قفسه
#تازه_های_نشر این کتاب روایت غیررسمی قریب به یک قرن #فوتبال با محوریت تیم استقلال است. داستان را الب
بررسی:
این کتاب قرار بود #طنز باشد اما چندان در نیامده است؛ بله! زبان کتاب کمی غیررسمی و گاهی بیادبانه است اما تا طنز شدن فاصله دارد.
روایت ناقص و سطحی از شرح حال باشگاه استقلال است. بعضاً اطلاعات غلط به خورد مخاطب میدهد مثل اینکه نام پرسپولیس در سال ۵۸ پیروزی بوده است! ما از تاریخ انتظار داریم روابط علی معلولی پدیدهها را نشان دهد نه اینکه بعضی چیزها را بگوید، بعضی را نه.
نکته دیگر اینکه خروجی کار به عنوان کتاب قابل اعتنا نیست؛ انسجام لازم را ندارد. از نظر ساختاری که کاملاً دوپاره است. درحالیکه روایت جذاب شهرآوردها (=بخش دوم) باید در متن تاریخ (بخش اول) در میآمد. کل بحث همین است دیگر! این دو در برابر هم معنی پیدا میکنند.
عمده مطالب شبیه اخبار سوخته بدون جذابیت هستند؛ تکرار ملالتآور ناکامیها و حتی بردها! یک سال عوامل تیم و هزاران تماشاچی زحمت میکشند ولی مثلاً در یک خط خلاصه میشود که پرسپولیس اول شد و استقلال دوم.
مشکل دیگر کتاب این است که نگاه و تحلیل کلی نمیدهد. یعنی بعد از خواندن ۱۷۶ صفحه کتاب متوجه نمیشوی در کل چه خبر؟
در نگارش کل کتاب، به ویژه بخش دوم انتظار با زاویه همدلانه یک استقلالی به رویدادها پرداخته شود که اینطور نیست.
از نظر طراحی و صفحهآرایی هم باید گفت این کتاب به سختی نمره قبولی میگیرد. نپسندیدم تلاشها را.
کتاب آبیته، #عبدالله_مقدمی، نشر #طلایی ۱۷۶ صفحه، چاپ اول ۱۴۰۲
از این نویسنده کتاب دیگری با نام قرمزته هم خوانده ام. همین طور کتابی به نام دبه تاریخ.
https://eitaa.com/joinchat/62521344C3448c9fe63