جلسه‌ای که اختیارات به آن داده شده و می‌توانند کارهای زیادی بکنند و تصمیم‌های زیادی بگیرند، این را‌ـ موانع‌ـ مطرح کنند و حل کنند. حالا اگر هم حل نشد، بالاخره رهبری را در جریان بگذارند و حل کنند؛ این البتّه [جزء] مسئولیّت‌های دولت است.» در حالی که جبهه دشمن در یک نبرد همه‌جانبه و هماهنگی کامل در بستر علمی و عملیاتی در خزانه‌داری آمریکا تشکیل قرارگاه جنگی اقتصادی علیه ملت ایران داده است، در این سوی نبرد نمای کاملی از آرایش جنگی، اتاق فرماندهی جنگ اقتصادی، جنب‌وجوش در صف و ستاد این نبرد در قامت یک جنگ اقتصادی دیده نمی‌شود. این در حالی است که رهبری در سال‌های گذشته و با شروع جنگ اقتصادی علیه کشور، فقدان یک قرارگاه مرکزی در برابر جنگ دشمن را به درستی تشخیص دادند و از این جهت و در راستای تمرکز بر وحدت در حکمرانی اقتصادی کشور و رفع موانع موجود دستور تشکیل شورای عالی هماهنگی اقتصادی را در اردیبهشت ۱۳۹۷ ابلاغ فرمودند. رهبری این شورا را «فرمانده واحد اقتصادی» نام نهادند و در جلسات مکرر توصیه و دستور داده‌اند که از ظرفیت‌های آن استفاده شود. با وجود این، نگاهی کلی به عملکرد قرارگاه جنگ اقتصادی نشان می‌دهد، پیوست‌های رسانه‌ای موجود و اقدامات این قرارگاه با واقعیت‌های صحنه نبردِ پیچیده، علمی، ویرانگر و بی‌رحمانه‌ای که وجود دارد، همخوانی ندارد. البته این به معنای نادیده گرفتن مصوبات راهگشای این قرارگاه نیست، چه اینکه بسیاری از موانع موجود از طریق آن رفع شده است. نگاهی به بخش‌های متعدد کشور در حوزه اقتصاد نشان می‌دهد، دشمن نتوانسته است در جنگ اقتصادی خود به اهدافش برسد و با وجود موانع متعددی که دشمن در مسیر اقتصاد ایران ایجاد کرده، اما باز هم صنعت و حوزه‌های مختلف اقتصاد ایران به حرکت خود ادامه داده‌اند. مقاومت و پیروزی ایرانیان در جنگ اقتصادی، تثبیت نخواهد شد، مگر اینکه قرارگاه جنگ اقتصادی پنج رسالت را به درستی انجام دهند: 1️⃣ سازماندهی تولید در همه ابعاد و مردمی‌سازی آن کلید پیروزی در جنگ اقتصادی است. 2️⃣ سلاح جنگ اقتصادی(ارز) دشمن ناکارآمد شود. باید از اقتصاد دلارزدایی شود و مانع از دلاریزه شدن آن شد. 3️⃣ هدف از جنگ اقتصادی ایجاد فاصله غیر استاندارد بین مطلوبیت‌های اقتصادی و انتظارات مردمی است. مطلوبیت‌های اقتصادی(تولید) از طریق تحریم کاهش می‌یابد، اما در نقطه مقابل آن قرارگاه جنگ اقتصادی باید به سمت رفع موانع تولید حرکت کند. 4️⃣ مکمل تحریم، تحریف است. تحریم بی‌اثر نمی‌شود مگر با شکست جریان تحریف. در این زمینه نیز قرارگاه جنگ اقتصادی باید پیوست‌های رسانه‌ای و اقدامات مؤثر و علمی در مقابل جریان تحریف را در نظر داشته باشد. 5️⃣ فرهنگ جامعه از ثروت بادآورده، سفته‌بازی و فعالیت نامولد جدا شود و شکل حمایت واقعی از تولید به خود بگیرد. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 💢 رژیم پهلوی؛ مانع یا عامل توسعه؟ چهل و پنج سال از انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد. انقلابی که در مسیر رسیدن به اهداف و مطلوبیت‌هایش گام‌های بزرگی برای رسیدن به عزت برداشته است. از طرفی برخی از این مطلوبیت‌ها مانند اقتصاد اگرچه با اهداف متعالی فاصله دارد، اما از نقطه‌ای که در چهار و نیم دهه پیش بود نیز فاصله بسیار زیادی دارد و راه زیادی طی شده ‌است. چالش‌های فعلی اقتصادی در رسیدن به مطلوبیت‌ها سبب شده است تا جریان تحریف بر این انگاره تمرکز کند که اگر رژیم پهلوی ادامه می‌یافت، به توسعه و پیشرفت اقتصادی می‌رسیدیم. اما تمرکز بر مفهوم توسعه به معنای توان آباد کردن از یک‌سو و از سوی دیگر مطالعه ماهیت رژیم پهلوی، نشان می‌دهد این رژیم شاید کشور را به رشد اقتصادی از جنس آنچه در برخی کشورهای عربی است، می‌رساند؛ امت هيچ وقت توان ایجاد توسعه و آباد کردن ایران را نداشت. اما استدلال‌های اثبات این ادعا کدامند: زیربنای توسعه داشتن استقلال در همه وجوه آن است. این در حالی است که رویکردهایی که ایران پیش از انقلاب در زمینه سیاست داخلی و خارجی در پیش گرفته بود، منطبق با الگوی حامی‌ـ پیرو بود و اساساً در این الگو  نقشی که برای ایران در نظام تقسیم کار جهانی تعریف کرده بودند، هیچ‌گاه نمی‌توانست ایران را در مسیر پیشرفت و توسعه قرار دهد و اتفاقاً این رویکردها ضد توسعه بود. ایالات متحده می‌کوشید ایران را در تمام عرصه‌ها به خود وابسته کند و همین وابستگی اصلی‌ترین عامل جاماندن ایران از مسیر توسعه بود. برنامه‌ریزی‌های توسعه در زمان پهلوی در مسیر توسعه اقتدارگرایی شاه (انقلاب سفید) و تأمین منافع غرب بود. آنچه به عنوان صنعت در قالب ذوب آهن اصفهان، صنعت هسته‌ای، گسترش بنادر و غیره در زمان پهلوی به ایران آمد، هیچ‌گاه همراه با انتقال فناوری نبود و مهندس ایرانی اجازه فهم تکنولوژی را نداشت. صنعتی شدن در دوران پهلوی از طریق فروش نفت بود. نفت بفروش، کارخانه و مهندس اجاره‌ای وارد کن. داشتن اعتماد به نفس در ایران و ایرانیِ زمان پهلوی در قالب فرهنگ غرب‌زدگی، به کلی نابود شده بود. همچنین موتور توسعه اقتصادی علم است. صنعت هسته‌ای، نفت و بسیاری از علوم صنعتی و غیر صنعتی از چندین دهه قبل از انقلاب در عرصه جهانی رخ برآورده بودند، ولکن تولیدات علمی در دانشگاه‌های ایرانی در آن زمان در حداقل ممکن بود. کشوری با این سطح پایین علمی چگونه می‌توانست به توسعه اقتصادی دست یابد؟  انقلاب اسلامی رویکردها را تغییر داد و بستر لازم را برای رسیدن به توسعه ایجاد کرد و اگر موانع متعددی همچون جنگ، تحریم و غیره در مقابل خود نداشت، با سرعت بیشتری به سمت توسعه حرکت می‌کرد. با وجود این، ایران کنونی در بسیاری از علوم و فناوری در سطوح بالای جهانی و در کنار پنج کشور برتر دنیا قرار دارد‌. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰گزارش روز 💠انتخابات حداکثری، مقدمه توسعه اقتصادی بدیهی است که انتخابات پیش‌رو، می‌تواند مسیر و جهت‌گیری چندین ساله ایران را در همه زمینه‌ها تعیین کند؛ به ویژه اینکه این انتخابات برای تعیین افرادی است که ریل‌گذاریِ قطار دولت و نظارت بر حسن حرکت آن را بر عهده دارند. این ریل‌گذاری می‌تواند جنبه‌های گوناگون زندگی ملت و کشور را مؤثر کند. در میان این جنبه‌ها، آنچه در اولویت قرار دارد، مسئله اقتصاد است. سؤال مهم اینکه کنش انتخاباتی مردم چه تأثیراتی بر حل وفصل معضلات اقتصادی کشور دارد؟ در پاسخ به پرسش فوق، چند نکته را از نظر می‌گذرانیم. 1️⃣ اقتصاد در ایران نیازمند جراحی‌های بزرگ و اصلاحات اساسی در همه بخش‌ها و جنبه‌هاست. اجرای این اصلاحات ساختاری و نهادی در اقتصاد نیازمند وجود حس اعتماد به نفس در بین کارگزاران و متولیان امر است. این اعتماد به نفس در مسئولان از طریق حمایت مردمی حاصل می‌شود؛ از این رو افزایش مشارکت در انتخابات می‌تواند باعث بهبود و تقویت سرمایه اجتماعی برای شروع و پیشبرد اصلاحات اقتصادی شود. توجه به این نکته نیز ضروری است که تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران برای تدوین و اجرای اصلاحات اقتصادی با گروه‌های فشار مواجهند؛ چرا که اصلاحات مربوطه ممکن است منتفعان و متضرران متعددی داشته باشد که به دلایل گوناگون با مخالفت‌های شدید خود، چالش‌های امنیتی و اعتباری برای دولت حاکم ایجاد کنند. در اینجا پشتوانه حداکثری مردم برای متولیان امور، می‌تواند فشار حاصل از این گروه‌ها را کاهش دهد. 2️⃣ از طرفی رسیدن به توسعه اقتصادی، پیشرفت و نیل به بهبود وضع موجود نیازمند انتخاب افرادی شایسته در قامت قانون‌گذار است که بتوانند بستر قانون‌گذاری لازم را برای توسعه فراهم کنند. احتمالاً انتخابات پرشورتر منجر به انتخاب افکار قوی‌ و فرهیخته می‌شود که می‌تواند زیربنای توسعه را تدارک ببیند. 3️⃣ انتخابات با مشارکت حداکثری و نتیجه مطلوب می‌تواند انتظارات مثبت به اقتصاد تزریق کند و در نتیجه شاخص‌های کلان را بهبود بخشد؛ چرا که با توسعه‌ مشارکت و امیدآفرینی، فضای آرامش به اقتصاد تزریق می‌شود. نقطه مقابل آن نیز وجود دارد. به عبارتی، مشارکت حداقلی، حاکمیت را به بحران مقبولیت و گسترش فضای ناامیدی در جامعه سوق می‌دهد و در نتیجه جامعه با انتظارات منفی روبه‌رو می‌شود که بازخورد آن کاهش امنیت سرمایه‌گذاری خواهد بود. 4️⃣ نکته چهارم تکثر و رقابت در انتخابات است که وقتی در انتخابات به صورت واقعی شکل می‌گیرد، می‌تواند به زمینه‌سازی حضور حداکثری احزاب و تشکل‌های متعدد منجر شود و در نتیجه احزاب و نمایندگان انتخابی خود را در قبال رأی مردم بیشتر پاسخگو می‌دانند و به عبارتی زمینه را برای تحقق وعده‌های اقتصادی فراهم می‌کند. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 💢 هجمه بی‌سابقه علیه ریل‌گذار توسعه اگر چه انتخابات در ایران پس از انقلاب اسلامی همیشه شاهد هجمه‌های ضد انقلاب بوده است، اما انتخابات اسفند‌ماه امسال را باید بی‌نظیرترین یا حداقل کم‌نظیرترین انتخابات از حیث شدت و پیچیدگی هجمه‌ها علیه آن (قبل از شروع رأی‌گیری) در نظر گرفت. این پیچیدگی به حدی است که حتی خواص و جریان‌های دلسوز ایران و اسلام نیز در دام پهن شده از سوی دشمن قرار گرفتند و به نوعی مخرج انتقاد آنها با مخرج دشمنی دشمنان یکی شد و ناخواسته در مسیر تکمیل کردن نقشه خطرناک دشمن قرار گرفتند. البته ما منکر نقدها و ضعف‌های مجلس فعلی و برخی نمایندگان آن نیستیم؛ اما هجمه‌ها و سیاه‌نمایی‌ها علیه این مجلس و ایجاد ناامیدی در مردم بی‌سابقه است. به نظر می‌رسد این سیاه‌نمایی‌ها زمانی فزونی یافت که از سوی رهبر معظم انقلاب مدال انقلابی بودن بر سینه آن گماشته شد. در واقع فارغ از نقدهای موجود و مترتب بر برخی نمایندگان، نوک پیکان سیاه‌نمایی‌ها تنها علیه این مجلس و جمهوریت نظام نبود بلکه در همه این چهار سال و به‌ویژه ماه‌های اخیر غرض آن بوده که واژه انقلاب و انقلابی را نیز هدف قرار دهند تا با بزرگنمایی ضعف‌های مجلس، انقلاب و انقلابی‌گری را ناکارآمد جلوه دهند. لذا برخی رسانه‌ها، ضعف‌های یک نماینده متخلف را با تیتر «نماینده مجلس انقلابی» منتشر می‌کردند.  از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی طراحی بیگانگان، جلوگیری از برگزاری انتخابات و به انحراف کشاندن نتیجه آن در ایران بود که تلاش‌هایی را هم انجام دادند، اما چون مأیوس شدند، در سال‌های اخیر، تمرکز خود را بر زیر‌سؤال بردن انتخابات و نهاد آن قرار داده‌اند. لذا تخریب شورای نگهبان و القای بی‌فایده و دستوری بودن انتخابات را در دستور کار قرار دادند تا نهادی را که نماد جمهوریت نظام و ریل‌گذار توسعه است، تضعیف کنند. در واقع، تضعیف نهاد انتخابات و القای بی‌تأثیر بودن رأی مردم یا تشویق به مشارکت نکردن، برای کند کردن حرکت توسعه و پیشرفت ایران است‌. بدیهی است که انتخابات پرشور و حداکثری براساس بصیرت و آگاهی، در نحوه ریل‌گذاری حرکت کشور و جهت‌گیری آن بسیار تأثیرگذار است، به‌ویژه که دولت فعلی تاکنون از حیث رویکردی و جهت‌گیری در مسیر درست قرار دارد و از حیث عملکردی نیز برای بهبود شرایط نیازمند ریل‌گذاری درست از سوی مجلس است. اگر مجلس به دنبال رفاه مردم، عدالت اجتماعی، گشایش اقتصادی، پیشرفت علم و فناوری و استقلال و عزت ملی باشد، ریل‌گذاری آن در جهت این هدف‌ها خواهد بود، اما اگر مجلس مرعوب غرب و آمریکا و به دنبال حاکمیت جریان اشرافی‌گری باشد، ریل‌گذاری او در این جهت خواهد بود و کشور را به مسیر بدبختی هدایت خواهد کرد. ▫️بنابراین، هجمه‌ها علیه انتخابات و ناامید کردن مردم تنها در جهت تضعیف جمهوریت نظام و ممانعت از ریل‌گذاری توسعه و پیشرفت در کشور است. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 💢 بازخورد اقتصادی عملیات وعده صادق امنیت به منزله زیربنای رشد و توسعه اقتصادی، ماحصل عقلانیت در بسیاری از جنبه‌های حاکمیت، به ویژه پیوند دیپلماسی و میدان است. نه برجام و دیپلماسی بدون عقبه قدرت نظامی به تنهایی می‌تواند امنیت‌افزا باشد و نه دیپلماسی بدون قدرت میدان می‌تواند حرف حاکمیت را در میز مذاکره بر روی کرسی بنشاند. این هم‌افزایی قدرت میدان و قدرت سیاست خارجی است که با ایجاد آرامش پیرامون محیط امنیت ملی زیربنای توسعه را فراهم می‌کند. از این منظر چنانچه کشوری بتواند به بازدارندگی و اقتدار کامل برسد، در این صورت اعتماد سرمایه‌گذار خصوصی و دولتی را جذب کرده و موتور اقتصادش را به حرکت در آورده است. 👈 نکته مهم این است که اگر قدرت میدان و دیپلماسی و هم‌افزایی آنها در جهت ارتقای سطح بازدارندگی به گونه‌ای باشد که سایه جنگ را دور کند، حتی تحولات، آشوب‌ها و ناامنی‌های داخلی نیز به راحتی نمی‌تواند زمینه‌ساز دفع یا فرار سرمایه شود. چه اینکه بسیاری از کشورها هستند که با وجود ناامنی‌های متعدد داخلی و پیرامون، از آن نظر که توانسته‌اند سطح بالایی از بازدارندگی را ایجاد کنند، مقصد بسیاری از سرمایه‌گذاری‌ها شده‌اند. در خصوص آمریکا در جنگ جهانی نیز همین است. آنجا که آمریکایی‌ها با انتفاع حداکثری در جنگ جهانی و استفاده از بمب اتم سطح اقتدار و بازدارندگی خود را چنان بالا بردند که زیربنای جذب سرمایه‌گذاری عمده جهانی را در دهه‌های بعد فراهم کردند. بخش زیادی از تلاطمات بازارهای مالی و اقتصاد ایران نتیجه انتظارات تورمی از بُعد سیاسی و امنیتیِ متأثر از تحولات منطقه و جهان است. بدیهی است که عمده مخاطرات سیاسی و امنیتی پیرامون محیط امنیت ملی ایران از ناحیه تخاصم آمریکا و رژیم صهیونیستی است. درباره ایران، چنانچه تهران بتواند در مقابل آمریکا و رژیم صهیونیستی سطح بازدارنگی را ارتقا دهد و سایه جنگ را از کشور دور کند، این پیام به فعالان اقتصادی مخابره می‌شود که حاکمیت در تأمین امنیت در اوج اقتدار است و این دقیقاً یعنی ایجاد اطمینان برای جذب سرمایه‌هایی که به ترسو بودن معروف هستند. ایران با حمله به عین‌الاسد در سال ۱۳۹۸ و با عملیات وعده صادق در برابر هر دو کشور متخاصم به سطح بالایی از بازدارندگی و توان تولید امنیت رسید و زمینه را برای جذب سرمایه‌گذاری در سال‌های آتی فراهم کرد. 🔸️ اکنون اگرچه شاهد تلاطم‌های بازارهای مالی در کوتاه‌مدت هستیم؛ ولی تردید نکنیم که در صورت حفظ بازدارندگی، بازارها و اقتصاد پیام لازم را دریافت می‌کنند و در بلندمدت به اقتدار تولید شده از عملیات وعده صادق واکنش مثبت نشان خواهند داد و مسیر رسیدن به توسعه هموارتر خواهد شد. از آن طرف رژیم صهیونیستی با از دست دادن اقتدار و بازدارندگی، جذابیت خود را برای سرمایه‌گذاری از دست خواهد داد و اقتصاد آن آسیب‌پذیر خواهد شد. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 💠 تحلیل اقتصادی سفر رئیس دولت به پاکستان و سریلانکا سیاست خارجی دولت سیزدهم مبتنی بر استفاده از همه ظرفیت‌های بین‌المللی با اولویت نگاه به همسایگان و آسیاست و سفر رئیس‌جمهور ایران در هفته گذشته نیز در این چارچوب قابل تحلیل است. بازخورد این جهت‌گیری در رویکرد دولت، افزایش تجارت خارجی و فروش نفت و همچنین ارتقای صادرات خدمات فنی‌ـ مهندسی کشور بوده است. این سیاست دولت زمانی اهمیت مضاعف می‌یابد که بدانیم در یک دهه اخیر بسیاری از کشورها، زنجیره‌های تأمین کالاهای حیاتی و پایه تجارت خود را به کشورهایی می‌آورند که از نظر ژئوپلیتیک، فکری و سیاسی بین آنها هم‌افزایی و همگرایی نزدیک‌تری وجود داشته باشد. درباره ایران، با وجود ظرفیت‌های عظیم منطقه‌ای و همسایگی با ۱۵ کشور و بازار بزرگ مصرف در این منطقه، یک نمونه منحصر به فرد در دنیاست؛ اما متأسفانه یک دهه غفلت از ظرفیت‌های منطقه و برخی موانع موجب شده است تجارت خارجی کشور نتواند ظرفیت‌های بالقوه خود را فعلیت بخشد. در زمینه تأثیرات اقتصادی سفر رئیس‌جمهور به پاکستان، اگرچه سطح تجارت دو کشور در برابر ظرفیت‌های موجود بسیار ناچیز است؛ اما خطوط لوله صلح، کریدور ITI (اسلام‌آبادـ تهران‌ـ استانبول) و کریدور سی‌پک CPEC (کریدور اقتصادی چین‌ـ پاکستان) می‌تواند فتح باب اساسی در توسعه استان‌های همجوار دو کشور باشد تا ضمن انتفاع اقتصادی دو ملت، زمینه تأمین امنیت از طریق کاهش فقر را فراهم کند. هر چند دخالت کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در مرزهای دو کشور برای مقاصد سیاسی و امنیتی، به منزله بزرگ‌ترین مانع بر سر توسعه اقتصادی دو کشور قرار دارد. در زمینه سفر رئیس دولت به سریلانکا با جمعیت ۲۲ میلیونی به عنوان یک کشور شبه قاره هند با بنگلادش، میانمار، مالزی و اندونزی همسایه آبی است و می‌تواند دروازه‌ای برای ورود ایران به بازار بزرگ و مصرفی این کشورها باشد. اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و خدمات در سریلانکا، این کشور را نیازمند طرح‌های نیروگاهی تأمین برق و پروژه‌های تأمین آبی قرار داده است که در این بین ایران ظرفیت پاسخ به نیازهای این کشور را در وضعیت کیفیت بالا و ارزان دارد. پروژه‌هایی که در سریلانکا افتتاح شد، پیام مهمی در زمینه توانایی‌های فنی و صنعتی کشورمان به سایر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی مخابره کرده است. حضور ایران در سریلانکا به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور می‌تواند موازنه‌کننده رقابت برخی قدرت‌های جهان در این کشور نیز به شمار آید. همچنین استفاده از مسیر ایران (کریدور شمال‌ـ جنوب) برای دسترسی کشورهای جنوب آسیا به قفقاز و روسیه بیش از هر زمان دیگری عینیت یافته و اقتصادی بودن این کریدور را بیش از پیش جلوه‌گر کرده است. همچنین سریلانکا می‌تواند در بخش تأمین کالاهای اساسی (ظرفیت بالقوه کشت برنج) شاخص درجه باز بودن تجاری ایران را از طریق کشت فراسرزمینی بهبود بخشد. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز  💠 پیام‌های راهبردی یک مراسم دیروز  با حضور فرمانده کل سپاه، مراسم الحاق ۲۶۵۴ سامانه موشکی، پهپاد، جنگ الکترونیک، راداری و دیگر ادوات نظامی به سازمان رزم نیروی دریایی سپاه برگزار شد. این مراسم با مختصات آن در وضعیت فعلی منطقه، حامل پیام‌های متعدد راهبردی بود که به برخی از آنها اشاره می‌شود: جمهوری اسلامی ایران ضمن مخالفت قاطع نسبت به حضور نیروهای ائتلاف در خلیج فارس، قائل به امنیت دسته‌جمعی  با حضور همه کشورهای این خلیج راهبردی است. از این منظر، تهران  توان و اقتدار خود را در راستای کمک به برقراری امنیت پایدار می‌داند و پیام صلح و دوستی را به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مخابره می‌کند. این مراسم با مختصات آن، پیامی جداگانه به نیروهای فرامنطقه‌ای نیز دارد. اینکه در صورت هر گونه خطایی از دستان قدرتمند نیروی دریایی سپاه راه گریزی ندارید؛ چه در آب‌های خلیج نیلگون فارس و چه در فواصل هزار کیلومتری در اقیانوس هند باشید. هرچند بازوی رسانه‌ای غربی با وارونه‌نمایی از جابه‌جایی‌های معمول و دوره‌ای شناورهای آمریکا، برای متأثر کردن افکار عمومی جهان و ایران، آن‌ را نشان از قدرت‌نمایی و آمادگی جنگی ایشان روایت می‌کنند‌، اما واقعیت این است که حضور آنها در خلیج فارس به معانی سهولت بیشتر در به تور انداختن آنها به وسیله نیروی دریایی سپاه و ارتش است.  اردوگاه استکبار، غرب و بازیگر اصلی آن، یعنی ايالات متحده با نیروهای مسلح خود که دریا پایه هستند، در حال حمایت همه‌جانبه از رژیم جنایتکار و متجاوز در منطقه هستند. بدیهی است مقابله با این اردوگاه جز با قدرتمندسازی نیروی دریایی در سراسر محور مقاومت امکان‌پذیر نیست؛ موضوعی که در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شد. این نمایشگاه پرده‌ای کوتاه از سیادت دریایی ایرانیان را اکران کرد. مسئله سیادت دریایی به عنوان خط راهبردی و نقطه ثقل قدرت‌های جهانی در جهت تأمین،گسترش و تثبیت منافع ملی است. امروزه نیروی دریایی راهبردی ارتش و سپاه، با حفظ منافع اقتصادی و امنیتی کشور در سراسر پهنای آبی کره خاکی، ایران را به کشوری دارای اقتدار دریایی تبدیل کرده‌اند و کسی جرئت تجاوز به منافع مردم ایران را ندارد. محاصره زمینی تحمیل شده از سوی محور مقاومت در کنار ژئوپلیتیک تل‌آویو، اقتصاد رژیم صهیونیستی را به دریا وابسته کرده است؛ به‌گونه‌ای که تقریباً تمامی تجارت این رژیم از دریا و بنادر انجام می‌شود؛ اما با عملکرد نیروهای مقاومت، شریان‌های دریایی رژیم با اختلالات جدی روبه‌رو شده است، به گونه‌ای که این رژیم موجودیت خود را  با خطر بقا مواجه می‌بیند. با نگاهی عمیق متوجه می‌شویم ورود ناوهای آمریکایی در خلیج فارس و اقیانوس هند و مدیترانه برای احیای شریان‌های اقتصادی رژیم صهیونیستی است. بدیهی است شکست اردوگاه غرب و زوال و خفگی رژیم غاصب با تثبیت سیادت دریایی امکان‌پذیر است. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز    🔘 گرای اشتباه ندهید... یکی از معاونان دولت اسبق که خدمات ارزشمندی را برای کشور داشته، در مصاحبه‎ای برای توسعه ایران و رهایی از تحریم‎ها  نسخه پیچیده و بیان کرده است: «ما باید بفهمیم که راهی جز مذاکره وجود ندارد.» نسخه مذاکره در پاسخ به مسئله تحریم در همه دولت‌ها به فراخور شرایط و اقتضائات موجود در دستور کار  بوده و اساساً نظام جمهوری اسلامی لحظه‌‌ای برای رفع تحریم از طریق گفت‎وگوهای دو و چندجانبه در شرایط برابر، در هیچ دوره‌ای درنگ نکرده است و چه بسا در دوره‌‌ای حتی با وجود عبور از خطوط قرمزش، با دولت وقت بیشترین همراهی شد تا مسئله تحریم حل شود. اتفاقاً همین فرد مصاحبه‎کننده که در دلسوزی وی برای کشور تردیدی نداریم، هشت سال معاون اول دولتی بوده که بیشترین مذاکره را با تحریم‎کنندگان داشته، اما نتیجه آن از زبان یکی از اعضای کابینه همین دولت، چیزی جز هیچ نبوده است. بنابراین اصل مذاکره محل نقد نیست، بلکه این نگرش که «راهی جز مذاکره» برای حل مسئله تحریم نداریم، محل اشکال است؛ نگرشی که یک دوره هشت ساله ساخت درونی اقتصاد ایران را با چالش مواجه کرد؛ چرا که فراموشی ظرفیت‌های کشور و انفعال را به بار آورد. تردیدی نیست که مسئله مهم اقتصاد ایران تحریم است؛ اما موضوع چگونگی مواجهه با این مسئله است! تجربه برجام و مذاکره در گذشته به ما نشان داده است، مادامی که آمریکا تحریم را اثرگذار می‌داند، آن را با مذاکره برنمی‌دارد و اگر هم تحریمی تعلیق شود، مانع از انتفاع ایران خواهد شد. از این منظر مذاکرات گذشته برای ما یک درس است که تلاش برای کم اثر کردن تحریم باید در اولویت باشد. این تجربه گران چگونگی مواجهه با تحریم‌ها را به ما نشان می‌دهد! این تجربه گران نشان می‌دهد راه برداشتن تحریم، کم اثر یا بی‌اثر کردن تحریم است، نه تمرکز بر مذاکره‌ صرف. وقتی تحریم بی‌اثر شد، امکان مذاکره هم فراهم می‌شود، بنابراین، اولویت‎بندی راه حل‌ها در این میان اهمیت خود را نشان می‎دهد. 🔸️ نکته مهم‎تر اینکه عامل اساسی در بی‌اثر یا کم اثرکردن تحریم، رشد تولید از طریق درون‎گرایی و برون نگری اقتصادی است؛ یعنی ابتدا باید ظرفیت‌های داخلی را از حیث ساختار و منابع، فعال و بهینه‎سازی کرد. 🔹️ در نهایت همه باید مواظب باشیم تا گرای اشتباه ندهیم. تجربه گذشته را مدنظر قرار دهیم و بدانیم که راه حل اولویت‎دار اقتصاد ایران، رشد تولید از طریق حداکثر کردن بهینه‎سازی، صرفه‎جویی و بهره‌وری از عوامل تولید (زمین، سرمایه، نیروی کار) است. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
📝گره ای که با مذاکره، کورتر خواهد شد! 🎙رهبر انقلاب دیروز در جمع دانشجویان فرمودند: مذاکره با دولت فعلی آمریکا موجب رفع تحریم‌ها نخواهد شد بلکه گره تحریم‌ها را کورتر خواهد کرد. ⚠️سوال: علت کورتر شدن گره تحریم ها با مذاکره چیست؟ 1⃣بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور ناشی از اثرات تحریم نیست. بخش مهمی از ناترازی در نظام بانک ، تودرتوی نهادی، قاچاق و ... به ضعف در مدیریت خودمان بر می گردد. تمرکز دولت بر مذاکره با آمریکا منجر به عدم تلاش کافی برای پوشش ضعف های درونی می شود. 2⃣ پروسه مذاکرات همانطور که ما را از ضعف های خود غافل می سازد، باعث می شود تا ظرفیت های داخلی و منطقه ای کشور ( مثل کریدورها) در میان رقابت های شدید جهانی، مغفول و معطل بماند. 3⃣مذاکره در بطن خود یک بده_بستان دارد. در بخشی از مذاکره با خواسته های جدید روبرو خواهیم شد. این خواسته ها در نهایت با کشف مبادی دور زدن تحریم، فشار دشمن را افزایش می دهد. مثلا موضوع FATF که یکی از کارکردهای آن کشف صرافی ها و شرکت های کوچک برای دور زدن تحریم است. از نمونه لبنان و حزب‌الله و رویکرد کارگروه اقدام مشترک ( fatf)، در دو ماه گذاشته تجربه بگیریم. 4⃣مذاکره یک پروسه است که شروع آن مشخص و پایان آن برای تحقق خواسته‌های دشمن نامعلوم است. از این منظر شروع مذاکره با این دولت امریکا اگرچه از حیث انتظارات تورمی، تنفسی مصنوعی به اقتصاد می دهد اما طرف مقابل ( امریکا) در حین مذاکرات این قدرت را دارد که به طرق مختلف ریسک سرمایه گذاری خارجی را ( در ایران) مرتبا افزایش دهد. 5⃣ پروسه مذاکرات منجر به خروج رابطه اقتصاد و سیاست از حالت تعادل است. به اصطلاح اقتصاد به سیاست شرطی می شود و با هر نوسانی در مذاکرات، نرخ ارز و شاخص های کلان فرو می پاشند. 6⃣ مذاکره با آمریکا ولو اگر تحریم را حل کند، سایه تحریم را بر کشور بر نمی دارد. با هر اختلافی، می گویند تحریم ها را بر می گردانیم. سایه تحریم وقتی از کشور بر داشته می شود که کشور، اقتصادش درونزا باشد، نه وابسته به آمریکا و دلارش. نمونه کانادا. 7⃣تحریم ها بعد از یک دوره فشار، اثرش بر کشور هدف کاهش می یابد. چون وسعت تجارت جهانی بسیار زیاد است و راه‌های تعدیل فشارِ تحریم مرتبا به روزرسانی می شوند. نمونه روسیه که بعد از تحریم، ارزش روبل کاهش یافت ولی بعد از چند ماه، به ارزش سابق برگشت. در خصوص ایران نیز بعد از تحریم های ۱۳۹۷دولت ترامپ، فروش نفت ایران بعد از یک دوره تحمل فشار، به حالت عادی برگشت. لذا در برهه تعدیل فشار تحریم ها، ورود به مذاکرات منجر به بازگشت به نقطه اول می گردد. 8⃣دولت های امریکا و بویژه این دولت، نشان داده‌اند، با شروع پروسه مذاکرات، فشارها را در همه زمینه‌ها( امنیتی، عملیات روانی، اقتصادی، منطقه‌ای و... ) افزایش می دهند و به هیچ حد یقفی قانع نیستند. نمونه اوکراین در این روزها که در برابر زلنسکی هر روز خواسته‌های بیشتری مطرح می کنند. https://eitaa.com/e_beman
♨️از میز مذاکره تا میز تحریم، چرا توافق احتمالی با آمریکا پایدار نمی ماند؟ ✴️می توانیم عوامل بسیاری را برشماریم که توسعه دهنده توافقی موقت بین ایران و آمریکا باشد. چراکه دو طرف نیازمند ایجاد یک توافق، ولو محدود می باشند. این توافق با هر چارچوب محتوایی و زمانی، یک بیِّنه بدیهی بر آن مترتب است. اینکه هر گونه توافق با آمریکا پایدار و با ثبات نخواهد ماند. حداقل، رفتار امریکا از زمان شروع دور جدید مذاکرات غیر مستقیم ( اوایل آوریل)که مبتنی بر سه نوبت تحریم نظامی، سه نوبت تحریم بخش انرژی و یک نوبت تحریم بخش هسته ای ایران می باشد، این ادعا را به صورت ضمنی تایید می کند. اما چه عوامل دال بر ناپایداری هر گونه توافق با آمریکا دارد و اساسا چرا تحریم ها قابلیت انفکاک از سياست خارجه آمریکا نسبت به ایران ندارد: ۱_ تحریم، نه فقط ابزار فشار اقتصادی، بلکه ابزار ژئوپلیتیک مهار ایران است. برای آمریکا، تحریم‌های ایران فقط جنبه اقتصادی ندارند؛ بلکه ابزاری هستند برای: * مهار نفوذ منطقه‌ای ایران *کنترل رفتارهای غیرهسته‌ای ایران (مثل برنامه موشکی، حمایت از گروه‌های مقاومت یا فعالیت‌های منطقه‌ای) *افزایش چانه‌زنی در میز مذاکره: با نگه داشتن ساختار تحریمی، آمریکا می‌تواند ایران را به امتیازدهی بیشتر وادار کند. ۲_ زیرساخت تحریمی آمریکا پیچیده، چندلایه و قابل احیاست:‌ تحریم‌های آمریکا علیه ایران در سطوح مختلفی از قانون‌گذاری (دستور اجرایی رئیس‌جمهور، قوانین کنگره، تحریم‌های وزارت خزانه‌داری) نهادینه شده‌اند. بسیاری از این تحریم‌ها تحت عنوان‌های غیرهسته‌ای اعمال شده‌اند: تروریسم، حقوق بشر، برنامه موشکی، پولشویی و سایبری. حتی اگر در توافقی برخی تحریم‌ها "تعلیق" شوند، ساختار آن‌ها باقی می‌ماند و به‌راحتی قابل بازگشت است. ۳_ از منظر سیاست انرژی، بازگشت ایران به بازار نفت به‌معنای تهدید مستقیم منافع اقتصادی و استراتژیک آمریکا در بازار جهانی انرژی است. آمریکا به‌جای حذف کامل تحریم‌ها، سعی می‌کند صادرات انرژی ایران را کنترل‌شده، محدود و مشروط نگه دارد. این تضاد ذاتی منافع، هر توافقی را شکننده و موقتی می‌کند. در این خصوص در یادداشت بعدی بیشتر خواهم نوشت. ۴_ ایران توافق را عمدتاً برای رفع تحریم‌ها و رونق اقتصادی می‌خواهد؛ درحالی‌که آمریکا آن را ابزاری برای مهار حداقلی یا حداکثری تهران. این تفاوت بنیادین در هدف‌گذاری، باعث شکنندگی ذاتی هر توافق می‌شود. @e_beman