eitaa logo
چشم انتظار....
2هزار دنبال‌کننده
171 عکس
485 ویدیو
0 فایل
🪷اینجا هر پُست، یه آهِ عاشقانه‌ست برای تو... ای صاحبِ عصر...🌿 خدایا...🤲 ما رو از اونایی قرار بده که وقتی آقا میاد، با لبخند نگاهشون می‌کنه، نه با حسرت... https://eitaa.com/joinchat/556269673C99ece90b30 سوالی بود درخدمتم👇 @m_jamshiditabar
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 أُشْهِدُكَ يَا مَوْلاَيَ شهادت می‌دهم بر تو ای مولای من 🌿 🔹 أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَـٰهَ إِلاَّ اللهُ که گواهی می‌دهم هیچ معبودی جز خدا نیست 💚 🔹 وَحْدَهُ لاَ شَريكَ لَهُ، و او یکتا و بی‌همتاست 🌸 🔹 وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ و گواهی می‌دهم که محمد بنده و رسول اوست ✨ 🔹 لاَ حَبِيبَ إِلاَّ هُوَ وَأَهْلُهُ، و هیچ محبوبی جز او و اهل بیتش نیست 🌿 🔹 وَأُشْهِدُكَ يَا مَوْلاَيَ و شهادت می‌دهم بر تو ای مولای من 💚 🔹 أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حُجَّتُهُ 🔹 وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ 🔹 وَالْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ 🔹 وَعَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ 🔹 وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، 🔹 وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ، 🔹 وَمُوسَىٰ بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ، 🔹 وَعَلِيَّ بْنَ مُوسَىٰ حُجَّتُهُ، 🔹 وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، 🔹 وَعَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ، 🔹 وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، 🔹 وَأَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ، و شهادت می‌دهم که تو حجت خدا هستی 💚 🔹 أَنْتُمُ ٱلأَوَّلُ وَٱلآخِرُ ای نخستین و آخرین 🌸 🔺 وَأَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لاَ رَيْبَ فِيهَا و بازگشت شما حقی است بدون شک ✨ 🔺 يَوْمَ لاَ يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا در روزی که ایمان کسی سود نخواهد داد 🌿 🔺 لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْراً، که پیشتر ایمان نیاورده یا در ایمان خود کار نیک نکرده است 💚 🔺 وَأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، و مرگ حق است 🌸 🔺 وَأَنَّ نَاكِراً وَنَكِيراً حَقٌّ، و نکیر و منکر حق است ✨ 🔺 وَأَشْهَدُ أَنَّ ٱلنَّشْرَ حَقٌّ، و گواهی می‌دهم که ، زنده شدن بعد از مرگ حق است 🌿 🔺 وَالْبَعْثَ حَقٌّ، و برانگیختن حق است 💚 🔺 وَأَنَّ ٱلصِّرَاطَ حَقٌّ، و صراط حق است 🌸 🔺 وَالْمِرْصَادَ حَقٌّ، و مرصاد حق است ✨ 🔺 وَالْمِيزَانَ حَقٌّ، و میزان حق است 🌿 🔺 وَالْحَشْرَ حَقٌّ، و حشر و قیامت حق است 💚 🔺 وَالْحِسَابَ حَقٌّ، و حساب حق است 🌸 🔺 وَالْجَنَّةَ وَٱلنَّارَ حَقٌّ، و بهشت و دوزخ حق است ✨ 🔺 وَالْوَعْدَ وَالْوَعِيدَ بِهِمَا حَقٌّ، و وعده و وعید به آنها حق است 🌿 🔹 يَا مَوْلاَيَ شَقِيَ مَنْ خَالَفَكُمْ ای مولای من، بدبخت کسی است که با تو مخالفت کند 💚 🔹 وَسَعِدَ مَنْ أَطَاعَكُمْ، و خوشبخت کسی است که اطاعت تو کند 🌸 🔹 فَأَشْهَدْ عَلَىٰ مَا أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ، پس بر آنچه گواهی دادم شاهد باش ✨ 🔹 وَأَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَريءٌ مِنْ عَدُوِّكَ، و من از دشمن تو بری‌ام 🌿 🔹 فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ، حق آن است که رضایت تو در آن باشد 💚 🔹 وَالْبَاطِلُ مَا أَسْخَطْتُمُوهُ، باطل آن است که خشم تو در آن باشد 🌸 🔹 وَالْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ، نیکو آن است که فرمان داده‌ای ✨ 🔹 وَالْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْهُ، و زشت آن است که نهی کرده‌ای 🌿 🔸 فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللهِ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ من ایمان دارم به خداوند یگانه ای که شریک ندارد 💚 🔸 وَبِرَسُولِهِ وَبِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ و به رسول او و امیرالمؤمنین 🌸 🔸 وَبِكُمْ يَا مَوْلاَيَ أَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ، و به شما ای مولای من،از اول و آخرتان ✨ 🔸 وَنُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ و یاری من آماده برای شماست 🌿 🔸 وَمَوَدَّتِي خَالِصَةٌ لَكُمْ آمِينَ آمِينَ. و محبت و دوستی من خالص برای شماست، آمین آمین 💚
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه دنبال یه نشونه از طرف خدایی این ویدئو برای خودته🤍 https://eitaa.com/joinchat/556269673C99ece90b30
خدایا کمکم کن غصه هامو خرج دنیا نکنم.... غصه هام خرج تو بشه دغدغه هام تو بشی .....
مطالب که تاکنون در مورد موضوع 👇 (ناگفته های تاریخ | حقیقت پشت پرده) گفته شده 🌸 جلسه اول 👇 https://eitaa.com/q1w2e3e4/3677 جلسه دوم 👇 https://eitaa.com/q1w2e3e4/3707 جلسه سوم 👇 https://eitaa.com/q1w2e3e4/3731 جلسه چهارم 👇 https://eitaa.com/q1w2e3e4/3771 جلسه پنجم👇 https://eitaa.com/q1w2e3e4/3795 جلسه ششم👇 https://eitaa.com/q1w2e3e4/3819 جلسه هفتم👇 https://eitaa.com/q1w2e3e4/3844 جلسه هشتم👇 https://eitaa.com/q1w2e3e4/3881 جلسه نهم👇 https://eitaa.com/q1w2e3e4/3894
🟣(ناگفته های تاریخ | حقیقت پشت پرده) ۴۴ ابوبکر روز جمعه رفت خطبه بخونه رئیس شده بود دیگه جای پیغمبر نشسته بود تا گفت بسم الله الرحمن الرحیم زهرا در خانه را باز کرد فرمود ابوبکر جای .کی وایستادی اون بالا گفت جای رسول الله گفت شما چیکاره ای گفت مسلمونا منو به عنوان جانشین پدر بزرگوار شما انتخاب کردن گفت بگو ببینم رسول الله دزدی می کرد گفت نعوذ بالله گفت رسول الله اموال مردم رو به زور می گرفت گفت هرگز گفت پس تو چرا این کار رو کردی تو مگه جانشین رسول الله نیستی ابوبکر گفت بله خب چرا این کار رو کردی گفت یا بنت رسول الله من کی این کار رو کردم فرمود چرا فدک رو گرفتی گفت فدک مال مسلموناست زهرا فرمود فدک رو پیغمبر به من بخشیده خلاصه او گفت زهرا گفت و حضرت زهرا ثابت کرد که فدک مال منه خب حضرت زهرا با این صحبت هاش یه خورده مردم رو آگاه کرد ولی ابوبکر زیرک بود گفت یا بنت رسول الله فکر نکنی من میخواستم اموال رو به زور بگیرم من فکر میکردم فدک مال شما نیست حالا فهمیدم اشتباه کردم خب سند فدک رو بدید به دختر پیغمبر حضرت سند رو گرفت و رفت ولی از اون بالا اشاره کرد به عمر که برو سند رو بگیر
🟣(ناگفته های تاریخ | حقیقت پشت پرده) ۴۵ 🔸همه تو نماز جمعه هستن دیگه زهرا سند رو گرفت رفت یهو عمر جلوی راه زهرا رو گرفت گفت: بده من سند رو حضرت فرمودند : 👈نمیدم،، خود ابوبکر بهم داده گفت: 👈 بیخود کرده داده سند رو به زور گرفت ، یک سیلی محکم به مادرمون زهرا زد 😭😭 حضرت افتاد زمین ، گفت حالا برو از بابات بگیر 💔(دیدید میگن یه طور سیلی بهت میزنم که یکی از من بخوری یکی از دیوار این طوری مادر ما رو زد😭😭 ) 👈حضرت بلند شد آمد مسجد دیگه با ابوبکر حرف نزد شروع کرد با مسلمونا صحبت کنه 🔸بسم الله الرحمن الرحیم شروع کرد از اول اسلام توضیح دادن شما کجا بودید اسلام با شما چه کرد یهو وارد ولایت شد آورد تو قضیه علی ، گفت مسلمونا چتون شده هنوز آب کفن پیغمبر خشک نشده صحبت زهرا تمام شد ، همه موندن ،دختر پیغمبر راست میگه 👈حالا نمیدونن ابوبکر رو انتخاب کنیم یا علی رو یهو ابوبکر گفت یا بنت رسول الله حرفات تمام شد گفت بله گفت اسلام دو قرائت داره یک قرائت قرائت تو بود و یک قرائت قرائت من این مردم به قرائت تو رای ندادن برو تو خونت بشین یهو همه مسلمونا خیالشون راحت شد اما زهرا مرضیه فرمود نمیرم خونم بگیرم بشینم گفت چیکار میکنی؟؟ گفت میرم شرایتون رو به پدرم میکنم گفت تو دختر رسول اللهی تو نور چشم مایی. هر کاری خواستی بکنی آزادی ابوبکر نفهمید داره چی میگه ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟣(ناگفته های تاریخ | حقیقت پشت پرده) ۴۶ 🔸حضرت زهرا رفت سر قبر پیغمبر نشست زهرا تا این زمان اصلا گریه نمی کرد خدای متعال میفرماید مومنین کسانی هستن که به رضای خدا راضی هستن امام حسین علیه السلام روز عاشورا که همه رو از دست داده بود فرمودند الهی راضیم به رضای شما پیغمبر وقتی از دنیا میره آیا مورد رضايت خدا هست یا نیست بله دیگه حضرت زهرا هم چون راضی هست به رضای خدا گریه نکرد بله گریه عاطفی میکنه.... ولی بعد از اینکه ابوبکر گفت برو هر کاری دوست داری بکنی رفت سر قبر پیغمبر شروع کرد به گریه کردن و شکایت کردن که یا رسول الله تو از دنیا رفتی امتت چه کردن همین که گریه رو شروع کرد زنهای مدینه آمدند..
2.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تنها حسرتی که به دل یوسف ماند😔 چه زیباست حتی تصورش... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•        https://eitaa.com/joinchat/556269673C99ece90b30
در میان كوچه و گرد و غبار... 🕊️ مادری بود و دل او غصه‌دار 💔 دشمنی پاشید بر زخمش نمك خواست تا گیرد از او برگ فدك 📜 ✨ اینهارو امام حسن میگه… ✨ دست من در دست مادر بود و بس مرغ جانم بود آزاد از قفس (كنایه‌فهم‌ها…) ناگهان بر مادرم سیلی زدند 😢👋 یاس را رنگی چنان نیلی زدند مادر و خشمش خدا داند چه شد… گوشه‌ی چشمش خدا داند چه شد… 💧😔 فقط همینقدر بگم… اینقدر محكم زد، كه بی‌بی تا آخر عمر… روش رو از علی می‌گرفت… 😭💔 آری آن دم در میان كوچه‌ها دست من از دست مادر شد جدا… شد میان كوچه روی او كبود 🖤 چشم‌های او سیاهی رفته بود… دیدید تا حالا… این نابیناها وقتی می‌خوان چیزی رو پیدا كنن دست می‌كشن دنبالش؟… ✋😢 چشم او از ضربه‌ی دشمن ندید… بهر پیدا كردنم دست می‌كشید… 💔( وای مادرم ....) «حسنِ مادر جان… تو رو كه نزد پسرم… مادر نكنه بلایی به سرت اُمده باشه…» 😭 آمد آنجا در تلاطم خشم من سیل اشكی جمع شد در چشم من می‌كشیدم دامن آن اهرمن چی می‌خواد بگه امام حسن علیه‌السلام؟ می‌كشیدم دامن آن اهرمن «جانِ پیغمبر… دگر بر او مزن…» 💔 امام حسن علیه‌السلام: «دستم تو دست مادرم بود… قباله‌ی فدك رو گرفته بودیم… راهی خونه بودیم… تو كوچه‌ها راه می‌رفتم و خوش بودم… آخه مادرم حقشو گرفته…» یهو دیدم سایه‌ای سیاه روبروی مادرم ایستاد… «فاطمه! قباله‌ی فدك رو بده به من!» مادرم گفت: «نمی‌دم… حق منه…» یه قدم جلو اُمد… مادرم عقب‌عقب می‌رفت… تا اینكه پشت مادرم به دیوار خورد… 💔 دیگه نمی‌گم چی شد… فقط همینقدر بگم… ✨ یه وقت حسن نگاه كرد… دید مادر رو زمین اُفتاده… 😭 شاید اونجا نشست بالا سر مادر… گوشه‌ی نقاب مادر رو كنار زد… صدا زد: «وای مادر… چرا صورتت این رنگی شده…؟» 💔 نشست آروم، با دستای كوچیكش… خاكای چادر مادر رو پاك كرد… هی می‌گه: «مادر… حسن قربونت بشه… پاشو بریم مادر…» 😭🖤 https://eitaa.com/joinchat/556269673C99ece90b30